امام حسن مجتبی در معارف و سیره فاطمی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابن‌شهرآشوب'
جز (جایگزینی متن - 'منتها' به 'لکن')
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابن‌شهرآشوب')
خط ۱۹: خط ۱۹:
برخی گفته‌اند حسن {{ع}} از [[ام‌الفضل]]، [[همسر]] عباس ([[عموی پیامبر]] {{صل}})، شیر خورد و با [[قثم بن عباس]] [[برادر]] رضاعی بود<ref>طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۳، ص۲۳.</ref>، اما این گزارش درست به نظر نمی‌رسد؛ زیرا عباس و همسرش در آن ایام در [[مدینه]] نبودند و پس از [[فتح مکه]] به مدینه [[مهاجرت]] کردند<ref>ر. ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۱۸.</ref>.
برخی گفته‌اند حسن {{ع}} از [[ام‌الفضل]]، [[همسر]] عباس ([[عموی پیامبر]] {{صل}})، شیر خورد و با [[قثم بن عباس]] [[برادر]] رضاعی بود<ref>طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۳، ص۲۳.</ref>، اما این گزارش درست به نظر نمی‌رسد؛ زیرا عباس و همسرش در آن ایام در [[مدینه]] نبودند و پس از [[فتح مکه]] به مدینه [[مهاجرت]] کردند<ref>ر. ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۱۸.</ref>.


[[کنیه امام حسن]] {{ع}}، ابامحمد است<ref>ابن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ص۳۰؛ طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۳، ص۲۰؛ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۵؛ ابن صباغ مالکی، الفصول المهمة، ج۲، ص۶۹۴.</ref>. القابی نیز برای [[حضرت]] {{ع}} برشمرده‌اند؛ از جمله: التقی، الزکی، الطیب، السید، و السبط<ref>اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۲، ص۱۴۱- ۱۴۲؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۵۵.</ref> و المجتبی<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۹۲.</ref>. [[رسول خدا]] {{صل}} نیز ایشان را [[سید]] خوانده است<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۷۲؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۳۰.</ref>.
[[کنیه امام حسن]] {{ع}}، ابامحمد است<ref>ابن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ص۳۰؛ طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۳، ص۲۰؛ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۵؛ ابن صباغ مالکی، الفصول المهمة، ج۲، ص۶۹۴.</ref>. القابی نیز برای [[حضرت]] {{ع}} برشمرده‌اند؛ از جمله: التقی، الزکی، الطیب، السید، و السبط<ref>اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۲، ص۱۴۱- ۱۴۲؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۵۵.</ref> و المجتبی<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۹۲.</ref>. [[رسول خدا]] {{صل}} نیز ایشان را [[سید]] خوانده است<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۷۲؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۳۰.</ref>.


[[امام حسن]] {{ع}} از نظر ظاهر، به [[پیامبر]] {{صل}} شباهت بسیار داشت<ref>نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۷، ص۸۵؛ نسائی، احمد بن شعیب، فضائل الصحابه، ص۱۹؛ طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۳، ص۲۴؛ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۵، ۲۷.</ref>. به گفته [[انس بن مالک]]، حسن {{ع}} شبیه‌ترین افراد به رسول خدا {{صل}} بود<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۳، ص۱۶۴؛ ابن حبان بستی، تاریخ الصحابة، ج۱۵، ص۴۳۰؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۲، ص۱۳۹.</ref>. پیامبر {{صل}} علاقه فراوانی به او داشت و علاقه خود را به شکل‌های گوناگون ابراز می‌کرد، از جمله با او هم‌بازی می‌شد<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۱۷؛ متقی هندی، کنز العمال، ج۱۳، ص۶۶۴.</ref> و در بین جمع او را بر دوش خود سوار می‌کرد<ref>نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۷، ص۱۳۰.</ref>. [[عبدالله بن عباس]] گزارش کرده است: «حسن {{ع}} را بر [[دوش پیامبر]] {{صل}} دیدم. شخصی به حسن {{ع}} گفت: چه مرکب خوبی داری و پیامبر {{صل}} پاسخ داد: او [حسن {{ع}}] چه راکب خوبی است»<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۷۰؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۱۷.</ref>.
[[امام حسن]] {{ع}} از نظر ظاهر، به [[پیامبر]] {{صل}} شباهت بسیار داشت<ref>نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۷، ص۸۵؛ نسائی، احمد بن شعیب، فضائل الصحابه، ص۱۹؛ طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۳، ص۲۴؛ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۵، ۲۷.</ref>. به گفته [[انس بن مالک]]، حسن {{ع}} شبیه‌ترین افراد به رسول خدا {{صل}} بود<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۳، ص۱۶۴؛ ابن حبان بستی، تاریخ الصحابة، ج۱۵، ص۴۳۰؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۲، ص۱۳۹.</ref>. پیامبر {{صل}} علاقه فراوانی به او داشت و علاقه خود را به شکل‌های گوناگون ابراز می‌کرد، از جمله با او هم‌بازی می‌شد<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۱۷؛ متقی هندی، کنز العمال، ج۱۳، ص۶۶۴.</ref> و در بین جمع او را بر دوش خود سوار می‌کرد<ref>نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۷، ص۱۳۰.</ref>. [[عبدالله بن عباس]] گزارش کرده است: «حسن {{ع}} را بر [[دوش پیامبر]] {{صل}} دیدم. شخصی به حسن {{ع}} گفت: چه مرکب خوبی داری و پیامبر {{صل}} پاسخ داد: او [حسن {{ع}}] چه راکب خوبی است»<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۷۰؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۱۷.</ref>.


[[رسول اکرم]] {{صل}} [[محبت]] خود را به حسن {{ع}} در گفتارش نیز ظاهر می‌کرد و بارها از آن حضرت {{صل}} شنیده شده بود که حسن {{ع}} گل خوشبوی من از دنیاست<ref>طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۳، ص۳۴؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۸۵؛ صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۱۲، ص۶۷.</ref>. در منابع گوناگون [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، گزارشی بدین مضمون آمده است که پروردگارا حسن {{ع}} را دوست دارم، تو نیز او و محبانش را [[دوست]] بدار<ref>بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۷، ص۵۵؛ نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۷، ص۱۳۰؛ مغربی، قاضی نعمان، شرح الاخبار، ج۳، ص۱۰۶- ۱۰۷؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۸۸-۱۸۹.</ref>. [[ابوهریره]]، پس از نقل این [[روایت]] از [[رسول خدا]] {{صل}}، افزوده است پس از آنکه این مطلب را از [[پیامبر]] {{صل}} شنیدم، هیچ کس نزد من محبوب‌تر از [[حسن بن علی]] {{ع}} نبود<ref>بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۷، ص۵۵.</ref>. بنابر [[حدیثی]] صحیح، رسول خدا {{صل}} [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} را [[سرور]] [[جوانان بهشت]] خوانده<ref>ابن ماجه قزوینی، سنن ابن ماجه، ج۱، ص۴۴؛ طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۳، ص۳۵-۳۶؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۷.</ref> و بنا بر احادیثی دیگر، اصحابش را به [[محبت]] کردن به آن دو سفارش کرده است<ref>ر. ک: نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۷، ص۱۳۰؛ نسائی، احمد بن شعیب، فضائل الصحابه، ص۱۹.</ref>. حسن {{ع}} در خردسالی در [[مباهله]] رسول خدا {{صل}} با [[مسیحیان نجران]]، در کنار مادرش [[فاطمه]] {{س}} و پدرش علی {{ع}} و برادرش حسین {{ع}} حضور داشت<ref>خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الأثر، ص۶۶؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۴۷-۱۴۸.</ref>.
[[رسول اکرم]] {{صل}} [[محبت]] خود را به حسن {{ع}} در گفتارش نیز ظاهر می‌کرد و بارها از آن حضرت {{صل}} شنیده شده بود که حسن {{ع}} گل خوشبوی من از دنیاست<ref>طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۳، ص۳۴؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۸۵؛ صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۱۲، ص۶۷.</ref>. در منابع گوناگون [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، گزارشی بدین مضمون آمده است که پروردگارا حسن {{ع}} را دوست دارم، تو نیز او و محبانش را [[دوست]] بدار<ref>بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۷، ص۵۵؛ نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۷، ص۱۳۰؛ مغربی، قاضی نعمان، شرح الاخبار، ج۳، ص۱۰۶- ۱۰۷؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۸۸-۱۸۹.</ref>. [[ابوهریره]]، پس از نقل این [[روایت]] از [[رسول خدا]] {{صل}}، افزوده است پس از آنکه این مطلب را از [[پیامبر]] {{صل}} شنیدم، هیچ کس نزد من محبوب‌تر از [[حسن بن علی]] {{ع}} نبود<ref>بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۷، ص۵۵.</ref>. بنابر [[حدیثی]] صحیح، رسول خدا {{صل}} [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} را [[سرور]] [[جوانان بهشت]] خوانده<ref>ابن ماجه قزوینی، سنن ابن ماجه، ج۱، ص۴۴؛ طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۳، ص۳۵-۳۶؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۷.</ref> و بنا بر احادیثی دیگر، اصحابش را به [[محبت]] کردن به آن دو سفارش کرده است<ref>ر. ک: نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۷، ص۱۳۰؛ نسائی، احمد بن شعیب، فضائل الصحابه، ص۱۹.</ref>. حسن {{ع}} در خردسالی در [[مباهله]] رسول خدا {{صل}} با [[مسیحیان نجران]]، در کنار مادرش [[فاطمه]] {{س}} و پدرش علی {{ع}} و برادرش حسین {{ع}} حضور داشت<ref>خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الأثر، ص۶۶؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۴۷-۱۴۸.</ref>.


