ظلم‌ستیزی در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۷۴: خط ۷۴:


==کنش‌ها و واکنش‌ها علیه ظلم==
==کنش‌ها و واکنش‌ها علیه ظلم==
در [[آیات قرآنی]]، ظلم به عنوان مقابل عدالت مطرح است؛ زیرا [[ظالم]] با ظلم خویش امری را از موضع و مکان [[حق]] و مناسب خودش خارج می‌‌کند و [[اجازه]] نمی‌دهد تا در جای حق خویش قرار گیرد. این گونه است که [[تعادل]] در هستی از دست می‌‌رود و [[فساد]] و [[تباهی]] در [[نفوس]] [[انسانی]] و [[محیط زیست]] ایجاد می‌‌شود و [[عدالت]] قسطی از میان می‌‌رود و هر کسی به سهم و [[قسط]] خویش از مواهب هستی نمی‌رسد. از این روست که همه اقسام و سطوح [[ظلم]] حتی نسبت به [[دشمنان]] [[حرام]] و [[گناه]] دانسته شده است<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}«ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانی‌های بی‌نشان و قربانی‌های دارای گردن‌بند و (حرمت) زیارت‌کنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را می‌جویند؛ نشکنید و چون از احرام خارج شدید می‌توانید شکار کنید و نباید دشمنی با گروهی که شما را از (ورود به) مسجد الحرام باز داشتند، وادارد که به تجاوز دست یازید؛ و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بی‌گمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ}} «ای مؤمنان! برای خداوند بپاخیزید و با دادگری گواهی دهید  و نباید دشمنی با گروهی شما را وادارد که دادگری نکنید، دادگری ورزید که به پرهیزگاری نزدیک‌تر است و از خداوند پروا کنید که خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره مائده، آیه ۸.</ref> و از [[انسان‌ها]] خواسته می‌‌شود تا نسبت به خود و [[خدا]] و [[خلق]] عدالت ورزند و از [[ظلم به خود]] و خدا و خلق دست بردارند. در [[حقیقت انسان]] در [[دنیا]] مامور است تا عدالت ورزد و از ظلم [[پرهیز]] کند <ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}}«به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان می‌دهد و از کارهای زشت و ناپسند و افزونجویی، باز می‌دارد؛ به شما اندرز می‌دهد باشد که شما پند گیرید» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref>؛ زیرا [[مقسط]] و [[عادل]] بودن [[نشانه]] [[مسلمانی]] است که بر اساس [[فطرت]] [[تکوینی]] نیز است. <ref>{{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ}}«ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌کند؛ بی‌گمان خداوند توانمندی پیروزمند است» سوره حدید، آیه ۲۵.  {{متن قرآن|وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا}} «و اینکه برخی از ما فرمانبردارند و برخی رویگردان از راه درست ، پس کسانی که فرمانبرداری کنند، رهیافتی را می‌جویند» سوره جن، آیه ۱۴. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ}} «ای مؤمنان! برای خداوند بپاخیزید و با دادگری گواهی دهید  و نباید دشمنی با گروهی شما را وادارد که دادگری نکنید، دادگری ورزید که به پرهیزگاری نزدیک‌تر است و از خداوند پروا کنید که خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره مائده، آیه ۸. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَنْ تَعْدِلُوا وَإِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا}} «ای مؤمنان! به دادگری بپاخیزید و برای خداوند گواهی دهید هر چند به زیان خود یا پدر و مادر و یا نزدیکان (تان) باشد و اگر (هر یک از دو طرف دعوا) دارا باشد یا نادار، خداوند به (دستگیری از) هر دو سزاوارتر است، پس (در گواهی دادن) از هوا (ی نفس) پیروی نکنید که به یک سو گرایید و اگر (در گواهی دادن) زبان بگردانید یا (از آن) رو برتابید بی‌گمان خداوند از آنچه می‌کنید آگاه است» سوره نساء، آیه ۱۳۵.</ref> در [[آیات قرآنی]] کنش‌ها و واکنش‌هایی نسبت به ظلم‌های سه گانه مطرح است که به برخی از مهم‌ترین آنها در این جا اشاره می‌‌شود:
