جز
جایگزینی متن - 'تاریخ نگاران' به 'تاریخنگاران'
جز (جایگزینی متن - 'سال' به 'سال') |
جز (جایگزینی متن - 'تاریخ نگاران' به 'تاریخنگاران') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
'''ابوبکر''' دو سال و اندی پس از [[عام الفیل]] زاده شد. او در [[جاهلیت]] [[بت]] پرست بوده و به [[شغل]] [[تجارت]] مشغول بود. ابوبکر از [[مسلمانان]] اولیه محسوب میشود و مهمترین فضیلتی که برای او بیان کردهاند این است که در [[هجرت پیامبر]]{{صل}} از مکه به [[مدینه]] همراه حضرت بود. [[ | '''ابوبکر''' دو سال و اندی پس از [[عام الفیل]] زاده شد. او در [[جاهلیت]] [[بت]] پرست بوده و به [[شغل]] [[تجارت]] مشغول بود. ابوبکر از [[مسلمانان]] اولیه محسوب میشود و مهمترین فضیلتی که برای او بیان کردهاند این است که در [[هجرت پیامبر]]{{صل}} از مکه به [[مدینه]] همراه حضرت بود. [[تاریخنگاران]]، بدون هیچ اختلافی، از شرکت ابوبکر در غزوههای [[بدر]]، [[احد]]، [[خندق]]، [[حدیبیه]] و دیگر نبردهای [[رسول خدا]]{{صل}} خبر دادهاند، اما هیچ کدام وی را در ردیف جنگاوران و [[شجاعان]] [[عرب]] نام نبردهاند. | ||
در اواخر [[عمر]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، ابوبکر به [[فرمان]] رسول خدا{{صل}} باید برای [[نبرد]] با [[روم]] در [[لشکر اسامه]] حاضر میشد، ولی به دلایلی، تخلف کرده و مورد [[لعن]] آن حضرت قرار گرفت. | در اواخر [[عمر]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، ابوبکر به [[فرمان]] رسول خدا{{صل}} باید برای [[نبرد]] با [[روم]] در [[لشکر اسامه]] حاضر میشد، ولی به دلایلی، تخلف کرده و مورد [[لعن]] آن حضرت قرار گرفت. | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
== [[غزوات]] و [[سرایا]] == | == [[غزوات]] و [[سرایا]] == | ||
[[ | [[تاریخنگاران]]، بدون هیچ اختلافی، از شرکت ابوبکر در غزوههای [[بدر]]، [[احد]]، [[خندق]]، [[حدیبیه]] و دیگر نبردهای رسول خدا {{صل}} خبر دادهاند<ref>ابن اثیر، ج۳، ص۳۱۸.</ref>، اما هیچ کدام وی و عمر را در ردیف جنگاوران و [[شجاعان]] [[عرب]] نام نبردهاند. [[اسکافی]]<ref>اسکافی، ص۹۴-۸۹.</ref> ضمن نام بردن از شجاعان عرب، گوید: [[جهاد]] [[فضیلت]] و مراتبی دارد که [[ابوبکر]] هیچ یک از آن مراتب را نداشت و [[امام علی]] {{ع}} در [[درجه]] بالای همه آن مراتب بود. نقش ابوبکر و [[عمر]] در این [[نبردها]]، جز در مواردی که از [[نبرد]] گریختهاند، نظارهگری بود، به گونهای که نه با کسی درآویختند، نه کسی را از دور یا نزدیک آسیب زدند و نه کوچکترین آسیبی دیدند. آنان در [[تدبیر]] نبردهای عصر [[رسول خدا]] {{صل}} نیز، نه نقشی ایفا کردند و نه کمترین [[رأی]] و اندیشهای ارائه دادند. از این روست که [[عمرو بن عاص]] در نبرد ([[ذاتالسلاسل]]) به دلیل تدبیر نظامی و با کمترین سابقه [[مسلمانی]] بر ابوبکر و عمر، [[امیر]] و [[فرمانده]] میشود و ابوبکر مشاوره و رأی [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} را در [[جنگهای رده]] میپذیرد. | ||
نخستین حرکت نظامی که از ابوبکر در آن یاد میشود، [[سریه]] [[عبیدة بن حارث]] است که [[ابن اسحاق]]<ref>ابن هشام، ج۲، ص۲۴۴-۲۴۲.</ref> از او سرودهای درباره این سریه و پاسخ [[ابن زِبَعری]] را نقل کرده است. [[ابن هشام]] بدون إنتساب این اشعار به فرد خاصی گوید: بسیاری از [[اهل]] [[علم]] انتساب آنها را به ابوبکر و ابن زِبَعری رد میکنند. همچنین بنا بر [[روایت]] ابن اسحاق، ابوبکر در پاسخ به [[سرزنش]] [[قریش]] درباره [[هتک حرمت]] [[عبدالله بن جحش]] به [[ماههای حرام]] نیز شعری سرود که در آن کارهای قریش به مراتب زشتتر از هتک حرمت ماههای حرام وصف شده است<ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوبکر بن ابیقحافه»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۱۶۲.</ref>. | نخستین حرکت نظامی که از ابوبکر در آن یاد میشود، [[سریه]] [[عبیدة بن حارث]] است که [[ابن اسحاق]]<ref>ابن هشام، ج۲، ص۲۴۴-۲۴۲.</ref> از او سرودهای درباره این سریه و پاسخ [[ابن زِبَعری]] را نقل کرده است. [[ابن هشام]] بدون إنتساب این اشعار به فرد خاصی گوید: بسیاری از [[اهل]] [[علم]] انتساب آنها را به ابوبکر و ابن زِبَعری رد میکنند. همچنین بنا بر [[روایت]] ابن اسحاق، ابوبکر در پاسخ به [[سرزنش]] [[قریش]] درباره [[هتک حرمت]] [[عبدالله بن جحش]] به [[ماههای حرام]] نیز شعری سرود که در آن کارهای قریش به مراتب زشتتر از هتک حرمت ماههای حرام وصف شده است<ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوبکر بن ابیقحافه»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۱۶۲.</ref>. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
== [[سقیفه]] و [[بیعت]] == | == [[سقیفه]] و [[بیعت]] == | ||
{{اصلی|خلافت ابوبکر}} | {{اصلی|خلافت ابوبکر}} | ||
بنا بر نقل مشهور [[ | بنا بر نقل مشهور [[تاریخنگاران]]، [[ابوبکر]] [[دوشنبه]] دوازده [[ربیع الاول]] سال یازدهم و بر اساس منابع [[شیعی]]، [[۲۸ صفر]] پس از [[رحلت رسول خدا]] {{صل}} به [[خلافت]] رسید. با اینکه [[مهاجران]] و [[انصار]] در [[حقانیت]] [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} تردیدی نداشتند<ref>زبیربن بگار، ص۵۸۰؛ یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۱۲۴.</ref>، بیشتر انصار در سقیفه گرد سعد بن عُباده جمع شدند. دو تن از انصار به نامهای [[عویم بن ساعده]] و [[مغن بن عدی]]، ابوبکر و [[عمر]] را از تجمع بزرگان انصار در سقیفه باخبر کردند. ابوبکر همراه عمر و [[ابوعبیده جراح]] به سقیفه آمدند. عمر پس از [[سخنرانی]] [[خطیب انصار]]، خواست سخن بگوید، ولی ابوبکر وی را بازداشت و خود در پاسخ انصار، خطبهای بهتر از آنچه عمر در نظر داشت، ایراد کرد. او در خطبهاش نخست از أنصار به [[نیکی]] یاد کرد، آنگاه مهاجران را، به استناد [[خویشاوندی]] با [[رسول خدا]] {{صل}}، [[قبیله]] [[برتر]] [[عرب]] بودن و [[پیروی]] [[مردم]] از آنان، [[شایسته]] خلافت دانسته، [[ابوعبیده]] و عمر را که در دو سوی وی نشسته بودند، برای بیعت معرفی کرد، ابوعبیده، ابوبکر را به استناد [[یار]] [[غار]] رسول خدا {{صل}} بودن، سزاوار خلافت دانست و عمر میگفت: کسی همچون ابوبکر در میان شما نیست که گردنها برای وی کشیده شود. اما انصار همچنان از [[بیعت