درباره [[زندگی]] حسن بن علی {{ع}}، در [[منابع روایی]] و [[تاریخی]]، اطلاعات فراوانی وجود دارد. از قرون نخستین [[هجری]] نیز تک‌نگاری‌هایی در مورد آن [[حضرت]] {{ع}} نوشته شده که در برخی از فهرست‌ها و کتاب‌های [[رجال]] نام آنها آمده است، از جمله: [[قیام الحسن (کتاب)|قیام الحسن]] {{ع}}، [[هشام بن محمد بن سائب]]<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۴۳۴-۴۳۵.</ref>؛ قیام حسن {{ع}}، [[ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی]]<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۱۶-۱۷.</ref>؛ فی امرالحسن {{ع}}، [[عبدالعزیز بن یحیی جلودی]]<ref>ر. ک: نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۲۴۰-۲۴۲.</ref>؛ [[اخبار حسن و وفاته (کتاب)|اخبار حسن و وفاته]]، [[هیثم بن عدی]]<ref>ابن ندیم، الفهرست، ص۱۱۲.</ref>؛ [[مقتل حسن بن علی (کتاب)|مقتل حسن بن علی]] {{ع}}، [[محمد بن قاسم تمیمی]]<ref>ابن ندیم، الفهرست، ص۱۲۷.</ref>؛ [[اخبار حسن بن علی (کتاب)|اخبار حسن بن علی]] {{ع}}، [[ابراهیم بن محمد اصفهانی]]<ref>ابن ندیم، الفهرست، ص۲۷۹.</ref>؛ [[صلح الحسن و معاویه (کتاب)|صلح الحسن و معاویه]]، [[سبیعی همدانی]]<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۹۴.</ref>؛ [[صلح الحسن (کتاب)|صلح الحسن]] {{ع}}، [[عبدالرحمن بن کثیر هاشمی]]<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۲۳۴-۲۳۵.</ref>؛ [[امامة الحسن (کتاب)|امامة الحسن]] {{ع}}، [[محمد بن عمرو]]<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۳۳۹.</ref>؛ و حسن {{ع}}، [[محمد بن احمد بن داوود قمی]]<ref>طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ص۲۱۱.</ref>.
درباره [[زندگی]] حسن بن علی {{ع}}، در [[منابع روایی]] و [[تاریخی]]، اطلاعات فراوانی وجود دارد. از قرون نخستین [[هجری]] نیز تک‌نگاری‌هایی در مورد آن [[حضرت]] {{ع}} نوشته شده که در برخی از فهرست‌ها و کتاب‌های [[رجال]] نام آنها آمده است، از جمله: [[قیام الحسن (کتاب)|قیام الحسن]] {{ع}}، [[هشام بن محمد بن سائب]]<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۴۳۴-۴۳۵.</ref>؛ قیام حسن {{ع}}، [[ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی]]<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۱۶-۱۷.</ref>؛ فی امرالحسن {{ع}}، [[عبدالعزیز بن یحیی جلودی]]<ref>ر. ک: نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۲۴۰-۲۴۲.</ref>؛ [[اخبار حسن و وفاته (کتاب)|اخبار حسن و وفاته]]، [[هیثم بن عدی]]<ref>ابن ندیم، الفهرست، ص۱۱۲.</ref>؛ [[مقتل حسن بن علی (کتاب)|مقتل حسن بن علی]] {{ع}}، [[محمد بن قاسم تمیمی]]<ref>ابن ندیم، الفهرست، ص۱۲۷.</ref>؛ [[اخبار حسن بن علی (کتاب)|اخبار حسن بن علی]] {{ع}}، [[ابراهیم بن محمد اصفهانی]]<ref>ابن ندیم، الفهرست، ص۲۷۹.</ref>؛ [[صلح الحسن و معاویه (کتاب)|صلح الحسن و معاویه]]، [[سبیعی همدانی]]<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۹۴.</ref>؛ [[صلح الحسن (کتاب)|صلح الحسن]] {{ع}}، [[عبدالرحمن بن کثیر هاشمی]]<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۲۳۴-۲۳۵.</ref>؛ [[امامة الحسن (کتاب)|امامة الحسن]] {{ع}}، [[محمد بن عمرو]]<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۳۳۹.</ref>؛ و حسن {{ع}}، [[محمد بن احمد بن داوود قمی]]<ref>طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ص۲۱۱.</ref>.
