جز
جایگزینی متن - 'عمرو بن هبیره' به 'عمر بن هبیره'
جز (جایگزینی متن - 'عمرو بن هبیره' به 'عمر بن هبیره') |
|||
خط ۸: | خط ۸: | ||
وی متهم به زندقه بوده و مادرش فردی [[نصرانی]] بود، وی در [[زمان]] حکومتش [[نصارا]] و مجوسان را بر [[مسلمین]] [[برتری]] میداد و دست آنها را در بسیاری از [[کارها]] باز گذاشته بود و [[اهل ذمه]] در زمان او [[آزادی]] زیادی داشتند و از امتیازات بسیاری برخوردار بودند<ref>ابوالفرج اصفهانی، الأغانی، ج۲۲، ص۲۸۱.</ref>. | وی متهم به زندقه بوده و مادرش فردی [[نصرانی]] بود، وی در [[زمان]] حکومتش [[نصارا]] و مجوسان را بر [[مسلمین]] [[برتری]] میداد و دست آنها را در بسیاری از [[کارها]] باز گذاشته بود و [[اهل ذمه]] در زمان او [[آزادی]] زیادی داشتند و از امتیازات بسیاری برخوردار بودند<ref>ابوالفرج اصفهانی، الأغانی، ج۲۲، ص۲۸۱.</ref>. | ||
اما پس از چند سال باز خالد با قدرت و امتیازات بیشتری به عرصه قدرت و [[سیاست]] وارد شد. این بار [[هشام بن عبدالملک]] در سال ۱۰۵ هجری، با برکناری یکی از مهرههایش به نام [[ | اما پس از چند سال باز خالد با قدرت و امتیازات بیشتری به عرصه قدرت و [[سیاست]] وارد شد. این بار [[هشام بن عبدالملک]] در سال ۱۰۵ هجری، با برکناری یکی از مهرههایش به نام [[عمر بن هبیره]] از [[عراق]] تمام قدرت و اختیارات عراقین و [[خراسان]] بزرگ را به خالد واگذار کرد و اینگونه به مدت پانزده سال بر عراقین و [[خراسان]] [[فرمانروایی]] نمود<ref>تاریخ طبری، ج۷، ص۲۵۴؛ الکامل، ج۵، ص۲۷۶؛ انساب الاشراف، ج۸، ص۲۷۷؛ تاریخ خلیفه، ص۲۲۷؛ مقریزی، أمتاع الاسماع، تحقیق محمد عبدالحمید النمیسی، ج۳، ص۲۰۶.</ref>. به همین سبب وی را امیرالعراقین ([[کوفه]] و [[بصره]]) هم گفتهاند<ref>ابوریحان بیرونی، آثار الباقیة عن قرون الخالیة، ص۴۸۴.</ref>. در سال ۱۰۹ هشام، [[خراسان]] را از قلمرو خالد جدا کرد<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۳۹۲.</ref>، ولی در سال ۱۱۷ مجدداً آن خطه را به حوزه [[حکومتی]] خالد بن عبدالله افزود<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۳۲.</ref>. | ||
خالد به امر هشام، [[ | خالد به امر هشام، [[عمر بن هبیره]] را دستگیر و [[زندانی]] و در مورد برخی از امورات [[حکومتی]] مورد بازخواست و [[شکنجه]] قرار داد<ref>انساب الاشراف، ج۹، ص۳۸.</ref>. اما چون از [[ابن هبیره]] و عواقب اعمالش با وی واهمه داشت وی را به [[قتل]] رساند<ref>انساب الاشراف، ج۹، ص۳۸.</ref>. | ||
وی پس از به [[قدرت]] رسیدن در [[عراق]]، برادرش اسد بن عبدالله را به [[حکومت]] خراسان گماشت. در [[زمان]] حکومت [[اسد بن عبدالله]] در خراسان، داعیان [[عباسی]] در این ناحیه فعالیت گستردهای داشتند و دائماً از منطقهای به منطقه دیگر در رفت و آمد بوده و [[مردم]] را به [[عباسیان]] [[دعوت]] میکردند. چنانکه در این زمان گروه بسیاری در تمام نواحی خراسان دعوت ایشان را پذیرفتند. عبدالله تعدادی از این داعیان از جمله ابوعکرمه و [[حیان]] را دستگیر و به دار کشید<ref>ابوحنیفه دینوری، اخبار الطوال، تحقیق عبدالمنعم عامر، ص۳۳۲.</ref>. | وی پس از به [[قدرت]] رسیدن در [[عراق]]، برادرش اسد بن عبدالله را به [[حکومت]] خراسان گماشت. در [[زمان]] حکومت [[اسد بن عبدالله]] در خراسان، داعیان [[عباسی]] در این ناحیه فعالیت گستردهای داشتند و دائماً از منطقهای به منطقه دیگر در رفت و آمد بوده و [[مردم]] را به [[عباسیان]] [[دعوت]] میکردند. چنانکه در این زمان گروه بسیاری در تمام نواحی خراسان دعوت ایشان را پذیرفتند. عبدالله تعدادی از این داعیان از جمله ابوعکرمه و [[حیان]] را دستگیر و به دار کشید<ref>ابوحنیفه دینوری، اخبار الطوال، تحقیق عبدالمنعم عامر، ص۳۳۲.</ref>. |