انفال در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰٬۹۸۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۳۸: خط ۳۸:


[[انفال]] از منابع [[مالی]] [[حکومت اسلامی]] [[پیامبر]] {{صل}} محسوب می‌شده و با توجه به توسعه‌ای که در [[انفال]] نسبت به معادن زیرزمینی، جنگل‌ها، مراتع و چراگاه‌های طبیعی و بیابان‌ها... وجود دارد، می‌توان از [[انفال]] به عنوان منابع ملی که امروزه تحت کنترل [[دولت‌ها]] هستند، نام برد<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۱۲۷.</ref>.
[[انفال]] از منابع [[مالی]] [[حکومت اسلامی]] [[پیامبر]] {{صل}} محسوب می‌شده و با توجه به توسعه‌ای که در [[انفال]] نسبت به معادن زیرزمینی، جنگل‌ها، مراتع و چراگاه‌های طبیعی و بیابان‌ها... وجود دارد، می‌توان از [[انفال]] به عنوان منابع ملی که امروزه تحت کنترل [[دولت‌ها]] هستند، نام برد<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۱۲۷.</ref>.
==[[انفال]]==
انفال یک واژه [[قرآنی]] و [[فقهی]] است. {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفَالِ قُلِ الْأَنْفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ}}<ref>«از تو از انفال می‌پرسند بگو: انفال از آن خداوند و پیامبر است پس، از خداوند پروا کنید و میانه خود را سازش دهید و اگر مؤمنید از خداوند و پیامبرش فرمان برید» سوره انفال، آیه ۱.</ref> که در [[تفسیر]] و [[فقه]] معانی مختلفی برای آن ذکر شده است.
انفال، جمع نَفل یا نَفَل به معنای زیادی، [[بخشش]] و [[غنیمت]] است. وجه نام‌گذاری [[اموال]] ویژه [[پیامبر]]{{صل}} و پس از آن حضرت [[ائمه]]{{عم}} به انفال که از [[قرآن کریم]] نشأت گرفته، این است که [[خداوند]] به منظور [[گرامیداشت]] و برتری‌بخشیدن وجود [[مبارک]] [[رسول خدا]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} بر دیگران، افزودن بر [[خمس]]، انفال را نیز به آنان اختصاص داده است.
در [[فقه شیعه]] انفال به اموال خاصی گفته می‌شود که متعلق به رسول خدا{{صل}} بوده و پس از وی به [[امام]]{{عم}} تعلق دارد<ref>جواهر الکلام، ج۱۲، ص۱۳۴؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۷۳؛ تحریر الوسیله، ج۲، ص۳۶۸.</ref> و از آنجا که [[امامت]] و [[ریاست]] [[الهی]] منشأ تملک انفال است، در [[حقیقت]] انفال نوعی [[اموال دولت]] [[حق]] تلقی می‌شود و در [[عصر غیبت]] نیز مانند دیگر اموال مربوط به امامت در [[اختیار]] [[دولت]] امامت نیابی قرار می‌گیرد.