خط ۳۶: خط ۳۶:
[[فاطمه]] {{س}} برای [[حفظ]] [[سلامت]] فرزندانش اهتمام ویژه داشت و [[ناراحتی]] و [[بیماری]] حسن {{ع}} به شدت آن [[حضرت]] را متأثر می‌ساخت. در روایتی از [[امام رضا]] {{ع}} آمده است که علی {{ع}}، فاطمه‌{{س}} و [[فضه]] برای سلامت حسن و حسین {{عم}}، که [[بیمار]] شده بودند، [[نذر]] کردند سه [[روز]] [[روزه]] بگیرند. در هر سه روز، هنگام [[افطار]]، [[نیازمندی]] به در [[خانه فاطمه]] {{س}} آمد و حضرت {{س}} غذایی را که مهیا کرده بود به او داد و خودشان با آب افطار کردند<ref>حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۹۴-۳۹۷.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} نیز آن را به طریق دیگری نقل کرده است<ref>حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۹۸.</ref>. این [[روایت]]، از قول [[ابن عباس]]، در [[منابع اهل سنت]] هم آمده است<ref>ابن اثیر جزری، اسدالغابه، ج۵، ص۵۳۰- ۵۳۱.</ref>. از برخی [[صحابه]]، نظیر [[ابوفاخته]]<ref>ر. ک: طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۳، ص۴۱؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۲۷.</ref> و [[ابوسعید خُدری]]<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۲۴.</ref>، درباره چگونگی [[رفتار عادلانه]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و فاطمه {{س}} با حسن و حسین {{عم}} گزارش‌هایی رسیده است.
[[فاطمه]] {{س}} برای [[حفظ]] [[سلامت]] فرزندانش اهتمام ویژه داشت و [[ناراحتی]] و [[بیماری]] حسن {{ع}} به شدت آن [[حضرت]] را متأثر می‌ساخت. در روایتی از [[امام رضا]] {{ع}} آمده است که علی {{ع}}، فاطمه‌{{س}} و [[فضه]] برای سلامت حسن و حسین {{عم}}، که [[بیمار]] شده بودند، [[نذر]] کردند سه [[روز]] [[روزه]] بگیرند. در هر سه روز، هنگام [[افطار]]، [[نیازمندی]] به در [[خانه فاطمه]] {{س}} آمد و حضرت {{س}} غذایی را که مهیا کرده بود به او داد و خودشان با آب افطار کردند<ref>حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۹۴-۳۹۷.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} نیز آن را به طریق دیگری نقل کرده است<ref>حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۹۸.</ref>. این [[روایت]]، از قول [[ابن عباس]]، در [[منابع اهل سنت]] هم آمده است<ref>ابن اثیر جزری، اسدالغابه، ج۵، ص۵۳۰- ۵۳۱.</ref>. از برخی [[صحابه]]، نظیر [[ابوفاخته]]<ref>ر. ک: طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۳، ص۴۱؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۲۷.</ref> و [[ابوسعید خُدری]]<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۲۴.</ref>، درباره چگونگی [[رفتار عادلانه]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و فاطمه {{س}} با حسن و حسین {{عم}} گزارش‌هایی رسیده است.


