|
|
خط ۵۴: |
خط ۵۴: |
|
| |
|
| ==== شبهه دوم: عصمت مستلزم تعطیلی [[شریعت]] ==== | | ==== شبهه دوم: عصمت مستلزم تعطیلی [[شریعت]] ==== |
| هنگامی که انسانهای [[معصوم]] از هرگونه [[پلیدی]] و [[آلودگی]] [[پاک]] و پیراسته باشند و در مرتبه والای [[عبودیت]] و [[بندگی]] قرار گیرند، دیگر نیازمند عمل به شریعت نخواهند بود و این تعطیلی شریعت را برای آنان در پی دارد؛ بنابراین، [[اعتقاد به عصمت]] موجب از بین رفتن شریعت میشود<ref>ر.ک: انور الباز، عصمة الأئمة، ص۲۰۸.</ref>؛ زیرا زمانی آنها به شریعت و انجام [[تکالیف]] مکلفاند که به آنها نیاز داشته باشند و در صورتی که دارای عصمت باشند، دیگر به شریعت نیازی ندارند و عمل به آن تحصیل حاصل و [[بیهوده]] است.
| | {{اصلی|آیا عصمت مستلزم بینیاز شدن از شریعت است؟ (پرسش)}} |
| | |
| '''نقد و نظر'''
| |
| # در نقد این [[شبهه]] باید گفت: با توجه به اینکه مراتب کمال [[آدمی]] و [[معنویت]] بیپایان و نامحدود است، انسانهای معصوم هرچند به درجات والاتری از آن نیز دست یافته باشند، باز برای پیمودن درجات و مراتب عالیتر آن نیازمند آموزههای [[وحیانی]] و [[شریعت الهی]] خواهند بود؛ مانند [[صلوات]] فرستادن برای [[پیامبر]]{{صل}} که درخواست درجات والاتر برای اوست.
| |
| # شریعت الهی تنها برای پیامبران و [[امامان]] نیامده است، انسانهای دیگر نیز نیازمند آن هستند و برای رسیدن به [[سعادت]] [[دنیا]] و [[آخرت]] باید بر اساس آن [[زندگی]] و عمل کنند؛ پس، [[شریعت الهی]] هرگز تعطیلی بَردار نیست.
| |
| # انسانهای [[معصوم]] اگر به درجات و مراتب عالی از کمال و [[بندگی]] رسیدهاند، در [[سایه]] عمل به آموزهها و شریعت الهی بوده است و اگر آنها را زیر پا مینهادند، هرگز به این [[مقامات]] نمیرسیدند. برای [[حفظ]] و استمرار [[عصمت]] نیز باید دقیقاً بر اساس شریعت الهی عمل کنند و تخطی از آن و به تعبیری، تعطیل کردن آن، باعث میشود عصمت آنها خدشهدار شود<ref>[[سید موسی هاشمی تنکابنی|هاشمی تنکابنی، سید موسی]]، [[عصمت ضرورت و آثار (کتاب)|عصمت ضرورت و آثار]]، ص۲۰۹.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==== شبهه سوم: تنافی عصمت قبل از بلوغ با اختیار ==== | | ==== شبهه سوم: تنافی عصمت قبل از بلوغ با اختیار ==== |