با ابوبکر]] خودداری کرده، با نوعی عقب نشینی از [[مواضع سیاسی]]، طرح شورایی شدن خلافت را مطرح کردند که موجب همهمه حاضران شد. ابوبکر خلافت را برای مهاجران و [[وزارت]] را برای انصار پیشنهاد داد و [[وعده]] داد در [[حکومت]] از آنان استفاده خواهد کرد. آنگاه پس از گفتگویی تند، عمر برای جلوگیری از بالا گرفتن [[اختلافها]] با [[ابوبکر]] [[بیعت]] کرد. کینههای دیرینه [[اوس]]، و [[خزرج]] و [[حسادت]] [[بشیر بن سعد]] بر [[مقام]] یافتن [[سعد بن عباده]]، وی را بر آن داشت تا نخستین [[انصاری]] [[بیعت کننده]] با ابوبکر باشد<ref>ر.ک: ابن هشام، ج۴، ص۳۰۹-۳۱۲؛ ابن قتیبه، الأمامه، ج۱، ص۱۲-۱۶؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۶۲ و ۲۶۳.</ref>. درگیری دیرینه و کینههای کهنه [[اوس و خزرج]]، [[رقابت]] [[مهاجر]] و [[انصار]]، حسادت تیرههای [[قریش]] بر [[برتری]] [[بنی هاشم]]، [[دشمنی]] [[قریش]] با [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} و انصار، ویژگیهای شخصی و شخصیتی ابوبکر، و [[همیاری]] جناحهای میانی قریش، از علل و عوامل به [[خلافت]] رسیدن ابوبکر شد. اما آنچه [[پیروزی]] ابوبکر را تثبیت کرد، ورود قبیله اَسَلم به [[مدینه]] و [[بیعت]] آنان با ابوبکر بود، به گونهای که کوچههای [[شهر]] را پُر کردند و [[عمر]] که امر بیعت را ناشدنی میدید، با دیدن آنان به پیروزی [[اطمینان]] یافت<ref>طبری، تاریخ، ج۲، ص۴۵۹.</ref>. شیخ مفید<ref>الجمل، ص۱۱۹.</ref> گوید: گروهی از [[اعراب]] (اسلمیها) با [[وعده]] عمر برای اعطای خواروبار، [[مردم مدینه]] را به [[بیعت اجباری]] وادار کرده، با چوب و چماق به [[جان]] آنان افتادند<ref>ر.ک: جوهری، ص۴۸؛ ابن ابی الحدید، ج۱، ص۲۱۹.</ref>. | ||
[[روز]] بعد از [[سقیفه]]، [[مردم]] برای بیعت عمومی در [[مسجد]] گرد آمدند و نخست عمر با بیان ویژگیهای ابوبکر، خواستار بیعت عمومی شد. پس از بیعت، ابوبکر برای ایراد نخستین خطبهاش بر [[منبر]]، پلهای [[پایینتر]] از رسول خدا {{صل}} نشست<ref>یعقوبی، ج۲، ص۱۲۷.</ref> و ضمن اشاره به [[ناتوانی]] خود و [[چیرگی]] [[شیطان]] بر وی، ملاک [[انتخاب خلیفه]] را مبنی بر عدم [[لزوم]] برتری وی بر دیگران بیان کرد و همچنین [[استراتژی]] [[خلافت]] را تبیین و برنامههای حکومتیاش را ارائه نموده، به [[احقاق حق]] [[ضعیفان]] و استمرار [[حرکت جهادی]] [[وعده]] داد<ref>ر.ک: ابن هشام، ج۴، ص۳۱۲-۳۰۹؛ ابن سعد، ج۳، ص۱۳۶.</ref>. | [[روز]] بعد از [[سقیفه]]، [[مردم]] برای بیعت عمومی در [[مسجد]] گرد آمدند و نخست عمر با بیان ویژگیهای ابوبکر، خواستار بیعت عمومی شد. پس از بیعت، ابوبکر برای ایراد نخستین خطبهاش بر [[منبر]]، پلهای [[پایینتر]] از رسول خدا {{صل}} نشست<ref>یعقوبی، ج۲، ص۱۲۷.</ref> و ضمن اشاره به [[ناتوانی]] خود و [[چیرگی]] [[شیطان]] بر وی، ملاک [[انتخاب خلیفه]] را مبنی بر عدم [[لزوم]] برتری وی بر دیگران بیان کرد و همچنین [[استراتژی]] [[خلافت]] را تبیین و برنامههای حکومتیاش را ارائه نموده، به [[احقاق حق]] [[ضعیفان]] و استمرار [[حرکت جهادی]] [[وعده]] داد<ref>ر.ک: ابن هشام، ج۴، ص۳۱۲-۳۰۹؛ ابن سعد، ج۳، ص۱۳۶.</ref>. |