تقلید در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود'
جز (جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود')
خط ۳۸: خط ۳۸:
پس از [[بعثت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، نه تنها شیوه خردمندانه تقلید یعنی [[رجوع]] به متخصص در مسائل [[دینی]] [[ممنوع]] نشد، بلکه [[مسلمانان]] به تقلید صحیح [[ترغیب]] شدند؛ از جمله در برخی [[آیات]]، [[ناآگاهان]] از [[علوم دینی]] [[مأمور]] شده‌اند که از عالمان بپرسند: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ اگر نمی‌دانید از اهل کتاب (آسمانی) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم، اگر نمی‌دانید از اهل کتاب بپرسید» سوره انبیاء، آیه ۷.</ref> و در آیه‌ای دیگر به مسلمانان توصیه شده که گروهی از آنان برای [[فهم]] [[معارف دین]] به مراکز [[علمی]] [[هجرت]] کنند تا پس از بازگشت به سوی [[قوم]] خویش آنان را [[راهنمایی]] کنند: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ}}<ref>«و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دسته‌ای رهسپار نمی‌گردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند» سوره توبه، آیه ۱۲۲.</ref> برپایه این رهنمود [[قرآنی]]، مسلمانان در [[عهد پیامبر]] {{صل}} برای فرا گرفتن [[احکام دین]] به [[مدینه]] می‌‌آمدند و پس از بازگشت به [[سرزمین]] خود احکام دین را به دیگران می‌‌آموختند.<ref>فتح الباری، ج ۴، ص ۸۱.</ref>
پس از [[بعثت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، نه تنها شیوه خردمندانه تقلید یعنی [[رجوع]] به متخصص در مسائل [[دینی]] [[ممنوع]] نشد، بلکه [[مسلمانان]] به تقلید صحیح [[ترغیب]] شدند؛ از جمله در برخی [[آیات]]، [[ناآگاهان]] از [[علوم دینی]] [[مأمور]] شده‌اند که از عالمان بپرسند: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ اگر نمی‌دانید از اهل کتاب (آسمانی) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم، اگر نمی‌دانید از اهل کتاب بپرسید» سوره انبیاء، آیه ۷.</ref> و در آیه‌ای دیگر به مسلمانان توصیه شده که گروهی از آنان برای [[فهم]] [[معارف دین]] به مراکز [[علمی]] [[هجرت]] کنند تا پس از بازگشت به سوی [[قوم]] خویش آنان را [[راهنمایی]] کنند: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ}}<ref>«و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دسته‌ای رهسپار نمی‌گردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند» سوره توبه، آیه ۱۲۲.</ref> برپایه این رهنمود [[قرآنی]]، مسلمانان در [[عهد پیامبر]] {{صل}} برای فرا گرفتن [[احکام دین]] به [[مدینه]] می‌‌آمدند و پس از بازگشت به [[سرزمین]] خود احکام دین را به دیگران می‌‌آموختند.<ref>فتح الباری، ج ۴، ص ۸۱.</ref>


پیامبر اکرم {{صل}} نیز گاه افرادی را برای [[آموزش]] [[معارف]] و [[احکام دینی]] به [[مردم]] به [[سرزمین‌های اسلامی]] می‌‌فرستاد. این [[مبلغان]] هرچند بیشتر به گونه مستقیم [[احکام شرعی]] و [[سنت پیامبر]] {{صل}} را به دیگران انتقال می‌‌دادند؛ اما در پاره ای موارد برخی [[احکام]] را [[استنباط]] کرده و آنها را به دیگران می‌‌آموختند.<ref>سنن ابی داود، ج ۲، ص ۱۶۲؛ عوالی اللئالی، ج ۴، ص ۶۲.</ref> [[رجوع به عالمان]] [[دین]] پس از [[عصر پیامبر]] {{صل}} نیز ادامه داشت، هرچند با توجه به پیدایش [[مذاهب]] گوناگون [[اسلامی]]، شیوه‌های متفاوتی داشت. [[شیعیان]] در [[زمان امامان]] {{ع}} کمتر نیاز به [[تقلید]] داشتند و [[احکام دین]] را به طور مستقیم از آنان می‌‌گرفتند؛ ولی با این وجود، آنان به عللی، از جمله وجود فاصله زیاد میان [[بلاد اسلامی]] و دسترسی نداشتن همگان به [[اهل بیت]] {{ع}}، وجود [[تقیه]] در برخی موارد، دشواریِ مراجعه مستقیم شیعیان به [[امامان]] {{ع}} و برای [[ترویج]] موضوع تقلید در میان [[شیعه]]، شیعیان را برای [[دریافت احکام]] به شماری از [[اصحاب]] خود ارجاع می‌‌دادند.<ref>وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۱۴۰ - ۱۵۰؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۷، ص ۳۱۳ - ۳۱۵؛ بحارالانوار، ج ۲، ص ۲۵۱.</ref> گاه نیز اصحاب را برای [[فتوا]] دادن به حضور در [[مساجد]] و مراکز عمومی [[ترغیب]] می‌‌کردند.<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۲۳۴؛ بحارالانوار، ج ۲، ص ۱۲۲؛ میزان الحکمه، ج ۳، ص ۲۳۷۳.</ref>
پیامبر اکرم {{صل}} نیز گاه افرادی را برای [[آموزش]] [[معارف]] و [[احکام دینی]] به [[مردم]] به [[سرزمین‌های اسلامی]] می‌‌فرستاد. این [[مبلغان]] هرچند بیشتر به گونه مستقیم [[احکام شرعی]] و [[سنت پیامبر]] {{صل}} را به دیگران انتقال می‌‌دادند؛ اما در پاره ای موارد برخی [[احکام]] را [[استنباط]] کرده و آنها را به دیگران می‌‌آموختند.<ref>سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۱۶۲؛ عوالی اللئالی، ج ۴، ص ۶۲.</ref> [[رجوع به عالمان]] [[دین]] پس از [[عصر پیامبر]] {{صل}} نیز ادامه داشت، هرچند با توجه به پیدایش [[مذاهب]] گوناگون [[اسلامی]]، شیوه‌های متفاوتی داشت. [[شیعیان]] در [[زمان امامان]] {{ع}} کمتر نیاز به [[تقلید]] داشتند و [[احکام دین]] را به طور مستقیم از آنان می‌‌گرفتند؛ ولی با این وجود، آنان به عللی، از جمله وجود فاصله زیاد میان [[بلاد اسلامی]] و دسترسی نداشتن همگان به [[اهل بیت]] {{ع}}، وجود [[تقیه]] در برخی موارد، دشواریِ مراجعه مستقیم شیعیان به [[امامان]] {{ع}} و برای [[ترویج]] موضوع تقلید در میان [[شیعه]]، شیعیان را برای [[دریافت احکام]] به شماری از [[اصحاب]] خود ارجاع می‌‌دادند.<ref>وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۱۴۰ - ۱۵۰؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۷، ص ۳۱۳ - ۳۱۵؛ بحارالانوار، ج ۲، ص ۲۵۱.</ref> گاه نیز اصحاب را برای [[فتوا]] دادن به حضور در [[مساجد]] و مراکز عمومی [[ترغیب]] می‌‌کردند.<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۲۳۴؛ بحارالانوار، ج ۲، ص ۱۲۲؛ میزان الحکمه، ج ۳، ص ۲۳۷۳.</ref>


پیش از آغاز [[عصر غیبت]] و قطع [[ارتباط مستقیم]] شیعیان با امامان خویش، [[امام حسن عسکری]] <ref>الاحتجاج، ج ۲، ص ۲۶۳؛ وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۱۳۱؛ بحارالانوار، ج ۲، ص ۸۸.</ref> و [[امام عصر]] {{ع}}<ref>وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۱۴۰؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۲۸۳؛ بحارالانوار، ج ۲، ص ۹۰.</ref> با ذکر اوصافی خاص برای [[عالمان دین]]، شیعیان را به تقلید از آنان [[فرمان]] دادند و آنان را از [[پیروی]] از دیگران برحذر داشتند. برپایه این [[احادیث]]، فقهای واجد شرایط، [[مرجع]] شیعیان در تقلید قرار گرفتند و [[سنّت]] تقلید به تدریج در میان شیعیان رواج یافت و آثار گوناگونی در این موضوع نگاشته شد.<ref>رسائل المرتضی، ج ۱، ص ۳۸ - ۴۵؛ ر. ک: الاجتهاد والتقلید، خویی.</ref>
پیش از آغاز [[عصر غیبت]] و قطع [[ارتباط مستقیم]] شیعیان با امامان خویش، [[امام حسن عسکری]] <ref>الاحتجاج، ج ۲، ص ۲۶۳؛ وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۱۳۱؛ بحارالانوار، ج ۲، ص ۸۸.</ref> و [[امام عصر]] {{ع}}<ref>وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۱۴۰؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۲۸۳؛ بحارالانوار، ج ۲، ص ۹۰.</ref> با ذکر اوصافی خاص برای [[عالمان دین]]، شیعیان را به تقلید از آنان [[فرمان]] دادند و آنان را از [[پیروی]] از دیگران برحذر داشتند. برپایه این [[احادیث]]، فقهای واجد شرایط، [[مرجع]] شیعیان در تقلید قرار گرفتند و [[سنّت]] تقلید به تدریج در میان شیعیان رواج یافت و آثار گوناگونی در این موضوع نگاشته شد.<ref>رسائل المرتضی، ج ۱، ص ۳۸ - ۴۵؛ ر. ک: الاجتهاد والتقلید، خویی.</ref>
۲۱۸٬۴۳۸

ویرایش