←منابع
(←منابع) |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
# حرکت استاذسیس - که در [[سال ۱۵۰ ق]]. / ۷۶۷ م. از [[خراسان]] آغاز شد. | # حرکت استاذسیس - که در [[سال ۱۵۰ ق]]. / ۷۶۷ م. از [[خراسان]] آغاز شد. | ||
[[منصور]] برای [[غلبه]] بر آنها کوشید و بیهیچ ملایمتی با آنها جنگید تا [[پیروز]] شد.<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش، محمد سهیل]]، [[دولت عباسیان (کتاب)|دولت عباسیان]]، ص ۴۷.</ref> | [[منصور]] برای [[غلبه]] بر آنها کوشید و بیهیچ ملایمتی با آنها جنگید تا [[پیروز]] شد.<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش، محمد سهیل]]، [[دولت عباسیان (کتاب)|دولت عباسیان]]، ص ۴۷.</ref> | ||
==[[ابومسلم خراسانی]] در [[کوفه]]== | |||
[[محمد بن علی بن عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب]]، [[وصی]] [[ابوهاشم عبدالله پسر محمد بن حنفیه]] در منطقهای به نام حمیمه از توابع [[شام]] به سر میبرد. وی از همانجا گروهی را که با او [[بیعت]] کرده بودند، برای [[تبلیغ]] [[دعوت]] خود [[مأمور]] ساخت؛ از جمله دو نفر به نامهای [[میسره]] [[عبدی]] و [[محمد بن خنیس]] را به [[عراق]] فرستاد. این دو به کوفه آمدند و در آن [[شهر]] با [[بکیر بن ماهان]] [[ملاقات]] نموده و از او برای پیوستن به [[عباسیان]] دعوت کردند. «[[بکیر]]» مردی [[شیعه]] و [[دبیر]] [[جنید بن عبدالرحمن]]، [[حاکم]] سند بود. او که با [[اموال]] زیادی از سند به [[وطن]] خود (کوفه) بازگشته بود، دعوت [[داعیان عباسی]] را پذیرفت و پس از [[مرگ]] میسره» از طرف محمد بن علی بن [[عبدالله بن عباس]] مأمور دعوت عراق شد و چون مرگ خود را نزدیک دید، [[ابوسلمه خلال]] داماد خویش را [[جانشین]] قرار داد و از محمد بن علی برای او [[تأیید]] گرفت<ref>تاریخ طبری (دوره ۱۱ جلدی)، ج۷، ص۲۵.</ref>. | |||
بُکَیر هنگام فعالیت خود، در حالی که در خانهای با گروهی به منظور تبلیغ دعوت عباسیان [[اجتماع]] کرده بودند، مورد [[شناسایی]] مأموران [[یوسف بن عمر]] [[فرمانروای کوفه]] قرار گرفت و دستگیر و [[زندانی]] شد. وی در [[زندان]] با [[عیسی بن معقل عجلی]] برخورد نمود و او را به عباسیان دعوت کرد که پذیرفت. ابومسلم که [[غلام]] عیسی بود در زندان، [[خدمت]] مولای خود را میکرد. بکیر با دیدن ابومسلم، وی را از عیسی خرید و پس از [[رهایی]] از زندان او را نزد [[ابراهیم بن محم دبن علی بن عبدالله بن عباس]] فرستاد، که پس از مرگ [[پدر]] (در سال ۱۲۴) جانشین او شده بود. به قول دیگری چند تن از داعیان عباسی در [[خراسان]] در مسیر خود به [[حج]]، وارد کوفه شدند و در ملاقات با عیسی بن معقل در زندان، ابومسلم را دیدند و با [[مشاهده]] آثار [[لیاقت]] در وی، او را به نزد [[ابراهیم]] بردند<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۵۱۲، ابوحنیفه دینوری محل زندان ابومسلم و کسان دیگر را در «واسط» نقل کرده است (الاخبار الطوال، ص۳۸۰).</ref>. | |||
بدین ترتیب ابومسلم که در [[آینده]] نه دوری عامل اصلی [[سقوط]] [[امویان]] و روی کار آمدن [[عباسیان]] گردید، از [[کوفه]] و [[زندان]] آن چندان شناخته شد. | |||
در مورد اصل و [[نسب]] ابومسلم [[اختلاف]] است، برخی او را از نژاد [[عرب]] دانستهاند و عدهای وی را [[غلام]] [[آزاد]] شدهای از اهالی دهکدهای به نام خرطینی از توابع کوفه میدانند<ref>مروج الذهب، ج۳، ص۲۵۴.</ref>. همچنین گفته شده که ابومسلم از اعقاب [[فرزندان]] بزرگمهر ([[وزیر]] انوشیروان ساسانی) بود و در [[اصفهان]] متولد شد و در کوفه نشو و نما کرد و پس از اینکه [[قدرت]] و [[شوکت]] یافت، ادعا کرد فرزند [[سلیط بن عبدالله بن عباس]] است<ref>تاریخ فخری، ص۱۸۵.</ref>.<ref>[[محمد حسین رجبی دوانی|رجبی دوانی، محمد حسین]]، [[کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی (کتاب)|کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی]] ص ۴۲۰.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |