براهین خداشناسی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
برای [[اثبات وجود]] [[خداوند]] برهان‌های بسیاری وجود دارد که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از:
برای [[اثبات وجود]] [[خداوند]] برهان‌های بسیاری وجود دارد که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از:
# '''[[برهان]] [[صدیقین]]:''' این [[برهان]] را نخست ابن سینا مطرح ساخت<ref>الاشارات والتنبیهات‌، ۲۷۷.</ref> و سپس [[دانشمندان]] [[مسلمان]] تقریرهای متعددی از آن به دست دادند. کوتاه‌ترین تقریر این است: حقیقتِ وجود یا [[واجب]] است و یا مستلزم [[واجب]]. پس، واجبِ بالذات وجود دارد و این همان است که در پی اثبات آنیم<ref>نهایة الحکمة، ۲۶۸.</ref>. تقریر بلندتر [[برهان]] این است: واقعیت هستی بی هیچ قید و شرطی، واقعیت است و با هیچ قید و شرطی، لا واقعیت نمی‌شود. چون [[جهان]] می‌گذرد و هر جزئی از آن به نیستی می‌رود، نمی‌تواند عین واقعیتی باشد که نفی و نیستی نمی‌پذیرد. آن واقعیت همان است که [[جهان]] با آن واقعیت می‌پذیرد و بدون آن از هستی نصیب نمی‌برد و از میان می‌رود. پس، [[جهان]] و اجزای آن، برای [[استقلال]] وجودی و واقعیت خویش بر واقعیتی تکیه دارد که فی نفسه عین واقعیت است<ref>روش رئالیسم‌، ۵/ ۷۷؛ تعلیقه بر اسفار، ۶/ ۱۴.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 155.</ref>.
# '''[[برهان]] [[صدیقین]]:''' این [[برهان]] را نخست ابن سینا مطرح ساخت<ref>الاشارات والتنبیهات‌، ۲۷۷.</ref> و سپس [[دانشمندان]] [[مسلمان]] تقریرهای متعددی از آن به دست دادند. کوتاه‌ترین تقریر این است: حقیقتِ وجود یا [[واجب]] است و یا مستلزم [[واجب]]. پس، واجبِ بالذات وجود دارد و این همان است که در پی اثبات آنیم<ref>نهایة الحکمة، ۲۶۸.</ref>. تقریر بلندتر [[برهان]] این است: واقعیت هستی بی هیچ قید و شرطی، واقعیت است و با هیچ قید و شرطی، لا واقعیت نمی‌شود. چون [[جهان]] می‌گذرد و هر جزئی از آن به نیستی می‌رود، نمی‌تواند عین واقعیتی باشد که نفی و نیستی نمی‌پذیرد. آن واقعیت همان است که [[جهان]] با آن واقعیت می‌پذیرد و بدون آن از هستی نصیب نمی‌برد و از میان می‌رود. پس، [[جهان]] و اجزای آن، برای [[استقلال]] وجودی و واقعیت خویش بر واقعیتی تکیه دارد که فی نفسه عین واقعیت است<ref>روش رئالیسم‌، ۵/ ۷۷؛ تعلیقه بر اسفار، ۶/ ۱۴.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 155.</ref>.
# '''[[برهان]] امکان و [[وجوب]]:''' همه موجودات [[جهان]]، ممکن‌اند و ممکن آن است که وجود و عدم برای او ضروری نیست و ترجیح یکی از این دو طرف برای او ذاتاً محال است. ممکن برای وجود یافتن، نیازمندِ [[واجب]] است تا به سوی وجود یا عدم ترجیح یابد و از حال تساوی‌ میان وجود و عدم بیرون آید<ref>شرح حکمت متعالیه‌، ۱/ ۱۱۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 155.</ref>.
# '''[[برهان امکان و وجوب]]:''' همه موجودات [[جهان]]، ممکن‌اند و ممکن آن است که وجود و عدم برای او ضروری نیست و ترجیح یکی از این دو طرف برای او ذاتاً محال است. ممکن برای وجود یافتن، نیازمندِ [[واجب]] است تا به سوی وجود یا عدم ترجیح یابد و از حال تساوی‌ میان وجود و عدم بیرون آید<ref>شرح حکمت متعالیه‌، ۱/ ۱۱۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 155.</ref>.
# '''[[برهان]] حدوث:''' جسم و موجود جسمانی- فی حد نفسه- از حوادث عاری نیست، و هر آنچه- فی حد نفسه- از حوادث عاری نباشد، حادث است. پس، جسم و جسمانی، حادث است و هر حادثی، نیازمندِ [[مُحدِث]] و این [[مُحدِث]]، [[خداوند]] [[واجب]] الوجود است<ref>شرح حکمت متعالیه‌، ۱/ ۳۲۵۷.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 156.</ref>.
# '''[[برهان]] حدوث:''' جسم و موجود جسمانی- فی حد نفسه- از حوادث عاری نیست، و هر آنچه- فی حد نفسه- از حوادث عاری نباشد، حادث است. پس، جسم و جسمانی، حادث است و هر حادثی، نیازمندِ [[مُحدِث]] و این [[مُحدِث]]، [[خداوند]] [[واجب]] الوجود است<ref>شرح حکمت متعالیه‌، ۱/ ۳۲۵۷.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 156.</ref>.
# '''[[برهان]] تمانع:''' اگر خدایانی جز خدای یگانه وجود داشته باشند، باید [[زمین]] و [[آسمان]] به [[تباهی]] افتند؛ ولی این چنین نیست. پس، جز [[خدا]]، خدایی نیست<ref>مبدأ و معاد، جوادی آملی/ ۱۴۳.</ref>. این [[برهان]] برگرفته از [[آیات قرآنی]] است<ref>{{متن قرآن| لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ }}؛ سوره انبیاء، آیه ۲۲؛ {{متن قرآن| الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَّا تَرَى فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِن تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِن فُطُورٍ }}؛ سوره ملک، آیه ۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 156.</ref>.
# '''[[برهان]] تمانع:''' اگر خدایانی جز خدای یگانه وجود داشته باشند، باید [[زمین]] و [[آسمان]] به [[تباهی]] افتند؛ ولی این چنین نیست. پس، جز [[خدا]]، خدایی نیست<ref>مبدأ و معاد، جوادی آملی/ ۱۴۳.</ref>. این [[برهان]] برگرفته از [[آیات قرآنی]] است<ref>{{متن قرآن| لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ }}؛ سوره انبیاء، آیه ۲۲؛ {{متن قرآن| الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَّا تَرَى فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِن تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِن فُطُورٍ }}؛ سوره ملک، آیه ۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 156.</ref>.
۱۱۱٬۷۲۲

ویرایش