←تلاش ابن عباس و عبدالله بن عمر برای منصرف ساختن امام{{ع}}
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
به [[یقین]] مکه مقصد نهایی امام حسین{{ع}} نبود زیرا میدانست درگیری میان او و [[یزیدیان]] حتمی است و او نمیخواست [[حرم امن]] [[خدا]] مورد هتک یزیدیان قرار گیرد، و [[قداست]] آن با هجوم این گروه خدانشناس که حرمتی برای ارزشهای والای [[اسلام]] قائل نبودند زیر سؤال برود. همانگونه که در مورد عبدالله بن زبیر چنین اتفاق افتاد، او مدتی بعد مکیان را با خود همراه کرد و به هنگام هجوم [[لشکر]] یزید به [[خانه خدا]] پناه برد ولی آنها [[احترام]] [[کعبه]] را نگاه نداشتند و با سنگهایی که از منجنیق پرتاب شد آن را درهم کوبیدند<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها]]، ص ۳۲۸.</ref>. | به [[یقین]] مکه مقصد نهایی امام حسین{{ع}} نبود زیرا میدانست درگیری میان او و [[یزیدیان]] حتمی است و او نمیخواست [[حرم امن]] [[خدا]] مورد هتک یزیدیان قرار گیرد، و [[قداست]] آن با هجوم این گروه خدانشناس که حرمتی برای ارزشهای والای [[اسلام]] قائل نبودند زیر سؤال برود. همانگونه که در مورد عبدالله بن زبیر چنین اتفاق افتاد، او مدتی بعد مکیان را با خود همراه کرد و به هنگام هجوم [[لشکر]] یزید به [[خانه خدا]] پناه برد ولی آنها [[احترام]] [[کعبه]] را نگاه نداشتند و با سنگهایی که از منجنیق پرتاب شد آن را درهم کوبیدند<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها]]، ص ۳۲۸.</ref>. | ||
== تلاش | == تلاش ابنعباس و ابنعمر برای منصرفساختن امام == | ||
{{همچنین|عبدالله بن عباس|عبدالله بن عمر}} | |||
امام حسین{{ع}} باقیمانده [[ماه شعبان]] و [[ماه رمضان]] و [[شوال]] و [[ذی القعده]] را در مکه ماند. در آن ایام «[[عبدالله بن عباس]]» و «عبدالله بن عمر» نیز در مکه بودند. آن دو که قصد مراجعت به [[مدینه]] را داشتند با هم نزد امام{{ع}} آمدند. عبدالله بن عمر عرض کرد: ای [[ابا عبدالله]]! خدا تو را [[رحمت]] کند. از خدایی که بازگشت تو به سوی اوست، [[پروا]] کن! تو از [[دشمنی]] و [[ستم]] [[مردم]] این [[دیار]] نسبت به [[خاندان]] خویش [[آگاهی]]، این مردم، [[یزید بن معاویه]] را به [[زمامداری]] پذیرفتهاند، من میترسم که مردم به جهت زر و سیم به او (یزید) [[گرایش]] پیدا کنند و تو را به [[قتل]] برسانند و به خاطر تو افراد زیادی کشته شوند. من از [[رسول خدا]]{{صل}} شنیدم که میفرمود: «حسین کشته خواهد شد و اگر او را به قتل رسانند و تنهایش گذارده، یاریاش نکنند، [[خداوند]] تا [[روز رستاخیز]] آنان را [[خوار]] میکند!» و من [[مصلحت]] میبینم تو نیز همانند سایر [[مردم]] با یزید [[سازش]] کنی! همچنان که پیش از این در برابر [[معاویه]] [[شکیبایی]] ورزیدهای، اکنون نیز [[صبر]] پیشه ساز، تا خداوند بین تو و این گروه [[ستمگر]] [[داوری]] کند! | امام حسین{{ع}} باقیمانده [[ماه شعبان]] و [[ماه رمضان]] و [[شوال]] و [[ذی القعده]] را در مکه ماند. در آن ایام «[[عبدالله بن عباس]]» و «عبدالله بن عمر» نیز در مکه بودند. آن دو که قصد مراجعت به [[مدینه]] را داشتند با هم نزد امام{{ع}} آمدند. عبدالله بن عمر عرض کرد: ای [[ابا عبدالله]]! خدا تو را [[رحمت]] کند. از خدایی که بازگشت تو به سوی اوست، [[پروا]] کن! تو از [[دشمنی]] و [[ستم]] [[مردم]] این [[دیار]] نسبت به [[خاندان]] خویش [[آگاهی]]، این مردم، [[یزید بن معاویه]] را به [[زمامداری]] پذیرفتهاند، من میترسم که مردم به جهت زر و سیم به او (یزید) [[گرایش]] پیدا کنند و تو را به [[قتل]] برسانند و به خاطر تو افراد زیادی کشته شوند. من از [[رسول خدا]]{{صل}} شنیدم که میفرمود: «حسین کشته خواهد شد و اگر او را به قتل رسانند و تنهایش گذارده، یاریاش نکنند، [[خداوند]] تا [[روز رستاخیز]] آنان را [[خوار]] میکند!» و من [[مصلحت]] میبینم تو نیز همانند سایر [[مردم]] با یزید [[سازش]] کنی! همچنان که پیش از این در برابر [[معاویه]] [[شکیبایی]] ورزیدهای، اکنون نیز [[صبر]] پیشه ساز، تا خداوند بین تو و این گروه [[ستمگر]] [[داوری]] کند! | ||