[[فقهای شیعه]] منابع انفال را به موارد زیر اختصاص داده اند:
#تمامی اموالی که [[سپاه اسلام]] بدون استفاده از [[سلاح]] از [[کفّار]] به دست آورده باشند، چه آن اموال را رها کرده و کوچ نموده باشند و یا خود، آن اموال را به [[مسلمانان]] واگذار کرده باشند<ref>جواهر الکلام، ج۱۲، ص۱۱۶.</ref>. گرچه برخی از [[فقها]]، این مورد را تحت عنوان زمین‌هایی که [[دشمن]] بدون [[جنگ]] واگذار نموده تعبیر نموده‌اند<ref>جواهر الکلام، ج۱۲، ص۱۱۶.</ref> اما در ظاهر ذکر [[زمین]] به عنوان مصداق بارز است نه خصوصیت؛
#تمامی زمین‌هایی از [[دارالاسلام]] که موات مانده و یا قبلا آباد بوده و به مرور تبدیل به موات شده است حتی اگر در گذشته در تملک اشخاص بوده و سپس حالت موات پیدا کرده و صاحبان آن، [[اعراض]] و آن را به صورت متروکه رها کرده باشند<ref>جواهر الکلام، ج۱۲، ص۱۱۷؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۶۵.</ref>؛ اما [[اراضی موات]] شده‌ای که صاحبان آن، اعراض نکرده و تنها از تجدید احیای آن خودداری کرده باشند (متروکه بودن اعراض) همچنان در تملک صاحبانشان باقی خواهد ماند<ref>جواهر الکلام، ج۱۲، ص۱۱۸؛ مالکیت خصوصی زمین، ص۱۷۹.</ref>؛
#[[ثروت‌های طبیعی]] مانند: قله [[کوه‌ها]]، دره‌ها، [[جنگل‌ها]]، نیزارها و [[مراتع طبیعی]] و همچنین معادنی که در این نوع منابع طبیعی یافت می‌شود<ref>جواهر الکلام، ج۱۲، ص۱۲۲، ۱۲۳ و ۱۲۹.</ref>؛
#[[اموال]] اختصاصی (منقول و غیر منقول) [[سلاطین]] و رؤسای [[دشمن]] که در جریان [[جهاد]] به دست [[مسلمانان]] می‌افتد و همچنین اموال خاصی از [[غنایم جنگی]] که به خاطر [[ارزشمند]] بودن و یا [[مفسده]] داشتن واگذاری آنها به افراد عادی، به [[تصرف امام]]{{ع}} و [[دولت اسلامی]] درمی‌آید<ref>جواهر الکلام، ج۱۲، ص۱۲۴ – ۱۲۵؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۶۹ و ۳۷۱.</ref>؛
#غنایمی که [[سپاهیان]] [[اسلام]] در جهاد بدون حضور و یا [[اذن امام]]{{ع}} و دولت اسلامی از [[کفّار]] به دست آورده باشند، جزیی از [[انفال]] محسوب شده و به [[امام]]{{ع}} بازگردانده می‌شود<ref>جواهر الکلام، ج۱۲، ص۱۲۶؛ مکاسب، ج۱، ص۲۳۱.</ref>؛
#[[میراث]] کسی که وارثی [[شرعی]] از [[خویشان]] خود نداشته باشد در برخی از [[اخبار]] از مصادیق [[آیه انفال]] به شمار آمده است<ref>جواهر الکلام، ج۱۲، ص۱۲۸.</ref>؛
#زمین‌هایی که در حال فتح در [[دار الکفر]] موات بوده و به دست [[سپاه اسلام]] فتح شده است. این نوع [[زمین‌ها]] [[حکم]] انفال داشته و متعلق به امام{{ع}} و [[دولت حق]] است هر چند که بعدها به موات تبدیل شده باشد<ref>مصباح الفقاهه، ج۲، ص۲۹۵ – ۲۹۷.</ref>.
بسیاری از [[مفسران]] فیء را به معنای اموالی که از کفّار به مسلمانان باز می‌گردد [[تفسیر]] کرده‌اند<ref>التبیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۵۹۲.</ref> و بنابر این تفسیر، فیء یکی از مصادیق انفال بوده و حکم انفال را خواهد داشت.
بیشتر [[فقهای اهل سنت]] با وجود تفسیر فیء به اموالی که از [[دشمن]] بدون [[سلاح]] به دست [[مسلمانان]] می‌افتد و اشاره به تفاوت مفهومی آن با [[غنایم]] که مخصوص اموالی است که با کاربرد سلاح توسط [[سپاه اسلام]] به دست می‌آید، [[حکم]] فیء را با غنایم یکسان شمرده و تنها یک پنجم آن را متعلق به [[نبی]]{{صل}} و [[دولت اسلامی]] دانسته‌اند<ref>المغنی، ج۶، ص۳۱۲ – ۳۱۹.</ref>.
برخی از [[مفسران اهل سنت]] نیز فیء را مترادف [[غنیمت جنگی]] به شمار آورده<ref>التبیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۵۶۳.</ref> و بعضی نیز فیء را اعم از [[غنایم جنگی]] [[تفسیر]] کرده و به تمامی اموالی که از [[کفّار]] به دست مسلمانان چه در حال [[جنگ]] و چه در غیر شرایط [[جنگی]] می‌رسد، فیء اطلاق کرده‌اند<ref>التبیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۵۶۳.</ref>.
