تجدد: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ دسامبر ۲۰۲۲
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} ==مقدمه== تجدد در لغت به معنی نو شدن و نو گردیدن می‌باشد و منظور از آن نوشدن شیوه زندگی و روش کاربرد پدیده‌ها و نوگرایی می‌باشد<ref>ویل دورانت تاریخ تمدن: مشرق زمین، گاهو...» ایجاد کرد)
 
خط ۷: خط ۷:


==مقدمه==
==مقدمه==
تجدد در لغت به معنی نو شدن و نو گردیدن می‌باشد و منظور از آن نوشدن [[شیوه زندگی]] و روش کاربرد پدیده‌ها و نوگرایی می‌باشد<ref>ویل دورانت تاریخ تمدن: مشرق زمین، گاهواره تمدن، ج ۱، ص۵.</ref>. با توجه به این معنا، تجددخواه در مقابل کهنه‌پرست، به کسی که [[رسوم]] کهن را زیر پا بگذارد گفته می‌شود؛ یعنی کسی که «خواهان ایجاد تغییرات اساسی در ساختار [[اجتماعی]] و نو کردن شیوه زندگی» است<ref>ویل دورانت تاریخ تمدن: مشرق زمین، گاهواره تمدن، ج ۱، ص۲۸۸.</ref>.
«تجدد» در لغت به معنی نو شدن و نو گردیدن می‌باشد و منظور از آن نوشدن [[شیوه زندگی]] و روش کاربرد پدیده‌ها و نوگرایی می‌باشد<ref>ویل دورانت تاریخ تمدن: مشرق زمین، گاهواره تمدن، ج ۱، ص۵.</ref>. با توجه به این معنا، تجددخواه در مقابل کهنه‌پرست، به کسی که [[رسوم]] کهن را زیر پا بگذارد گفته می‌شود؛ یعنی کسی که «خواهان ایجاد تغییرات اساسی در ساختار [[اجتماعی]] و نو کردن شیوه زندگی» است<ref>ویل دورانت تاریخ تمدن: مشرق زمین، گاهواره تمدن، ج ۱، ص۲۸۸.</ref>.
تجدد در نگاه [[مقام معظم رهبری]] به معنی پیشرو بودن است، یعنی ببینیم در کجا خلأ داریم و چه کمبودهایی در عرصه‌های مختلف وجود دارد، در راستای این کمبودها [[ذهن]] [[خلاق]] خود را به کار بیاندازیم و آن خلأ و کمبود را جبران کنیم.
تجدد در نگاه [[مقام معظم رهبری]] به معنی پیشرو بودن است، یعنی ببینیم در کجا خلأ داریم و چه کمبودهایی در عرصه‌های مختلف وجود دارد، در راستای این کمبودها [[ذهن]] [[خلاق]] خود را به کار بیاندازیم و آن خلأ و کمبود را جبران کنیم.
این حرف، در [[لباس]]، در [[منش]] ظاهری، در [[فکر]]، در شیوه [[اداره جامعه]]، در مسائل اجتماعی، در مسائل [[سیاسی]] و کلاً در همه چیز جاری است؛ البته باید دقت داشت که این حرف مربوط به آنجایی است که [[عقل انسان]] [[قادر]] به [[حکم]] کردن و [[قضاوت]] کردن است ولی آن جایی که، [[عقل]] میدانی ندارد - یعنی میدان [[تعبد]] و [[شرع]] است - باید [[متعبد]] به شرع ماند.
این حرف، در [[لباس]]، در [[منش]] ظاهری، در [[فکر]]، در شیوه [[اداره جامعه]]، در مسائل اجتماعی، در مسائل [[سیاسی]] و کلاً در همه چیز جاری است؛ البته باید دقت داشت که این حرف مربوط به آنجایی است که [[عقل انسان]] [[قادر]] به [[حکم]] کردن و [[قضاوت]] کردن است ولی آن جایی که، [[عقل]] میدانی ندارد - یعنی میدان [[تعبد]] و [[شرع]] است - باید [[متعبد]] به شرع ماند.
۲۱۸٬۴۳۸

ویرایش