←مساکن سعد العشیره
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
از برجستهترین سکونتگاههای آنان میتوان به "تِهامة" سکونتگاه بنی حَکَم بن سعد العشیره در اطراف ابوعریش و در مجاورت [[قبایل]] [[حاشد]] و [[خولان]] که مسافت ابتدا تا انتهای این [[سرزمین]] پنج [[روز]] راه فاصله بود،<ref>عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۸۶.</ref> اشاره کرد. منازل السعید، الشقیفتان، الحصوف، العادیه و [[الحجر]] به مرکزیت الحصوف از دیگر مساکن این [[قوم]] و از درههای معروف آنان هم میتوان از [[حرض]]، [[حیران]]، جدلان، جحفان، ضامد، جزان، الحد، تعشر، [[لیه]] و صبیا یاد کرد.<ref>عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۸۶.</ref> ضمن این که الساعد،<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۱۷۱.</ref> مخلاف [[حکم]] بن سعد العشیره<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۸۰.</ref> و [[وادی]] جُلب در تهامه<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۱۵۰.</ref> هم از دیگر منازل اختصاصی بنی حکم بن سعد العشیره یاد شده است. "مخلاف جُعْفِیّ" و «جُرْدان» دره بزرگی با روستاهای فراوان که تا [[صنعا]] چهل و دو فرسخ فاصله داشت و تا نزدیک حضرموت امتداد یافته بود هم، از مساکن [[بنی جعفی]] به شمار میآمد.<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۵۱ و ۱۸۸؛ محمد بن علی الاکوع، الیمن الخضراء مهد الحضاره، ص۳۹۰.</ref> در "السَّرْو" معروف به سَرْو [[مَذْحِج]] نیز، برخی از بطون [[قبیله مذحج]] مانند جُعْفِیّ و صُداء با غیر [[مذحجیان]] [[زندگی]] میکردند.<ref>الموسوعة العربیه، مقاله "مذحج"، عامر الاحمدی.</ref> ضمن این که "جبّ" هم [[دیار]] اود بن صعب بن سعد العشیره،<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۹۷</ref> و "ذو العیبه" از سکونتگاههای انس [[الله]]<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۹۵.</ref> به شمار آمدهاند. | از برجستهترین سکونتگاههای آنان میتوان به "تِهامة" سکونتگاه بنی حَکَم بن سعد العشیره در اطراف ابوعریش و در مجاورت [[قبایل]] [[حاشد]] و [[خولان]] که مسافت ابتدا تا انتهای این [[سرزمین]] پنج [[روز]] راه فاصله بود،<ref>عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۸۶.</ref> اشاره کرد. منازل السعید، الشقیفتان، الحصوف، العادیه و [[الحجر]] به مرکزیت الحصوف از دیگر مساکن این [[قوم]] و از درههای معروف آنان هم میتوان از [[حرض]]، [[حیران]]، جدلان، جحفان، ضامد، جزان، الحد، تعشر، [[لیه]] و صبیا یاد کرد.<ref>عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۸۶.</ref> ضمن این که الساعد،<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۱۷۱.</ref> مخلاف [[حکم]] بن سعد العشیره<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۸۰.</ref> و [[وادی]] جُلب در تهامه<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۱۵۰.</ref> هم از دیگر منازل اختصاصی بنی حکم بن سعد العشیره یاد شده است. "مخلاف جُعْفِیّ" و «جُرْدان» دره بزرگی با روستاهای فراوان که تا [[صنعا]] چهل و دو فرسخ فاصله داشت و تا نزدیک حضرموت امتداد یافته بود هم، از مساکن [[بنی جعفی]] به شمار میآمد.<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۵۱ و ۱۸۸؛ محمد بن علی الاکوع، الیمن الخضراء مهد الحضاره، ص۳۹۰.</ref> در "السَّرْو" معروف به سَرْو [[مَذْحِج]] نیز، برخی از بطون [[قبیله مذحج]] مانند جُعْفِیّ و صُداء با غیر [[مذحجیان]] [[زندگی]] میکردند.<ref>الموسوعة العربیه، مقاله "مذحج"، عامر الاحمدی.</ref> ضمن این که "جبّ" هم [[دیار]] اود بن صعب بن سعد العشیره،<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۹۷</ref> و "ذو العیبه" از سکونتگاههای انس [[الله]]<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۹۵.</ref> به شمار آمدهاند. | ||