در [[آیات قرآنی]]، ظلم به عنوان مقابل عدالت مطرح است؛ زیرا [[ظالم]] با ظلم خویش امری را از موضع و مکان [[حق]] و مناسب خودش خارج می‌‌کند و [[اجازه]] نمی‌دهد تا در جای حق خویش قرار گیرد. این گونه است که [[تعادل]] در هستی از دست می‌‌رود و [[فساد]] و [[تباهی]] در [[نفوس]] [[انسانی]] و [[محیط زیست]] ایجاد می‌‌شود و [[عدالت]] قسطی از میان می‌‌رود و هر کسی به سهم و [[قسط]] خویش از مواهب هستی نمی‌رسد. از این روست که همه اقسام و سطوح [[ظلم]] حتی نسبت به [[دشمنان]] [[حرام]] و [[گناه]] دانسته شده است<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}«ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانی‌های بی‌نشان و قربانی‌های دارای گردن‌بند و (حرمت) زیارت‌کنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را می‌جویند؛ نشکنید و چون از احرام خارج شدید می‌توانید شکار کنید و نباید دشمنی با گروهی که شما را از (ورود به) مسجد الحرام باز داشتند، وادارد که به تجاوز دست یازید؛ و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بی‌گمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ}} «ای مؤمنان! برای خداوند بپاخیزید و با دادگری گواهی دهید  و نباید دشمنی با گروهی شما را وادارد که دادگری نکنید، دادگری ورزید که به پرهیزگاری نزدیک‌تر است و از خداوند پروا کنید که خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره مائده، آیه ۸.</ref> و از [[انسان‌ها]] خواسته می‌‌شود تا نسبت به خود و [[خدا]] و [[خلق]] عدالت ورزند و از [[ظلم به خود]] و خدا و خلق دست بردارند. در [[حقیقت انسان]] در [[دنیا]] مامور است تا عدالت ورزد و از ظلم [[پرهیز]] کند <ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}}«به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان می‌دهد و از کارهای زشت و ناپسند و افزونجویی، باز می‌دارد؛ به شما اندرز می‌دهد باشد که شما پند گیرید» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref>؛ زیرا [[مقسط]] و [[عادل]] بودن [[نشانه]] [[مسلمانی]] است که بر اساس [[فطرت]] [[تکوینی]] نیز است. <ref>{{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ}}«ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌کند؛ بی‌گمان خداوند توانمندی پیروزمند است» سوره حدید، آیه ۲۵.  {{متن قرآن|وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا}} «و اینکه برخی از ما فرمانبردارند و برخی رویگردان از راه درست ، پس کسانی که فرمانبرداری کنند، رهیافتی را می‌جویند» سوره جن، آیه ۱۴. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ}} «ای مؤمنان! برای خداوند بپاخیزید و با دادگری گواهی دهید  و نباید دشمنی با گروهی شما را وادارد که دادگری نکنید، دادگری ورزید که به پرهیزگاری نزدیک‌تر است و از خداوند پروا کنید که خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره مائده، آیه ۸. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَنْ تَعْدِلُوا وَإِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا}} «ای مؤمنان! به دادگری بپاخیزید و برای خداوند گواهی دهید هر چند به زیان خود یا پدر و مادر و یا نزدیکان (تان) باشد و اگر (هر یک از دو طرف دعوا) دارا باشد یا نادار، خداوند به (دستگیری از) هر دو سزاوارتر است، پس (در گواهی دادن) از هوا (ی نفس) پیروی نکنید که به یک سو گرایید و اگر (در گواهی دادن) زبان بگردانید یا (از آن) رو برتابید بی‌گمان خداوند از آنچه می‌کنید آگاه است» سوره نساء، آیه ۱۳۵.</ref>
 
در [[آیات قرآنی]] کنش‌ها و واکنش‌هایی نسبت به ظلم‌های سه گانه مطرح است که به برخی از مهم‌ترین آنها در این جا اشاره می‌‌شود:
#[[استعاذه]]: از نظر [[قرآن]]، ظلم همانند [[جن]] [[شیطانی]] است که در حال [[طواف]] در اطراف ماست تا در [[فرصت]] مناسب در [[دل]] ما [[نفوذ]] کرده و [[اجازه]] ندهد تا شخص بر اساس سنت‌های تکوینی و [[تشریعی]] عدالت ورزد و [[حقوق]] هر کس و هر چیزی را چنان که [[حق تعالی]] در [[تکوین]] و [[تشریع]] [[جعل]] و وضع کرده ادا کند و به جا آورد. از همین روست که [[انسان]] می‌‌بایست برای در [[امان]] ماندن از ظلم خود یا دیگران به خدا [[پناه]] برد و استعاذه نماید؛ چنان که [[حضرت یوسف]]{{ع}} با گفتن «[[معاذ]] [[الله]]» و [[ایمان]] و [[تصدیق]] آن، به خدا پناه می‌‌برد که ظلمی را در [[حق]] بی‌گناهی روا دارد.<ref>{{متن قرآن|قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ أَنْ نَأْخُذَ إِلَّا مَنْ وَجَدْنَا مَتَاعَنَا عِنْدَهُ إِنَّا إِذًا لَظَالِمُونَ}}«گفت: پناه بر خداوند که جز آن کس را بگیریم که کالای خویش را نزد او یافته‌ایم زیرا آنگاه ستمگر خواهیم بود» سوره یوسف، آیه ۷۹.</ref> بنابراین، واکنش انسان در برابر ظلم دیگران یا درخواست ظلم از سوی دیگران، [[استعاذه]] و پناه جویی است؛ گویی که شیطانی در اطراف کمین کرده و خواهان ضربه زدن است. پس همان‌گونه که باید از [[حسادت]] و [[شرور]] [[شیاطین]] جنی و [[انسانی]] به خدا پناه برد، باید از ظلم و درخواست‌های [[ظالمانه]] دیگران به [[خدا]] [[پناه]] برد.
#[[استعاذه]]: از نظر [[قرآن]]، ظلم همانند [[جن]] [[شیطانی]] است که در حال [[طواف]] در اطراف ماست تا در [[فرصت]] مناسب در [[دل]] ما [[نفوذ]] کرده و [[اجازه]] ندهد تا شخص بر اساس سنت‌های تکوینی و [[تشریعی]] عدالت ورزد و [[حقوق]] هر کس و هر چیزی را چنان که [[حق تعالی]] در [[تکوین]] و [[تشریع]] [[جعل]] و وضع کرده ادا کند و به جا آورد. از همین روست که [[انسان]] می‌‌بایست برای در [[امان]] ماندن از ظلم خود یا دیگران به خدا [[پناه]] برد و استعاذه نماید؛ چنان که [[حضرت یوسف]]{{ع}} با گفتن «[[معاذ]] [[الله]]» و [[ایمان]] و [[تصدیق]] آن، به خدا پناه می‌‌برد که ظلمی را در [[حق]] بی‌گناهی روا دارد.<ref>{{متن قرآن|قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ أَنْ نَأْخُذَ إِلَّا مَنْ وَجَدْنَا مَتَاعَنَا عِنْدَهُ إِنَّا إِذًا لَظَالِمُونَ}}«گفت: پناه بر خداوند که جز آن کس را بگیریم که کالای خویش را نزد او یافته‌ایم زیرا آنگاه ستمگر خواهیم بود» سوره یوسف، آیه ۷۹.</ref> بنابراین، واکنش انسان در برابر ظلم دیگران یا درخواست ظلم از سوی دیگران، [[استعاذه]] و پناه جویی است؛ گویی که شیطانی در اطراف کمین کرده و خواهان ضربه زدن است. پس همان‌گونه که باید از [[حسادت]] و [[شرور]] [[شیاطین]] جنی و [[انسانی]] به خدا پناه برد، باید از ظلم و درخواست‌های [[ظالمانه]] دیگران به [[خدا]] [[پناه]] برد.
#[[استغفار]]: [[انسان]] در هر حال باید [[استعاذه]] و استغفار داشته باشد؛ زیرا این نوع [[اعمال]] هرگز به معنای این نیست که شخص گناهی را مرتکب شده یا می‌‌شود؛ بلکه برای در [[امان]] ماندن است. البته از [[آیات قرآنی]] به دست می‌‌آید که استغفار کارکردهای سه گانه ای چون رفع و دفع [[شرور]] و نیز [[جلب منفعت]] دارد. بر همین اساس وقتی کسی استغفار می‌‌کند به معنای آن نیست که [[گناه]] و خطایی را مرتکب شده است؛ بلکه به معنای این است که می‌‌خواهد از شرور فعلی یا احتمالی در امان ماند یا خیر و منفعتی را به سوی خویش جلب کند. از همین روست که خدا از [[پیامبر]]{{صل}} که [[معصوم]] است می‌‌خواهد تا استغفار کند یا در جایی دیگر می‌‌فرماید که او را مورد [[مغفرت]] خویش قرار داده است؛ چنان که پس از [[فتح مکه]] از این مطلب سخن به میان می‌‌آورد؛ زیرا به طور طبیعی [[جنگ]] و فتح و [[جهاد]] تبعاتی دارد که با [[مغفرت الهی]] از پیامدهای آن مانند [[کینه جویی]] [[شکست]] خوردگان یا مانند آنها در امان می‌‌ماند. خدا می‌‌فرماید: <ref>{{متن قرآن|إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِينًا لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا وَيَنصُرَكَ اللَّهُ نَصْرًا عَزِيزًا }}« بی‌گمان ما به تو پیروزی آشکاری دادیم. تا خداوند گناه پیشین و پسین  تو را بیامرزد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهی راست رهنمون گردد. و خداوند تو را با یاری کردنی بی‌همتا  یاری کند» سوره فتح، آیه ۱-۳.</ref> باید توجه داشت که واژه ذنب به معنای دم و دنباله است؛ گناه را ذنب می‌‌گویند،؛ چراکه دنباله و تبعاتی دارد که شخص می‌‌بایست آن را [[تحمل]] کند و این گونه نیست که با گناه خویش از تبعات و دنباله‌های آن مانند [[کیفر]] و [[مجازات]] در [[امان]] باشد. در این [[آیات]] مراد از [[ذنب]] همان پیامدها است نه اصطلاح [[گناه]]. بنابراین، [[خدا]] [[پیامبر]]{{صل}} را از تبعات و پیامدهای فتح که [[خشم]] [[شکست]] خوردگان و [[کینه جویی]] آنان و یا [[رفتارها]] و تبعات دیگر است، در امان نگه داشته است؛ زیرا واژه «غفر» در اصل به معنای [[پوشش]] است؛ چنان که به کلاه خود [[سربازی]] و سپر [[جنگی]] «مِغَفر» می‌‌گویند. پس خدا با [[مغفرت]] خویش، شخص را در پوششی قرار می‌‌دهد که آسیبی به او نرسد. از همین روست که [[انسان]] باید در همه حال [[استغفار]] بگوید و گفتن دست کم هفتاد بار استغفار در هر شبانه [[روز]] [[مستحب]] دانسته شده و پیامبر{{صل}} برای در امان ماندن از [[ذنوب]] مجالس و پیامدهای گفت و گوها و نشست و برخاست‌ها و برداشت‌های نادرست و ناروا، [[دست]] کم پس از مجلس ۲۵ بار استغفار می‌‌گفت. به هر حال، از نظر [[قرآن]]، [[انسان]] باید برای در امان ماندن از تبعات [[ظلم]] یا رفع و دفع آن استغفار کند. البته استغفار کردن پس از ظلم خطایی و یا عمدی لازم و ضروری است. از همین روست که هر کسی [[احساس]] می‌‌کرد ظلمی را مرتکب شده استغفار می‌‌کرد تا مورد [[مغفرت الهی]] قرار گیرد. خدا می‌‌فرماید: هر کسی فاحشه یا ظلمی را مرتکب شد وقتی [[یاد خدا]] کرد، پس از ظلمش استغفار کند تا مورد مغفرت پروردگارش قرار گیرد<ref>{{متن قرآن|أُولَئِكَ جَزَاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ}}«پاداش اینان آمرزش پروردگارشان و بوستان‌هایی است که از بن آن جویباران روان است؛ در آنها جاودانند و پاداش اهل کردار ، نیکوست» سوره آل عمران، آیه ۱۳۶.</ref>؛ یا می‌‌فرماید: هر کسی ظلمی را مرتکب شد پس باید استغفار کند و با [[توسل]] به [[رسول الله]]{{صل}} ایشان برایش استغفار کند، خدا [[توبه]] او را می‌‌پذیرد<ref>{{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا}}«و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو می‌آمدند و از خداوند آمرزش می‌خواستند و پیامبر برای آنان آمرزش می‌خواست خداوند را توبه‌پذیر بخشاینده می‌یافتند» سوره نساء، آیه ۶۴.</ref>؛ یا می‌‌فرماید: هر کسی عمل بد و [[سیئه]] ای داشته باشد یا ظلمی را مرتکب شود، سپس استغفار کند خدا را [[غفور]] می‌‌یابد <ref>{{متن قرآن|وَمَنْ يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَحِيمًا}} «و هر کس کار بدی کند یا بر خود ستم روا دارد سپس از خداوند آمرزش بخواهد خداوند را آمرزنده‌ای بخشاینده خواهد یافت» سوره نساء، آیه ۱۱۰.</ref>؛ یا می‌‌فرماید: [[حضرت موسی]]{{ع}} گفت که من ظلم کردم پس مرا مورد مغفرت قرار بده! پس خدا او را مورد مغفرت قرار داد؛ چراکه خدا غفور [[رحیم]] است.<ref>{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}}«گفت: پروردگارا! من به خویش ستم کردم، مرا بیامرز! و (خداوند) او را آمرزید که اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره قصص، آیه ۱۶.</ref> از همین [[آیات]] به دست می‌‌آید که شخصی که مورد [[استغفار]] می‌‌کند تحت [[رحمت رحیمی]] و خاص [[الهی]] قرار می‌‌گیرد و [[خدا]] توجه ویژه ای به او مبذول می‌‌دارد.
#[[استغفار]]: [[انسان]] در هر حال باید [[استعاذه]] و استغفار داشته باشد؛ زیرا این نوع [[اعمال]] هرگز به معنای این نیست که شخص گناهی را مرتکب شده یا می‌‌شود؛ بلکه برای در [[امان]] ماندن است. البته از [[آیات قرآنی]] به دست می‌‌آید که استغفار کارکردهای سه گانه ای چون رفع و دفع [[شرور]] و نیز [[جلب منفعت]] دارد. بر همین اساس وقتی کسی استغفار می‌‌کند به معنای آن نیست که [[گناه]] و خطایی را مرتکب شده است؛ بلکه به معنای این است که می‌‌خواهد از شرور فعلی یا احتمالی در امان ماند یا خیر و منفعتی را به سوی خویش جلب کند. از همین روست که خدا از [[پیامبر]]{{صل}} که [[معصوم]] است می‌‌خواهد تا استغفار کند یا در جایی دیگر می‌‌فرماید که او را مورد [[مغفرت]] خویش قرار داده است؛ چنان که پس از [[فتح مکه]] از این مطلب سخن به میان می‌‌آورد؛ زیرا به طور طبیعی [[جنگ]] و فتح و [[جهاد]] تبعاتی دارد که با [[مغفرت الهی]] از پیامدهای آن مانند [[کینه جویی]] [[شکست]] خوردگان یا مانند آنها در امان می‌‌ماند. خدا می‌‌فرماید: <ref>{{متن قرآن|إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِينًا لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا وَيَنصُرَكَ اللَّهُ نَصْرًا عَزِيزًا }}« بی‌گمان ما به تو پیروزی آشکاری دادیم. تا خداوند گناه پیشین و پسین  تو را بیامرزد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهی راست رهنمون گردد. و خداوند تو را با یاری کردنی بی‌همتا  یاری کند» سوره فتح، آیه ۱-۳.</ref> باید توجه داشت که واژه ذنب به معنای دم و دنباله است؛ گناه را ذنب می‌‌گویند،؛ چراکه دنباله و تبعاتی دارد که شخص می‌‌بایست آن را [[تحمل]] کند و این گونه نیست که با گناه خویش از تبعات و دنباله‌های آن مانند [[کیفر]] و [[مجازات]] در [[امان]] باشد. در این [[آیات]] مراد از [[ذنب]] همان پیامدها است نه اصطلاح [[گناه]]. بنابراین، [[خدا]] [[پیامبر]]{{صل}} را از تبعات و پیامدهای فتح که [[خشم]] [[شکست]] خوردگان و [[کینه جویی]] آنان و یا [[رفتارها]] و تبعات دیگر است، در امان نگه داشته است؛ زیرا واژه «غفر» در اصل به معنای [[پوشش]] است؛ چنان که به کلاه خود [[سربازی]] و سپر [[جنگی]] «مِغَفر» می‌‌گویند. پس خدا با [[مغفرت]] خویش، شخص را در پوششی قرار می‌‌دهد که آسیبی به او نرسد. از همین روست که [[انسان]] باید در همه حال [[استغفار]] بگوید و گفتن دست کم هفتاد بار استغفار در هر شبانه [[روز]] [[مستحب]] دانسته شده و پیامبر{{صل}} برای در امان ماندن از [[ذنوب]] مجالس و پیامدهای گفت و گوها و نشست و برخاست‌ها و برداشت‌های نادرست و ناروا، [[دست]] کم پس از مجلس ۲۵ بار استغفار می‌‌گفت. به هر حال، از نظر [[قرآن]]، [[انسان]] باید برای در امان ماندن از تبعات [[ظلم]] یا رفع و دفع آن استغفار کند. البته استغفار کردن پس از ظلم خطایی و یا عمدی لازم و ضروری است. از همین روست که هر کسی [[احساس]] می‌‌کرد ظلمی را مرتکب شده استغفار می‌‌کرد تا مورد [[مغفرت الهی]] قرار گیرد. خدا می‌‌فرماید: هر کسی فاحشه یا ظلمی را مرتکب شد وقتی [[یاد خدا]] کرد، پس از ظلمش استغفار کند تا مورد مغفرت پروردگارش قرار گیرد<ref>{{متن قرآن|أُولَئِكَ جَزَاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ}}«پاداش اینان آمرزش پروردگارشان و بوستان‌هایی است که از بن آن جویباران روان است؛ در آنها جاودانند و پاداش اهل کردار ، نیکوست» سوره آل عمران، آیه ۱۳۶.</ref>؛ یا می‌‌فرماید: هر کسی ظلمی را مرتکب شد پس باید استغفار کند و با [[توسل]] به [[رسول الله]]{{صل}} ایشان برایش استغفار کند، خدا [[توبه]] او را می‌‌پذیرد<ref>{{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا}}«و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو می‌آمدند و از خداوند آمرزش می‌خواستند و پیامبر برای آنان آمرزش می‌خواست خداوند را توبه‌پذیر بخشاینده می‌یافتند» سوره نساء، آیه ۶۴.</ref>؛ یا می‌‌فرماید: هر کسی عمل بد و [[سیئه]] ای داشته باشد یا ظلمی را مرتکب شود، سپس استغفار کند خدا را [[غفور]] می‌‌یابد <ref>{{متن قرآن|وَمَنْ يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَحِيمًا}} «و هر کس کار بدی کند یا بر خود ستم روا دارد سپس از خداوند آمرزش بخواهد خداوند را آمرزنده‌ای بخشاینده خواهد یافت» سوره نساء، آیه ۱۱۰.</ref>؛ یا می‌‌فرماید: [[حضرت موسی]]{{ع}} گفت که من ظلم کردم پس مرا مورد مغفرت قرار بده! پس خدا او را مورد مغفرت قرار داد؛ چراکه خدا غفور [[رحیم]] است.<ref>{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}}«گفت: پروردگارا! من به خویش ستم کردم، مرا بیامرز! و (خداوند) او را آمرزید که اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره قصص، آیه ۱۶.</ref> از همین [[آیات]] به دست می‌‌آید که شخصی که مورد [[استغفار]] می‌‌کند تحت [[رحمت رحیمی]] و خاص [[الهی]] قرار می‌‌گیرد و [[خدا]] توجه ویژه ای به او مبذول می‌‌دارد.
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش