بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
*[[امام صادق]]{{ع}} به [[سدیر]] صیرفی فرمود: در [[شام]] سه گروه دست به [[شورش]] میزنند. سردمدار این سه گروه [[حسینی]]، [[اموی]] و [[قیس]] خواهد بود. سپس سفیانی [[قیام]] کرده و همه آنان را تار و مار میکند و به کلی نابودشان میسازد<ref>نوائب الدهور: ج ۳، ص ۳۲.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: زمانی که دیدید [[خورشید]] از موقع ظهر تا هنگام عصر از جابجایی بازایستاد و مردی تا سینه در میان قرص [[خورشید]] هویدا شد و خود را به طور کامل معرفی نمود، پس زمان نابودی سفیانی و [[پیروان]] او و [[بنیامیه]] فرارسیده است<ref>اثبات الهداة: ج ۳، ص ۷۳۲.</ref>. در [[حدیثی]] از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[روایت]] شده: زمانی که [[زوراء]] ([[بغداد]]) دوباره پایتخت شود و [[حکومتی]] با مجلس [[شورا]] و [[رأی]] [[اکثریت]] در آن تشکیل شود، سفیانی [[قیام]] خواهد کرد. او نه [[ماه]] به [[جنگ و کشتار]] میپردازد، جنگهای او عذابی سخت برای [[مردم]] خواهد بود. [[مصر]]، [[زوراء]] ([[بغداد]])، [[کوفه]] و واسط<ref>یکی از استانهای مرکزی عراق است.</ref> از جنگهای او آسیبهای جدی خواهند دید. واسط را با [[خاک]] یکسان خواهد کرد و هیچ کسی را زنده باقی نخواهد گذاشت. قحطی بر [[مردم]] مسلط شده و [[غذا]] نایاب میشود. بارش [[باران]] کم شده و گیاهان نیز خشک میشوند و نمیرویند. سپس [[حضرت مهدی]]{{ع}} با [[بیرق]] [[هدایت]] برای [[راهنمایی]] [[بشر]] (به سوی [[سعادت]] و [[نجات]]) [[قیام]] خواهد کرد<ref>ملاحم: ص ۱۳۴.</ref>. [[لشکر]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} در پیشرویهای خود به سوی [[فلسطین]] میروند. جایی که سفیانی و [[لشکر]] او اردو زدهاند. در پی مذاکرهای که بین سفیانی و [[حضرت مهدی]]{{ع}} رخ میدهد، سفیانی محکوم شده و ناچار به پذیرش [[حق]] میشود و [[توبه]] نموده و با [[حضرت]] [[بیعت]] میکند. اما به [[وسوسه]] سران [[سپاه]] خود دوباره [[پیمانشکنی]] میکند و به [[جنگ]] با [[حضرت]] برمیخیزد و همین [[جنگ]] منجر به [[شکست]] او و سپاهیانش شده و سفیانی در این [[جنگ]] کشته میشود و به دار آویخته میشود<ref>موعود نامه: ص ۲۹۵ و معجم احادیث الامام مهدی{{ع}}: ج ۲، ص ۳۱۶.</ref>. | *[[امام صادق]]{{ع}} به [[سدیر]] صیرفی فرمود: در [[شام]] سه گروه دست به [[شورش]] میزنند. سردمدار این سه گروه [[حسینی]]، [[اموی]] و [[قیس]] خواهد بود. سپس سفیانی [[قیام]] کرده و همه آنان را تار و مار میکند و به کلی نابودشان میسازد<ref>نوائب الدهور: ج ۳، ص ۳۲.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: زمانی که دیدید [[خورشید]] از موقع ظهر تا هنگام عصر از جابجایی بازایستاد و مردی تا سینه در میان قرص [[خورشید]] هویدا شد و خود را به طور کامل معرفی نمود، پس زمان نابودی سفیانی و [[پیروان]] او و [[بنیامیه]] فرارسیده است<ref>اثبات الهداة: ج ۳، ص ۷۳۲.</ref>. در [[حدیثی]] از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[روایت]] شده: زمانی که [[زوراء]] ([[بغداد]]) دوباره پایتخت شود و [[حکومتی]] با مجلس [[شورا]] و [[رأی]] [[اکثریت]] در آن تشکیل شود، سفیانی [[قیام]] خواهد کرد. او نه [[ماه]] به [[جنگ و کشتار]] میپردازد، جنگهای او عذابی سخت برای [[مردم]] خواهد بود. [[مصر]]، [[زوراء]] ([[بغداد]])، [[کوفه]] و واسط<ref>یکی از استانهای مرکزی عراق است.</ref> از جنگهای او آسیبهای جدی خواهند دید. واسط را با [[خاک]] یکسان خواهد کرد و هیچ کسی را زنده باقی نخواهد گذاشت. قحطی بر [[مردم]] مسلط شده و [[غذا]] نایاب میشود. بارش [[باران]] کم شده و گیاهان نیز خشک میشوند و نمیرویند. سپس [[حضرت مهدی]]{{ع}} با [[بیرق]] [[هدایت]] برای [[راهنمایی]] [[بشر]] (به سوی [[سعادت]] و [[نجات]]) [[قیام]] خواهد کرد<ref>ملاحم: ص ۱۳۴.</ref>. [[لشکر]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} در پیشرویهای خود به سوی [[فلسطین]] میروند. جایی که سفیانی و [[لشکر]] او اردو زدهاند. در پی مذاکرهای که بین سفیانی و [[حضرت مهدی]]{{ع}} رخ میدهد، سفیانی محکوم شده و ناچار به پذیرش [[حق]] میشود و [[توبه]] نموده و با [[حضرت]] [[بیعت]] میکند. اما به [[وسوسه]] سران [[سپاه]] خود دوباره [[پیمانشکنی]] میکند و به [[جنگ]] با [[حضرت]] برمیخیزد و همین [[جنگ]] منجر به [[شکست]] او و سپاهیانش شده و سفیانی در این [[جنگ]] کشته میشود و به دار آویخته میشود<ref>موعود نامه: ص ۲۹۵ و معجم احادیث الامام مهدی{{ع}}: ج ۲، ص ۳۱۶.</ref>. | ||
*[[ظهور]] [[حضرت]] صحنه آزمایشهای گوناگون برای افراد است. زمانی که [[حق]] و [[باطل]] [[آشکار]] میشوند، و موقع جدایی این دو گروه فرامی رسد، افراد زیادی [[باطن]] مخفی خود را [[آشکار]] میکنند، گروهی ظاهرِ منافقگونه خود را کنار میگذارند و [[کفر]] درونی خود را [[آشکار]] میکنند و گروهی نیز با دیدن [[نور]] [[هدایت]]، دست از [[ظلمت]] شسته و به سوی [[روشنایی]] خواهند آمد. زمانی که دو [[لشکر سفیانی]] و [[لشکر]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} روبروی هم قرار میگیرند برخی از [[یاران حضرت مهدی]]{{ع}} که به صورت ظاهری به [[حضرت]] [[ایمان]] آورده بودند و در [[لشکر]] آن [[حضرت]] به سر میبردند، دست از [[ایمان]] شسته و به [[لشکر سفیانی]] ملحق میشوند. گروهی از [[سپاه سفیانی]] نیز با دیدن [[امام مهدی]]{{ع}}، به [[نور]] [[هدایت]] ایشان، دیده بصیرتشان بنا شده و به [[لشکر حق]] ملحق میشوند. این روز را در [[روایات]] روز "[[إبدال]]" یعنی روز تبدیل شدن گروهی از [[حق]] به [[باطل]] و از [[باطل]] به [[حق]] نامگذاری شده است<ref>بحار الأنوار: ج ۵۲، ص ۲۲۴.</ref><ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۳۵۴.</ref>. | *[[ظهور]] [[حضرت]] صحنه آزمایشهای گوناگون برای افراد است. زمانی که [[حق]] و [[باطل]] [[آشکار]] میشوند، و موقع جدایی این دو گروه فرامی رسد، افراد زیادی [[باطن]] مخفی خود را [[آشکار]] میکنند، گروهی ظاهرِ منافقگونه خود را کنار میگذارند و [[کفر]] درونی خود را [[آشکار]] میکنند و گروهی نیز با دیدن [[نور]] [[هدایت]]، دست از [[ظلمت]] شسته و به سوی [[روشنایی]] خواهند آمد. زمانی که دو [[لشکر سفیانی]] و [[لشکر]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} روبروی هم قرار میگیرند برخی از [[یاران حضرت مهدی]]{{ع}} که به صورت ظاهری به [[حضرت]] [[ایمان]] آورده بودند و در [[لشکر]] آن [[حضرت]] به سر میبردند، دست از [[ایمان]] شسته و به [[لشکر سفیانی]] ملحق میشوند. گروهی از [[سپاه سفیانی]] نیز با دیدن [[امام مهدی]]{{ع}}، به [[نور]] [[هدایت]] ایشان، دیده بصیرتشان بنا شده و به [[لشکر حق]] ملحق میشوند. این روز را در [[روایات]] روز "[[إبدال]]" یعنی روز تبدیل شدن گروهی از [[حق]] به [[باطل]] و از [[باطل]] به [[حق]] نامگذاری شده است<ref>بحار الأنوار: ج ۵۲، ص ۲۲۴.</ref><ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۳۵۴.</ref>. | ||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} |