شام در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:
[[امام]] {{ع}} در پاسخ به نامه‌ای که [[معاویه]] در آن، برای دومین بار، [[حکومت]] بی‌قید و شرط بر شما را طلب کرده است، می‌فرماید: و امّا این‌که از من [[شام]] را خواستی، پس من پیش از این، آن را از تو نگرفته و باز نداشته بودم تا امروز آن را به تو ببخشم<ref>{{متن حدیث|وَ أَمَّا طَلَبُكَ إِلَيَّ الشَّامَ، فَإِنِّي لَمْ أَكُنْ لِأُعْطِيَكَ الْيَوْمَ مَا مَنَعْتُكَ أَمْسِ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۱۷</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۴۸۰.</ref>
[[امام]] {{ع}} در پاسخ به نامه‌ای که [[معاویه]] در آن، برای دومین بار، [[حکومت]] بی‌قید و شرط بر شما را طلب کرده است، می‌فرماید: و امّا این‌که از من [[شام]] را خواستی، پس من پیش از این، آن را از تو نگرفته و باز نداشته بودم تا امروز آن را به تو ببخشم<ref>{{متن حدیث|وَ أَمَّا طَلَبُكَ إِلَيَّ الشَّامَ، فَإِنِّي لَمْ أَكُنْ لِأُعْطِيَكَ الْيَوْمَ مَا مَنَعْتُكَ أَمْسِ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۱۷</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۴۸۰.</ref>


== [[فریفتگی]] [[اهل شام]] ==
== فریفتگی [[اهل شام]] ==
[[امام]] در خطبه‌ای در مورد [[عمرو بن عاص]] می‌فرماید: می‌گوید به [[مردم]] [[شام]] [به] [[دروغ]]، که من مردی شوخ و بسیار بازی‌گوشم و به شوخی و بازی ممارست دارم؛ نادرست سخن گفته و به این گفتار گناه‌کار است<ref>{{متن حدیث|عَجَباً لاِبْنِ النَّابِغَةِ! يَزْعُمُ لااَهْلِ الشَّامِ أَنَّ فِىَّ دُعَابَةً، وَ أَنِّي امْرُؤٌ تِلْعَابَةٌ، أُعَافِسُ وَ أُمَارِسُ! لَقَدْ قَالَ بَاطِلا وَ نَطَقَ آثِماً}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۸۴</ref>. نیز در نامه‌ای به [[معاویه]] می‌فرماید: گروه بسیاری از [[مردم]] را تباه ساختی، ایشان را به [[گمراهی]] خود فریفتی و در موج دریای ([[نفاق]] و دورویی) خویش انداختی...<ref>{{متن حدیث|وَ أَرْدَيْتَ جِيلًا مِنَ النَّاسِ كَثِيراً، خَدَعْتَهُمْ بِغَيِّكَ وَ أَلْقَيْتَهُمْ فِي مَوْجِ بَحْرِكَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۳۲</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۴۸۰.</ref>
[[امام]] در خطبه‌ای در مورد [[عمرو بن عاص]] می‌فرماید: می‌گوید به [[مردم]] [[شام]] [به] [[دروغ]]، که من مردی شوخ و بسیار بازی‌گوشم و به شوخی و بازی ممارست دارم؛ نادرست سخن گفته و به این گفتار گناه‌کار است<ref>{{متن حدیث|عَجَباً لاِبْنِ النَّابِغَةِ! يَزْعُمُ لااَهْلِ الشَّامِ أَنَّ فِىَّ دُعَابَةً، وَ أَنِّي امْرُؤٌ تِلْعَابَةٌ، أُعَافِسُ وَ أُمَارِسُ! لَقَدْ قَالَ بَاطِلا وَ نَطَقَ آثِماً}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۸۴</ref>. نیز در نامه‌ای به [[معاویه]] می‌فرماید: گروه بسیاری از [[مردم]] را تباه ساختی، ایشان را به [[گمراهی]] خود فریفتی و در موج دریای ([[نفاق]] و دورویی) خویش انداختی...<ref>{{متن حدیث|وَ أَرْدَيْتَ جِيلًا مِنَ النَّاسِ كَثِيراً، خَدَعْتَهُمْ بِغَيِّكَ وَ أَلْقَيْتَهُمْ فِي مَوْجِ بَحْرِكَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۳۲</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۴۸۰.</ref>


۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش