آزمایش الهی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۲: خط ۱۲:
در آموزه‌های [[ادیان الهی]]، از ابتلا به عنوان [[سنت الهی]]، [[سخن]] به میان آمده‌است.<ref>کتاب مقدس، خروج، ب۳۱، ۱۳؛ ابن‌میمون، ۵۵۹.</ref> بر اساس [[آیات قرآنی]]، ابتلا یکی از سنت‌های تغییرناپذیر [[الهی]] است {{متن قرآن|إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ وَإِنْ كُنَّا لَمُبْتَلِينَ}}<ref>«بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است و به یقین ما (بندگان را) می‌آزماییم» سوره مؤمنون، آیه 30.</ref> که همه افراد با آن روبه‌رو می‌شوند{{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ}}<ref>«آیا مردم پنداشته‌اند همان بگویند ایمان آورده‌ایم وانهاده می‌شوند و آنان را نمی‌آزمایند؟» سوره عنکبوت، آیه 2.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ}}<ref>«و بی‌گمان پیشینیان آنان را (نیز) آزموده‌ایم، و همانا خداوند راستگویان را خوب می‌شناسد و دروغگویان را (نیز) نیک می‌شناسد» سوره عنکبوت، آیه 3.</ref> و [[خداوند]] [[امت‌ها]] را نیز با انواع [[بلاها]] امتحان کرد تا به درگاه خداوند روی آورند. {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ أَنْجَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَيُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید هنگامی که شما را از فرعونیان رهایی داد که عذابی سخت را به شما می‌چشاندند و پسرانتان را سر می‌بریدند و زنانتان را زنده می‌نهادند و در آن آزمونی سترگ از سوی پروردگارتان بود» سوره ابراهیم، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|فَأَنْجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَقَطَعْنَا دَابِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَمَا كَانُوا مُؤْمِنِينَ}}<ref>«پس او و همراهان او را با بخشایشی از خویش رهایی بخشیدیم و ریشه  کسانی را که نشانه‌های ما را دروغ شمردند و مؤمن نبودند برکندیم» سوره اعراف، آیه ۷۲.</ref>
در آموزه‌های [[ادیان الهی]]، از ابتلا به عنوان [[سنت الهی]]، [[سخن]] به میان آمده‌است.<ref>کتاب مقدس، خروج، ب۳۱، ۱۳؛ ابن‌میمون، ۵۵۹.</ref> بر اساس [[آیات قرآنی]]، ابتلا یکی از سنت‌های تغییرناپذیر [[الهی]] است {{متن قرآن|إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ وَإِنْ كُنَّا لَمُبْتَلِينَ}}<ref>«بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است و به یقین ما (بندگان را) می‌آزماییم» سوره مؤمنون، آیه 30.</ref> که همه افراد با آن روبه‌رو می‌شوند{{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ}}<ref>«آیا مردم پنداشته‌اند همان بگویند ایمان آورده‌ایم وانهاده می‌شوند و آنان را نمی‌آزمایند؟» سوره عنکبوت، آیه 2.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ}}<ref>«و بی‌گمان پیشینیان آنان را (نیز) آزموده‌ایم، و همانا خداوند راستگویان را خوب می‌شناسد و دروغگویان را (نیز) نیک می‌شناسد» سوره عنکبوت، آیه 3.</ref> و [[خداوند]] [[امت‌ها]] را نیز با انواع [[بلاها]] امتحان کرد تا به درگاه خداوند روی آورند. {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ أَنْجَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَيُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید هنگامی که شما را از فرعونیان رهایی داد که عذابی سخت را به شما می‌چشاندند و پسرانتان را سر می‌بریدند و زنانتان را زنده می‌نهادند و در آن آزمونی سترگ از سوی پروردگارتان بود» سوره ابراهیم، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|فَأَنْجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَقَطَعْنَا دَابِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَمَا كَانُوا مُؤْمِنِينَ}}<ref>«پس او و همراهان او را با بخشایشی از خویش رهایی بخشیدیم و ریشه  کسانی را که نشانه‌های ما را دروغ شمردند و مؤمن نبودند برکندیم» سوره اعراف، آیه ۷۲.</ref>


در برخی [[آیات الهی]]، سخن از [[ابتلای پیامبران]]{{ع}} به میان آمده و در این میان، از ابتلای پیامبرانی چون [[آدم]]{{ع}}،<ref>اعراف، ۱۹.</ref> ابراهیم{{ع}}،{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> ایوب{{ع}}،{{متن قرآن|وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ}}<ref>«و از بنده ما ایّوب یاد کن آنگاه که پروردگارش را ندا کرد که شیطان به من رنج و عذاب رسانده است» سوره ص، آیه ۴۱.</ref> [[یعقوب]]{{ع}}{{متن قرآن|وَجَاءُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ}}<ref>«و خونی دروغین را بر پیراهن او آوردند؛ (یعقوب) گفت: (نه چنین است که می‌گویید) بلکه (هوای) نفستان کاری را در چشمتان آراست، اکنون (کار من) شکیبی نیکوست و بر آنچه وصف می‌کنید از خداوند باید یاری جست» سوره یوسف، آیه ۱۸.</ref> و یوسف{{ع}}{{متن قرآن|وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ}}<ref>«و بی‌گمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمی‌دید آهنگ او می‌کرد  بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم که او از بندگان ناب ما بود» سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref> یاد شده‌است.
در برخی [[آیات الهی]]، سخن از [[ابتلای پیامبران]]{{ع}} به میان آمده و در این میان، از ابتلای پیامبرانی چون [[آدم]]{{ع}}،{{متن قرآن|وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و ای آدم! تو و همسرت در بهشت جای گزینید و از هر جا خواهید بخورید و به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران خواهید شد» سوره اعراف، آیه ۱۹.</ref> ابراهیم{{ع}}،{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> ایوب{{ع}}،{{متن قرآن|وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ}}<ref>«و از بنده ما ایّوب یاد کن آنگاه که پروردگارش را ندا کرد که شیطان به من رنج و عذاب رسانده است» سوره ص، آیه ۴۱.</ref> [[یعقوب]]{{ع}}{{متن قرآن|وَجَاءُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ}}<ref>«و خونی دروغین را بر پیراهن او آوردند؛ (یعقوب) گفت: (نه چنین است که می‌گویید) بلکه (هوای) نفستان کاری را در چشمتان آراست، اکنون (کار من) شکیبی نیکوست و بر آنچه وصف می‌کنید از خداوند باید یاری جست» سوره یوسف، آیه ۱۸.</ref> و یوسف{{ع}}{{متن قرآن|وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ}}<ref>«و بی‌گمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمی‌دید آهنگ او می‌کرد  بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم که او از بندگان ناب ما بود» سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref> یاد شده‌است.


در برخی [[روایات]] نیز ابتلای پیامبران{{ع}} شدیدترین مراتب ابتلا دانسته شده، سپس ابتلای افرادی که در [[قرب به حق‌تعالی]] به آنها نزدیک‌ترند<ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۵۲.</ref>؛ چنان‌که هر [[قبض]] و بسطی که برای [[انسان]] رخ می‌دهد، ناشی از [[مشیت]]، [[قضا]] و ابتلاست.<ref>صدوق، التوحید، ۳۵۴؛ برقی، المحاسن، ۱/۲۷۸.</ref>‌اندیشمندان [[اسلامی]] با رویکردهای گوناگون به این مسئله پرداخته‌اند. [[علمای اخلاق]] در آثار خود از [[حکمت]] ابتلای پیامبران{{ع}}<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱/۲۴۰.</ref>و آثار آن<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۲۸۸.</ref> و [[صبر]] بر آن،<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۳۰۷.</ref> سخن گفته‌اند.<ref>هجویری، کشف المحجوب، ۵۰۳–۵۰۴؛ طباطبایی، المیزان، ۴/۳۱.</ref> [[حکمای الهی]] نیز به بلاها و [[شرور]] در عالم و نسبت آن با [[عدالت]] خداوند پرداخته‌اند و آن را منافی عدالت خداوند ندانسته‌اند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۲/۱۸۱؛ مطهری، مجموعه آثار، ۴/۲۸۱.</ref> امام‌ خمینی نیز با توجه به اهمیت این موضوع، به ابعاد [[اخلاقی]] و [[معرفتی]] آن پرداخته، موضوعاتی چون حکمت در ابتلا، خصوصاً ابتلای پیامبران{{ع}} و [[وظیفه]] [[بندگان]] در آن را بیان کرده‌است. ایشان بیشتر بحث‌های مرتبط به ابتلا را در دو کتاب شرح [[چهل حدیث]]<ref>امام‌ خمینی، شرح چهل حدیث، ۲۳۵–۲۴۷ و ۳۲۲–۳۲۴.</ref> و شرح [[حدیث]] [[جنود عقل و جهل]]<ref>امام‌ خمینی، شرح جنود عقل و شرع، ۱۷۲–۱۷۵.</ref> مطرح کرده‌است.
در برخی [[روایات]] نیز ابتلای پیامبران{{ع}} شدیدترین مراتب ابتلا دانسته شده، سپس ابتلای افرادی که در [[قرب به حق‌تعالی]] به آنها نزدیک‌ترند<ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۵۲.</ref>؛ چنان‌که هر [[قبض]] و بسطی که برای [[انسان]] رخ می‌دهد، ناشی از [[مشیت]]، [[قضا]] و ابتلاست.<ref>صدوق، التوحید، ۳۵۴؛ برقی، المحاسن، ۱/۲۷۸.</ref>‌اندیشمندان [[اسلامی]] با رویکردهای گوناگون به این مسئله پرداخته‌اند. [[علمای اخلاق]] در آثار خود از [[حکمت]] ابتلای پیامبران{{ع}}<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱/۲۴۰.</ref>و آثار آن<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۲۸۸.</ref> و [[صبر]] بر آن،<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۳۰۷.</ref> سخن گفته‌اند.<ref>هجویری، کشف المحجوب، ۵۰۳–۵۰۴؛ طباطبایی، المیزان، ۴/۳۱.</ref> [[حکمای الهی]] نیز به بلاها و [[شرور]] در عالم و نسبت آن با [[عدالت]] خداوند پرداخته‌اند و آن را منافی عدالت خداوند ندانسته‌اند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۲/۱۸۱؛ مطهری، مجموعه آثار، ۴/۲۸۱.</ref> امام‌ خمینی نیز با توجه به اهمیت این موضوع، به ابعاد [[اخلاقی]] و [[معرفتی]] آن پرداخته، موضوعاتی چون حکمت در ابتلا، خصوصاً ابتلای پیامبران{{ع}} و [[وظیفه]] [[بندگان]] در آن را بیان کرده‌است. ایشان بیشتر بحث‌های مرتبط به ابتلا را در دو کتاب شرح [[چهل حدیث]]<ref>امام‌ خمینی، شرح چهل حدیث، ۲۳۵–۲۴۷ و ۳۲۲–۳۲۴.</ref> و شرح [[حدیث]] [[جنود عقل و جهل]]<ref>امام‌ خمینی، شرح جنود عقل و شرع، ۱۷۲–۱۷۵.</ref> مطرح کرده‌است.
۱۱۵٬۱۸۲

ویرایش