صدق در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'بنده خدا' به 'بنده خدا'
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابن‌شهرآشوب')
جز (جایگزینی متن - 'بنده خدا' به 'بنده خدا')
خط ۲۷: خط ۲۷:
== راستگوترین [[مردم]] ==
== راستگوترین [[مردم]] ==
# [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: [[پیامبر خدا]] {{صل}}، راستگوترین [[مردم]] بود<ref>{{متن حدیث|کَانَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: أَصْدَقَ النَّاسِ لَهْجَةً}}؛ رجال الکشّی، ج۱، ص۳۲۴، ح۱۷۴، عن عبدالله؛ مکارم‌الأخلاق، ج۱، ص۵۱، ح۲۰، عن الإمام علی {{ع}}؛ بحارالأنوار، ج۱۶، ص۱۹۴، ح۳۳؛ سنن الترمذی، ج۵، ص۵۹۹، ح۳۶۳۸؛ المصنّف لابن أبی شیبه، ج۷، ص۴۴۵، ح۱۶۷؛ الطبقات الکبری، ج۱، ص۴۱۲، کلها عن ابراهیم بن محمد عن الإمام علی {{ع}}؛ کنزالعمال، ج۷، ص۱۷۶، ح۱۸۵۶۸.</ref>.
# [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: [[پیامبر خدا]] {{صل}}، راستگوترین [[مردم]] بود<ref>{{متن حدیث|کَانَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: أَصْدَقَ النَّاسِ لَهْجَةً}}؛ رجال الکشّی، ج۱، ص۳۲۴، ح۱۷۴، عن عبدالله؛ مکارم‌الأخلاق، ج۱، ص۵۱، ح۲۰، عن الإمام علی {{ع}}؛ بحارالأنوار، ج۱۶، ص۱۹۴، ح۳۳؛ سنن الترمذی، ج۵، ص۵۹۹، ح۳۶۳۸؛ المصنّف لابن أبی شیبه، ج۷، ص۴۴۵، ح۱۶۷؛ الطبقات الکبری، ج۱، ص۴۱۲، کلها عن ابراهیم بن محمد عن الإمام علی {{ع}}؛ کنزالعمال، ج۷، ص۱۷۶، ح۱۸۵۶۸.</ref>.
# [[فاطمه]] {{س}} پس از [[وفات]] پدرش می‌فرماید: تو [[بهترین]] [[بنده]] [[خدا]] بودی و راستگوترین [[مردم]] در [[جایگاه]] [[راستی]] و [[دروغ]]<ref>{{متن حدیث|فَاطِمَةُ {{س}} –بَعْدَ وَفَاةِ أَبِيهَا-: فَأَنْتَ خَيْرُ عِبَادِ اللَّهِ كُلِّهِمُ وَ أَصْدَقُ النَّاسِ حِينَ الصِّدْقِ وَ الْكَذِبِ}}؛ تفسیر القمّی، ج۲، ص۱۵۸، عن حمّاد بن عثمان عن الإمام الصادق {{ع}}؛ المناقب لابن‌شهرآشوب، ج۳، ص۳۶۱؛ بحارالأنوار، ج۴۳، ص۱۹۶، ح۲۷.</ref>.
# [[فاطمه]] {{س}} پس از [[وفات]] پدرش می‌فرماید: تو [[بهترین]] [[بنده خدا]] بودی و راستگوترین [[مردم]] در [[جایگاه]] [[راستی]] و [[دروغ]]<ref>{{متن حدیث|فَاطِمَةُ {{س}} –بَعْدَ وَفَاةِ أَبِيهَا-: فَأَنْتَ خَيْرُ عِبَادِ اللَّهِ كُلِّهِمُ وَ أَصْدَقُ النَّاسِ حِينَ الصِّدْقِ وَ الْكَذِبِ}}؛ تفسیر القمّی، ج۲، ص۱۵۸، عن حمّاد بن عثمان عن الإمام الصادق {{ع}}؛ المناقب لابن‌شهرآشوب، ج۳، ص۳۶۱؛ بحارالأنوار، ج۴۳، ص۱۹۶، ح۲۷.</ref>.
# به [[نقل]] از [[ابن طاووس]]، از پدرش نقل می‌کند: چون [[پیامبر خدا]] {{صل}} [[آیه]]: {{متن قرآن|وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى}}<ref>[[سوگند]] به اختر، چون فرود آید؛ سوره نجم، آیه:۱.</ref> را [[تلاوت]] نمود، [[عتیبه بن ابی لهب]] گفت: به خداوندِ اختر، کافرم. [[پیامبر خدا]] {{صل}} فرمود: "[[خداوند]]، درنده‌ای از درندگانش را بر تو مسلّط گردانَد!". [[موسی بن محمّد بن ابراهیم]]، از پدرش برایم [[نقل]] کرد که: [[عتیبه بن ابی لهب]] با یارانش در کاروانی رهسپار [[شام]] شدند. چون به [[شام]] رسیدند، شیری غرّید. [[بدن]] [[عتیبه بن ابی لهب]] به لرزه افتاد. به او گفتند: از چه چیزی به لرزه افتادی؟ به [[خدا]] [[سوگند]] که ما و تو یکسانیم. [[عتیبه بن ابی لهب]] گفت: [[محمّد]]، مرا [[نفرین]] کرده است. به [[خدا]] [[سوگند]] که در زیر این [[آسمان]]، راستگوتر از [[محمّد]]، کسی نیست. آن‌گاه، [[شام]] آوردند؛ امّا [[عتیبه بن ابی لهب]] دست به [[غذا]] نبُرد. وقتِ [[خواب]] شد و همسفرانش کالاهای خود را گرداگرد [[عتیبه بن ابی لهب]] نهادند و او را در میان خود گرفتند و خوابیدند. شیر، نَفَس‌زنان آمد و سر یکایک آنان را بویید تا به او رسید و چنان او را به دندان گَزید که کارش را یکسره کرد. او در حالی که وحشت‌زده بود و آخرین نفس‌هایش را می‌کشید، می‌گفت: نگفتم که [[محمّد]]، راستگوترین [[مردمان]] است؟! و مُرد<ref>{{عربی|نعیم عن ابن طاووس عن أبیه: لَمَّا تَلا رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: {{متن قرآن|وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى}}، قَالَ عُتْبَةَ بْنَ أَبِي لَهَبٍ قَالَ: كَفَرْتُ بِرَبِ النَّجْمِ!! فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْكَ كَلْباً مِنْ كِلَابِهِ. قال: فحدثنی موسی بن محمد بن ابراهیم، عن أبیه، قال: خرج عتیبه مع أصحابه فی عیر إلی الشام، حتی إذا کانوا بالشام فزأر الأسد، فجعلت فرائصه ترعد، فقیل له: من أیِّ شئءٍ ترعد؟ فوالله، مَا نَحْنُ وَ أَنْتَ إِلَّا سَوَاءٌ فَقَالَ إِنَّ مُحَمَّداً دَعَا عَلَيَّ لَا وَ اللَّهِ مَا أَظَلَّتِ السَّمَاءُ عَلی ذي لَهْجَةٍ أَصْدَقَ مِنْ مُحَمَّدٍ ثُمَّ وَضَعُوا الْعَشَاءَ فَلَمْ يُدْخِلْ يَدَهُ فِيهِ ثُمَّ جَاءَ الْنَّوْمُ فَحَاطُوهُ بِمَتَاعِهِمْ وَ وَسَّطُوهُ بَيْنَهُمْ وَ نَامُوا، فَجَاءَهُمُ الْأَسَدُ فَهَمَسَ يَسْتَنْشِقُ رَجُلًا رَجُلًا حَتَّى انْتَهَى إِلَيْهِ فَضَغَمَهُ ضَغْمَةً كَانَتْ إِيَّاهَا، فَفَزَعَ وَ هُوَ بِآخِرِ رَمَقٍ وَ هُوَ یَقُولُ: أَ لَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنَّ مُحَمَّداً أَصْدَقُ النَّاسِ؟! وَ مَاتَ}}؛ دلائل النبوه لأبی نعیم، ص۴۵۷، ح۳۸۳ و ص۴۵۵، ح۳۸۰، عن هبار بن الأسود نحوه؛ إمتاع الأسماع، ج۱۲، ص۱۱۹؛ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۱۱۷، ح۱۹۳، نحوه؛ بحارالأنوار، ج۱۸، ص۲۴۱، ح۸۸ و راجع؛ دلائل النبوه للبیهقی، ج۲، ص۳۳۸، ح۳۳۹ و کنز العمال، ج۱۲، ص۳۵۰، ح۳۵۳۵۶.</ref><ref>[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۱ (کتاب)|سیره پیامبر خاتم]]، ج۱، ص ۲۹۴-۲۹۷.</ref>.
# به [[نقل]] از [[ابن طاووس]]، از پدرش نقل می‌کند: چون [[پیامبر خدا]] {{صل}} [[آیه]]: {{متن قرآن|وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى}}<ref>[[سوگند]] به اختر، چون فرود آید؛ سوره نجم، آیه:۱.</ref> را [[تلاوت]] نمود، [[عتیبه بن ابی لهب]] گفت: به خداوندِ اختر، کافرم. [[پیامبر خدا]] {{صل}} فرمود: "[[خداوند]]، درنده‌ای از درندگانش را بر تو مسلّط گردانَد!". [[موسی بن محمّد بن ابراهیم]]، از پدرش برایم [[نقل]] کرد که: [[عتیبه بن ابی لهب]] با یارانش در کاروانی رهسپار [[شام]] شدند. چون به [[شام]] رسیدند، شیری غرّید. [[بدن]] [[عتیبه بن ابی لهب]] به لرزه افتاد. به او گفتند: از چه چیزی به لرزه افتادی؟ به [[خدا]] [[سوگند]] که ما و تو یکسانیم. [[عتیبه بن ابی لهب]] گفت: [[محمّد]]، مرا [[نفرین]] کرده است. به [[خدا]] [[سوگند]] که در زیر این [[آسمان]]، راستگوتر از [[محمّد]]، کسی نیست. آن‌گاه، [[شام]] آوردند؛ امّا [[عتیبه بن ابی لهب]] دست به [[غذا]] نبُرد. وقتِ [[خواب]] شد و همسفرانش کالاهای خود را گرداگرد [[عتیبه بن ابی لهب]] نهادند و او را در میان خود گرفتند و خوابیدند. شیر، نَفَس‌زنان آمد و سر یکایک آنان را بویید تا به او رسید و چنان او را به دندان گَزید که کارش را یکسره کرد. او در حالی که وحشت‌زده بود و آخرین نفس‌هایش را می‌کشید، می‌گفت: نگفتم که [[محمّد]]، راستگوترین [[مردمان]] است؟! و مُرد<ref>{{عربی|نعیم عن ابن طاووس عن أبیه: لَمَّا تَلا رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: {{متن قرآن|وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى}}، قَالَ عُتْبَةَ بْنَ أَبِي لَهَبٍ قَالَ: كَفَرْتُ بِرَبِ النَّجْمِ!! فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْكَ كَلْباً مِنْ كِلَابِهِ. قال: فحدثنی موسی بن محمد بن ابراهیم، عن أبیه، قال: خرج عتیبه مع أصحابه فی عیر إلی الشام، حتی إذا کانوا بالشام فزأر الأسد، فجعلت فرائصه ترعد، فقیل له: من أیِّ شئءٍ ترعد؟ فوالله، مَا نَحْنُ وَ أَنْتَ إِلَّا سَوَاءٌ فَقَالَ إِنَّ مُحَمَّداً دَعَا عَلَيَّ لَا وَ اللَّهِ مَا أَظَلَّتِ السَّمَاءُ عَلی ذي لَهْجَةٍ أَصْدَقَ مِنْ مُحَمَّدٍ ثُمَّ وَضَعُوا الْعَشَاءَ فَلَمْ يُدْخِلْ يَدَهُ فِيهِ ثُمَّ جَاءَ الْنَّوْمُ فَحَاطُوهُ بِمَتَاعِهِمْ وَ وَسَّطُوهُ بَيْنَهُمْ وَ نَامُوا، فَجَاءَهُمُ الْأَسَدُ فَهَمَسَ يَسْتَنْشِقُ رَجُلًا رَجُلًا حَتَّى انْتَهَى إِلَيْهِ فَضَغَمَهُ ضَغْمَةً كَانَتْ إِيَّاهَا، فَفَزَعَ وَ هُوَ بِآخِرِ رَمَقٍ وَ هُوَ یَقُولُ: أَ لَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنَّ مُحَمَّداً أَصْدَقُ النَّاسِ؟! وَ مَاتَ}}؛ دلائل النبوه لأبی نعیم، ص۴۵۷، ح۳۸۳ و ص۴۵۵، ح۳۸۰، عن هبار بن الأسود نحوه؛ إمتاع الأسماع، ج۱۲، ص۱۱۹؛ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۱۱۷، ح۱۹۳، نحوه؛ بحارالأنوار، ج۱۸، ص۲۴۱، ح۸۸ و راجع؛ دلائل النبوه للبیهقی، ج۲، ص۳۳۸، ح۳۳۹ و کنز العمال، ج۱۲، ص۳۵۰، ح۳۵۳۵۶.</ref><ref>[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۱ (کتاب)|سیره پیامبر خاتم]]، ج۱، ص ۲۹۴-۲۹۷.</ref>.


۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش