سبب نزول: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'واحدی' به 'واحدی'
جز (جایگزینی متن - 'واحدی' به 'واحدی')
خط ۱۸: خط ۱۸:
بنا بر این، در جاهایی که در [[روایات]] به لفظ "سبب" تصریح شده باشد، مراد سبب نزول است. مثلاً اگر [[راوی]] بگوید: {{عربی|"سَبَبُ نزولِ الآیةِ کَذا"}}، یا بعد از ذکر حادثه یا سؤال، از فاء تعقیبیه استفاده کند، به عنوان مثال بگوید: {{عربی|"حَدَّثَ کذا فَنَزَلَتِ الآیةُ"}} یا {{عربی|"سُئِلَ رسولُ اللهِ{{صل}} عَنْ کذا فَنَزَلَتِ الآیةُ"}}، در این گونه موارد، [[روایت]] بیانگر [[اسباب نزول]] است. اما اگر گفته شود: {{عربی|"نَزَلَتِ الآیةُ فی کَذا"}} دو احتمال وجود دارد: یا بیانگر سبب نزول است، یا به این معنا است که [[آیه]] در باره آن موضوع نازل شده است<ref>الصحیح المُسند من اسباب النزول، ابو عبد الرحمن مقبل بن هادی الوادعی، بیروت، دار ابن‌حزم، ۱۴۱۵ ﻫ، ص۱۸.</ref>.
بنا بر این، در جاهایی که در [[روایات]] به لفظ "سبب" تصریح شده باشد، مراد سبب نزول است. مثلاً اگر [[راوی]] بگوید: {{عربی|"سَبَبُ نزولِ الآیةِ کَذا"}}، یا بعد از ذکر حادثه یا سؤال، از فاء تعقیبیه استفاده کند، به عنوان مثال بگوید: {{عربی|"حَدَّثَ کذا فَنَزَلَتِ الآیةُ"}} یا {{عربی|"سُئِلَ رسولُ اللهِ{{صل}} عَنْ کذا فَنَزَلَتِ الآیةُ"}}، در این گونه موارد، [[روایت]] بیانگر [[اسباب نزول]] است. اما اگر گفته شود: {{عربی|"نَزَلَتِ الآیةُ فی کَذا"}} دو احتمال وجود دارد: یا بیانگر سبب نزول است، یا به این معنا است که [[آیه]] در باره آن موضوع نازل شده است<ref>الصحیح المُسند من اسباب النزول، ابو عبد الرحمن مقبل بن هادی الوادعی، بیروت، دار ابن‌حزم، ۱۴۱۵ ﻫ، ص۱۸.</ref>.


گفتنی است که غیر از پیشامدها یا سؤالاتی که موجب [[نزول قرآن]] می‌شده، گاهی به [[حکمت]] و [[فلسفه]] [[نزول آیه]] یا آیاتی از [[قرآن]] نیز، سبب اطلاق شده است. به عنوان مثال گفته‌اند که [[سبب نزول آیه]] {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏}} در ابتدای [[سوره‌های قرآن]] [[کریم]] این بوده است که حدّ فاصل بین [[سوره‌ها]] باشد، چون از [[عبد الله بن عباس]] نقل شده است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} انتهای سوره‌ها را نمی‌شناخت تا آن‌که {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏}} بر او نازل می‌شد. به هر حال کتب موسوم به اسباب نزول، در بر دارنده روایاتی در همه اقسام پیش‌گفته است و تنها به روایاتی که بیانگر حادثه یا سؤالی که موجب نزول قرآن شده باشد، اختصاص ندارد. به عنوان مثال [[واحدی]] در اسبابِ [[نزول]] خود آورده است که به گفته ضحّاک آیه{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ‏}}<ref> بی‌گمان بر کافران برابر است، چه بیمشان دهی یا بیمشان ندهی، ایمان نمی‌آورند؛ سوره بقره، آیه۶.</ref> در باره [[ابو جهل]] و [[پنج تن]] از [[خاندان]] وی نازل شده است و به قول کلبی در باره [[یهود]] است<ref>ر.ک: الاستیعاب فی بیان الاسباب، سلیم بن عبد الهلالی و محمد بن موسی آل نصر، عربستان سعودی، دار ابن‌جوزی، ۱۴۲۵ ﻫ، ج ۱، ص۱۷.</ref>. پیدا است که در این مورد، حادثه یا سؤالی موجب [[نزول]] نشده است، بلکه مراد آن است که [[آیه]] در باره افراد یا گروه خاصی از [[کافران]] است. اما در مورد زیر، حادثه‌ای موجب نزول [[سوره]] تبّت شده است: وقتی آیه {{متن قرآن|وَأَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الأَقْرَبِينَ}}<ref> و نزدیک‌ترین خویشاوندانت را بیم ده!؛ سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref>. نازل شد، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به تپه [[صفا]] برشد و بانگ زد: {{عربی|" يَا صَبَاحَاهْ‏ ‏‏‏‏‏"}} (اعلام خطر!). [[قریش]] گرد آمدند و گفتند چه شده است؟ فرمود: به من بگویید که اگر باخبرتان کنم که [[دشمن]] صبح یا شب بر شما فرو می‌آید، از من [[باور]] می‌دارید؟. گفتند: آری. فرمود: اکنون به [[راستی]] شما را [[بیم]] می‌دهم که یک [[عذاب]] سخت در پیش دارید. [[ابو لهب]] گفت: {{عربی|" تَبّاً لَكَ‏ ‏ ‏‏‏‏‏"}}؛ یعنی زیانت باد! برای این ما را جمع کردی؟! این آیه در جواب او نازل شد که دو دست ابو لهب زیان‌زده باد، و هست! که [[مال]] و دستاوردش او را [[بی‌نیاز]] نکند و کارساز نتواند بود. به زودی در آتشی شعله‌ور گرفتار آید با زنش، آن هیزم‌کش که در گردن، ریسمانی از لیف خرما دارد"<ref>اسباب النزول، علی بن احمد واحدی نیشابوری، ص۲۱.</ref>.<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۳۰ - ۱۳۲.</ref>
گفتنی است که غیر از پیشامدها یا سؤالاتی که موجب [[نزول قرآن]] می‌شده، گاهی به [[حکمت]] و [[فلسفه]] [[نزول آیه]] یا آیاتی از [[قرآن]] نیز، سبب اطلاق شده است. به عنوان مثال گفته‌اند که [[سبب نزول آیه]] {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏}} در ابتدای [[سوره‌های قرآن]] [[کریم]] این بوده است که حدّ فاصل بین [[سوره‌ها]] باشد، چون از [[عبد الله بن عباس]] نقل شده است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} انتهای سوره‌ها را نمی‌شناخت تا آن‌که {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏}} بر او نازل می‌شد. به هر حال کتب موسوم به اسباب نزول، در بر دارنده روایاتی در همه اقسام پیش‌گفته است و تنها به روایاتی که بیانگر حادثه یا سؤالی که موجب نزول قرآن شده باشد، اختصاص ندارد. به عنوان مثال واحدی در اسبابِ [[نزول]] خود آورده است که به گفته ضحّاک آیه{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ‏}}<ref> بی‌گمان بر کافران برابر است، چه بیمشان دهی یا بیمشان ندهی، ایمان نمی‌آورند؛ سوره بقره، آیه۶.</ref> در باره [[ابو جهل]] و [[پنج تن]] از [[خاندان]] وی نازل شده است و به قول کلبی در باره [[یهود]] است<ref>ر.ک: الاستیعاب فی بیان الاسباب، سلیم بن عبد الهلالی و محمد بن موسی آل نصر، عربستان سعودی، دار ابن‌جوزی، ۱۴۲۵ ﻫ، ج ۱، ص۱۷.</ref>. پیدا است که در این مورد، حادثه یا سؤالی موجب [[نزول]] نشده است، بلکه مراد آن است که [[آیه]] در باره افراد یا گروه خاصی از [[کافران]] است. اما در مورد زیر، حادثه‌ای موجب نزول [[سوره]] تبّت شده است: وقتی آیه {{متن قرآن|وَأَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الأَقْرَبِينَ}}<ref> و نزدیک‌ترین خویشاوندانت را بیم ده!؛ سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref>. نازل شد، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به تپه [[صفا]] برشد و بانگ زد: {{عربی|" يَا صَبَاحَاهْ‏ ‏‏‏‏‏"}} (اعلام خطر!). [[قریش]] گرد آمدند و گفتند چه شده است؟ فرمود: به من بگویید که اگر باخبرتان کنم که [[دشمن]] صبح یا شب بر شما فرو می‌آید، از من [[باور]] می‌دارید؟. گفتند: آری. فرمود: اکنون به [[راستی]] شما را [[بیم]] می‌دهم که یک [[عذاب]] سخت در پیش دارید. [[ابو لهب]] گفت: {{عربی|" تَبّاً لَكَ‏ ‏ ‏‏‏‏‏"}}؛ یعنی زیانت باد! برای این ما را جمع کردی؟! این آیه در جواب او نازل شد که دو دست ابو لهب زیان‌زده باد، و هست! که [[مال]] و دستاوردش او را [[بی‌نیاز]] نکند و کارساز نتواند بود. به زودی در آتشی شعله‌ور گرفتار آید با زنش، آن هیزم‌کش که در گردن، ریسمانی از لیف خرما دارد"<ref>اسباب النزول، علی بن احمد واحدی نیشابوری، ص۲۱.</ref>.<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۳۰ - ۱۳۲.</ref>


== فضای نزول و جوّ نزول ==
== فضای نزول و جوّ نزول ==
خط ۴۷: خط ۴۷:
# أسباب النزول و القصص الفرقانیه، از [[محمد بن اسعد عراقی]]؛
# أسباب النزول و القصص الفرقانیه، از [[محمد بن اسعد عراقی]]؛
# أسباب النزول، از [[محمد بن علی بن شعیب مازندرانی]]؛
# أسباب النزول، از [[محمد بن علی بن شعیب مازندرانی]]؛
# عجائب النقول فی أسباب النزول، از [[ابراهیم بن عمر جَعبری]]، وی [[اسباب النزول]] [[واحدی]] را تلخیص و اسانید آن را حذف کرده، اما چیزی بر آن نیفزوده است؛
# عجائب النقول فی أسباب النزول، از [[ابراهیم بن عمر جَعبری]]، وی [[اسباب النزول]] واحدی را تلخیص و اسانید آن را حذف کرده، اما چیزی بر آن نیفزوده است؛
# العُجاب فی بیان الأسباب، از [[ابن حجر عسقلانی]]، [[ابن حجر]] این کتاب را کامل نکرده و قبل از تکمیل آن از [[دنیا]] رفته است. وی تنها روایات مربوط به سوره‌های [[حمد]] و بقره را آورده و در باره [[صحت]] یا [[ضعف احادیث]] بحثی نکرده است. وی همچنین مواردی را که جزو اسباب نزول نیست، در آن داخل کرده است. برخی گفته‌اند که اگر ابن حجر این کتاب را کامل کرده بود، مفصل‌ترین نوشتار در باب اسباب نزول فراهم می‌آمد<ref>أسباب النزول فی ضوء روایات أهل البیت، السید مجیب جواد جعفر الرفیعی، قم، ۱۴۲۱ ﻫ.</ref>؛
# العُجاب فی بیان الأسباب، از [[ابن حجر عسقلانی]]، [[ابن حجر]] این کتاب را کامل نکرده و قبل از تکمیل آن از [[دنیا]] رفته است. وی تنها روایات مربوط به سوره‌های [[حمد]] و بقره را آورده و در باره [[صحت]] یا [[ضعف احادیث]] بحثی نکرده است. وی همچنین مواردی را که جزو اسباب نزول نیست، در آن داخل کرده است. برخی گفته‌اند که اگر ابن حجر این کتاب را کامل کرده بود، مفصل‌ترین نوشتار در باب اسباب نزول فراهم می‌آمد<ref>أسباب النزول فی ضوء روایات أهل البیت، السید مجیب جواد جعفر الرفیعی، قم، ۱۴۲۱ ﻫ.</ref>؛
# لباب النقول فی أسباب النزول، از [[جلال الدین سیوطی]]، [[سیوطی]] در کتاب [[الاتقان]]، بر کتاب أسباب النزول واحدی خرده گرفته و می‌گوید: "هیچ‌کس در تألیف کتابی با این کیفیت، بر من پیشتاز نیست".
# لباب النقول فی أسباب النزول، از [[جلال الدین سیوطی]]، [[سیوطی]] در کتاب [[الاتقان]]، بر کتاب أسباب النزول واحدی خرده گرفته و می‌گوید: "هیچ‌کس در تألیف کتابی با این کیفیت، بر من پیشتاز نیست".
خط ۶۱: خط ۶۱:
در سال‌های اخیر، در موارد اول و دوم، آثار [[ارزشمندی]] در [[اختیار]] [[قرآن‌پژوهان]] قرار گرفته است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌شود:
در سال‌های اخیر، در موارد اول و دوم، آثار [[ارزشمندی]] در [[اختیار]] [[قرآن‌پژوهان]] قرار گرفته است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌شود:
# [[الاستیعاب]] فی بیان الأَسباب، تألیف [[سلیم بن عبد الهلالی]] و [[محمد بن موسی آل نصر]]؛ نویسندگان این اثر سه جلدی می‌گویند که مطالب کتاب را با جست و جو در لا به ‌لای [[تفاسیر]]، کتب [[صحاح]]، [[سنن]]، معاجم، اجزا، مسانید، فوائد، مشیخات و دیگر [[کتب حدیث]] به دست آورده‌اند<ref>الاستیعاب فی بیان الاسباب، سلیم بن عبد الهلالی و محمد بن موسی آل نصر، ج ۱، ص۱۳.</ref> تتبع گسترده نویسندگان این مجموعه [[ارزشمند]]، تعداد روایات موجود در حوزه اسباب نزول را به حدود سه هزار [[روایت]] رسانده است. نویسندگان کتاب علاوه بر گردآوری [[احادیث]]، دو کار ارزشمند دیگر نیز انجام داده‌اند: نخست آن‌که به ارزیابی سندی هر یک از احادیث پرداخته و آنها را به صحیح، حسن و [[ضعیف]] تقسیم کرده‌اند؛ دوم آن‌که به [[تخریج]] منابع هر یک از روایات [[همت]] گماشته‌اند.
# [[الاستیعاب]] فی بیان الأَسباب، تألیف [[سلیم بن عبد الهلالی]] و [[محمد بن موسی آل نصر]]؛ نویسندگان این اثر سه جلدی می‌گویند که مطالب کتاب را با جست و جو در لا به ‌لای [[تفاسیر]]، کتب [[صحاح]]، [[سنن]]، معاجم، اجزا، مسانید، فوائد، مشیخات و دیگر [[کتب حدیث]] به دست آورده‌اند<ref>الاستیعاب فی بیان الاسباب، سلیم بن عبد الهلالی و محمد بن موسی آل نصر، ج ۱، ص۱۳.</ref> تتبع گسترده نویسندگان این مجموعه [[ارزشمند]]، تعداد روایات موجود در حوزه اسباب نزول را به حدود سه هزار [[روایت]] رسانده است. نویسندگان کتاب علاوه بر گردآوری [[احادیث]]، دو کار ارزشمند دیگر نیز انجام داده‌اند: نخست آن‌که به ارزیابی سندی هر یک از احادیث پرداخته و آنها را به صحیح، حسن و [[ضعیف]] تقسیم کرده‌اند؛ دوم آن‌که به [[تخریج]] منابع هر یک از روایات [[همت]] گماشته‌اند.
# جامع النقول فی أسباب النزول و شرح آیاتها، نوشته ابن [[خلیفه]] علیوی؛ نویسنده این کتاب ضمن نقل قول نویسندگان معروفی چون [[واحدی]]، [[سیوطی]] و [[طبری]] در زمینه [[اسباب نزول]] به شرح و توضیح در باره آنها پرداخته است. این کتاب در دو جلد به سامان رسیده و در سال ۱۴۰۴ از سوی مؤلف در [[مصر]] به چاپ رسیده است.
# جامع النقول فی أسباب النزول و شرح آیاتها، نوشته ابن [[خلیفه]] علیوی؛ نویسنده این کتاب ضمن نقل قول نویسندگان معروفی چون واحدی، [[سیوطی]] و [[طبری]] در زمینه [[اسباب نزول]] به شرح و توضیح در باره آنها پرداخته است. این کتاب در دو جلد به سامان رسیده و در سال ۱۴۰۴ از سوی مؤلف در [[مصر]] به چاپ رسیده است.
# تسهیل الوصول إلی معرفة أسباب النزول<ref>مؤسسۀ دار ابن الجوزی این کتاب را در سال ۱۴۲۵ هجری، در کشور عربستان سعودی چاپ کرده است</ref>، نوشته [[خالد عبد الرحمن العلی]]، نویسنده این کتاب به جمع‌آوری [[روایات]] اسباب نزول‌ در کتاب‌های [[واحدی نیشابوری]]، طبری، [[ابن جوزی]]، [[قرطبی]]، [[ابن کثیر]]، سیوطی و [[شوکانی]] پرداخته و آنها را بدون هیچ اظهار نظری گرد آورده است.
# تسهیل الوصول إلی معرفة أسباب النزول<ref>مؤسسۀ دار ابن الجوزی این کتاب را در سال ۱۴۲۵ هجری، در کشور عربستان سعودی چاپ کرده است</ref>، نوشته [[خالد عبد الرحمن العلی]]، نویسنده این کتاب به جمع‌آوری [[روایات]] اسباب نزول‌ در کتاب‌های [[واحدی نیشابوری]]، طبری، [[ابن جوزی]]، [[قرطبی]]، [[ابن کثیر]]، سیوطی و [[شوکانی]] پرداخته و آنها را بدون هیچ اظهار نظری گرد آورده است.
# صحیح أسباب النزول، نوشته [[ابراهیم محمد العلی]]<ref>انتشارات دار المعرفه این کتاب را در سال ۱۴۱۹ هجری، در بیروت منتشر کرده است</ref>؛
# صحیح أسباب النزول، نوشته [[ابراهیم محمد العلی]]<ref>انتشارات دار المعرفه این کتاب را در سال ۱۴۱۹ هجری، در بیروت منتشر کرده است</ref>؛
۲۱۸٬۰۵۸

ویرایش