یکی از مؤلفه‌های مهمی که فاطمه {{س}} درباره حسن {{ع}} مراعات می‌کرد، [[الگوسازی]] [[رفتاری]] بود. آن حضرت {{س}} به حسن {{ع}} توصیه می‌کرد که در [[منش]] و [[رفتار فردی]] و [[اجتماعی]] و [[حق‌مداری]]، مانند پدرش علی {{ع}} باشد<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۵۹؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۸۶.</ref>. فاطمه {{س}} می‌کوشید حسن {{ع}} را هم‌نشین دائم [[رسول خدا]] {{صل}} کند. بنا بر بسیاری از گزارش‌های [[تاریخی]] و [[حدیثی]]، بیشتر اوقات، زمانی که فاطمه {{س}} نزد پدرش بود، دو فرزندش نیز در کنار او بودند. [[پیامبر]] {{صل}} نیز به [[تربیت دینی]] ایشان علاقه‌مند بود. در منابع اهل سنت، متن دعایی در [[قنوت]] از طرق گوناگون از [[امام حسن]] {{ع}} روایت شده که رسول خدا {{صل}} به ایشان [[تعلیم]] داده است<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۱۹۹؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۷۳؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۱۶۴-۱۶۵.</ref>. امام حسن {{ع}} گفته است که [[نماز خواندن]] را از [[پیامبر]] {{صل}} آموختم<ref>ر. ک: بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۷۲-۲۷۳.</ref>. [[صحابه]] از شباهت [[رفتار امام]] حسن {{ع}} به [[رسول خدا]] {{صل}} سخن گفته‌اند<ref>ر. ک: مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۵.</ref>. در [[روایات]] از شباهت رفتار امام حسن و [[امام حسین]] {{عم}} با [[فاطمه]] {{س}} نیز سخن به میان آمده است. به گفته [[عایشه]]، در [[صداقت]] فاطمه {{س}} کسی جز فرزندانش با او [[برابری]] نمی‌کردند<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۰-۱۶۱؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۹۶؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۶۸.</ref>.
یکی از مؤلفه‌های مهمی که فاطمه {{س}} درباره حسن {{ع}} مراعات می‌کرد، [[الگوسازی]] [[رفتاری]] بود. آن حضرت {{س}} به حسن {{ع}} توصیه می‌کرد که در [[منش]] و [[رفتار فردی]] و [[اجتماعی]] و [[حق‌مداری]]، مانند پدرش علی {{ع}} باشد<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۵۹؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۸۶.</ref>. فاطمه {{س}} می‌کوشید حسن {{ع}} را هم‌نشین دائم [[رسول خدا]] {{صل}} کند. بنا بر بسیاری از گزارش‌های [[تاریخی]] و [[حدیثی]]، بیشتر اوقات، زمانی که فاطمه {{س}} نزد پدرش بود، دو فرزندش نیز در کنار او بودند. [[پیامبر]] {{صل}} نیز به [[تربیت دینی]] ایشان علاقه‌مند بود. در منابع اهل سنت، متن دعایی در [[قنوت]] از طرق گوناگون از [[امام حسن]] {{ع}} روایت شده که رسول خدا {{صل}} به ایشان [[تعلیم]] داده است<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۱۹۹؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۷۳؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۱۶۴-۱۶۵.</ref>. امام حسن {{ع}} گفته است که [[نماز خواندن]] را از [[پیامبر]] {{صل}} آموختم<ref>ر. ک: بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۷۲-۲۷۳.</ref>. [[صحابه]] از شباهت [[رفتار امام]] حسن {{ع}} به [[رسول خدا]] {{صل}} سخن گفته‌اند<ref>ر. ک: مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۵.</ref>. در [[روایات]] از شباهت رفتار امام حسن و [[امام حسین]] {{عم}} با [[فاطمه]] {{س}} نیز سخن به میان آمده است. به گفته [[عایشه]]، در [[صداقت]] فاطمه {{س}} کسی جز فرزندانش با او [[برابری]] نمی‌کردند<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۰-۱۶۱؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۹۶؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۶۸.</ref>.


[[رفتار]] و [[سیره عملی]] و [[عبادی]] فاطمه {{س}}، الگویی مهم برای [[امام حسن]] {{ع}} بود. آن [[حضرت]] {{س}} [[روایت]] کرده است که شبی مادرم در [[محراب]] به [[نماز]] ایستاد و تا [[طلوع]] [[خورشید]] مشغول [[رکوع]] و [[سجود]] بود، برای دیگران [[دعا]] می‌کرد و از آنان نام می‌برد، ولی برای خود چیزی نمی‌خواست. وقتی علت را جویا شدم، پاسخ داد: «فرزندم! [[همسایه]] بر [[اهل]] [[خانه]] مقدم است»<ref>صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج۱، ص۱۸۲؛ طبری امامی، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۱۵۲.</ref>. امام حسن {{ع}} در یکی از خطبه‌هایش، مادرش را یکی از مصادیق [[آیه مباهله]] معرفی نموده است. همچنین هنگام بیان [[آیه تطهیر]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> و جریان [[حدیث کساء]]، از مادرش یاد کرده است<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۹، ص۱۵۴.</ref>.
[[رفتار]] و [[سیره عملی]] و [[عبادی]] فاطمه {{س}}، الگویی مهم برای [[امام حسن]] {{ع}} بود. آن [[حضرت]] {{س}} [[روایت]] کرده است که شبی مادرم در [[محراب]] به [[نماز]] ایستاد و تا [[طلوع]] [[خورشید]] مشغول [[رکوع]] و [[سجود]] بود، برای دیگران [[دعا]] می‌کرد و از آنان نام می‌برد، ولی برای خود چیزی نمی‌خواست. وقتی علت را جویا شدم، پاسخ داد: «فرزندم! [[همسایه]] بر [[اهل]] [[خانه]] مقدم است»<ref>صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج۱، ص۱۸۲؛ طبری امامی، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۱۵۲.</ref>. امام حسن {{ع}} در یکی از خطبه‌هایش، مادرش را یکی از مصادیق [[آیه مباهله]] معرفی نموده است. همچنین هنگام بیان [[آیه تطهیر]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> و جریان [[حدیث کساء]]، از مادرش یاد کرده است<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۹، ص۱۵۴.</ref>.
خط ۵۰: خط ۵۰:


== [[امام حسن]] {{ع}} در دوران خلفا ==
== [[امام حسن]] {{ع}} در دوران خلفا ==
درباره [[زندگی]] امام حسن {{ع}} در دوران دو [[خلیفه نخست]] اطلاع چندانی در دست نیست. گزارش کرده‌اند که آن [[حضرت]] {{ع}} وقتی [[ابوبکر]] را بر [[منبر رسول خدا]] {{صل}} دید، گفت: «از [[منبر]] پدرم به زیر آی»<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۳۰، ص۳۰۷؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۰۱؛ حلبی، علی بن برهان، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۴۴۲.</ref>. گفته شده است وقتی [[عمر بن خطاب]]، [[دیوان]] تأسیس کرد، برای امام حسن {{ع}} نیز، مانند [[اصحاب بدر]]، پنج هزار درهم در نظر گرفت<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۳۸.</ref>. برخی [[منابع تاریخی]] آورده‌اند که به درخواست [[عمر]]، آن حضرت {{ع}} در شورای عمر برای [[انتخاب خلیفه]]، به عنوان ناظر حضور داشت<ref>عاملی، سیدجعفر مرتضی، الحیاة السیاسیة للامام الحسن {{ع}}، ص۱۲۴.</ref>.
درباره [[زندگی]] امام حسن {{ع}} در دوران دو [[خلیفه نخست]] اطلاع چندانی در دست نیست. گزارش کرده‌اند که آن [[حضرت]] {{ع}} وقتی [[ابوبکر]] را بر [[منبر رسول خدا]] {{صل}} دید، گفت: «از [[منبر]] پدرم به زیر آی»<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۳۰، ص۳۰۷؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۰۱؛ حلبی، علی بن برهان، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۴۴۲.</ref>. گفته شده است وقتی [[عمر بن خطاب]]، [[دیوان]] تأسیس کرد، برای امام حسن {{ع}} نیز، مانند [[اصحاب بدر]]، پنج هزار درهم در نظر گرفت<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۳۸.</ref>. برخی [[منابع تاریخی]] آورده‌اند که به درخواست [[عمر]]، آن حضرت {{ع}} در شورای عمر برای [[انتخاب خلیفه]]، به عنوان ناظر حضور داشت<ref>عاملی، سیدجعفر مرتضی، الحیاة السیاسیة للامام الحسن {{ع}}، ص۱۲۴.</ref>.


از زندگی آن حضرت {{ع}} در دوران [[خلافت عثمان]]، رویدادهای بیشتری ثبت شده است. سخنان آن حضرت {{ع}} در مشایعت [[ابوذر غفاری]] - که از منتقدان سرسخت [[عثمان]] به شمار می‌رفت - یکی از آنهاست؛ در حالی که عثمان [[مردم]] را از مشایعت و صحبت با [[ابوذر]]، در هنگام تبعیدش به [[ربذه]]، [[نهی]] کرده بود<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۸، ص۲۵۳.</ref>. نقل شده است که امام حسن {{ع}} در سال سی‌ام [[هجرت]]، به همراه برادرش، در [[فتوحات]] [[خراسان]] و [[گرگان]] حضور داشت<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۳۲۳-۳۲۴؛ ابن اثیر جزری، الکامل، ج۳، ص۱۰۹- ۱۱۰.</ref>. برخی [[مورخان]] درباره [[صحت]] گزارش‌های شرکت حضرت {{ع}} در فتوحات، تردید جدی کرده‌اند<ref>ر. ک: عاملی، سیدجعفر مرتضی، الحیاة السیاسیة للامام الحسن {{ع}}، ص۱۳۳-۱۳۵.</ref>.