در برخی از [[احادیث اهل بیت]]{{عم}} فیء و [[انفال]] در مقابل غنایم ذکر شده و حکم آن چنین بیان شده است: {{متن حدیث| عن ابی‌عبد الله{{ع}} فی الغنیمه قال: یخرج منه الخمس و تقسم ما بقی بین من [[قاتل]]}} و به دنبال آن فرمود:
{{متن حدیث| و اما ألفیء و الأنفال فهو خالص لرسول الله{{صل}}}}<ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۷۴.</ref>.
از [[امام صادق]]{{ع}} در مورد غنایم جنگی سؤال شد فرمود: [[خمس]] آن جدا می‌شود و باقیمانده میان [[رزمندگان]] تقسیم می‌شود. و سپس فرمود: و اما فیء و انفال کلاً به [[رسول خدا]]{{صل}} اختصاص دارد.
حضرت [[امام]] (ره) در برخی از کتاب‌های [[فقهی]] خود به علاوه موارد هفت‌گانه انفال، [[سیف]] البحار (سواحل [[دریاها]])، انشعاب نهرها، هر نوع زمینی که مالک معین ندارد، جزایر طبیعی و معادنی که در [[ملک]] کسی قرار ندارد را از منابع انفال شمرده و [[اختیار]] همه موارد انفال را به [[فقیه جامع‌الشرایط]] ارجاع داده‌اند<ref>تحریر الوسیله، ج۲، ص۳۶۸ - ۳۶۹.</ref>و<ref>فقه سیاسی، ج۴، ص۴۳ – ۴۶.</ref>.
بنابر این اموالی چون زمین‌های موات یا رها شده، [[معادن]] (در غیر زمین‌های ملک شخصی) دریاها، [[دریاچه‌ها]]، [[رودخانه‌ها]]، سایر [[آب‌های عمومی]]، [[کوه‌ها]]، دره‌ها، [[جنگل‌ها]]، نیزارها، بیشه‌های طبیعی، مراتعی که [[حریم]] محسوب نمی‌شوند، [[ارث]] بدون [[وارث]]، [[اراضی بدون مالک]]، [[اراضی]] مستجده مانند زمین‌هایی که با پایین آمدن سطح آب ظاهر می‌شود، زمین‌هایی که بدون [[جنگ]] به دست [[مسلمین]] افتاده، زمین‌هایی که با جنگ بدون [[اجازه امام]] مسلمین [[تصرف]] شده، [[اقطاعات]] و [[املاک]] شخصی [[سلاطین]]، و زمین‌های فتح شده<ref>جواهر الکلام، ج۳۸،</ref> [[اموال عمومی]] که از [[غاصبان]] مسترد می‌شود تحت عنوان [[انفال]] بخشی از [[درآمدهای عمومی]] [[دولت اسلامی]] به شمار می‌آید<ref>جواهر الکلام، ج۱۶، ص۱۳۳ – ۱۳۴.</ref>.
مشهور بین [[فقهای شیعه]] آن است که [[ائمه]]{{عم}} تصرف و استفاده از انفال را برای [[شیعیان]] [[مباح]] دانسته‌اند<ref>جواهر الکلام، ج۱۶، ص۱۴۲.</ref> اما این نوع [[حکم ولایی]] موکول به امضای [[امام]]{{ع}} و [[حاکم]] بعدی است که اختصاص به دوران عدم [[تشکیل دولت]] [[امامت]] دارد و در شرایط [[اقامه حکومت اسلامی]] [[مسئولیت]] آن بر عهده [[نواب امام]] ([[دولت]] نیابی [[فقیه جامع‌الشرایط]] است)<ref>جواهر الکلام، ج۱۶، ص۱۳۴ – ۱۳۵.</ref>و<ref>فقه سیاسی، ج۷، ص۶۱۶.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۳۸۹.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۷۳٬۳۸۳

ویرایش