منابع مالی دولت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اردشیر خره' به 'اردشیرخره'
جز (جایگزینی متن - 'اردشیر خره' به 'اردشیرخره')
خط ۲۹: خط ۲۹:


[[امیرالمؤمنین]] {{ع}} با وجود درگیری‌های [[سیاسی]] و نظامی فراوان، هرگز از [[حفظ]] [[درآمدهای عمومی]] [[غافل]] نشد و آن چنان در امر بیت المال سخت‌گیر بودند که بعضی از [[کارگزاران]] متخلف از [[ترس]] [[مجازات]] شدید به [[دشمنان]] حضرت پیوستند. [[تصرف در بیت المال]]، از [[بازرسی]] امام [[عادل]] استثنا نشد و [[خطاکار]] همانند خائنی که [[اموال]] [[بیت المال]] را برای خود و اطرافیانش [[مصرف]] کرده است، [[حسابرسی]] و [[مجازات]] می‌شد. داستان [[مصقلة بن هبیره]] را برای نمونه در این جا ذکر می‌کنیم:
[[امیرالمؤمنین]] {{ع}} با وجود درگیری‌های [[سیاسی]] و نظامی فراوان، هرگز از [[حفظ]] [[درآمدهای عمومی]] [[غافل]] نشد و آن چنان در امر بیت المال سخت‌گیر بودند که بعضی از [[کارگزاران]] متخلف از [[ترس]] [[مجازات]] شدید به [[دشمنان]] حضرت پیوستند. [[تصرف در بیت المال]]، از [[بازرسی]] امام [[عادل]] استثنا نشد و [[خطاکار]] همانند خائنی که [[اموال]] [[بیت المال]] را برای خود و اطرافیانش [[مصرف]] کرده است، [[حسابرسی]] و [[مجازات]] می‌شد. داستان [[مصقلة بن هبیره]] را برای نمونه در این جا ذکر می‌کنیم:
[[معقل بن قیس]] (یکی از [[سرداران سپاه]] علی) در نبردی نصارای [[بنی ناجیه]] را [[اسیر]] کرد و در مسیر به [[مصقلة بن هبیره شیبانی]]، [[کارگزار]] علی {{ع}} در «اردشیر خره»، برخورد. اُسرا پانصد تن بودند. [[زنان]] و بچه‌ها با دیدن [[مصقله]]، شروع به [[گریه]] کردند و فریاد مردان بلند شد: «ای ابوالفضل، و ای [[پناه]] دهنده [[ضعفا]]،... بر ما [[منت]] نهاده، ما را بخر و آزادنما». مصقله تحت تأثیر [[احساسات]] واقع شده، گفت: «به [[خدا]] قسم که بر آنها [[صدقه]] می‌دهم؛ زیرا خدا صدقه دهندگان را [[پاداش]] می‌دهد.»... آنان را به پانصدهزار درهم خرید. [[معقل]] [[اسرا]] را به او تحویل داد و گفت در فرستادن [[مال]] برای [[امیرالمؤمنین]] [[شتاب]] نما. مصقله گفت: الان مقداری از آن را می‌فرستم و همین طور تا این که چیزی از آن باقی نماند. معقل آن [[حضرت]] را از واقعه مطلع ساخت. حضرت متوجه شد که مصقله اسرا را [[آزاد]] کرده و از آنها [[مالی]] جهت آزادی‌شان نگرفته است. از این رو فرمود: «من مصقله را نمی‌بینم جز اینکه مسئولیتی را به عهده گرفته است که به زودی در آن گرفتار خواهد شد». سپس حضرت طی نامه‌ای به او نوشت: «اما بعد. از بزرگ‌ترین خیانت‌ها، [[خیانت]] به [[جامعه]] است، و بزرگ‌ترین [[غش]] به [[مردم]] [[شهر]]، غش و خیانت به [[امام]] و [[رهبر]]. پانصد هزار درهم از [[حق]] [[مسلمین]] پیش تو است. وقتی که فرستاده من آمد، به وسیله او آنها را بفرست وگرنه وقتی که [[نامه]] مرا مطالعه کردی، به جانب من حرکت کن. همانا به فرستاده خود گفته‌ام که حتی یک [[ساعت]] تو را تنها نگذارد مگر اینکه مال را بفرستی»<ref>ذاکری، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب، ج۱، ۳۶۶ - ۳۶۸، به نقل از: الغارات، ص۲۴۷.</ref>.
