انسان‌شناسی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۳۷: خط ۱۳۷:
علوم انسانی [[روح]] [[دانش]] است. حقیقتاً همه [[دانش‌ها]] و همه تحرکات [[برتر]] در یک [[جامعه]]، مثل یک کالبدی است که روح آن، [[علوم انسانی]] است. علوم انسانی جهت‌دهی می‌کند و مشخص می‌کند که ما به کدام طرف می‌رویم و دانش ما به دنبال چیست. وقتی علوم انسانی بر پایه‌های و جهان‌بینی‌های غلطی [[استوار]] شد، نتیجه این می‌شود که همه تحرکات جامعه به سمت یک [[گرایش]] [[انحرافی]] پیش می‌رود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار جمعی از نخبگان و برگزیدگان علمی، ۱۳/۷/۱۳۹۰.</ref>، مثلاً علوم انسانی [[غربی]] - همچون [[اقتصاد]] و [[جامعه‌شناسی]] و [[مدیریت]] و [[روانشناسی]] - که بر پایه [[اومانیسم]] غربی بنا شده است، بر مبنای یک [[معرفت]] [[ضد]] [[دینی]] است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اساتید دانشگاه‌ها، ۲۶/۹/۱۳۸۳.</ref>؛ مبتنی بر [[جهان‌بینی]] و [[فهم]] دیگری از [[عالم آفرینش]] است که غالباً نگاه مادی است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار جمعی از بانوان قرآن‌پژوه کشور، ۲۸/۷/۱۳۸۸.</ref>؛ مبتنی بر فلسفه‌هایی است که مبنای‌شان مادی‌گری، [[حیوان]] انگاشتن [[انسان]]، عدم [[مسئولیت]] او در قبال [[خداوند متعال]] و نداشتن نگاه [[معنوی]] به انسان و [[جهان]] است و طبعاً نمی‌تواند [[خواسته‌ها]] و آرمان‌های [[جامعه اسلامی]] را برآورده کند. بنابر این علوم انسانی مبتنی بر [[انسان‌شناسی]] است و ثمره آن را می‌توان از کارکردهای انسان‌شناسی برشمرد.
علوم انسانی [[روح]] [[دانش]] است. حقیقتاً همه [[دانش‌ها]] و همه تحرکات [[برتر]] در یک [[جامعه]]، مثل یک کالبدی است که روح آن، [[علوم انسانی]] است. علوم انسانی جهت‌دهی می‌کند و مشخص می‌کند که ما به کدام طرف می‌رویم و دانش ما به دنبال چیست. وقتی علوم انسانی بر پایه‌های و جهان‌بینی‌های غلطی [[استوار]] شد، نتیجه این می‌شود که همه تحرکات جامعه به سمت یک [[گرایش]] [[انحرافی]] پیش می‌رود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار جمعی از نخبگان و برگزیدگان علمی، ۱۳/۷/۱۳۹۰.</ref>، مثلاً علوم انسانی [[غربی]] - همچون [[اقتصاد]] و [[جامعه‌شناسی]] و [[مدیریت]] و [[روانشناسی]] - که بر پایه [[اومانیسم]] غربی بنا شده است، بر مبنای یک [[معرفت]] [[ضد]] [[دینی]] است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اساتید دانشگاه‌ها، ۲۶/۹/۱۳۸۳.</ref>؛ مبتنی بر [[جهان‌بینی]] و [[فهم]] دیگری از [[عالم آفرینش]] است که غالباً نگاه مادی است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار جمعی از بانوان قرآن‌پژوه کشور، ۲۸/۷/۱۳۸۸.</ref>؛ مبتنی بر فلسفه‌هایی است که مبنای‌شان مادی‌گری، [[حیوان]] انگاشتن [[انسان]]، عدم [[مسئولیت]] او در قبال [[خداوند متعال]] و نداشتن نگاه [[معنوی]] به انسان و [[جهان]] است و طبعاً نمی‌تواند [[خواسته‌ها]] و آرمان‌های [[جامعه اسلامی]] را برآورده کند. بنابر این علوم انسانی مبتنی بر [[انسان‌شناسی]] است و ثمره آن را می‌توان از کارکردهای انسان‌شناسی برشمرد.
بدین رو انسان‌شناسی [[اسلامی]] - که اولاً انسان را مخلوق [[خداوند]] می‌داند و ثانیاً او را دارای دو ساحت دانسته و بعد غیرمادی را برای او قائل می‌شود - معرفت نوینی را در [[اختیار انسان]] می‌گذارد و علوم انسانی دیگری را بنا خواهد کرد که با علوم انسانی مبتنی بر اومانیسم غربی متفاوت می‌باشد، همچنین ثمراتی که بر این دو نوع علوم انسانی بار می‌شود، متفاوت خواهد بود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با اساتید دانشگاه‌ها، ۸/۶/۱۳۸۸.</ref>.<ref>[[ابراهیم ابراهیمی|ابراهیمی، ابراهیم]]، [[انسان‌شناسی اسلامی - ابراهیمی (مقاله)|مقاله «انسان‌شناسی اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲]] ص ۳۲۵.</ref>
بدین رو انسان‌شناسی [[اسلامی]] - که اولاً انسان را مخلوق [[خداوند]] می‌داند و ثانیاً او را دارای دو ساحت دانسته و بعد غیرمادی را برای او قائل می‌شود - معرفت نوینی را در [[اختیار انسان]] می‌گذارد و علوم انسانی دیگری را بنا خواهد کرد که با علوم انسانی مبتنی بر اومانیسم غربی متفاوت می‌باشد، همچنین ثمراتی که بر این دو نوع علوم انسانی بار می‌شود، متفاوت خواهد بود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با اساتید دانشگاه‌ها، ۸/۶/۱۳۸۸.</ref>.<ref>[[ابراهیم ابراهیمی|ابراهیمی، ابراهیم]]، [[انسان‌شناسی اسلامی - ابراهیمی (مقاله)|مقاله «انسان‌شناسی اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲]] ص ۳۲۵.</ref>
==مبانی [[انسان‌شناختی]]==
[[انسان]] در مجموعه عالم در نوع نگاه [[دینی]] [[اشرف]] از سایر موجودات است و جایگاه خاصی در [[تفکر]] [[اندیشمندان مسلمان]] از جمله [[مقام معظم رهبری]] دارد که در ذیل به نمونه‌هایی از مبانی انسان‌شناختی از زاویه دید ایشان اشاره می‌گردد.
===ترکیب انسان از دو ساحت [[جسمانی]] و [[روحانی]]===
[[رهبر معظم انقلاب]] همانند سایر متفکران [[مسلمان]]، [[اعتقاد]] به دو بعدی بودن وجود انسان دارد. [[خداوند]]، انسان را از ترکیب [[جسم]] و [[روح]] آفریده است. در [[اسلام]] مسأله جسم و روح توأم‌اند و از هم قابل تفکیک نیستند و لذا انسان باید جسم و روح را با هم پرورش دهد. وی پرورش جسم را مقدمه‌ای برای پرورش روح می‌داند و بیان می‌دارد که این مقدمه بودن به معنای تقدم زمانی نیست، بلکه [[تربیت جسمانی]] و [[معنوی]] هر دو با هم و در کنار هم و به موازات هم هستند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، مصاحبه با مجله ورزش، ۲۱/۵/۱۳۶۶.</ref>.<ref>[[مرتضی لطفی|لطفی]] و [[محمد شعبانی|شعبانی]]، [[نظام تربیتی اسلام - لطفی و شعبانی (مقاله)|مقاله «نظام تربیتی اسلام»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲]] ص ۴۴۱.</ref>
===برخورداری انسان از فطرتی [[خداجو]]===
از جمله ویژگی‌های انسان، برخورداری از فطرتی [[پاک]] و [[الهی]] است. همه [[انسان‌ها]] بر این [[فطرت]] [[خلق]] شده‌اند؛ چنان که [[آیات قرآن کریم]] نیز اشاره به این مطلب دارد: (با توجه به بی‌پایه بودن [[شرک]]، حق‌گرایانه و بدون [[انحراف]] با همه وجودت به سوی این [[دین توحیدی]] روی آور، و پابرجا و ثابت بر [[سرشت]] [[خدا]] که [[مردم]] را بر آن سرشته است باش. برای [[آفرینش]] خدا هیچ‌گونه [[تغییر]] و تبدیلی نیست؛ این است [[دین]] [[استوار]]؛ ولی بیشتر مردم [[معرفت]] به این [[حقیقت]] اصیل ندارند)<ref>{{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}} «بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره روم، آیه ۳۰.</ref>.
[[رهبر]] [[انقلاب]] که خود در مسیر [[آیات]] [[نورانی]] [[قرآن کریم]] حرکت می‌کند بر این [[باور]] است که در [[بینش]] [[اسلامی]] که اساس [[نظام]] [[تربیت]] ما بر آن [[استوار]] است [[انسان]] این طور معرفی شده که {{متن حدیث|كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۱۳.</ref> هر بنی [[آدمی]] بر اساس [[سرشت انسانی]]، موجود خوب و [[مطهر]] و پاکیزه‌ای متولد شده که این سرشت انسانی همان [[فطرت]] [[انسانیت]]، فطرت [[صراط مستقیم]]، فطرت [[اسلام]]، و فطرت [[توحید]] است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، مصاحبه با مجله آینده‌سازان، ۲۱/۷/۱۳۶۵.</ref>.
کلمه فطرت از جمله مفاهیمی است که برای اولین بار [[قرآن]] آن را در مورد انسان به کار برده است. فطرت از ریشه «فَطَرَ» در لغت هم به معنای شکافتن است، و هم به معنای [[خلق]] و ایجاد و [[ابداع]] است. یعنی اختراع و آفرینشی که بدون سابقه و بدون [[الگوگیری]] از دیگری است. از آنجا که لغت فطرت در قرآن در مورد انسان و رابطه او با [[دین]] آمده است: {{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ}}<ref>«بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره روم، آیه ۳۰.</ref>؛ در بیان این حقیقت است که انسان به گونه‌ای خاص [[آفریده]] شده است و خلقتش ابداعی و اختراعی است و دارای ویژگی‌های خاص در اصل [[خلقت]] است. مثلاً به نوعی از جیلیت و [[سرشت]] و [[طبیعت]] [[آفریده]] شده است که برای [[پذیرش دین]] [[آمادگی]] دارد و اگر به حال خود و به حال طبیعی رها شود، همان راه را [[انتخاب]] می‌کند، مگر آنکه عوامل خارجی و قسری او را از راهش [[منحرف]] کند.
بنابراین [[فطرت]] به معنای سرشت خاص و [[آفرینش]] ویژه [[انسان]] است و [[امور فطری]]، یعنی آنچه که نوع خلقت و [[آفرینش انسان]] اقتضای آن را داشته و مشترک بین همه [[انسان‌ها]] باشد.
حکماء و [[علماء]] و [[مفسرین]]، معانی مختلفی برای فطرت گفته‌اند، اما شاید بهترین و [[جامع‌ترین]] تعاریف این باشد که فطرت عبارت است از نوعی [[هدایت تکوینی]] انسان در دو حوزه [[شناخت]] و [[احساس]].
توضیح اینکه [[خداوند متعال]] نوع خلقت و [[سرشت آدمی]] را به گونه‌ای آفریده که نسبت به برخی امور [[ادراک]] و [[بینش]] و [[آگاهی]] خاصی که غیر اکتسابی است، دارد و سپس به آنها میل و [[گرایش]] ویژه‌ای در خود احساس می‌کند. مثلاً طبق [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا}} و برخی [[روایات شریفه]] به [[صراحت]] از وجود نوعی [[فطرت الهی]] در انسان خبر می‌دهد، یعنی انسان با نوعی از جبلت و سرشت و طبیعت آفریده شده که برای پذیرش دین آمادگی دارد و [[انبیاء]] در [[دعوت]] انسان‌ها به [[توحید]] و [[پرستش]] [[خداوند]] با موجوداتی بی‌تفاوت رو به رو نبوده‌اند؛ بلکه در ذات و سرشت همه انسان‌ها، یک نوع شناخت و بینش نسبت به [[خدا]] و پرستش آن و توحید بوده که یک [[تمایل]] و کشش خاص [[قلبی]] را به سوی خدا و توحید و [[دین]] به همراه داشته است. [[امام صادق]]{{ع}} در توضیح این جمله [[پیامبر]]{{صل}} که فرمود: {{متن حدیث|كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ}}؛ هر نوزادی بر فطرت توحید زاده می‌شود. فرمود: مقصود پیامبر{{صل}} آن است که هر نوزادی با این فطرت و آگاهی که خداوند [[خالق]] و آفریننده اوست متولد می‌شود<ref>http://www.andisheqom. com</ref>.<ref>[[مرتضی لطفی|لطفی]] و [[محمد شعبانی|شعبانی]]، [[نظام تربیتی اسلام - لطفی و شعبانی (مقاله)|مقاله «نظام تربیتی اسلام»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲]] ص ۴۴۲.</ref>
===[[انسان]] موجودی مختار و انتخاب‌گر===
یکی از مسائل مهم [[انسان‌شناسی]]، بحث [[اختیار انسان]] می‌باشد. [[اختیار]] به معنای [[تصمیم‌گیری]] پس از سنجش می‌باشد و از زیر بناهای اصلی [[انسان‌شناختی]] توجه به نقش چشمگیر «[[گزینش]] [[آزاد]]» در فرایند [[رشد]] و حرکت تکاملی انسان است. شکل‌گیری هرگونه رشد و مهارتی در انسان باید آزادانه و آگاهانه و از روی اختیار باشد. [[رهبر]] [[انقلاب]] [[خدای متعال]] را گستراننده سفره [[طبیعت]] برای افراد انسان می‌داند که [[خداوند]] این [[مائده]] طبیعی را بالفعل، آماده و به صورت رنگین در اختیار افراد [[بشر]] قرار داده است که از آن بهره ببرند؛ لکن یک حدود و ضوابط و قواعدی را بر این [[حاکم]] می‌داند؛ که انسان اختیار دارد از این سفره [[عظیم]] [[الهی]] به صورت درست یا نادرست استفاده کند و صورت درست آن این است که انسان این سفره طبیعی الهی، این [[موهبت الهی]] را آن‌چنانی که ضوابط و [[قواعد]] الهی دستور داده است، بر طبق او [[رفتار]] کند، از حدود و ضوابط تخطی نکند، در مناطق ممنوعه قدم نگذارد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران در روز هجدهم رمضان، ۱۴۲۹ – ۳۰/ ۶/۱۳۸۷.</ref>.
در [[قرآن کریم]] [[آیات]] فراوانی دلالت بر مختار بودن انسان دارد؛ مانند آیه‌ای که خداوند می‌فرمایند: بگو [[حق]] ([[قرآن]]) از سوی خداوند تو است؛ پس هرکس می‌خواهد [[ایمان]] آورد و هرکس می‌خواهد [[کافر]] شود<ref>{{متن قرآن|وَلَوْلَا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَكَ قُلْتَ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مَالًا وَوَلَدًا}} «و چرا هنگامی که به باغستان خویش درآمدی نگفتی: «ما شاء الله لا قوّة الّا باللّه» [- آنچه خداوند بخواهد (همان است) هیچ توانی جز از سوی خداوند نیست؛ اگر مرا در مال و فرزند کمتر از خود می‌یابی» سوره کهف، آیه ۳۹.</ref>. آیاتی که دلالت بر مورد [[امتحان]] و [[ابتلا]] قرار گرفتن انسان دارد گویای انتخاب‌گری [[آدمی]] است؛ مانند آیه‌ای که می‌فرماید: [[راستی]] که ما آنچه که بر روی [[زمین]] است را [[آرایش]] زمین قرار دادیم تا آنان را بیازماییم که کدام یک [[نیکوترین]] می‌باشند<ref>{{متن قرآن|إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا}} «ما هر چه را بر زمین است، (در کار) آرایش آن کرده‌ایم تا آنان را بیازماییم که کدام نیکوکردارترند» سوره کهف، آیه ۷.</ref>.
آیاتی که دربردارنده [[انذار]]، وعد، [[وعید]] و [[مدح]] و [[نکوهش]] هستند نیز تنها زمانی معنا خواهند داشت که [[انسان]] مختار باشد. [[رهبر]] [[انقلاب]] در این‌باره [[اعتقاد]] بر این دارد که در وجود انسان سرچشمه همه [[شرارت‌ها]] وجود دارد، که همان نفس ماست. از همه [[بت‌ها]] خطرناک‌تر، [[بت]] نفس و [[خودخواهی]] انسان است و از طرفی سرچشمه همه [[خیرات]] و زیبایی‌ها و [[کمالات]] نیز همین نفس است. اگر انسان [[همت]] کند و [[انتخاب]] صحیح کند می‌تواند خود را از چنگال [[نفس اماره]] به [[سوء]] و [[شهوات نفسانی]] [[نجات]] دهد و سرچشمه همه خیرات را به روی خود باز کند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با گروهی از خانواده شهدا و جانبازان و اقشار مختلف مردم، ۱/۸/۱۳۷۰.</ref>.<ref>[[مرتضی لطفی|لطفی]] و [[محمد شعبانی|شعبانی]]، [[نظام تربیتی اسلام - لطفی و شعبانی (مقاله)|مقاله «نظام تربیتی اسلام»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲]] ص ۴۴۴.</ref>
===وجود [[روحیه]] [[کمال‌جویی]] در [[فطرت انسان]]===
[[حقیقت]] این است که [[زندگی]] انسان وقتی معنا پیدا می‌کند که در [[راه کمال]] صرف شود. کسی که [[هدف]] کمال را دنبال نکند و [[سرمایه]] [[ارزشمند]] [[حیات]] و [[عمر]] را در همین مدتی که در [[اختیار]] دارد صرف [[خوشگذرانی]] کند، زندگی را ضایع کرده است. رهبر انقلاب در این‌باره نظر به این دارد که اساس [[اندیشه]] [[اسلامی]] در یک [[جامعه اسلامی]] برای انسان، کامل شدن وی می‌باشد. این، بزرگ‌ترین [[نعمت الهی]] برای انسان است که او را برای [[رسیدن به کمال]] آماده می‌کند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم بیعت گروه کثیری از بازاریان، اصناف و روستاییان کشور، سال ۱۳۶۸، ص۱۳۸.</ref>.<ref>[[مرتضی لطفی|لطفی]] و [[محمد شعبانی|شعبانی]]، [[نظام تربیتی اسلام - لطفی و شعبانی (مقاله)|مقاله «نظام تربیتی اسلام»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲]] ص ۴۴۵.</ref>
===وجود [[عزم]] و [[اراده]] [[قوی]] در انسان===
گرچه بعضی از مکاتب برای اراده و نقش آن در [[تربیت]] انسان، چندان اهمیتی قائل نیستند و نقش اصلی را به عامل [[وراثت]] و محیط می‌دهند، ولی [[رهبر]] [[انقلاب]] بر این [[باور]] است که نقش اصلی در [[تربیت]] به [[اراده]] و [[تصمیم]] خود [[انسان]] وابسته است و اگر [[ایمان]] به اراده [[انسانی]]، در کنار [[اعتقاد]] و ایمان و [[اطمینان]] به [[کمک الهی]] واقع شود بزرگ‌ترین [[مشکلات]] به آسانی حل می‌شود و در این‌باره می‌فرمایند که من، به نقش انسان و اراده و [[قدرت]] انسانی، ایمان زیادی دارم<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم بیعت وزیر کشور و معاونان و استانداران، ۱۹/۳/۱۳۶۸.</ref>.<ref>[[مرتضی لطفی|لطفی]] و [[محمد شعبانی|شعبانی]]، [[نظام تربیتی اسلام - لطفی و شعبانی (مقاله)|مقاله «نظام تربیتی اسلام»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲]] ص ۴۴۵.</ref>
===وجود ویژگی [[ضعف]] در انسان===
[[مقام معظم رهبری]] نظر به این دارد که انسان در میان [[اعمال]] خود نباید تنها نقاط قوتش را ببیند، بلکه باید به دنبال جبران نقاط ضعف و خطاهایش هم باشد همان‌طور که [[خداوند]] یکی از ویژگی‌های انسان را [[ضعیف]] بودن او می‌داند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با اعضای کادر مرکزی جنبش انقلابی حزب‌الله لبنان، ۱۲/۱۲/۱۳۷۰.</ref>. چنان‌که می‌فرماید: {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفًا وَشَيْبَةً يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَهُوَ الْعَلِيمُ الْقَدِيرُ}}<ref>«خداوند همان است که شما را ناتوان آفرید آنگاه از پس ناتوانی (در شما) توانی پدید آورد و آنگاه از پس توانمندی ناتوانی و پیری پدیدار کرد؛ هر چه بخواهد می‌آفریند و او دانای تواناست» سوره روم، آیه ۵۴.</ref>.
[[قرآن کریم]] [[بشر]] بودن انسان را مورد بررسی قرار داده است هم در حالاتی که [[اعتدال]] دارد و هم در حالاتی که گرفتار [[انحراف]] است. از این رو در بیانات خود هم به نقطه ضعف او می‌پردازد که از بشر بودن او ناشی می‌شوند و هم از قابلیت و [[استعداد]] انسان سخن به میان آورده است. از این رو [[آزادی]] [[انتخاب]] و [[آزمایش]] را برای گرد آوردن انگیزه‌های قدرت و عوامل، از او نمی‌گیرد. همان عواملی که برای [[بشریت]]، این امکان را فراهم می‌آورند که با بهره‌برداری از آن به سوی [[رشد]] و [[تکامل]] حرکت نماید؛ زیرا انسان همان‌گونه که قابلیت ضعیف شدن را دارد قابلیت [[قوی]] شدن را هم دارد. بلکه هر کدام برای خود عوامل مؤثر و محرک‌های [[هدایت]] و [[گمراهی]] را دارد. از این رو تلاش می‌نماید که با تکیه بر نقاط قوت از جمله [[ایمان به خدا]] و نمایاندن سیمای [[نورانی]] از [[انسان]] قوی که بر ضعف‌هایش فائق آمده است، [[احساس]] [[ضرورت]] [[غلبه]] کردن بر نقاط [[ضعف]] را در او برانگیزد. این در برابر سیمای تاریک و سیاهی قرار دارد که در آن انسان در برابر [[تمایلات]] [[نفس اماره]]، دچار [[فروپاشی]] می‌شود. [[قرآن کریم]] با [[قوانین]] خود سعی کرده است که با بستن بعضی روزنه‌ها از یک سو و گشودن بعضی روزنه‌های دیگر این [[تمایل]] را مورد درمان قرار دهد. [[قرآن]] می‌فرماید انسان در برابر [[امیال]] خود [[ضعیف]] [[آفریده]] شده است. از این رو او را در چنگال خواهش‌ها و فشار [[شهوت‌ها]] رها نمی‌کند بلکه در فرایند [[نظم]] دادن به نیاز و [[وظیفه]]، برای امیال و شهوت‌های او چارچوب خاصی قرار می‌دهد<ref>{{متن قرآن|يُرِيدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَيَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَيَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ * وَاللَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَيُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَنْ تَمِيلُوا مَيْلًا عَظِيمًا * يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُخَفِّفَ عَنْكُمْ وَخُلِقَ الْإِنْسَانُ ضَعِيفً}} «خداوند می‌خواهد (احکام خود را) برای شما روشن گرداند و شما را به روش‌های (نیکوی) پیشینیانتان، رهنمون گردد و توبه شما را بپذیرد و خداوند دانایی فرزانه است * و خداوند می‌خواهد توبه شما را بپذیرد و آنان که از شهوت‌ها پیروی دارند می‌خواهند که شما به کجروی سترگی بیفتید * خداوند بر آن است تا بر شما آسان گیرد و آدمی را ناتوان آفریده‌اند» سوره نساء، آیه ۲۶-۲۸.</ref>.
به این ترتیب [[اسلام]] با [[واقعیت]] [[هماهنگی]] حاصل می‌نماید و به امیال و خواسته‌های ضعف موجود در انسان [[احترام]] می‌گذارد و از انسان نمی‌خواهد که این [[ضعف‌ها]] را از بین ببرد و یا دچار [[جمود]] سازد بلکه این زمینه را برای انسان فراهم می‌سازد که به [[درستی]] با آن به تعامل بپردازد و [[روحیه]] [[تعادل]] را در خود بپروراند.<ref>[[مرتضی لطفی|لطفی]] و [[محمد شعبانی|شعبانی]]، [[نظام تربیتی اسلام - لطفی و شعبانی (مقاله)|مقاله «نظام تربیتی اسلام»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲]] ص ۴۴۶.</ref>
===تأثیرپذیری و تأثیر‌گذاری===
فرازهای مختلف زمانی و موقعیت‌های مختلف مکانی، منشاء آثار متفاوتی می‌باشند. [[آدمی]] در بسیاری از وضعیت‌های پیش‌آمده در عرصه مختلف [[زندگی]]، تأثیرگذار است و یا از آنها تأثیر می‌پذیرد. تأثیرپذیری [[انسان]] از شرایط به معنای [[اضطرار]] او در برابر آن نیست، بلکه این امکان نیز وجود دارد که در قبال فشار وارد شده، [[ایستادگی]] کند و رنگ نپذیرد و یا در حدی فراتر، بر شرایط [[اجتماعی]] تأثیر گذارد.
یکی از رسالت‌های [[انبیاء]] نیز این بوده است که زمینه‌های تغییرآفرینی را در افراد و در سطوح [[جامعه]] ایجاد نمایند؛ [[رهبر]] [[انقلاب]] نیز بدین [[باور]] است که دگرگونی هر پدیده‌ای در عالم، به دست انسان است و همه تحول‌ها با [[اراده انسان]]، انجام می‌گیرد. انسان اگر بخواهد در وضعیت جامعه خود، [[کشور]] خود و زندگی خود، [[تحول]] ایجاد کند، باید این تحول را از خود آغاز کند. تحولی که مشتمل بر تحول [[اخلاقی]]، تحول درونی، رفتن به سوی [[صفا]] و [[انسانیت]]، [[عبودیت]] [[پروردگار]] و [[تسلیم]] در مقابل [[اراده خداوند]] عالم و آفریننده هستی می‌باشد، باید از خود آغاز کند که چنین تحولی [[سعادت]] [[انسان‌ها]] را متضمن می‌شود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، پیام به ملت شریف ایران، به مناسبت حلول سال نو، ۱/۱/۱۳۷۰.</ref>.
یکی از ویژگی‌های انسان، [[تربیت‌پذیری]] اوست؛ چراکه انسان بر خلاف سایر موجودات به دلیل برخورداری از [[اراده]] و [[اختیار]]، توان آن را دارد که [[تربیت]] شود و در واقع اساس تربیت انبیاء تربیت انسان بوده است؛ پس باید این قابلیت در انسان وجود داشته باشد تا [[خداوند]]، انبیاء را برای پرورش او [[مبعوث]] نماید. یکی از اصولی که به [[تبعیت]] از انبیاء مورد توجه رهبر انقلاب بوده و از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخورداراست، اصل تربیت‌پذیری انسان می‌باشد و ایشان این امر را هرگز مقوله‌ای در عرض دیگر نیازهای انسان به شمار نمی‌آورد. ایشان [[اعتقاد]] دارد که [[نظام تربیتی اسلام]] بر حقایقی از این قبیل [[استوار]] است که [[انسان]] احتیاج مبرم به [[رشد]] و پرورش دارد و دوران رشد و پرورش را منحصر در یک دوره خاص از [[زندگی]] انسان نمی‌داند بلکه همه دوران زندگی را شامل رشد و [[تربیت]] می‌شمارد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، مصاحبه با مجله آینده‌سازان، ۲۱/۷/۱۳۶۵.</ref>.<ref>[[مرتضی لطفی|لطفی]] و [[محمد شعبانی|شعبانی]]، [[نظام تربیتی اسلام - لطفی و شعبانی (مقاله)|مقاله «نظام تربیتی اسلام»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲]] ص ۴۴۷.</ref>
===تأکید خاص بر [[تزکیه]]===
در مرحله اول، [[انبیاء الهی]] برای تزکیه و [[خودسازی]] [[مبعوث]] شده‌اند و در مرحله دوم امر به [[تعلیم]] دادن داشته‌اند. آنها آمده‌اند تا افراد را بسازند و تربیت کنند و بعد [[آموزش]] بدهند و اگر یک [[جامعه]] بخواهد رشد کند و [[اخلاق]] صحیح [[اسلامی]] را در خود به وجود آورد، محتاج تأکید خاص بر امر تزکیه است. [[رهبر]] [[انقلاب]] مراد در چند [[آیه قرآن]] که {{متن قرآن|يُزَكِّيهِم}} پس از {{متن قرآن|يُعَلِّمُهُم}}<ref>{{متن قرآن|رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}} «پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیه‌هایت را برای آنها می‌خواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد و به آنها پاکیزگی می‌بخشد، برانگیز! بی‌گمان تویی که پیروزمند فرزانه‌ای» سوره بقره، آیه ۱۲۹.</ref> یا قبل از آن<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}} «بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.</ref> بیان شده است را [[پاک]] کردن و طاهر کردن و پیراسته کردن انسان می‌داند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در نماز جمعه تهران، سال ۱۳۶۸.</ref>.<ref>[[مرتضی لطفی|لطفی]] و [[محمد شعبانی|شعبانی]]، [[نظام تربیتی اسلام - لطفی و شعبانی (مقاله)|مقاله «نظام تربیتی اسلام»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲]] ص ۴۴۸.</ref>
===[[کرامت]] و [[عزت]] [[نفس انسانی]]===
[[خدای متعال]] به [[آدمیان]] نعمت‌های ویژه‌ای عطا فرموده که با داشتن این [[نعمت‌ها]] از توان و ظرفیت‌های چشمگیر و بالایی برخوردار شده‌اند و به گونه‌ای [[احساس]] [[کرامت]] و [[عزت]] در [[انسان‌ها]] قرار داده است که باورشان شود که دست‌یازیدن به کارهای [[پست]] به منزله [[آلوده]] کردن گوهر [[انسانیت]] است و [[پیروی]] کردن از [[خواسته‌های نفسانی]] چیزی جز برده ساختن و [[زبون]] کردن [[عقل]] و [[روح]] [[ملکوتی]] و [[الهی]] در [[انسان]] نیست. [[آموزش و پرورش]] الهی با تکیه بر این اصل باید تأمین کننده کرامت و عزت فراگیران و بازکننده راه [[گزینش]] درست برای آنان باشد. به‌کارگیری این اصل فراگیران را از به هدر رفتن، نادیده انگاشته شدن و به [[بیراهه]] افتادن بازمی‌دارد. این اصل فراگیران را از درون و [[مربیان]] را از بیرون برمی‌انگیزد که حرکتی پر شتاب‌تر و در جهت [[هدف آفرینش]] داشته باشند. هیچ مکتبی به قدر [[اسلام]]، [[ارزش]] و [[کرامت انسان]] را والا نمی‌داند. از این رو [[رهبر]] [[انقلاب]] یکی از [[اصول اسلامی]] که همیشه در تعریف و معرفی [[تربیت]] اسلام مطرح شده است، اصل «[[تکریم]] انسان» می‌دانند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار گروهی از زنان، به مناسبت فرخنده میلاد حضرت زهرا{{س}} و «روز زن»، ص۱۲۶.</ref>.<ref>[[مرتضی لطفی|لطفی]] و [[محمد شعبانی|شعبانی]]، [[نظام تربیتی اسلام - لطفی و شعبانی (مقاله)|مقاله «نظام تربیتی اسلام»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲]] ص ۴۴۹.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1100619.jpg|22px]] [[ابراهیم ابراهیمی|ابراهیمی، ابراهیم]]، [[انسان‌شناسی اسلامی - ابراهیمی (مقاله)|مقاله «انسان‌شناسی اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|'''منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲''']]
# [[پرونده:1100619.jpg|22px]] [[ابراهیم ابراهیمی|ابراهیمی، ابراهیم]]، [[انسان‌شناسی اسلامی - ابراهیمی (مقاله)|مقاله «انسان‌شناسی اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|'''منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲''']]
# [[پرونده:1100619.jpg|22px]] [[مرتضی لطفی|لطفی]] و [[محمد شعبانی|شعبانی]]، [[نظام تربیتی اسلام - لطفی و شعبانی (مقاله)|مقاله «نظام تربیتی اسلام»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|'''منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


۷۳٬۳۴۳

ویرایش