|
|
خط ۱۰: |
خط ۱۰: |
|
| |
|
| ==مقدمه== | | ==مقدمه== |
| *در کانون خانواده [[امام عسکری]]{{ع}}، آن بانوی گرامی را به نامهای مختلفی از قبیل نرجس، سوسن، صقیل "یا صیقل"، حدیثه، حکیمه، ملیکه، ریحانه و خمط صدا میزدند. | | *محدّث اسم مفعول از ریشه "حدّث، یحدّث" به معنای کسی است که حدیث و خبر تازه به او گویند و منظور، آن است که [[امامان]]{{عم}} با فرشتگان رابطه دارند، سخن آنان را میشنوند و از آنها حقایقی دریافت میکنند. این، کنایه از یک مقام معنوی است. این لفظ به این معنا، یکی از القاب ویژه [[امام]]{{ع}} است. [[امام باقر]]{{ع}} در این باره فرمود: [[امیر مؤمنان]]{{ع}} به [[ابن عباس]] فرمود: "همانا شب قدر در هر سال وجود دارد و همانا در آن، امر یک ساله نازل میشود که این امر، به [[امامان]] پس از [[پیامبر]] خواهد بود. [[ابن عباس]] گفت: |
| *از دیدگاه یکی از پژوهشگران، سبب تعدد نامهای آن بانو، علاقه و محبت فراوان مالک او به وی بوده است که باعث شده بود با بهترین اسمها و زیباترین نامها، او را صدا بزند؛ از اینرو تمام نامهای آن بانو، از اسامی گلها و شکوفهها است؛ چون مردم، این نامهای مختلف را شنیده بودند، میپنداشتند همه اینها نامهای آن بانوی بزرگوار است.
| | آنان کیانند؟ فرمود: من و یازده نفر از نسل من امامانیاند که همگی محدّث میباشند"<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۴۲، ح ۱۰۶</ref>. |
| *دیگر آنکه این بانوی گرامی، پس از اینکه وارد کانون خانواده [[امام]]{{ع}} شد، خط مشی و مسیر دیگری- بر خلاف سایر کنیزان- داشت؛ زیرا او مادر [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} بود. او، فشار و ظلم ستمگران و حکومتها را میدید و میدانست مدتی باید در زندان به سر برد. او میدانست باید برای حفظ خود و فرزند گرامیاش، نقشههایی بیندیشد، تا حاکمان وقت، ندانند صاحب کدام نام را باید زندانی کنند و حامل نور [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} کدام است. بر این اساس، هرروز نامی تازه برای خود مینهاد و در خانواده [[امام]]{{ع}} او را به این نامها میخواندند، تا دشمنان خیال کنند این نامهای مختلف، مربوط به چند نفر است و نفهمند همه مربوط به یک نفر است<ref> سید محمد صدر، پژوهشی در زندگی امام مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف و نگرشی به غیبت صغرا، ص ۲۰۴ و ۲۰۵</ref>.
| | *[[محمد بن مسلم]] گوید: کلمه محدّث نزد [[امام صادق]]{{ع}} ذکر شد، حضرت فرمود: "محدّث کسی است که صدا را بشنود و شخص را نبیند. به حضرت عرض کردم: قربانت گردم! [[امام]] از کجا میفهمد که آن، کلام فرشته است؟ فرمود: آرامش و وقاری به او داده میشود که میفهمد آن کلام از فرشته است"<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، باب ان الائمة محدثون مفهمون، ح ۴</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص:۳۷۵.</ref>. |
| *از سرگذشت مادر [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} سخن صریح و روشنی در دست نیست؛ اما طبق قول مشهور که از برخی روایات به دست میآید، آن بانو، کنیزی بود که در جنگ اسیر شد و پس از آن، به خانواده گرامی [[امام عسکری]]{{ع}} پیوست.
| |
| *در مجموع میتوان روایات مربوط به مادر [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} را به چهار دسته تقسیم کرد:
| |
| #روایاتی که آن بانوی بزرگوار را شاهزادهای رومی معرفی کرده است؛
| |
| #روایاتی که آن بانوی بزرگ را تربیت شده خانه [[حکیمه خاتون]] دانسته است؛
| |
| #روایتی که علاوه بر تربیت وی، ولادت آن بانوی بزرگ را نیز در خانه حکیمه ذکر کرده است<ref> مسعودی، اثبات الوصیة، ص ۲۷۲</ref>؛
| |
| #روایاتی که مادر [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} را بانویی سیاهپوست دانسته است.
| |
| *یکی از روایتهای مشهور، حکایت از آن دارد که مادر [[امام مهدی]]{{ع}}، شاهزادهای رومی است که اعجازگونه به بیت شریف [[امام عسکری]]{{ع}} راه یافته است.
| |
| *[[شیخ صدوق]] در داستان مفصلی، حکایت مادر [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} را نقل کرده است<ref> شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۱، ح ۱</ref>.
| |
| *'''روایات دسته اول:''' این روایت، نخست از طریق [[شیخ صدوق]]، در کتاب "کمال الدین و تمام النعمة" نقل شده است. آنگاه [[محمد بن جریر طبری]] آن را با سندی متفاوت، در کتاب "دلائل الامامة"<ref> محمد بن جریر طبری، دلائل الامامة، ص ۲۶۲</ref> آورده و [[شیخ طوسی]]" در کتاب "الغیبة" به نقل آن پرداخته است<ref> شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۰۸، ح ۱۷۸</ref>. وی، روایت را درست مانند روایت "کمال الدین و تمام النعمة" آورده است؛ امّا سند وی با سند کتاب کمال الدین متفاوت است.
| |
| *[[فتّال نیشابوری]]، [[ابن شهرآشوب]]<ref> ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۴، ص ۴۴۰</ref>، [[عبد الکریم نیلی]]<ref> عبد الکریم نیلی، منتخب الانوار المضیئة، ص ۱۰۵</ref> و از متأخران صاحب "إثبات الهداة فی النصوص و المعجزات" از کسانی هستند که این حکایت را نقل کردهاند. [[علامه مجلسی]] نیز حکایت را، یکجا از کتاب الغیبة و در جای دیگر، از کمال الدین و تمام النعمة نقل کرده است<ref> محمّد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۶</ref>.
| |
| *برخی گفتهاند: این حکایت پس از سال ۲۴۲ ق اتّفاق افتاده است؛ در حالی که از سال ۲۴۲ ق به بعد، جنگ مهمّی میان مسلمانان و رومیان، رخ نداده است تا [[نرجس خاتون]] اسیر مسلمانان شوند<ref> جاسم حسین، تاریخ سیاسی امام دوازدهم، ص ۱۱۵</ref>. در پاسخ گفته شده: در این دوران و پس از آن، درگیری و جنگهایی میان آنان رخ داده است که در بسیاری از کتابهای تاریخی، میتوان نمونههایی از این درگیریها را یافت<ref>ر. ک: محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج ۹، ص ۲۰۱؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۷، ص ۸۰، ۸۱، ۸۵، ۹۳؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج ۱۰، ص ۳۲۳، ۳۴۳، ۳۴۵، ۳۴۷؛ همچنین در مقدمه کتاب مهدی موعود{{ع}}، ص ۱۵۲ مطلب مستندی در رد کسانی که جنگ در آن دوران را منتفی دانستهاند، آورده است</ref>.
| |
| *'''روایات دسته دوم:''' در بعضی از احادیث- بدون اشاره به سرگذشت آن بانوی بزرگوار- فقط به تربیت وی در بیت شریف حکیمه دختر [[امام جواد]]{{ع}} اشاره شده است<ref> شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۲، ح ۲</ref>. عموم روایات این دسته، با احادیث دسته نخست منافاتی ندارد؛ زیرا میتوان روایات مربوط به [[نرجس خاتون]] را پس از ورود او به خانه آن بانوی بزرگ دانست.
| |
| *'''روایت دسته سوم:''' [[مسعودی]] در "اثبات الوصیة" پس از نقل روایت پیشین، افزوده است: [[نرجس خاتون]]، علاوه بر اینکه در بیت شریف عمه [[امام عسکری]]{{ع}} تربیت یافته بود؛ در همان بیت شریف نیز به دنیا آمده بود<ref> مسعودی، اثبات الوصیة، ص ۲۷۲</ref>.
| |
| *[[شیخ طوسی]] این روایت را بدون جمله {{عربی|اندازه=150%|" ولدت فی بیتها"}}، نقل کرده است<ref> شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۴۴</ref>.
| |
| *در سه دسته روایت یاد شده، چند مطلب مورد اتفاق است: | |
| #آن بانوی شریف، کنیز بوده است؛
| |
| #او در خانه [[حکیمه خاتون]]، دختر [[امام جواد]]{{ع}} بوده است؛
| |
| #[[حکیمه خاتون]] در موضوع ازدواج [[امام عسکری]]{{ع}}، از این کنیز سخن به میان آورده است.
| |
| *'''روایات دسته چهارم:''' در این دسته- بر خلاف روایات پیشین- سخن از کنیزی سیاهپوست به میان آمده است و عدهای نیز با تمسک به این روایات، خواستهاند دیدگاه مشهور را خدشهدار سازند.
| |
| *طرفداران این دیدگاه به روایت زیر از [[کناسی]]<ref> قابل توجه اینکه این روایت در غیبت نعمانی از یزید کناسی و در کمال الدین و تمام النعمة از ضریس کناسی نقل شده است</ref> استناد کردهاند. او میگوید: از [[امام باقر]]{{ع}} شنیدم که فرمود: همانا در صاحب این امر، سنّتی از [[حضرت یوسف|یوسف]]{{ع}} است و آن اینکه او فرزند کنیزی سیاه است. خداوند سبحانه و تعالی امرش را در یک شب اصلاح میفرماید<ref>ر. ک: نعمانی، الغیبة، ص ۱۶۳؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۲۹، باب ۳۲، ح ۱۲</ref>.
| |
| *[[علامه مجلسی]] با بیان اینکه این روایت، با بسیاری از روایات درباره مادر [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} مخالفت دارد<ref> گفتنی است روایات فراوانی از سوی مدعیان مهدویّت و طرفداران آنها در طول تاریخ، جعل شده و به امامان معصوم علیهم السّلام نسبت داده شده است</ref>؛ راه حل را این دانسته است که مقصود از روایت، میتواند مادر با واسطه یا مربی آن حضرت باشد<ref>محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۱۹، باب ۱۳</ref>.
| |
| *در منابع معتبر، به سرگذشت مادر [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} پس از ولادت آن حضرت هیچ اشارهای نشده است. البته سخنی که در این باره نقل شده این است که: [[ابو علی خزیزرانی]]، کنیزی داشت که او را به [[امام حسن عسکری]]{{ع}} اهدا کرد و چون [[جعفر کذاب]]، خانه [[امام]] را غارت کرد؛ وی از دست [[جعفر کذاب]] گریخت و با [[ابو علی خزیزرانی]] ازدواج کرد. [[ابو علی خزیزرانی]] میگوید: او گفته است در ولادت سید حاضر بود و مادر او صقیل نام داشت. [[امام حسن عسکری]]{{ع}} صقیل را از آنچه بر سر خاندانش میآید، آگاه کرد و او از [[امام]] خواست از خدای تعالی بخواهد مرگ وی را پیش از آن برساند. او در حیات [[امام حسن عسکری]]{{ع}} در گذشت و بر سر قبر وی لوحی است که بر آن نوشتهاند: این، قبر مادر محمد است<ref> شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۳۱، ح ۷</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص: ۳۷۱ - ۳۷۵.</ref>.
| |
|
| |
|
| == جستارهای وابسته == | | == جستارهای وابسته == |