همچنین"صَعْدة"، [[سکونت]] گاه برخی از [[مردمان]] بنی زُبید بود<ref>الموسوعة العربیه، مقاله مذحج.</ref> و در "[[أراکه]]"،<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۸۰.</ref> "بلاع" هم، قبایل الأغلوق، بنو مازن و بنو عصم ساکن بودند.<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۸۰.</ref> "الخصاصه" -واقع در بین [[حجاز]] و تهامه- از سرزمینهای مشترک [[بنی زبید]] و [[بنی حارث بن کعب]]،<ref>حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۳۷۵.</ref> و "الحُصَیب" از روستاهای [[زبید]] و [[اشعریها]] بود که با گروهی از بنو وافد از [[قبیله ثقیف]] مشترکاَ [[زندگی]] میکردند.<ref>حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۶۶؛ یعقوبی، البلدان، ص۱۰۶.</ref> "دیمات"،<ref>البکری، معجم ما استعجم، ج۴، ص۱۴۱۱.</ref> "ذو کزَّان" و "هلیل" و "صید" را هم از سرزمینهای بنی حبیش بن زبید،<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۶۶.</ref> یاد کردهاند. ضمن این که "أنسب" | همچنین"صَعْدة"، [[سکونت]] گاه برخی از [[مردمان]] بنی زُبید بود<ref>الموسوعة العربیه، مقاله مذحج.</ref> و در "[[أراکه]]"،<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۸۰.</ref> "بلاع" هم، قبایل الأغلوق، بنو مازن و بنو عصم ساکن بودند.<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۸۰.</ref> "الخصاصه" - واقع در بین [[حجاز]] و تهامه - از سرزمینهای مشترک [[بنی زبید]] و [[بنی حارث بن کعب]]،<ref>حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۳۷۵.</ref> و "الحُصَیب" از روستاهای [[زبید]] و [[اشعریها]] بود که با گروهی از بنو وافد از [[قبیله ثقیف]] مشترکاَ [[زندگی]] میکردند.<ref>حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۶۶؛ یعقوبی، البلدان، ص۱۰۶.</ref> "دیمات"،<ref>البکری، معجم ما استعجم، ج۴، ص۱۴۱۱.</ref> "ذو کزَّان" و "هلیل" و "صید" را هم از سرزمینهای بنی حبیش بن زبید،<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۶۶.</ref> یاد کردهاند. ضمن این که "أنسب" - از قلعههای [[بنی زبید]] در [[یمن]] - <ref>حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۲۶۵.</ref> "حماک" - از قلعههای بنی زبید در یمن-<ref>حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۹۸.</ref> "هیوه"،<ref>حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۴۲۲.</ref> "العصم"<ref>حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۲۸.</ref> و "مشوه" - از قلاع بنی زبید در یمن - <ref>حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۵۵.</ref> را هم در شمار منازل معروف زبید در یمن ذکر کردهاند.<ref>علی کورانی عاملی، سلسلة القبائل العربیة فی العراق، ص۱۳-۱۶.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref> | ||
==[[مهاجرت]] به سرزمینهای دیگر== | |||
علاوه بر منزلگاههای که از [[بنی سعد العشیره]] ذکر شد آنان پیش و پس از [[اسلام]] مهاجرتهای گستردهای به برخی از [[سرزمینها]] داشتند از جمله [[عراق]] و [[شام]] داشتند. [[بنی زبید]] از معروفترین [[قبایل]] سعد العشیره بود که در ایام [[سیل عرم]] و درهم شکستن [[سد مأرب]] - در [[قرن پنجم]] میلادی - از قبایل ساکن و مشهور در [[یمن]] بود.<ref>عبدالله البری، القبائل العربیة فی مصر، ص۱۴۸.</ref> پس از شکستن سد مأرب، بسیاری از زبیدیها همراه با دیگر قبایل [[مهاجر]] [[یمنی]] در اواخر [[قرن سوم میلادی]] - یعنی سه [[قرن]] [[پیش از ظهور اسلام]]- و در ایام [[حکومت]] [[سبأ]] و ذوریدان به مناطق جدید در [[اراضی]] شمالیتر مهاجرت کردند.<ref>محمد عبد القادر، تاریخ الیمن القدیم، ص۱۴۴</ref> دلیل این مدعا، خبر وقوع [[جنگ]] بین یوناتان مکابی - یکی از سردمداران [[یهودی]] مکابیین که در شام حکومت داشت - با دیمیتریوس دوم - از [[پادشاهان روم]]- در سال ۱۴۴ قبل از [[میلاد مسیح]] است که در آن آمده یوناتان بواسطه کمک زبیدیها در این جنگ به [[پیروزی]] رسید و [[غنائم]] بسیاری از گروه [[متخاصم]] به چنگ آورد. بر اساس نقل بعضی از علمای [[یهود]] نیز، این [[قبیله]] سالها پیش از ظهور اسلام در موضع شمال [[غربی]] [[دمشق]] [[منزل]] گرفتند که برخی احتمال دادهاند که این مکان همان "زبدانی" باشد که در بیست میلی شام در مسیر دمشق - بعلبک قرار دارد.<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۶۵۱.</ref> از دیگر دلایلی که دلالت بر مهاجرت بنی زبید به عراق - سالیانی طولانی پیش از [[فتوحات اسلامی]] - دارد، سخن [[یاقوت حموی]] در معجم البلدان در ذیل ماده "[[سنجار]]" است. در این قول آمده که خالد [[زبیدی]] و جمعی از زبیدیان از جمله دو پسرش [[صابی]] و عوید به سنجار وارد شدند و در آن پس از [[نوشیدن شراب]] سنجار اشعاری سرود.<ref>حموی، معجم البلدان، ج۳ ص۲۶۲.</ref> [[حموی]] سپس ذیل ماده "[[جدال]]" تعلقهای بر این [[شعر]] ذکر کرده و از هجو خالد توسط مردی از بنی حیی از [[قبیله]] [[نمر بن قاسط]] معروف به دثار در قالب یک [[شعر]] خبر داده است.<ref>حموی، معجم البلدان، ج۲ ص۱۱۲.</ref> از آنجا که شعر نمری در السنه [[اهل]] [[ادب]] به [[قدمت]] و دیرینگی وصف شده و نمری در این شعر تصریح کرده که [[هجرت]] [[زبید]] به [[طلب]] [[رزق و روزی]] بوده است نه [[جنگ]] و [[خونریزی]] و از سویی در شعر خالد [[زبیدی]] هم، قرینه یا مطلبی دال بر این که آمدنشان به [[عراق]] به انگیزه جنگ بوده، وجود نداشته، از این رو میتوان این مطلب را نیز دلیل دیگر بر [[مهاجرت]] دیرباز زبید به عراق و دیگر عرصههای شمالیتر [[جزیرة العرب]] عنوان کرد.<ref>علی کورانی عاملی، سلسلة القبائل العربیة فی العراق، ص۱۰-۱۳.</ref> همچنین نقل است که اندکی پیش از [[اسلام]] و در [[زمان]] [[حکمرانی]] [[حمیریان]] بر [[یمن]]، گروهی از [[مردم]] [[جعفی]]، مشهور به" [[اعراب]] ضاحیه"، از [[سرزمین]] آباء و اجدادی خود هجرت کرده، در [[حیره]] و مناطق [[فرات]] و [[انبار]] ساکن شدند.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ج۱، ص۴۳۹.</ref> | |||
پس از [[فتوحات اسلامی]] نیز سرزمینهای فتح شده، [[شاهد]] موجی دیگر از مهاجرتهای گسترده [[فرزندان]] [[سعد العشیره]] بود. مردم زبید در ابتدای [[فتوح اسلامی]] همراه با [[رییس]] خود [[عمرو بن معدی کرب]]<ref>ابن سعد، البقات الکبری، ج۶، ص۵۹.</ref> به عراق وارد شدند و سپس مهاجرتهای پی در پی و لاینقطعی را به سرزمینهای دیگر نظیر [[شام]] و [[مصر]] و نجد و... انجام دادند.<ref>عباس العزاوی، عشائر العراق، ج۱، ص۲۱۳.</ref> زبیدیها خطهای را در [[سرزمین مصر]] که میان خطط [[خولان]] و تجیب قرار داشت، به خود اختصاص داده بودند<ref>عبد الله البری، القبائل العربیة فی مصر، ص۲۲۱.</ref> و بعدها با [[فتح اندلس]] به این سرزمین وارد شدند. چندان که نام برخی از [[رجال]] این قبیله همچون [[محمد بن محمد بن حسن زبیدی]]<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۹، ص۲۷۵.</ref> و [[محمد بن حسن بن عبدالله مازنی زبیدی]]<ref>ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۱۲.</ref> در شمار ساکنان [[اندلس]] به ثبت رسیده است. ضمن آنکه گروهی از آنان نیز، همچنان در مواطن اصلی خود یا سرزمینهایی در نزدیک آن به سر میبردند. [[بنی جعفی]] هم به عنوان یکی دیگر از [[قبایل]] بزرگ [[سعدالعشیره]]، پس از انجام [[فتوحات اسلامی]] به مناطق مفتوحه کوچ کردند و در آن منتشر شدند. بیشترین تمرکز جغرافیای [[انسانی]] [[قبیله]] [[جعفی]] در [[شهر کوفه]] بود<ref>سمعانی، الانساب، ج۵، ص۲۹۵-۲۹۶.</ref> و آنان به واسطه سکونت چهار تن از [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} - که از مشاهیر این قبیله بودند - بیش از پیش مورد توجه قرار گرفتند.<ref>خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۲۲۶-۲۲۷.</ref> به استناد خبر [[بلاذری]]، [[سعد بن ابی وقاص]]، قبیله جعفی را ذیل [[مذحج]] و همراه با دو قبیله أشعر و طی، در بخشهای مهم [[کوفه]] اسکان داد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۴۴-۱۴۵.</ref> علاوه بر کوفه، از جزیره<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۳۷۶-۳۷۷.</ref> [[خراسان]] و سیستان<ref>سمعانی، الانساب، ج۵، ص۵۷۱.</ref> سند و مرزهای [[غربی]] [[شبه قاره]] [[هند]]،<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ج۳، ص۵۴۵.</ref> [[اصفهان]]<ref>اصبهانی، ذکر اخبار اصبهان، ج۱، ص۲۷۰.</ref> و [[مصر]]<ref>خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۱۳۴؛ ابن یونس، تاریخ، ج۱، ص۱۱۱ و ج۲، ص۲۲۰.</ref> به عنوان مهمترین [[مساکن]] و منازلگاههای قبیله جعفی در صدر دوران [[اسلامی]] یاد شده است. [[مهاجرت]] [[مردم]] این قبیله به دیگر [[بلاد اسلامی]] در قرون بعد نیز تداوم یافت؛ چندان که برخی منابع [[هجرت]] برخی از [[رجال]] و مشاهیر جعفی را به مناطق دیگر به واسطه کسب موقعیت [[برتر]] [[اجتماعی]]، یا [[حشر]] و نشر با [[اهل علم]] و [[ادب]]، به ثبت و ضبط رساندهاند.<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۷۹؛ ابن نجار، ذیل تاریخ بغداد، ج۲، ص۱۲۱؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱، ص۴۸۳.</ref> مهاجرتهای پی در پی [[جعفیها]] در دوران [[امویان]] هم ادامه یافت. نخستین مرحله از مهاجرتها و اسکان رسمی قبیله جعفی در [[ایران]]، در [[روزگار]] [[امارت]] [[زیاد بن ابیه]] بر [[عراق]] بود. به دستور وی پنجاه هزار خانوار [[عرب]] ساکن عراق به خراسان منتقل شدند.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ج۲، ص۵۰۹-۵۱۰.</ref> اخباری نیز درباره پراکندگی جغرافیایی [[قبیله]] [[جعفی]]، در [[منابع تاریخی]]، [[تواریخ]] محلی، [[متون رجالی]] و [[روایی]] موجود است که حضور آنان را در شهرهای مهمی چون [[نیشابور]]،<ref>حاکم نیشابوری، تاریخ نیشابور، ص۸۷ و ۸۹؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱، ص۳۰۹-۳۱۱.</ref> بخارا<ref>حاکم نیشابوری، تاریخ نیشابور، ص۱۱۵؛ حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، ص۶۲۹.</ref> و [[مرو]]<ref>مزی، تهذیب الکمال، ج۱، ص۳۲۴، ۴۹۱، ۴۹۹.</ref> به [[اثبات]] میرساند.<ref>نیز نک: صفری فروشانی، کوفه از پیدایش تا عاشورا، ص۲۰۹.</ref>-<ref>فصلنامه علمی - پژوهشی پژوهش نامۀ تاریخ اسلام، قبیله جُعفی و نقش آن در تاریخ اسلام تا پایان خلافت امویان، مریم سعیدیان جزی، ص۱۰-۱۱.</ref> | |||
از [[طایفه]] [[انس الله]] هم، جمعی از [[مردم]] [[بنی عبدالعزیز بن ثابت]]، در [[شهر]] [[ری]] ساکن شدند.<ref>ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۱۹؛ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۰۸.</ref> ضمن این که جماعتی از مردم اود بن صعب بن [[سعد العشیره]] در خطهای از محلههای [[کوفه]] موسوم به أود<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۲۲۷.</ref>[[منزل]] داشتند. [[شام]]،<ref>ابن ابیحاتم، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۵۲۲-۵۲۳؛ سمعانی، الانساب، ج۴، ص۲۰۳؛ المزی، تهذیب الکمال، ج۲۷، ص۱۵۶.</ref> کوفه،<ref>سمعانی، الانساب، ج۹، ص۴۲۴.</ref> [[قزوین]]<ref>رافعی قزوینی، التدوین فی أخبار قزوین، ج۴، ص۵۲.</ref> و... هم از دیگر اماکنی بودند که اخباری از سکونت برخی از مردم شاخههای مختلف [[بنی سعد بن عشیره]] در آن به ثبت رسیده است. | |||
هم اکنون، بازماندگان برخی از [[طوایف]] سعد العشیره از جمله عشایر [[زبید]] در برخی نقاط و [[سرزمینهای اسلامی]] و مشخصاً در [[عراق]] و [[ایران]] ساکنند. امروزه عشایر زبید به دو شاخه زبید الاکبر و زبید الاصغر تقسیم شدهاند و افخاذ و [[فروع]] بسیار از آنان متفرع گردیده است. در حال حاضر عشایر بزرگی در عراق خود را منتسب به این قبیله از هر دو شاخه زبید الاکبر و زبید الاصغر میدانند که از مهمترین آنها از قبیله زبید الاکبر میتوان به اسامی: "آلبو [[سلطان]]"،<ref>عباس العزاوی، عشائر العراق، ج۲، ص۴۹-۵۲.</ref> "السعید"،<ref>عباس العزاوی، عشائر العراق، ج۲، ص۶۲-۶۵.</ref> "بنی عجیل"،<ref>عباس العزاوی، عشائر العراق، ج۲، ص۶۵-۶۷.</ref> "المعامره"،<ref>عباس العزاوی، عشائر العراق، ج۲، ص۶۷-۶۸.</ref> "العمار"،<ref>عباس العزاوی، عشائر العراق، ج۲، ص۶۸.</ref> "آلبو محمد"<ref>عباس العزاوی، عشائر العراق، ج۲، ص۷۷-۷۸.</ref> و "السواعد"<ref>عباس العزاوی، عشائر العراق، ج۲، ص۸۷-۹۰.</ref> اشاره کرد. ضمن این که از دیگر [[قبایل]] بزرگ این شاخه "الجحیش" است که غالب مردمانشان در حله ساکنند و برخی هم ساکن [[موصل]].<ref>عباس العزاوی، عشائر العراق، ج۲، ص۵۴-۶۲.</ref> طوایفی از آنان هم در [[خوزستان]] [[ایران]] و در شهرهای خرمشهر، [[آبادان]]، رام هرمز، [[اهواز]] و هندیجان ساکنند.<ref>رؤوف السبهانی، أنساب القبائل العربیة فی خوزستان، ص۱۶۲.</ref> از معروفترین قبایل [[زبیدی]] [[عراق]] از سرشاخه [[زبید]] الاصغر هم میتوان از "الجبور"،<ref>عباس العزاوی، عشائر العراق، ج۲، ص۹۷-۱۱۹.</ref> "الجنابیون"،<ref>عباس العزاوی، عشائر العراق، ج۲، ص۱۱۹-۱۲۷.</ref> "[[الدلیم]]"،<ref>عباس العزاوی، عشائر العراق، ج۲، ص۱۲۷-۱۵۰.</ref> "العقیدات"<ref>عباس العزاوی، عشائر العراق، ج۲، ص۱۵۴-۱۶۸.</ref> و "العزه" که مردمانش در استان دیالی بسیارند و برخی از آنان نیز در استانهای دیگر مانند حله، کوت، العماره، [[الأنبار]] و.... متفرقند،<ref>عباس العزاوی، عشائر العراق، ج۲، ص۱۹۱-۱۹۵.</ref> یاد کرد. هر یک از [[طوایف]] این [[قبیله]] از هر دو شاخهاش -زبید الاکبر و زبید الاصغر- خود به فروعات و طوایف بسیار تقسیم میشوند و در اقصی نقاط عراق منتشرند.<ref>علی کورانی عاملی، سلسلة القبائل العربیة فی العراق، ص۱۸-۲۵.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |