ابوطلحه انصاری در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' آن‌که ' به ' آنکه '
جز (جایگزینی متن - ' آن‌که ' به ' آنکه ')
خط ۵۲: خط ۵۲:
== ابوطلحه و [[عبادت]] ==
== ابوطلحه و [[عبادت]] ==
ابوطلحه، چنان که گفته شد، [[عاشق]] [[جهاد در راه خدا]] بود و حتی گفته شده است در دوران [[رسول خدا]] {{صل}} به خاطر رفتن به [[جهاد]] [[روزه]] نمی‌گرفته است و چون [[پیامبر]] {{صل}} از [[دنیا]] رفت چهل سال به جز [[اعیاد]] “قربان و فطر” یا زمان [[بیماری]] و [[مسافرت]] [[روزه‌دار]] بوده است<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۶۵۰.</ref>. هر چند این گفته درست به نظر نمی‌رسد که او چهل سال بعد از [[پیامبر]] {{صل}} زیسته و [[روزه‌دار]] بوده باشد، چون بیشتر مورخان، [[تاریخ]] [[وفات]] او را، به جز مداینی که سال ۵۱ [[هجری]] گفته است و در بخش [[وفات]] ابوطلحه به طور کامل خواهد آمد، نهایتاً تا سال ۳۴ [[هجری]] بیان کرده‌اند و لذا [[ابو نعیم]] گفته مداینی را [[اشتباه]] و ابن عبدالبر خلاف واقع دانسته است<ref>الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۶۵.</ref>.
ابوطلحه، چنان که گفته شد، [[عاشق]] [[جهاد در راه خدا]] بود و حتی گفته شده است در دوران [[رسول خدا]] {{صل}} به خاطر رفتن به [[جهاد]] [[روزه]] نمی‌گرفته است و چون [[پیامبر]] {{صل}} از [[دنیا]] رفت چهل سال به جز [[اعیاد]] “قربان و فطر” یا زمان [[بیماری]] و [[مسافرت]] [[روزه‌دار]] بوده است<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۶۵۰.</ref>. هر چند این گفته درست به نظر نمی‌رسد که او چهل سال بعد از [[پیامبر]] {{صل}} زیسته و [[روزه‌دار]] بوده باشد، چون بیشتر مورخان، [[تاریخ]] [[وفات]] او را، به جز مداینی که سال ۵۱ [[هجری]] گفته است و در بخش [[وفات]] ابوطلحه به طور کامل خواهد آمد، نهایتاً تا سال ۳۴ [[هجری]] بیان کرده‌اند و لذا [[ابو نعیم]] گفته مداینی را [[اشتباه]] و ابن عبدالبر خلاف واقع دانسته است<ref>الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۶۵.</ref>.
مرحوم شوشتری در این باره آورده است: حکایت [[روزه]] گرفتن ابوطلحه به مدت چهل سال بعد از [[وفات پیامبر]] {{صل}}، چنان که [[روایت]] شده گفته [[انس بن مالک]] است و او پرورش یافته در [[خانه]] ابوطلحه و [[دروغ‌گو]] است. آن‌چه [[حقیقت]] دارد آن است که ابوطلحه بیست سال بعد از [[پیامبر]] {{صل}} زیسته است و حال چگونه ممکن است چهل سال بعد از [[وفات پیامبر]] {{صل}} [[روزه]] گرفته باشد؟ با آن‌که نویسنده کتاب استیعاب [[وفات]] او را سال ۳۱ و به قولی ۳۴ [[هجری]] ذکر کرده و [[حدیث]] [[انس]] را درباره [[روزه]] ابوطلحه آورده و گفته است، [[روایت]] [[انس]] دارای [[اختلاف]] روشنی با [[تاریخ]] [[وفات]] ابوطلحه است<ref>قاموس الرجال، شوشتری، ج۴، ص۵۵۳.</ref>. کسانی هم که [[تاریخ]] [[وفات]] ابوطلحه را سال ۵۱ [[هجری]] ذکر کرده‌اند، برای آن بوده تا گفته [[انس بن مالک]] را درست بدانند<ref>قاموس الرجال، شوشتری، ج۴، ص۵۵۳.</ref><ref>[[محمد تقی افشار|افشار، محمد تقی]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۱۵۴.</ref>.
