←امنیت عقیده و بیان
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
توجه قرآن به امنیت در این گستره وسیع از [[آیات]] و نیز درخواست [[امنیت]] از سوی [[حضرت ابراهیم]]: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ قَالَ وَمَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! اینجا را شهری امن کن و از اهل آن هر کس را که به خداوند و روز واپسین ایمان دارد، از میوهها روزی رسان؛ (خداوند) فرمود: آن را که کفر ورزد، اندکی برخورداری خواهم داد سپس او را به (چشیدن) عذاب دوزخ ناگزیر خواهم کرد و این پایانه، بد است» سوره بقره، آیه ۱۲۶.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! این شهر را امن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بتها دور بدار» سوره ابراهیم، آیه ۳۵.</ref> و تأکید بر [[حرمت]] [[جنگ]] در [[ماههای حرام]] و [[مکه]] و یادآوری بعضی اقوام بهرهمند از [[نعمت]] امنیت مانند [[قوم سبأ]]: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا آمِنِينَ}}<ref>«و میان آنان و شهرهایی که در آنها خجستگی نهاده بودیم شهرهایی به هم پیوسته پدید آوردیم و در آنها راه رفت و آمد را به اندازه (برقرار) کردیم (و گفتیم) شبها و روزها در آنها با ایمنی سفر کنید» سوره سبأ، آیه ۱۸.</ref> و ارتباط بخش فراوانی از مباحث [[فقهی]] مانند حدود و دیات و [[جهاد]] و... با مقوله امنیت، نشان از اهمیت امنیت در [[اسلام]] دارد و تأکید [[قرآن]] بر امنیت مکه و ماههای حرام، میتواند زمینهای برای نهادینه شدن [[فرهنگ]] [[صلح]] و امنیت در [[جامعه اسلامی]] باشد<ref>[[حسن بستان|بستان، حسن]]، [[امنیت - بستان (مقاله)|مقاله «امنیت»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۴]].</ref>. | توجه قرآن به امنیت در این گستره وسیع از [[آیات]] و نیز درخواست [[امنیت]] از سوی [[حضرت ابراهیم]]: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ قَالَ وَمَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! اینجا را شهری امن کن و از اهل آن هر کس را که به خداوند و روز واپسین ایمان دارد، از میوهها روزی رسان؛ (خداوند) فرمود: آن را که کفر ورزد، اندکی برخورداری خواهم داد سپس او را به (چشیدن) عذاب دوزخ ناگزیر خواهم کرد و این پایانه، بد است» سوره بقره، آیه ۱۲۶.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! این شهر را امن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بتها دور بدار» سوره ابراهیم، آیه ۳۵.</ref> و تأکید بر [[حرمت]] [[جنگ]] در [[ماههای حرام]] و [[مکه]] و یادآوری بعضی اقوام بهرهمند از [[نعمت]] امنیت مانند [[قوم سبأ]]: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا آمِنِينَ}}<ref>«و میان آنان و شهرهایی که در آنها خجستگی نهاده بودیم شهرهایی به هم پیوسته پدید آوردیم و در آنها راه رفت و آمد را به اندازه (برقرار) کردیم (و گفتیم) شبها و روزها در آنها با ایمنی سفر کنید» سوره سبأ، آیه ۱۸.</ref> و ارتباط بخش فراوانی از مباحث [[فقهی]] مانند حدود و دیات و [[جهاد]] و... با مقوله امنیت، نشان از اهمیت امنیت در [[اسلام]] دارد و تأکید [[قرآن]] بر امنیت مکه و ماههای حرام، میتواند زمینهای برای نهادینه شدن [[فرهنگ]] [[صلح]] و امنیت در [[جامعه اسلامی]] باشد<ref>[[حسن بستان|بستان، حسن]]، [[امنیت - بستان (مقاله)|مقاله «امنیت»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۴]].</ref>. | ||
== | == [[امنیت عقیده]] و بیان == | ||
قرآن با تکیه بر اختیاری بودن پذیرش عقیده و [[دین]]، [[اجبار]] [[انسانها]] را در این زمینه [[نفی]] میکند: {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بیگمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد و خداوند شنوای داناست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>.<ref>فقه القرآن، ج ۱، ص۳۴۵.</ref> این [[آیه]] با توجه به تأکید فراوان قرآن بر اصل [[توحید]] و تلاش [[پیامبر]] بر بنای جامعه توحیدی و زدودن مظاهر [[شرک]] از آن، محور [[مجادلات]] فراوانی میان [[مفسران]] قرار گرفته است. برخی با این پیش فرض که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[عرب]] را بر پذیرش اسلام مجبور کرد این آیه را [[منسوخ]] میدانند؛ ولی برخی دیگر معتقدند آیه مذکور [[نسخ]] نشده و درباره [[اهل کتاب]] است که با پرداخت [[جزیه]] از پذیرش اجباری دین [[رهایی]] یافتند و [[بتپرستان]] به پذیرش دین وادار شدند<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص۶۳۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۳، ص۱۸۲ ـ ۱۸۳.</ref>. [[علامه طباطبایی]] بهرغم پذیرش انحصار [[نجات]] و [[رستگاری]] در عقیده توحید، با استناد به این آیه [[تحمیل]] [[دین]] و عقیده را مجاز نمیشمرد<ref>المیزان، ج ۲، ص۳۴۲ ـ ۳۴۳؛ ج ۴، ص۱۱۷.</ref> و منظور از جنگ با [[کافران]] را در آیه {{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ}}<ref>«و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها دین خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد» سوره بقره، آیه ۱۹۳.</ref> تنها برای دفع [[فتنه]] میداند<ref> المیزان، ج ۲، ص۶۲.</ref>. | قرآن با تکیه بر اختیاری بودن پذیرش عقیده و [[دین]]، [[اجبار]] [[انسانها]] را در این زمینه [[نفی]] میکند: {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بیگمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد و خداوند شنوای داناست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>.<ref>فقه القرآن، ج ۱، ص۳۴۵.</ref> این [[آیه]] با توجه به تأکید فراوان قرآن بر اصل [[توحید]] و تلاش [[پیامبر]] بر بنای جامعه توحیدی و زدودن مظاهر [[شرک]] از آن، محور [[مجادلات]] فراوانی میان [[مفسران]] قرار گرفته است. برخی با این پیش فرض که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[عرب]] را بر پذیرش اسلام مجبور کرد این آیه را [[منسوخ]] میدانند؛ ولی برخی دیگر معتقدند آیه مذکور [[نسخ]] نشده و درباره [[اهل کتاب]] است که با پرداخت [[جزیه]] از پذیرش اجباری دین [[رهایی]] یافتند و [[بتپرستان]] به پذیرش دین وادار شدند<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص۶۳۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۳، ص۱۸۲ ـ ۱۸۳.</ref>. [[علامه طباطبایی]] بهرغم پذیرش انحصار [[نجات]] و [[رستگاری]] در عقیده توحید، با استناد به این آیه [[تحمیل]] [[دین]] و عقیده را مجاز نمیشمرد<ref>المیزان، ج ۲، ص۳۴۲ ـ ۳۴۳؛ ج ۴، ص۱۱۷.</ref> و منظور از جنگ با [[کافران]] را در آیه {{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ}}<ref>«و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها دین خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد» سوره بقره، آیه ۱۹۳.</ref> تنها برای دفع [[فتنه]] میداند<ref> المیزان، ج ۲، ص۶۲.</ref>. | ||