←مقدمه
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
از [[اصحاب امام رضا]] {{ع}}. [[جعفر بن بشیر بجلی وشاء کوفی]]، مکنی به ابومحمد. [[محدث]] و [[فقیه]] امامی. وی در [[کوفه]]<ref>رجال النجاشی، ص۱۱۹؛ معجم المؤلفین، ج۳، ص۱۳۵.</ref> میزیسته و از [[موالی]] [[بجیله]] بوده که به همین مناسبت [[لقب]] [[بجلی]] گرفته است<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۶۴؛ مجمع الرجال، ج۲، ص۲۴؛ التحریر الطاووسی، ص۱۰۹.</ref>. نسبت وشاء، فروشنده پارچههای رنگی و نقاشی شده<ref>تنقیح المقال، ج۱۵، ص۶۶؛ تاج العروس، ج۲۰، ص۲۹۳.</ref>، از قول [[نجاشی]] به وی داده شده است<ref>رجال النجاشی، ص۱۱۹.</ref>. که به [[تبعیت]] از نجاشی بعدیها نیز به او چنین نسبتی دادهاند در حالی که [[شیخ طوسی]] و کشی اشارهای به آن نداشتهاند<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۶۴؛ رجال الطوسی، ص۳۵۳؛ خلاصة الأقوال، ص۸۹.</ref>. تستری این لقب را برای [[حسن]] وشاء میداند چنان که با [[جعفر]] نیز معاصر بوده و [[وهم]] در برداشت نجاشی دانسته که این لقب را به [[اشتباه]] به او نیز نسبت داده است<ref>قاموس الرجال، ج۲، ص۶۱۳.</ref>، البته به نظر میرسد [[مرحوم خوئی]] نیز این نظر را قبول کرده باشد چرا که به [[عقیده]] وی اگر این لقب صحیح بود در [[روایات]] و حتی در [[کلامی]] غیر از نجاشی باید به او داده میشد<ref>معجم رجال الحدیث، ج۵، ص۲۳.</ref>. | از [[اصحاب امام رضا]] {{ع}}. [[جعفر بن بشیر بجلی وشاء کوفی]]، مکنی به ابومحمد. [[محدث]] و [[فقیه]] امامی. وی در [[کوفه]]<ref>رجال النجاشی، ص۱۱۹؛ معجم المؤلفین، ج۳، ص۱۳۵.</ref> میزیسته و از [[موالی]] [[بجیله]] بوده که به همین مناسبت [[لقب]] [[بجلی]] گرفته است<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۶۴؛ مجمع الرجال، ج۲، ص۲۴؛ التحریر الطاووسی، ص۱۰۹.</ref>. نسبت وشاء، فروشنده پارچههای رنگی و نقاشی شده<ref>تنقیح المقال، ج۱۵، ص۶۶؛ تاج العروس، ج۲۰، ص۲۹۳.</ref>، از قول [[نجاشی]] به وی داده شده است<ref>رجال النجاشی، ص۱۱۹.</ref>. که به [[تبعیت]] از نجاشی بعدیها نیز به او چنین نسبتی دادهاند در حالی که [[شیخ طوسی]] و کشی اشارهای به آن نداشتهاند<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۶۴؛ رجال الطوسی، ص۳۵۳؛ خلاصة الأقوال، ص۸۹.</ref>. تستری این لقب را برای [[حسن]] وشاء میداند چنان که با [[جعفر]] نیز معاصر بوده و [[وهم]] در برداشت نجاشی دانسته که این لقب را به [[اشتباه]] به او نیز نسبت داده است<ref>قاموس الرجال، ج۲، ص۶۱۳.</ref>، البته به نظر میرسد [[مرحوم خوئی]] نیز این نظر را قبول کرده باشد چرا که به [[عقیده]] وی اگر این لقب صحیح بود در [[روایات]] و حتی در [[کلامی]] غیر از نجاشی باید به او داده میشد<ref>معجم رجال الحدیث، ج۵، ص۲۳.</ref>. | ||
در مورد [[پدر]] و جد وی هیچ اطلاع دقیقی در دست نیست تنها در شرح [[تهذیب]] | در مورد [[پدر]] و جد وی هیچ اطلاع دقیقی در دست نیست تنها در شرح [[تهذیب المقال]] شاهدی بر اینکه پدرش [[بشیر بن عاصم بجلی کوفی]] یا [[بشیر بن محمد کوفی]]، از [[اصحاب امام صادق]] {{ع}}<ref>رجال الطوسی، ص۱۶۹.</ref>، همچنین برادرش [[احمد بن بشیر عمری کوفی]]، از اصحاب امام صادق {{ع}}<ref>رجال الطوسی، ص۱۵۵.</ref> باشند وجود ندارد و نمیتوان دلایلی بر این مدعا یافت<ref>تهذیب المقال، ج۴، ص۳۵۷.</ref>. | ||
در منابع جعفر بن بشیر بسیار ستوده شده و جزو [[عابدترین]]، [[زاهدترین]] و [[پرهیزکارترین]] افراد از او یاد شده<ref>رجال النجاشی، ص۱۱۹؛ خلاصة الأقوال، ص۸۹؛ نقد الرجال، ج۱، ص۳۳۹.</ref> تا جایی که شیخ طوسی او را متصف به صفت [[ثقه]]، جلیلالقدر نیز کرده است<ref>الفهرست، ص۹۲؛ جامع الرواة، ج۱، ص۱۵۰؛ طرائف المقال، ج۱، ص۲۸۷.</ref>. به دلیل بهرهگیری بسیار وی از [[علوم]] او را با صفاتی چون “فقحة العلم”<ref>رجال النجاشی، ص۱۱۹؛ تنقیح المقال، ج۱۵، ص۷۰-۷۱؛ خلاصة الأقوال، ص۸۹.</ref>، [[تشبیه]] [[علم]] به گلی که وی آشکار کننده زیباییهای آن بوده<ref>تاج العروس، ج۴، ص۱۵۷.</ref>، همچنین “نفحة العلم”<ref>ایضاح الإشتباه، ص۱۲۸ - ۱۲۹؛ رسائل الشهید الثانی، ج۲، ص۹۲۴؛ شعب المقال، ص۵۹.</ref>، به معنی پراکنده کننده بوی خوش علم<ref>تاج العروس، ج۴، ص۲۳۷.</ref>، “وقفة العلم”، به معنای ظرف و مخزن علم، نیز ذکر شده است<ref>تنقیح المقال، ج۱۵، ص۷۱؛ کتاب الرجال، ابنداود، ص۶۲؛ جامع الرواة، ج۱، ص۱۵۰؛ لسان العرب، ج۹، ص۲۸۹.</ref>. | در منابع جعفر بن بشیر بسیار ستوده شده و جزو [[عابدترین]]، [[زاهدترین]] و [[پرهیزکارترین]] افراد از او یاد شده<ref>رجال النجاشی، ص۱۱۹؛ خلاصة الأقوال، ص۸۹؛ نقد الرجال، ج۱، ص۳۳۹.</ref> تا جایی که شیخ طوسی او را متصف به صفت [[ثقه]]، جلیلالقدر نیز کرده است<ref>الفهرست، ص۹۲؛ جامع الرواة، ج۱، ص۱۵۰؛ طرائف المقال، ج۱، ص۲۸۷.</ref>. به دلیل بهرهگیری بسیار وی از [[علوم]] او را با صفاتی چون “فقحة العلم”<ref>رجال النجاشی، ص۱۱۹؛ تنقیح المقال، ج۱۵، ص۷۰-۷۱؛ خلاصة الأقوال، ص۸۹.</ref>، [[تشبیه]] [[علم]] به گلی که وی آشکار کننده زیباییهای آن بوده<ref>تاج العروس، ج۴، ص۱۵۷.</ref>، همچنین “نفحة العلم”<ref>ایضاح الإشتباه، ص۱۲۸ - ۱۲۹؛ رسائل الشهید الثانی، ج۲، ص۹۲۴؛ شعب المقال، ص۵۹.</ref>، به معنی پراکنده کننده بوی خوش علم<ref>تاج العروس، ج۴، ص۲۳۷.</ref>، “وقفة العلم”، به معنای ظرف و مخزن علم، نیز ذکر شده است<ref>تنقیح المقال، ج۱۵، ص۷۱؛ کتاب الرجال، ابنداود، ص۶۲؛ جامع الرواة، ج۱، ص۱۵۰؛ لسان العرب، ج۹، ص۲۸۹.</ref>. | ||