مرحوم شوشتری در این باره آورده است: حکایت [[روزه]] گرفتن ابوطلحه به مدت چهل سال بعد از [[وفات پیامبر]] {{صل}}، چنان که [[روایت]] شده گفته [[انس بن مالک]] است و او پرورش یافته در [[خانه]] ابوطلحه و [[دروغ‌گو]] است. آن‌چه [[حقیقت]] دارد آن است که ابوطلحه بیست سال بعد از [[پیامبر]] {{صل}} زیسته است و حال چگونه ممکن است چهل سال بعد از [[وفات پیامبر]] {{صل}} [[روزه]] گرفته باشد؟ با آنکه نویسنده کتاب استیعاب [[وفات]] او را سال ۳۱ و به قولی ۳۴ [[هجری]] ذکر کرده و [[حدیث]] [[انس]] را درباره [[روزه]] ابوطلحه آورده و گفته است، [[روایت]] [[انس]] دارای [[اختلاف]] روشنی با [[تاریخ]] [[وفات]] ابوطلحه است<ref>قاموس الرجال، شوشتری، ج۴، ص۵۵۳.</ref>. کسانی هم که [[تاریخ]] [[وفات]] ابوطلحه را سال ۵۱ [[هجری]] ذکر کرده‌اند، برای آن بوده تا گفته [[انس بن مالک]] را درست بدانند<ref>قاموس الرجال، شوشتری، ج۴، ص۵۵۳.</ref><ref>[[محمد تقی افشار|افشار، محمد تقی]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۱۵۴.</ref>.
== ابوطلحه و امیرالمؤمنین علی {{ع}} ==
== ابوطلحه و امیرالمؤمنین علی {{ع}} ==
ابوطلحه با آن سابقه [[جهاد]] و [[عبادت]] چندان در جلب [[رضایت]] [[علی]] {{ع}} موفق نبود و [[امام]] {{ع}} بعضی از اوقات از او ناراضی بود. در زمان تشکیل [[شورای شش نفره]] وقتی [[امام علی]] {{ع}} متوجه حضور [[ابوطلحه انصاری]] در جلسه شد از حضور او اظهار [[نارضایتی]] کرد و وقتی ابوطلحه این حالت [[نارضایتی]] [[امام]] را دید گفت:
ابوطلحه با آن سابقه [[جهاد]] و [[عبادت]] چندان در جلب [[رضایت]] [[علی]] {{ع}} موفق نبود و [[امام]] {{ع}} بعضی از اوقات از او ناراضی بود. در زمان تشکیل [[شورای شش نفره]] وقتی [[امام علی]] {{ع}} متوجه حضور [[ابوطلحه انصاری]] در جلسه شد از حضور او اظهار [[نارضایتی]] کرد و وقتی ابوطلحه این حالت [[نارضایتی]] [[امام]] را دید گفت:
خط ۶۰: خط ۶۰:


== ابوطلحه و [[عقد اخوت]] ==
== ابوطلحه و [[عقد اخوت]] ==
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} براساس [[سنت]] خویش بعد از [[مهاجرت]] به [[مدینه]] بین هر یک از [[مسلمان‌ها]] به تناسب حال آنها [[عقد اخوت]] برقرار می‌کرد و بر این اساس، عده‌ای گفته‌اند چون [[پیامبر]] {{صل}} و [[مسلمان‌ها]] به [[مدینه]] [[مهاجرت]] کردند [[پیامبر]] {{صل}} بین ابوطلحه و [[ارقم بن ارقم مخزومی]] [[عقد اخوت]] برقرار کرد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۴، ص۴۲۴.</ref>. و جمعی دیگر، گفته‌اند که [[عقد اخوت]] بین او و [[ابوعبیده جراح]] برقرار شد<ref>الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۶۹۹؛ اسد الغابة، ابن اثیر، ج۱، ص۱۲۰۲.</ref>. به هرحال [[شیخ طوسی]] ابوطلحه را در [[علم رجال]] جزء [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} شمار آورده و او را شخص خوبی دانسته است ولی مرحوم شوشتری می‌گوید: چگونه او شخص خوبی بوده و حال آن‌که او کسی است که به قول جزری، [[پیامبر]] {{صل}} بین او و [[ابوعبیدة جراح]] [[عقد اخوت]] بر قرار کرد، پس او باید از نظر [[روحی]] همانند [[ابوعبیده جراح]] بوده باشد و این [[ابوعبیده]] همان کسی است که شرایط را برای [[ابوبکر]] و [[عمر]] در روز [[سقیفه]] آماده کرد و وقتی [[ابوبکر]] به اعضای [[شورا]] گفت که با یکی از این دو نفر، [[عمر]] یا [[ابو عبیده]] [[بیعت]] کنید، آن دو گفتند: نمی‌توان از تو جلو افتاد، چرا که تو در [[غار]] [[رفیق پیامبر]] بوده‌ای”<ref>قاموس الرجال، شوشتری، ج۴، ص۵۵۲-۵۵۳؛ ج۱۱، ص۳۸۳.</ref><ref>[[محمد تقی افشار|افشار، محمد تقی]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۱۵۶.</ref>.
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} براساس [[سنت]] خویش بعد از [[مهاجرت]] به [[مدینه]] بین هر یک از [[مسلمان‌ها]] به تناسب حال آنها [[عقد اخوت]] برقرار می‌کرد و بر این اساس، عده‌ای گفته‌اند چون [[پیامبر]] {{صل}} و [[مسلمان‌ها]] به [[مدینه]] [[مهاجرت]] کردند [[پیامبر]] {{صل}} بین ابوطلحه و [[ارقم بن ارقم مخزومی]] [[عقد اخوت]] برقرار کرد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۴، ص۴۲۴.</ref>. و جمعی دیگر، گفته‌اند که [[عقد اخوت]] بین او و [[ابوعبیده جراح]] برقرار شد<ref>الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۶۹۹؛ اسد الغابة، ابن اثیر، ج۱، ص۱۲۰۲.</ref>. به هرحال [[شیخ طوسی]] ابوطلحه را در [[علم رجال]] جزء [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} شمار آورده و او را شخص خوبی دانسته است ولی مرحوم شوشتری می‌گوید: چگونه او شخص خوبی بوده و حال آنکه او کسی است که به قول جزری، [[پیامبر]] {{صل}} بین او و [[ابوعبیدة جراح]] [[عقد اخوت]] بر قرار کرد، پس او باید از نظر [[روحی]] همانند [[ابوعبیده جراح]] بوده باشد و این [[ابوعبیده]] همان کسی است که شرایط را برای [[ابوبکر]] و [[عمر]] در روز [[سقیفه]] آماده کرد و وقتی [[ابوبکر]] به اعضای [[شورا]] گفت که با یکی از این دو نفر، [[عمر]] یا [[ابو عبیده]] [[بیعت]] کنید، آن دو گفتند: نمی‌توان از تو جلو افتاد، چرا که تو در [[غار]] [[رفیق پیامبر]] بوده‌ای”<ref>قاموس الرجال، شوشتری، ج۴، ص۵۵۲-۵۵۳؛ ج۱۱، ص۳۸۳.</ref><ref>[[محمد تقی افشار|افشار، محمد تقی]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۱۵۶.</ref>.


== ابوطلحه و زمان [[مرگ]] ==
== ابوطلحه و زمان [[مرگ]] ==
تقریباً تمام مورخان [[اتفاق نظر]] دارند و یا حداقل این قول را آورده‌اند که او در سن هفتاد سالگی در گذشته است<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۵۰۷.</ref>، اگرچه برخی سال [[وفات]] او را در منابع با اختلافی حدود بیست سال ذکر کرده‌اند. عده‌ای سال [[وفات]] او را سال ۳۴ [[هجری]] گفته‌اند که [[عثمان]] بر جنازه وی [[نماز]] خوانده است<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۵۰۷؛ اسد الغابة، ابن اثیر، ج۱، ص۴۰۱؛ تقریب التهذیب، ابن حجر، ج۱، ص۲۲۳؛ تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۳، ص۳۵۷.</ref> و از همین گروه بعضی سال‌های ۳۲ و ۳۳ [[هجری]] را هم با عنوان “گفته شده یا حکایت شده” آورده‌اند<ref>اسد الغابة، ابن اثیر، ج۱، ص۴۰۱.</ref>. جمعی دیگر سال [[وفات]] او را سال ۳۱ [[هجری]] ذکر کرده و به سال‌های ۳۲ و ۳۴ [[هجری]] هم اشاره کرده‌اند<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۱۶۵.</ref>. جمعی دیگر، به [[نقل]] از مداینی - چنان که در بحث [[عبادت]] ابوطلحه گذشت- و با استناد به [[حدیث]] مالک ابن [[انس]]، که او چهل سال بعد از [[رسول خدا]] {{صل}} [[روزه]] گرفته است<ref>اسد الغابة، ابن اثیر، ج۵، ص۱۸۲.</ref> و یا با استناد به [[روایت]] ابوزرعه که ابوطلحه چهل سال بعد از [[رسول خدا]] {{صل}} زیسته و در [[شام]] [[وفات]] یافته است<ref>تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۳، ص۳۵۷؛ تقریب التهذیب، ابن حجر، ج۱، ص۲۲۳.</ref>، [[سال]] [[وفات]] او را سال ۵۱ [[هجری]] نوشته و یا آن را [[تأیید]] کرده‌اند<ref>ریحانة الادب، مدرس تبریزی، ج۷، ص۱۷۵.</ref>. مکان [[وفات]] او نیز با [[اختلاف]] [[نقل]] شده و بعضی [[وفات]] وی را در [[مدینه]]<ref>التعدیل و التجریح، سلیمان بن خلف باجی، ج۲، ص۵۸۰؛ الاصابه، ابن حجر، ج۲، ص۶۰۸؛ آفرینش و تاریخ، مطهر بن طاهر مقدسی (ترجمه‌: شفیعی کدکنی)، ج۲، ص۸۰۷.</ref> و بعضی دیگر در [[شام]]<ref>تاریخ گزیده، مستوفی، ص۲۱۷.</ref> دانسته‌اند و گروه سومی هم گفته‌اند پس از آن‌که به [[فرزندان]] خود گفت او را برای [[جهاد]] آماده کنند، سوار کشتی شده و در کشتی [[جان]] سپرد و روز هفتم به جزیره‌ای رسیدند و او را در آن جزیره- که معلوم نیست کجاست – [[دفن]] کردند<ref>ریحانة الادب، مدرس تبریزی، ج۷، ص۱۷۵.</ref><ref>[[محمد تقی افشار|افشار، محمد تقی]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۱۵۷.</ref>.
تقریباً تمام مورخان [[اتفاق نظر]] دارند و یا حداقل این قول را آورده‌اند که او در سن هفتاد سالگی در گذشته است<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۵۰۷.</ref>، اگرچه برخی سال [[وفات]] او را در منابع با اختلافی حدود بیست سال ذکر کرده‌اند. عده‌ای سال [[وفات]] او را سال ۳۴ [[هجری]] گفته‌اند که [[عثمان]] بر جنازه وی [[نماز]] خوانده است<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۵۰۷؛ اسد الغابة، ابن اثیر، ج۱، ص۴۰۱؛ تقریب التهذیب، ابن حجر، ج۱، ص۲۲۳؛ تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۳، ص۳۵۷.</ref> و از همین گروه بعضی سال‌های ۳۲ و ۳۳ [[هجری]] را هم با عنوان “گفته شده یا حکایت شده” آورده‌اند<ref>اسد الغابة، ابن اثیر، ج۱، ص۴۰۱.</ref>. جمعی دیگر سال [[وفات]] او را سال ۳۱ [[هجری]] ذکر کرده و به سال‌های ۳۲ و ۳۴ [[هجری]] هم اشاره کرده‌اند<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۱۶۵.</ref>. جمعی دیگر، به [[نقل]] از مداینی - چنان که در بحث [[عبادت]] ابوطلحه گذشت- و با استناد به [[حدیث]] مالک ابن [[انس]]، که او چهل سال بعد از [[رسول خدا]] {{صل}} [[روزه]] گرفته است<ref>اسد الغابة، ابن اثیر، ج۵، ص۱۸۲.</ref> و یا با استناد به [[روایت]] ابوزرعه که ابوطلحه چهل سال بعد از [[رسول خدا]] {{صل}} زیسته و در [[شام]] [[وفات]] یافته است<ref>تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۳، ص۳۵۷؛ تقریب التهذیب، ابن حجر، ج۱، ص۲۲۳.</ref>، [[سال]] [[وفات]] او را سال ۵۱ [[هجری]] نوشته و یا آن را [[تأیید]] کرده‌اند<ref>ریحانة الادب، مدرس تبریزی، ج۷، ص۱۷۵.</ref>. مکان [[وفات]] او نیز با [[اختلاف]] [[نقل]] شده و بعضی [[وفات]] وی را در [[مدینه]]<ref>التعدیل و التجریح، سلیمان بن خلف باجی، ج۲، ص۵۸۰؛ الاصابه، ابن حجر، ج۲، ص۶۰۸؛ آفرینش و تاریخ، مطهر بن طاهر مقدسی (ترجمه‌: شفیعی کدکنی)، ج۲، ص۸۰۷.</ref> و بعضی دیگر در [[شام]]<ref>تاریخ گزیده، مستوفی، ص۲۱۷.</ref> دانسته‌اند و گروه سومی هم گفته‌اند پس از آنکه به [[فرزندان]] خود گفت او را برای [[جهاد]] آماده کنند، سوار کشتی شده و در کشتی [[جان]] سپرد و روز هفتم به جزیره‌ای رسیدند و او را در آن جزیره- که معلوم نیست کجاست – [[دفن]] کردند<ref>ریحانة الادب، مدرس تبریزی، ج۷، ص۱۷۵.</ref><ref>[[محمد تقی افشار|افشار، محمد تقی]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۱۵۷.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۲۱۸٬۱۹۱

ویرایش