جز
جایگزینی متن - 'بنده خدا' به 'بنده خدا'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
|||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
== تاریخ تفکر اومانیسم == | == تاریخ تفکر اومانیسم == | ||
اومانیسم، همانند لیبرالیسم و کمونیسم مکتبی مستقل به شمار نمیرود؛ اما اصول و مبانی معرفتشناختی آن، تأثیری ژرف در مکاتب [[فلسفی]] معاصر داشته است. واژه اومانیسم از واژگان ابداعی قرن نوزدهم است که برای اولین بار در سال ۱۸۰۸ برای اشاره به یک شکل از [[آموزش]] با تأکید بر [[ادبیات]] [[جعل]] شد؛ لکن گسترش [[تفکر]] اومانیستی از عصر رنسانس یعنی قرن چهاردهم میلادی به بعد آغاز گشت<ref>تاریخ تمدن، ج۵، ص۸۸- ۹۸.</ref>. اومانیسم ایدئولوژیای است که در تمام زمینهها اصالت را از آن [[انسان]] دانسته است. ماکیاولی از [[معتقدان]] به اومانیسیم میگوید:درست است که [[هدف]] [[سیاست]] جلب [[رضایت]] خداست، اما در [[حقیقت]] هر آنچه [[بنده | اومانیسم، همانند لیبرالیسم و کمونیسم مکتبی مستقل به شمار نمیرود؛ اما اصول و مبانی معرفتشناختی آن، تأثیری ژرف در مکاتب [[فلسفی]] معاصر داشته است. واژه اومانیسم از واژگان ابداعی قرن نوزدهم است که برای اولین بار در سال ۱۸۰۸ برای اشاره به یک شکل از [[آموزش]] با تأکید بر [[ادبیات]] [[جعل]] شد؛ لکن گسترش [[تفکر]] اومانیستی از عصر رنسانس یعنی قرن چهاردهم میلادی به بعد آغاز گشت<ref>تاریخ تمدن، ج۵، ص۸۸- ۹۸.</ref>. اومانیسم ایدئولوژیای است که در تمام زمینهها اصالت را از آن [[انسان]] دانسته است. ماکیاولی از [[معتقدان]] به اومانیسیم میگوید:درست است که [[هدف]] [[سیاست]] جلب [[رضایت]] خداست، اما در [[حقیقت]] هر آنچه [[بنده خدا]] را [[راضی]] و [[خشنود]] کند خدا را خشنود کرده است<ref>ر. ک: بهاءالدین پازارگاد، تاریخ فلسفه سیاسی، ج۲، فصل ماکیاولی.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۴۱؛ [[محمد عارف فصیحی دولتشاهی|فصیحی دولتشاهی، محمد عارف]]، [[بررسی مبانی و ماهیت دولت نبوی و دولت مدرن (مقاله)|بررسی مبانی و ماهیت دولت نبوی و دولت مدرن]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۱۱۱.</ref> | ||
== بنیان تفکر اومانیسمی == | == بنیان تفکر اومانیسمی == |