←تسبیح فاطمه زهرا {{س}}
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
در [[احادیث شیعه]] آمده هنگامی که [[فاطمه]] در محرابش به [[عبادت]] میایستاد، [[خداوند]] به [[فرشتگان]] میفرمود: "ای فرشتگانم! به بندهام [[فاطمه]] بنگرید که در برابر من [[ایستاده]] به حالتی که شانههایش از [[ترس]] من لرزان است و با [[قلب]] خود به [[عبادت]] من روی آورده"<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۹؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۵، ص۱۷.</ref> و وقتی او در [[محراب]] میایستد، هفتاد هزار [[فرشته]] [[مقرب]] بر او [[سلام]] میفرستند و به همان سخنی که [[فرشتگان]]، با آن [[مریم]] را ندا دادند، ندا داده و میگویند: "[[فاطمه]]! [[خدا]] تو را [[برگزیده]] و [[پاک]] ساخته و بر تمام [[زنان]] [[جهان]] [[برتری]] داده است"<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۵۷۵؛ روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۱۴۹؛ بشارة المصطفی، طبری، ص۲۷۴؛ مناقب آل ابی طالب، ابنشهرآشوب، ج۳، ص۱۳۴.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۶۴.</ref> | در [[احادیث شیعه]] آمده هنگامی که [[فاطمه]] در محرابش به [[عبادت]] میایستاد، [[خداوند]] به [[فرشتگان]] میفرمود: "ای فرشتگانم! به بندهام [[فاطمه]] بنگرید که در برابر من [[ایستاده]] به حالتی که شانههایش از [[ترس]] من لرزان است و با [[قلب]] خود به [[عبادت]] من روی آورده"<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۹؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۵، ص۱۷.</ref> و وقتی او در [[محراب]] میایستد، هفتاد هزار [[فرشته]] [[مقرب]] بر او [[سلام]] میفرستند و به همان سخنی که [[فرشتگان]]، با آن [[مریم]] را ندا دادند، ندا داده و میگویند: "[[فاطمه]]! [[خدا]] تو را [[برگزیده]] و [[پاک]] ساخته و بر تمام [[زنان]] [[جهان]] [[برتری]] داده است"<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۵۷۵؛ روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۱۴۹؛ بشارة المصطفی، طبری، ص۲۷۴؛ مناقب آل ابی طالب، ابنشهرآشوب، ج۳، ص۱۳۴.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۶۴.</ref> | ||
==== | ==== تسبیح فاطمه زهرا {{س}} ==== | ||
{{اصلی|تسبیح حضرت زهرا}} | {{اصلی|تسبیح حضرت زهرا}} | ||
تسبیح [[فاطمه]] {{س}} یکی از اعمالی است که آن حضرت انجام میداده و [[دستور]] آن برابر [[روایات]] متعدد ۳۴ مرتبه [[الله اکبر]]، ۳۳ مرتبه الحمدلله و ۳۳ مرتبه سبحان [[الله]] است. توصیه شده در [[تعقیب نماز]] و قبل از [[خواب]] خوانده شود که سبب [[مغفرت]] میشود<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۴۲؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۲۰؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۲، ص۱۰۵.</ref>. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} جریان تسبیح فاطمه {{س}} را اینگونه برای مردی از [[بنی سعد]] تعریف کرد: فاطمه {{س}} [[همسر]] من بود. او آب میآورد که اثر آن روی سینهاش بود. آسیاب میکرد که دستش آسیب دیده بود. [[خانه]] را جارو میکرد، به گونهای که لباسش خاکی میشد. [[آتش]] زیر دیگ میافروخت، به گونهای که [[جامه]] هایش سیاه شده بود؛ درنتیجه آسیب زیادی به او وارد شده بود. به او گفتم اگر نزد پدرت بروی و از ایشان خادمی بخواهی، از این [[مشکلات]] [[رهایی]] مییابی. او نزد [[پیامبر]] {{صل}} رفت؛ جمعی را نزد وی دید، چیزی نگفت. [[خجالت]] کشید و برگشت. پیامبر دانست او برای حاجتی آمده است. [[روز]] بعد پیامبر {{صل}} نزد ما آمد و گفت: ای [[فاطمه]]، حاجتت چه بود؟ من سختیهای [[زهرا]] را ذکر کردم. پیامبر {{صل}} فرمود: آیا [[دوست]] ندارید چیزی به شما بیاموزم که بهتر از [[خادم]] باشد؟ ۳۴ مرتبه [[تکبیر]] و ۳۳ مرتبه [[تسبیح]] و ۳۳ مرتبه [[حمد]] [[خدا]] را انجام دهید. فاطمه سه بار گفت: از خدا و رسولش [[راضی]] هستم<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۲۰؛ همو، علل الشرائع، ص۳۶۶ (با تلخیص).</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۲۳۹.</ref> | تسبیح [[فاطمه]] {{س}} یکی از اعمالی است که آن حضرت انجام میداده و [[دستور]] آن برابر [[روایات]] متعدد ۳۴ مرتبه [[الله اکبر]]، ۳۳ مرتبه الحمدلله و ۳۳ مرتبه سبحان [[الله]] است. توصیه شده در [[تعقیب نماز]] و قبل از [[خواب]] خوانده شود که سبب [[مغفرت]] میشود<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۴۲؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۲۰؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۲، ص۱۰۵.</ref>. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} جریان تسبیح فاطمه {{س}} را اینگونه برای مردی از [[بنی سعد]] تعریف کرد: فاطمه {{س}} [[همسر]] من بود. او آب میآورد که اثر آن روی سینهاش بود. آسیاب میکرد که دستش آسیب دیده بود. [[خانه]] را جارو میکرد، به گونهای که لباسش خاکی میشد. [[آتش]] زیر دیگ میافروخت، به گونهای که [[جامه]] هایش سیاه شده بود؛ درنتیجه آسیب زیادی به او وارد شده بود. به او گفتم اگر نزد پدرت بروی و از ایشان خادمی بخواهی، از این [[مشکلات]] [[رهایی]] مییابی. او نزد [[پیامبر]] {{صل}} رفت؛ جمعی را نزد وی دید، چیزی نگفت. [[خجالت]] کشید و برگشت. پیامبر دانست او برای حاجتی آمده است. [[روز]] بعد پیامبر {{صل}} نزد ما آمد و گفت: ای [[فاطمه]]، حاجتت چه بود؟ من سختیهای [[زهرا]] را ذکر کردم. پیامبر {{صل}} فرمود: آیا [[دوست]] ندارید چیزی به شما بیاموزم که بهتر از [[خادم]] باشد؟ ۳۴ مرتبه [[تکبیر]] و ۳۳ مرتبه [[تسبیح]] و ۳۳ مرتبه [[حمد]] [[خدا]] را انجام دهید. فاطمه سه بار گفت: از خدا و رسولش [[راضی]] هستم<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۲۰؛ همو، علل الشرائع، ص۳۶۶ (با تلخیص).</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۲۳۹.</ref> |