کرامات امام جواد در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۷۴۱: خط ۷۴۱:
گفت: فدایت گردم! فلان شخص مرا به این کار وادار نمود. امام {{ع}} دستور داد تا آن غذا را برده، غذای دیگر بیاورند<ref>الثاقب فی المناقب، ص۵۱۷، ح۴۴۶؛ مدینة المعاجز، ج۷، ص۳۹۴، ح۲۴۰۱.</ref>.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص ۱۷۸.</ref>
گفت: فدایت گردم! فلان شخص مرا به این کار وادار نمود. امام {{ع}} دستور داد تا آن غذا را برده، غذای دیگر بیاورند<ref>الثاقب فی المناقب، ص۵۱۷، ح۴۴۶؛ مدینة المعاجز، ج۷، ص۳۹۴، ح۲۴۰۱.</ref>.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص ۱۷۸.</ref>


=== خبر از [[شهادت]] [[پدر]] ===
=== خبر از [[شهادت]] پدر ===
[[امام رضا]] {{ع}}، در [[سفر]] به [[خراسان]]، فرزندش امام جواد {{ع}} را در مدینه باقی گذاشت. یکی از افرادی که در آن [[زمان]] به [[منزل]] [[امام جواد]] {{ع}} رفت و آمد بسیار داشت، [[أمیه بن علی]] بود.
[[امام رضا]] {{ع}}، در [[سفر]] به [[خراسان]]، فرزندش امام جواد {{ع}} را در مدینه باقی گذاشت. یکی از افرادی که در آن [[زمان]] به [[منزل]] [[امام جواد]] {{ع}} رفت و آمد بسیار داشت، [[أمیه بن علی]] بود.
او می‌گوید: یکی از روزها که در محضرشان بودم، ناگهان یکی از [[کنیزکان]] را صدا زد و به او فرمود: {{متن حدیث|قُولِي لَهُمْ يَتَهَيَّئُونَ لِلْمَأْتَمِ}} به [[اهل]] [[خانه]] بگو برای [[عزاداری]] آماده شوند!
او می‌گوید: یکی از روزها که در محضرشان بودم، ناگهان یکی از [[کنیزکان]] را صدا زد و به او فرمود: {{متن حدیث|قُولِي لَهُمْ يَتَهَيَّئُونَ لِلْمَأْتَمِ}} به [[اهل]] [[خانه]] بگو برای [[عزاداری]] آماده شوند!
۱۱۲٬۹۹۷

ویرایش