از زندگی آن حضرت {{ع}} در دوران [[خلافت عثمان]]، رویدادهای بیشتری ثبت شده است. سخنان آن حضرت {{ع}} در مشایعت [[ابوذر غفاری]] - که از منتقدان سرسخت [[عثمان]] به شمار می‌رفت - یکی از آنهاست؛ در حالی که عثمان [[مردم]] را از مشایعت و صحبت با [[ابوذر]]، در هنگام تبعیدش به [[ربذه]]، [[نهی]] کرده بود<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۸، ص۲۵۳.</ref>. نقل شده است که امام حسن {{ع}} در سال سی‌ام [[هجرت]]، به همراه برادرش، در [[فتوحات]] [[خراسان]] و [[گرگان]] حضور داشت<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۳۲۳-۳۲۴؛ ابن اثیر جزری، الکامل، ج۳، ص۱۰۹- ۱۱۰.</ref>. برخی [[مورخان]] درباره [[صحت]] گزارش‌های شرکت حضرت {{ع}} در فتوحات، تردید جدی کرده‌اند<ref>ر. ک: عاملی، سیدجعفر مرتضی، الحیاة السیاسیة للامام الحسن {{ع}}، ص۱۳۳-۱۳۵.</ref>.
خط ۷۵: خط ۷۵:


== شهادت امام حسن {{ع}} ==
== شهادت امام حسن {{ع}} ==
در [[تاریخ شهادت]] آن حضرت {{ع}} [[اختلاف]] هست. این [[تاریخ]] در [[منابع اهل سنت]]، [[سال]] ۴۹ یا [[ربیع الاول]] سال ۵۰ یا ۵۱ [[هجرت]]<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۹۹؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۸۹؛ ابن جوزی، صفة الصفوه، ج۱، ص۳۸۷.</ref>، و در منابع [[شیعی]]، صفر سال ۵۰ هجرت<ref>مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۱۵؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۹۲.</ref> و در [[اعلام الوری]]، [[۲۸ صفر]] سال ۵۰ هجرت ثبت شده است<ref>طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۴۰۳.</ref>.
در [[تاریخ شهادت]] آن حضرت {{ع}} [[اختلاف]] هست. این [[تاریخ]] در [[منابع اهل سنت]]، [[سال]] ۴۹ یا [[ربیع الاول]] سال ۵۰ یا ۵۱ [[هجرت]]<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۹۹؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۸۹؛ ابن جوزی، صفة الصفوه، ج۱، ص۳۸۷.</ref>، و در منابع [[شیعی]]، صفر سال ۵۰ هجرت<ref>مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۱۵؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۹۲.</ref> و در [[اعلام الوری]]، [[۲۸ صفر]] سال ۵۰ هجرت ثبت شده است<ref>طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۴۰۳.</ref>.


بنا بر گزارش‌های [[مورخان]] [[اهل سنت]]، وقتی که [[حسن بن علی]] {{ع}} در بستر [[بیماری]] بود، به خواست آن حضرت {{ع}}، قرار بود در کنار [[مرقد]] [[پیامبر]] {{صل}} به [[خاک]] سپرده شود. امام حسن {{ع}} با [[پیش‌بینی]] [[مخالفت]] برخی اشخاص، [[وصیت]] نمود در صورت بروز تنش، او را در [[بقیع]] به خاک بسپارند<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۹۷-۲۹۸؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۸۹.</ref>. بنا بر گزارش [[منابع اهل سنت]]، پس از [[شهادت]] آن [[حضرت]] {{ع}}، [[بنی‌امیه]] (به سرکردگی [[مروان بن حکم]]) مانع شدند که حضرت {{ع}} در کنار [[مرقد]] [[رسول خدا]] {{صل}} به [[خاک]] سپرده شود<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۸۹؛ ر. ک: ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۸۷-۲۹۰.</ref>. برخی از [[اهل سنت]] مدعی شده‌اند [[عایشه]] زمانی که مردان مسلح [[جنگی]] را دید، از [[عاقبت]] امر بیمناک شد و گفت: «[[خانه]]، خانه من است و اجازه نمی‌دهم احدی در آن [[دفن]] شود»<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۹۸.</ref>. به گزارش [[شیخ مفید]]<ref>مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۱۸.</ref> و [[ابن شهر آشوب]]<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۰۴.</ref> برای جلوگیری از دفن [[امام حسن]] {{ع}}، عایشه مستقیماً دست به کار شد و سوار بر قاطر، فریاد زد: «کسی را که [[دوست]] نمی‌دارم، اجازه ورود به خانه‌ام نمی‌دهم». [[پشتیبانی]] عایشه از بنی‌امیه در این ماجرا و سوارشدن او بر قاطر، در برخی منابع دیگر هم آمده است<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۸۲.</ref>. پس از این ماجرا، [[امام حسین]] {{ع}}، طبق [[وصیت]]، امام حسن {{ع}} را در [[بقیع]] دفن کرد<ref>مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۱۹؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۹۲؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۸۷.</ref>. با [[شهادت امام حسن]] {{ع}}، هفت [[روز]]، اهالی [[مکه]] و [[مدینه]] به سوگ نشستند<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۹۷-۲۹۸.</ref>. در [[تشییع جنازه]] حضرت {{ع}}، از بنی‌امیه فقط [[سعید بن عاص]] حضور داشت که در آن [[زمان]] [[والی مدینه]] بود<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۹۹.</ref><ref>[[سید علی رضا عالمی|عالمی، سید علی رضا]]، [[حسن بن علی (مقاله)| مقاله «حسن بن علی»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۹۳.</ref>
بنا بر گزارش‌های [[مورخان]] [[اهل سنت]]، وقتی که [[حسن بن علی]] {{ع}} در بستر [[بیماری]] بود، به خواست آن حضرت {{ع}}، قرار بود در کنار [[مرقد]] [[پیامبر]] {{صل}} به [[خاک]] سپرده شود. امام حسن {{ع}} با [[پیش‌بینی]] [[مخالفت]] برخی اشخاص، [[وصیت]] نمود در صورت بروز تنش، او را در [[بقیع]] به خاک بسپارند<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۹۷-۲۹۸؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۸۹.</ref>. بنا بر گزارش [[منابع اهل سنت]]، پس از [[شهادت]] آن [[حضرت]] {{ع}}، [[بنی‌امیه]] (به سرکردگی [[مروان بن حکم]]) مانع شدند که حضرت {{ع}} در کنار [[مرقد]] [[رسول خدا]] {{صل}} به [[خاک]] سپرده شود<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۸۹؛ ر. ک: ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۸۷-۲۹۰.</ref>. برخی از [[اهل سنت]] مدعی شده‌اند [[عایشه]] زمانی که مردان مسلح [[جنگی]] را دید، از [[عاقبت]] امر بیمناک شد و گفت: «[[خانه]]، خانه من است و اجازه نمی‌دهم احدی در آن [[دفن]] شود»<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۹۸.</ref>. به گزارش [[شیخ مفید]]<ref>مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۱۸.</ref> و [[ابن‌شهرآشوب]]<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۰۴.</ref> برای جلوگیری از دفن [[امام حسن]] {{ع}}، عایشه مستقیماً دست به کار شد و سوار بر قاطر، فریاد زد: «کسی را که [[دوست]] نمی‌دارم، اجازه ورود به خانه‌ام نمی‌دهم». [[پشتیبانی]] عایشه از بنی‌امیه در این ماجرا و سوارشدن او بر قاطر، در برخی منابع دیگر هم آمده است<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۸۲.</ref>. پس از این ماجرا، [[امام حسین]] {{ع}}، طبق [[وصیت]]، امام حسن {{ع}} را در [[بقیع]] دفن کرد<ref>مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۱۹؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۹۲؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۸۷.</ref>. با [[شهادت امام حسن]] {{ع}}، هفت [[روز]]، اهالی [[مکه]] و [[مدینه]] به سوگ نشستند<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۹۷-۲۹۸.</ref>. در [[تشییع جنازه]] حضرت {{ع}}، از بنی‌امیه فقط [[سعید بن عاص]] حضور داشت که در آن [[زمان]] [[والی مدینه]] بود<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۹۹.</ref><ref>[[سید علی رضا عالمی|عالمی، سید علی رضا]]، [[حسن بن علی (مقاله)| مقاله «حسن بن علی»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۹۳.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۲۱۸٬۱۹۱

ویرایش