[[معقل بن قیس]] (یکی از [[سرداران سپاه]] علی) در نبردی نصارای [[بنی ناجیه]] را [[اسیر]] کرد و در مسیر به [[مصقلة بن هبیره شیبانی]]، [[کارگزار]] علی {{ع}} در «اردشیرخره»، برخورد. اُسرا پانصد تن بودند. [[زنان]] و بچه‌ها با دیدن [[مصقله]]، شروع به [[گریه]] کردند و فریاد مردان بلند شد: «ای ابوالفضل، و ای [[پناه]] دهنده [[ضعفا]]،... بر ما [[منت]] نهاده، ما را بخر و آزادنما». مصقله تحت تأثیر [[احساسات]] واقع شده، گفت: «به [[خدا]] قسم که بر آنها [[صدقه]] می‌دهم؛ زیرا خدا صدقه دهندگان را [[پاداش]] می‌دهد.»... آنان را به پانصدهزار درهم خرید. [[معقل]] [[اسرا]] را به او تحویل داد و گفت در فرستادن [[مال]] برای [[امیرالمؤمنین]] [[شتاب]] نما. مصقله گفت: الان مقداری از آن را می‌فرستم و همین طور تا این که چیزی از آن باقی نماند. معقل آن [[حضرت]] را از واقعه مطلع ساخت. حضرت متوجه شد که مصقله اسرا را [[آزاد]] کرده و از آنها [[مالی]] جهت آزادی‌شان نگرفته است. از این رو فرمود: «من مصقله را نمی‌بینم جز اینکه مسئولیتی را به عهده گرفته است که به زودی در آن گرفتار خواهد شد». سپس حضرت طی نامه‌ای به او نوشت: «اما بعد. از بزرگ‌ترین خیانت‌ها، [[خیانت]] به [[جامعه]] است، و بزرگ‌ترین [[غش]] به [[مردم]] [[شهر]]، غش و خیانت به [[امام]] و [[رهبر]]. پانصد هزار درهم از [[حق]] [[مسلمین]] پیش تو است. وقتی که فرستاده من آمد، به وسیله او آنها را بفرست وگرنه وقتی که [[نامه]] مرا مطالعه کردی، به جانب من حرکت کن. همانا به فرستاده خود گفته‌ام که حتی یک [[ساعت]] تو را تنها نگذارد مگر اینکه مال را بفرستی»<ref>ذاکری، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب، ج۱، ۳۶۶ - ۳۶۸، به نقل از: الغارات، ص۲۴۷.</ref>.
مهم‌ترین نکته‌ای که از [[حکومت]] حکیمانه [[علوی]] باید آموخت، حرکت اصولی و رسالت‌مدارانه [[حضرت]] است. در حالی که درآمدهای [[دولت]] کاهش یافته و از سوی دیگر هزینه‌های آن - بر اثر درگیری‌های نظامی و [[بسط عدالت]] و [[رفع فقر]] از چهره [[جامعه]] - رو به فزونی است، [[امام]] [[حکیم]]، افزایش زودگذر منابع دولت را وجهه [[همت]] دولت خود نساخت و در جمع‌آوری [[مالیات‌ها]] [[مصلحت]] [[مردم]] را بر هر چیز دیگری مقدم داشت، و [[سیاست‌ها]] و تدابیری را به کار بست که الگوی مناسبی برای سیاست‌گذاران و [[کارگزاران]] [[کشورهای اسلامی]] شد، که در ادامه به آن اشاره خواهد شد<ref>[[محمد تقی حکیم آبادی گیلک|حکیم آبادی گیلک، محمد تقی]]، [[دولت و سیاست‌های اقتصادی (مقاله)| مقاله «دولت و سیاست‌های اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۳۳۵.</ref>
مهم‌ترین نکته‌ای که از [[حکومت]] حکیمانه [[علوی]] باید آموخت، حرکت اصولی و رسالت‌مدارانه [[حضرت]] است. در حالی که درآمدهای [[دولت]] کاهش یافته و از سوی دیگر هزینه‌های آن - بر اثر درگیری‌های نظامی و [[بسط عدالت]] و [[رفع فقر]] از چهره [[جامعه]] - رو به فزونی است، [[امام]] [[حکیم]]، افزایش زودگذر منابع دولت را وجهه [[همت]] دولت خود نساخت و در جمع‌آوری [[مالیات‌ها]] [[مصلحت]] [[مردم]] را بر هر چیز دیگری مقدم داشت، و [[سیاست‌ها]] و تدابیری را به کار بست که الگوی مناسبی برای سیاست‌گذاران و [[کارگزاران]] [[کشورهای اسلامی]] شد، که در ادامه به آن اشاره خواهد شد<ref>[[محمد تقی حکیم آبادی گیلک|حکیم آبادی گیلک، محمد تقی]]، [[دولت و سیاست‌های اقتصادی (مقاله)| مقاله «دولت و سیاست‌های اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۳۳۵.</ref>


۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش