جز
جایگزینی متن - '-،' به '-'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '-،' به '-') |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
* این [[فضیلت]]، از چنان اهمیتی برخوردار است، که حتّی در [[عبادات]] نیز مطلوب دانسته شده؛ از اینرو در برخی از رویات، حتّی [[میانهروی]] در [[عبادت]] نیز مطرح شده است. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} میفرمایند: "به [[راستی]] این [[دین]] محکم است، پس به آرامی در آن درآیید. و [[عبادت]] [[خدا]] را به بندههای [[خدا]] به [[زور]] تحمیل نکنید، تا چون شترسوار نابودکننده نباشید، آنکه نه سفر را طی کند، و نه مرکب را به جای گذارد" <ref>{{متن حدیث|إِنَّ هَذَا الدِّينَ مَتِينٌ فَأَوْغِلُوا فِيهِ بِرِفْقٍ وَ لَا تُكَرِّهُوا عِبَادَةَ اللَّهِ إِلَى عِبَادِ اللَّهِ فَتَكُونُوا كَالرَّاكِبِ الْمُنْبَتِ الَّذِي لَا سَفَراً قَطَعَ وَ لَا ظَهْراً أَبْقَى}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۸۶.</ref>؛ | * این [[فضیلت]]، از چنان اهمیتی برخوردار است، که حتّی در [[عبادات]] نیز مطلوب دانسته شده؛ از اینرو در برخی از رویات، حتّی [[میانهروی]] در [[عبادت]] نیز مطرح شده است. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} میفرمایند: "به [[راستی]] این [[دین]] محکم است، پس به آرامی در آن درآیید. و [[عبادت]] [[خدا]] را به بندههای [[خدا]] به [[زور]] تحمیل نکنید، تا چون شترسوار نابودکننده نباشید، آنکه نه سفر را طی کند، و نه مرکب را به جای گذارد" <ref>{{متن حدیث|إِنَّ هَذَا الدِّينَ مَتِينٌ فَأَوْغِلُوا فِيهِ بِرِفْقٍ وَ لَا تُكَرِّهُوا عِبَادَةَ اللَّهِ إِلَى عِبَادِ اللَّهِ فَتَكُونُوا كَالرَّاكِبِ الْمُنْبَتِ الَّذِي لَا سَفَراً قَطَعَ وَ لَا ظَهْراً أَبْقَى}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۸۶.</ref>؛ | ||
* این مطلب، به روشنی از [[آیات قرآن کریم]] نیز استفاده میشود: {{متن قرآن|وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا}}<ref>«و (هنگام بخشش) نه دست خود را فرو بند و نه یکسره بگشای که نکوهیده دریغ خورده فرو مانی» سوره اسراء، آیه ۲۹.</ref>. | * این مطلب، به روشنی از [[آیات قرآن کریم]] نیز استفاده میشود: {{متن قرآن|وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا}}<ref>«و (هنگام بخشش) نه دست خود را فرو بند و نه یکسره بگشای که نکوهیده دریغ خورده فرو مانی» سوره اسراء، آیه ۲۹.</ref>. | ||
* بالاتر از این، آنکه [[خداوند]] عموم [[مردم]] را امر فرموده که نخست در راه مستقیم - که از [[افراط]] و [[تفریط]] به دور است- حرکت نمایند، و زان پس دست به [[دعا]] بردارند تا او -جلَّ و علا!- | * بالاتر از این، آنکه [[خداوند]] عموم [[مردم]] را امر فرموده که نخست در راه مستقیم - که از [[افراط]] و [[تفریط]] به دور است- حرکت نمایند، و زان پس دست به [[دعا]] بردارند تا او -جلَّ و علا!- ایشان را در این مسیر پایدار نماید. به این [[آیات]] بنگرید: | ||
:*{{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ}}<ref>«و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راهها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند» سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref>؛ | :*{{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ}}<ref>«و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راهها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند» سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref>؛ | ||
:*{{متن قرآن|اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ}}<ref>«راه راست را به ما بنمای راه آنان که به نعمت پروردهای؛ که نه بر ایشان خشم آوردهای و نه گمراهاند» سوره فاتحه، آیه ۶-۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۴۹-۴۵۰.</ref>. | :*{{متن قرآن|اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ}}<ref>«راه راست را به ما بنمای راه آنان که به نعمت پروردهای؛ که نه بر ایشان خشم آوردهای و نه گمراهاند» سوره فاتحه، آیه ۶-۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۴۹-۴۵۰.</ref>. | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
* نیز [[فضیلت]] [[میانهروی]] در کنار و در شمار دیگر امور مهم آمده در یک صف قرار داده شدهاند؛ این نشان از مطلوبیّت آن برای [[حضرت حق]] دارد: {{متن قرآن|يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَكَ إِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ}}<ref>«پسرکم! نماز را بپا دار و به کار شایسته فرمان ده و از کار ناشایست باز دار و در آنچه بر سرت آید شکیب کن؛ بیگمان این از کارهایی است که آهنگ آن میکنند و روی خود را از مردم مگردان و بر زمین خرامان گام برمدار که خداوند هیچ خود پسند خویشتنستایی را دوست نمیدارد» سوره لقمان، آیه ۱۷-۱۸.</ref> | * نیز [[فضیلت]] [[میانهروی]] در کنار و در شمار دیگر امور مهم آمده در یک صف قرار داده شدهاند؛ این نشان از مطلوبیّت آن برای [[حضرت حق]] دارد: {{متن قرآن|يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَكَ إِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ}}<ref>«پسرکم! نماز را بپا دار و به کار شایسته فرمان ده و از کار ناشایست باز دار و در آنچه بر سرت آید شکیب کن؛ بیگمان این از کارهایی است که آهنگ آن میکنند و روی خود را از مردم مگردان و بر زمین خرامان گام برمدار که خداوند هیچ خود پسند خویشتنستایی را دوست نمیدارد» سوره لقمان، آیه ۱۷-۱۸.</ref> | ||
* میبینیم که در این [[آیات]]، [[خداوند]] [[اعتدال]] در راه رفتن و آهسته سخن گفتن را در کنار [[نماز]] و برپای داشتن آن آورده، به همراه [[امر به معروف و نهی از منکر]] نشانیده است؛ نیز آن را به همراه [[نهی]] از [[کبر]]، [[خودپسندی]] و [[تفاخر]] آورده، تا نشان دهد که [[میانهروی]] و [[اعتدال]] حتّی در [[امور اجتماعی]] نیز سخت [[پسندیده]] است؛ چه آن را در شمار مهمترین [[واجبات]] یاد فرموده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۵۰-۴۵۱.</ref>. | * میبینیم که در این [[آیات]]، [[خداوند]] [[اعتدال]] در راه رفتن و آهسته سخن گفتن را در کنار [[نماز]] و برپای داشتن آن آورده، به همراه [[امر به معروف و نهی از منکر]] نشانیده است؛ نیز آن را به همراه [[نهی]] از [[کبر]]، [[خودپسندی]] و [[تفاخر]] آورده، تا نشان دهد که [[میانهروی]] و [[اعتدال]] حتّی در [[امور اجتماعی]] نیز سخت [[پسندیده]] است؛ چه آن را در شمار مهمترین [[واجبات]] یاد فرموده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۵۰-۴۵۱.</ref>. | ||
* در میان اخلاقپژوهان، چنان مشهور است که [[فضائل اخلاقی]] در نقطه وسط میان [[رذائل]] قرار دارد. اینان [[شجاعت]] را نقطه میانه [[ترس]] و بیباکی، [[عدالت]] را نقطه میانه [[ظلم]] کردن و [[ظلم]] پذیرفتن و... دانستهاند. نیز در همان مبحث اشاره کردیم، که این سخن اخلاقیان از نظر ما سخته نبوده بر [[خطا]] میباشد؛ چه هیچگاه در امر که با هم در تضاد قرار دارند، مقابل یکدیگر نبوده، آنچه در میان آن دو قرار دارد، نه در ماهیت با آن دو مخالف خواهد بود، و نه میتواند چیزی جز از آن دو باشد. آن سخن -که به تفصیل در موضع خود توضیح داده شد- | * در میان اخلاقپژوهان، چنان مشهور است که [[فضائل اخلاقی]] در نقطه وسط میان [[رذائل]] قرار دارد. اینان [[شجاعت]] را نقطه میانه [[ترس]] و بیباکی، [[عدالت]] را نقطه میانه [[ظلم]] کردن و [[ظلم]] پذیرفتن و... دانستهاند. نیز در همان مبحث اشاره کردیم، که این سخن اخلاقیان از نظر ما سخته نبوده بر [[خطا]] میباشد؛ چه هیچگاه در امر که با هم در تضاد قرار دارند، مقابل یکدیگر نبوده، آنچه در میان آن دو قرار دارد، نه در ماهیت با آن دو مخالف خواهد بود، و نه میتواند چیزی جز از آن دو باشد. آن سخن -که به تفصیل در موضع خود توضیح داده شد- در مبحث حاضر نیز جریان مییابد. | ||
* در مقابل "[[میانهروی]] در معیشت"، [[اسراف]] و نیز خسّتورزی قرار دارد؛ [[قرآن کریم]] خود این مطلب را اینگونه یاد فرموده است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا}}<ref>«و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری میکنند و نه تنگ میگیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است» سوره فرقان، آیه ۶۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۵۱.</ref>. | * در مقابل "[[میانهروی]] در معیشت"، [[اسراف]] و نیز خسّتورزی قرار دارد؛ [[قرآن کریم]] خود این مطلب را اینگونه یاد فرموده است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا}}<ref>«و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری میکنند و نه تنگ میگیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است» سوره فرقان، آیه ۶۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۵۱.</ref>. | ||
* با این همه اما، نه [[گشادهدستی]] بیهوده، و نه خستورزی، هیچیک دو سوی [[اعتدال]] و [[میانهروی]] نیست تا [[اعتدال]] را نقطه میان آن دو بدانیم؛ بلکه این دو با [[فضیلت]] [[اعتدال]] در تضاد بوده هرگز با هم جمع نخواهند شد. توضیح بیشتر این مطلب را از مبحث پیشگفته میتوان به دست آورد. | * با این همه اما، نه [[گشادهدستی]] بیهوده، و نه خستورزی، هیچیک دو سوی [[اعتدال]] و [[میانهروی]] نیست تا [[اعتدال]] را نقطه میان آن دو بدانیم؛ بلکه این دو با [[فضیلت]] [[اعتدال]] در تضاد بوده هرگز با هم جمع نخواهند شد. توضیح بیشتر این مطلب را از مبحث پیشگفته میتوان به دست آورد. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
* هریک از این مراتب، خود از مراتبی چند برخوردار است، که به نوبه خود مطلوب بوده [[عقل]] و [[شرع]] بر نیکویی آن هماوایند. | * هریک از این مراتب، خود از مراتبی چند برخوردار است، که به نوبه خود مطلوب بوده [[عقل]] و [[شرع]] بر نیکویی آن هماوایند. | ||
* [[رذیلت]] [[اسراف]] و [[رذیلت]] تبذیر نیز، به همینسان از مراتبی چند برخوردار است؛ [[زندگی]] تجمّلآمیز که نشان دهنده [[رذیلت]] [[اسراف]] است، به معنای هزینه کردن در اموری است که [[انسان]] هیچ احتیاج واقعیای بدان نخواهد داشت؛ در مقابل آن، تبذیر قرار دارد، که همان هزینه کردن در اموری است که [[عقل]] و عرف آن را بیفایده میشمارند. | * [[رذیلت]] [[اسراف]] و [[رذیلت]] تبذیر نیز، به همینسان از مراتبی چند برخوردار است؛ [[زندگی]] تجمّلآمیز که نشان دهنده [[رذیلت]] [[اسراف]] است، به معنای هزینه کردن در اموری است که [[انسان]] هیچ احتیاج واقعیای بدان نخواهد داشت؛ در مقابل آن، تبذیر قرار دارد، که همان هزینه کردن در اموری است که [[عقل]] و عرف آن را بیفایده میشمارند. | ||
* مرتبه شدید آن نیز - که "[[اتراف]]" خوانده میشود- | * مرتبه شدید آن نیز - که "[[اتراف]]" خوانده میشود- هزینه کردن [[سرمایه]] در راه طاغوتهای جنّی و انسی، و از آن جمله [[نفس امّاره]] [[انسان]]، است. | ||
* واضح است که [[اسراف]] و تبذیر هیچ ارتباطی با [[میانهروی]] در [[زندگی]] نخواهد داشت، و هر یک از این سه، از معنایی مستقل برخوردار است. | * واضح است که [[اسراف]] و تبذیر هیچ ارتباطی با [[میانهروی]] در [[زندگی]] نخواهد داشت، و هر یک از این سه، از معنایی مستقل برخوردار است. | ||
* به عبارت دیگر، [[میانهروی]] در مخارج [[زندگی]]، راه مستقیمی است که به [[خداوند]]، قُرب به او و بهشتش ختم میشود؛ و در مقابل آن، [[اسراف]] و تبذیر، دو راه انحرافیند که [[آدمی]] را از مسیر مستقیم خارج و او را به [[طاغوت]]، قُرب به او و [[دوزخ]] فروزان، نزدیک میسازد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۵۲.</ref>. | * به عبارت دیگر، [[میانهروی]] در مخارج [[زندگی]]، راه مستقیمی است که به [[خداوند]]، قُرب به او و بهشتش ختم میشود؛ و در مقابل آن، [[اسراف]] و تبذیر، دو راه انحرافیند که [[آدمی]] را از مسیر مستقیم خارج و او را به [[طاغوت]]، قُرب به او و [[دوزخ]] فروزان، نزدیک میسازد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۵۲.</ref>. | ||
* در خبر است که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} خطّی مستقیم ترسیم کرده فرمودهاند: "این راه [[بهشت]] است، آنگاه چندین خطّ کج در کنار یکدیگر کشیده فرمودند: تمامی این خطوط راههایی به سوی جهنّم هستند"؛ آنگاه امر کردند که [[مسلمانان]] از خطّ مستقیم خارج نشده خود را به [[انحرافات]] [[مبتلا]] نسازند. | * در خبر است که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} خطّی مستقیم ترسیم کرده فرمودهاند: "این راه [[بهشت]] است، آنگاه چندین خطّ کج در کنار یکدیگر کشیده فرمودند: تمامی این خطوط راههایی به سوی جهنّم هستند"؛ آنگاه امر کردند که [[مسلمانان]] از خطّ مستقیم خارج نشده خود را به [[انحرافات]] [[مبتلا]] نسازند. | ||
* بر این اساس، [[میانهروی]] در عمل نیز-که آن را "[[عدالت]]" خواندهاند- | * بر این اساس، [[میانهروی]] در عمل نیز-که آن را "[[عدالت]]" خواندهاند- تبیین میگردد. از آنجا که ما پیش از این از [[فضیلت]] [[عدالت]] و نیز دو [[رذیلت]] [[اسراف]] و خسّتورزی سخن داشتهایم، در اینجا مبحث حاضر را تنها ویژه [[میانهروی]] در معیشت داشته، از امور گذشته سخنی به میان نمیآوریم. | ||
* [[میانهروی]] در معیشت، با [[فضائل]] بسیاری همراه است، که هر یک از آنها به تنهایی بهتر از دنیای فانی برشمرده شده است، [[قناعت]]، [[بینیازی از مردم]]، [[صبر]]، [[شکر]]، رضای به [[اراده الهی]]، [[تسلیم]] در برابر آن، کوتاهی [[آرزو]]، عفّت، [[زهد]]، [[عدالت]]، [[شجاعت]]، [[پیروی]] از [[حق]]، [[عزّت]] [[نفس]]، بلند همتی، [[غیرت]]، [[حمیّت]]، [[وقار]] و... در این شمارند. این [[فضائل]] آنگونه بسیارند که میتوان گفت، تمامی [[فضائل اخلاقی]] به همراه [[میانهروی]] در معیشت پدید خواهند آمد. | * [[میانهروی]] در معیشت، با [[فضائل]] بسیاری همراه است، که هر یک از آنها به تنهایی بهتر از دنیای فانی برشمرده شده است، [[قناعت]]، [[بینیازی از مردم]]، [[صبر]]، [[شکر]]، رضای به [[اراده الهی]]، [[تسلیم]] در برابر آن، کوتاهی [[آرزو]]، عفّت، [[زهد]]، [[عدالت]]، [[شجاعت]]، [[پیروی]] از [[حق]]، [[عزّت]] [[نفس]]، بلند همتی، [[غیرت]]، [[حمیّت]]، [[وقار]] و... در این شمارند. این [[فضائل]] آنگونه بسیارند که میتوان گفت، تمامی [[فضائل اخلاقی]] به همراه [[میانهروی]] در معیشت پدید خواهند آمد. | ||
* نیز به همین ترتیب، این [[فضیلت]] [[آدمی]] را از بسیاری از [[رذائل]]، به دور میدارد، [[طمع]]، [[حرص]]، [[نیازمندی]] به [[مردم]]، بیتابی، بیشکیبی، [[انکار]] [[نعمت]]، [[آرزو]] پروری، [[ذلّت]]، [[دنیا دوستی]]، [[حسد]]، [[ظلم]] کردن، [[ظلم]] پذیرفتن، بیباکی، [[ترس]]، [[عزلت]]، [[پیروی]] از [[باطل]]، دروغزنی، [[حیلهگری]]، [[پست]] همّتی و... نیز در این شمارند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۵۳.</ref>. | * نیز به همین ترتیب، این [[فضیلت]] [[آدمی]] را از بسیاری از [[رذائل]]، به دور میدارد، [[طمع]]، [[حرص]]، [[نیازمندی]] به [[مردم]]، بیتابی، بیشکیبی، [[انکار]] [[نعمت]]، [[آرزو]] پروری، [[ذلّت]]، [[دنیا دوستی]]، [[حسد]]، [[ظلم]] کردن، [[ظلم]] پذیرفتن، بیباکی، [[ترس]]، [[عزلت]]، [[پیروی]] از [[باطل]]، دروغزنی، [[حیلهگری]]، [[پست]] همّتی و... نیز در این شمارند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۵۳.</ref>. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
* نیز [[روایت]] شده که چون [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[گور]] [[سعد بن معاذ]] را میبستند، آن را محکم و [[استوار]] ساخته فرمودند: "من خود میدانم که این [[گور]] به زودی خراب میشود و خرابی بدان میرسد، اما [[خداوند]] بندهای را [[دوست]] میدارد، که چون کاری را انجام میدهد آن را محکم و [[استوار]] انجام دهد" <ref>{{متن حدیث|إِنِّي لَأَعْلَمُ أَنَّهُ سَيَبْلَى وَ يَصِلُ الْبِلَى إِلَيْهِ وَ لَكِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ عَبْداً إِذَا عَمِلَ عَمَلًا أَحْكَمَهُ}}؛ بحارالانوار، ج۶، ص۱۵۷.۲۲۰.</ref>. | * نیز [[روایت]] شده که چون [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[گور]] [[سعد بن معاذ]] را میبستند، آن را محکم و [[استوار]] ساخته فرمودند: "من خود میدانم که این [[گور]] به زودی خراب میشود و خرابی بدان میرسد، اما [[خداوند]] بندهای را [[دوست]] میدارد، که چون کاری را انجام میدهد آن را محکم و [[استوار]] انجام دهد" <ref>{{متن حدیث|إِنِّي لَأَعْلَمُ أَنَّهُ سَيَبْلَى وَ يَصِلُ الْبِلَى إِلَيْهِ وَ لَكِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ عَبْداً إِذَا عَمِلَ عَمَلًا أَحْكَمَهُ}}؛ بحارالانوار، ج۶، ص۱۵۷.۲۲۰.</ref>. | ||
* نیز در خبر است که ایشان چون از [[دفن]] [[فرزند]] [[عزیز]] خویش جناب [[ابراهیم]] فارغ شدند، در میان حُزن و [[اندوه]] شدید، رخنهای در آن [[قبر]] مشاهده کردند، در همان حال ایشان آن رخنه را مرتفع و [[قبر]] را استوارکرده فرمودند: "هرگاه کسی کاری انجام داد، باید آن را [[استوار]] انجام دهد" <ref>{{متن حدیث|إِذَا عَمِلَ أَحَدُكُمْ عَمَلًا فَلْيُتْقِنْ}}؛ بحارالانوار، ج۲۲، ص۱۵۷.</ref>. | * نیز در خبر است که ایشان چون از [[دفن]] [[فرزند]] [[عزیز]] خویش جناب [[ابراهیم]] فارغ شدند، در میان حُزن و [[اندوه]] شدید، رخنهای در آن [[قبر]] مشاهده کردند، در همان حال ایشان آن رخنه را مرتفع و [[قبر]] را استوارکرده فرمودند: "هرگاه کسی کاری انجام داد، باید آن را [[استوار]] انجام دهد" <ref>{{متن حدیث|إِذَا عَمِلَ أَحَدُكُمْ عَمَلًا فَلْيُتْقِنْ}}؛ بحارالانوار، ج۲۲، ص۱۵۷.</ref>. | ||
* کارمندانی که در ادارههای گوناگون مسؤول انجام امور مراجعانند، اما با تأخیر انداختنهای پیاپی [[عمر]] آنان را تباه میسازند نیز، در شمار مصادیق [[سست]] کارانی هستند که [[خداوند]] با تهدید و به کار بردن کلمه وَیْل / وای بر آنان- که تنها در مورد غیر [[مؤمنان]] به کار میرود- | * کارمندانی که در ادارههای گوناگون مسؤول انجام امور مراجعانند، اما با تأخیر انداختنهای پیاپی [[عمر]] آنان را تباه میسازند نیز، در شمار مصادیق [[سست]] کارانی هستند که [[خداوند]] با تهدید و به کار بردن کلمه وَیْل / وای بر آنان- که تنها در مورد غیر [[مؤمنان]] به کار میرود- آنان را از [[ایمان]] بیبهره خوانده است: {{متن قرآن|أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ فَذَلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ}}<ref>«آیا آن کس را که (روز) پاداش و کیفر را دروغ میشمارد دیدهای؟ او همان کسی است که یتیم را میراند و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمیانگیخت پس وای بر (آن) نمازگزاران آنان که از نماز خویش غافلند کسانی که ریا میورزند و زکات را باز میدارند» سوره ماعون، آیه ۱-۷. </ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۵۹-۴۶۰.</ref>. | ||
* به این [[حدیث شریف]] نیز بنگرید: "هر مؤمنی که [[مؤمن]] دیگری را از آنچه بدان نیاز دارد باز دارد، در حالی که میتواند در رفع [[حاجت]] او بکوشد- خواه از امکانات خود، و یا از امکانات دیگران در این مسیر استفاده کند- | * به این [[حدیث شریف]] نیز بنگرید: "هر مؤمنی که [[مؤمن]] دیگری را از آنچه بدان نیاز دارد باز دارد، در حالی که میتواند در رفع [[حاجت]] او بکوشد- خواه از امکانات خود، و یا از امکانات دیگران در این مسیر استفاده کند- [[خداوند]] او را در [[قیامت]] با چهرهای سیاه و چشمانی دریده و سرخ و دستانی که با زنجیر به گردنش آویخته است نگاه میدارد، و در [[حق]] او گفته میشود که: این [[خائن]] است که در [[حق]] [[خدا]] و پیامبرش [[خیانت]] کرده است!. آنگاه امر میشود که به [[آتش]] انداخته شود" <ref>{{متن حدیث|عَنِ الْإِمَامِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}}: أَيُّمَا مُؤْمِنٍ مَنَعَ مُؤْمِناً شَيْئاً مِمَّا يَحْتَاجُ إِلَيْهِ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَيْهِ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ مِنْ عِنْدِ غَيْرِهِ أَقَامَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مُسْوَدّاً وَجْهُهُ مُزْرَقَّةً عَيْنَاهُ مَغْلُولَةً يَدَاهُ إِلَى عُنُقِهِ فَيُقَالُ هَذَا الْخَائِنُ الَّذِي خَانَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ثُمَّ يُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّارِ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۳۶۷.</ref>. | ||
=== توزیع صحیح === | === توزیع صحیح === | ||
* یکی از ارکان [[اقتصاد]]، توزیع صحیح کالای تولید شده در میان استفاده کنندگان است. کاسب و تاجر، کسی است که کالایی را از تولید کننده دریافت و آن را به دست [[مصرف]] کننده میرساند. این امر اگر بر اساس [[موازین شرعی]] انجام پذیرد، خود در شمار اموری قرار میگیرد، که نه تنها [[عقل]] که [[شرع]] نیز بر نیکویی آن تأکید کرده است. از برخی از [[روایات]] استفاده میشود که [[اهلبیت]] {{عم}} نه تنها به تولید، که به توزیع نیز میپرداختهاند. از آن جمله به این [[روایت]] [[شریف]] ۔ که به وضوح تولیدکننده بودن آنان را نشان میدهد- بنگرید: "[[علی]] بن [[حمزه]] گوید: [[امام کاظم]] {{ع}} را دیدم که در زمینی از آن خود، [[کشاورزی]] میکرد، در حالی که تا پاهای آن [[حضرت]] در عرق فرو رفته بود!. من با تعجّب گفتم: فدایت شوم! پس مردانی که برای شما [[کشاورزی]] میکنند کجایند؟، آن [[حضرت]] فرمودند: ای [[علی]]! از این کار تعجّب نکن، چه کسی که بهتر و [[برتر]] از من و پدرم بود در [[زمین]] خود با دست خود کار میکرد. من گفتم: آن کس که از شما و پدرتان [[برتر]] بود کیست؟ فرمودند: [[پیامبر خدا]] {{صل}} و [[امیرمؤمنان]] {{ع}}؛ همه [[پدران]] من با دست خود به کار میپرداختند و این روش [[پیامبران]]، مرسلان، [[اوصیاء]] آنان و [[بندگان]] [[صالح]] [[خداوند]] است" <ref>{{متن حدیث|قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي حَمْزَةَ: رَأَيْتُ أَبَا الْحَسَنِ {{ع}} يَعْمَلُ فِي أَرْضٍ لَهُ قَدِ اسْتَنْقَعَتْ قَدَمَاهُ فِي الْعَرَقِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَيْنَ الرِّجَالُ فَقَالَ يَا عَلِيُّ قَدْ عَمِلَ بِالْيَدِ مَنْ هُوَ خَيْرٌ مِنِّي وَ مِنْ أَبِي فِي أَرْضِهِ فَقُلْتُ وَ مَنْ هُوَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} وَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}}، وَ آبَائِي كُلُّهُمْ كَانُوا قَدْ عَمِلُوا بِأَيْدِيهِمْ وَ هُوَ مِنْ عَمَلِ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ الْأَوْصِيَاءِ وَ الصَّالِحِينَ}}؛ وسائل الشّیعه، ج۱۲، ص۲۳.</ref>. | * یکی از ارکان [[اقتصاد]]، توزیع صحیح کالای تولید شده در میان استفاده کنندگان است. کاسب و تاجر، کسی است که کالایی را از تولید کننده دریافت و آن را به دست [[مصرف]] کننده میرساند. این امر اگر بر اساس [[موازین شرعی]] انجام پذیرد، خود در شمار اموری قرار میگیرد، که نه تنها [[عقل]] که [[شرع]] نیز بر نیکویی آن تأکید کرده است. از برخی از [[روایات]] استفاده میشود که [[اهلبیت]] {{عم}} نه تنها به تولید، که به توزیع نیز میپرداختهاند. از آن جمله به این [[روایت]] [[شریف]] ۔ که به وضوح تولیدکننده بودن آنان را نشان میدهد- بنگرید: "[[علی]] بن [[حمزه]] گوید: [[امام کاظم]] {{ع}} را دیدم که در زمینی از آن خود، [[کشاورزی]] میکرد، در حالی که تا پاهای آن [[حضرت]] در عرق فرو رفته بود!. من با تعجّب گفتم: فدایت شوم! پس مردانی که برای شما [[کشاورزی]] میکنند کجایند؟، آن [[حضرت]] فرمودند: ای [[علی]]! از این کار تعجّب نکن، چه کسی که بهتر و [[برتر]] از من و پدرم بود در [[زمین]] خود با دست خود کار میکرد. من گفتم: آن کس که از شما و پدرتان [[برتر]] بود کیست؟ فرمودند: [[پیامبر خدا]] {{صل}} و [[امیرمؤمنان]] {{ع}}؛ همه [[پدران]] من با دست خود به کار میپرداختند و این روش [[پیامبران]]، مرسلان، [[اوصیاء]] آنان و [[بندگان]] [[صالح]] [[خداوند]] است" <ref>{{متن حدیث|قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي حَمْزَةَ: رَأَيْتُ أَبَا الْحَسَنِ {{ع}} يَعْمَلُ فِي أَرْضٍ لَهُ قَدِ اسْتَنْقَعَتْ قَدَمَاهُ فِي الْعَرَقِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَيْنَ الرِّجَالُ فَقَالَ يَا عَلِيُّ قَدْ عَمِلَ بِالْيَدِ مَنْ هُوَ خَيْرٌ مِنِّي وَ مِنْ أَبِي فِي أَرْضِهِ فَقُلْتُ وَ مَنْ هُوَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} وَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}}، وَ آبَائِي كُلُّهُمْ كَانُوا قَدْ عَمِلُوا بِأَيْدِيهِمْ وَ هُوَ مِنْ عَمَلِ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ الْأَوْصِيَاءِ وَ الصَّالِحِينَ}}؛ وسائل الشّیعه، ج۱۲، ص۲۳.</ref>. | ||
* برخی از [[روایات]] نیز دلالت مینماید، که آنان گذشته از تولید، در امر توزیع کالاها در [[جامعه]] نیز نقشی بر عهده میگرفتهاند. از آن جمله به این [[روایت]] - که آن را [[محمّد بن عذافر]] از [[پدر]] خود [[نقل]] مینماید- | * برخی از [[روایات]] نیز دلالت مینماید، که آنان گذشته از تولید، در امر توزیع کالاها در [[جامعه]] نیز نقشی بر عهده میگرفتهاند. از آن جمله به این [[روایت]] - که آن را [[محمّد بن عذافر]] از [[پدر]] خود [[نقل]] مینماید- بنگرید: "[[امام صادق]] {{ع}} به [[پدر]] من یکهزار و هفتصد [[دینار]] داده فرمودند: برای ما با این [[سرمایه]] [[تجارت]] کن، آنگاه فرمودند: من در سود این [[پول]] هیچ رغبتی ندارم هر چند سود [[تجارت]] مورد رغبت همه است، امّا [[دوست]] دارم که [[خداوند]] ببیند که من در پی [[منافع]] او هستم که از طریق [[تجارت]] حاصل میشود" <ref>{{متن حدیث|أَعْطَى أَبُو عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} أَبِي أَلْفاً وَ سَبْعَمِائَةِ دِينَارٍ فَقَالَ لَهُ اتَّجِرْ بِهَا لِي ثُمَّ قَالَ أَمَا إِنَّهُ لَيْسَ لِي رَغْبَةٌ فِي رِبْحِهَا وَ إِنْ كَانَ الرِّبْحُ مَرْغُوباً فِيهِ وَ لَكِنِّي أَحْبَبْتُ أَنْ يَرَانِي اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مُتَعَرِّضاً لِفَوَائِدِهِ}}؛ وسائل الشّیعه، ج۱۲، ص۲۶.</ref>. | ||
* نیز [[امیرمؤمنان]] {{ع}} فرمودند: "[[خداوند]] پیشهور درستکار را [[دوست]] میدارد" <ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ الْمُتَحَرِّفَ الْأَمِينَ}}؛ وسائل الشّیعه، ج۱۲، ص۱۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۶۱.</ref>. | * نیز [[امیرمؤمنان]] {{ع}} فرمودند: "[[خداوند]] پیشهور درستکار را [[دوست]] میدارد" <ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ الْمُتَحَرِّفَ الْأَمِينَ}}؛ وسائل الشّیعه، ج۱۲، ص۱۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۶۱.</ref>. | ||
* در توزیع کالا نیز همچون تولید آن، شرایطی چند وجود دارد: | * در توزیع کالا نیز همچون تولید آن، شرایطی چند وجود دارد: |