افضلیت امام در معارف و سیره فاطمی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۵۴
، ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۳←مقدمه
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
[[حضرت فاطمه]]{{س}} فرمود: {{متن حدیث|قَدَّمُوا مَنْ أَخَّرَهُ وَ أَخَّرُوا مَنْ قَدَّمَهُ اللَّهُ...}}<ref>[[کفایة الاثر]]، ص۱۹۹</ref>. شرط [[افضلیّت امام]]، در [[حقیقت]] همان اصل [[شایستهسالاری]] است که آموزههای [[شرع]] و تمام عقلاء و اندیشمندان آن را پذیرفتهاند؛ اما در [[جریان سقیفه]] این اصل زیر پا نهاده شد و [[مردم]] از [[پیشوایی]] شایستگان [[محروم]] گردیدند. در این میان فاطمه{{س}} در برابر این [[بیعدالتی]] تاب نیاورد و برای جلب توجه مردم به سوی اصل [[افضلیت]] و شایستهسالاری دست به افشاگری زد و با بازگویی [[فضائل]] [[جهادی]] و سابقه درخشان [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}، دیگران را استیضاح نموده و میفرمود: «هرگاه [[شیطان]] شاخ خود را بیرون میکرد یا توسط گروهی از [[مشرکان]] زبان [[بغض]] و [[عداوت]] خود را میگشود، [[رسول خدا]] برادرش [[علی بن ابیطالب]] را در کام اژدها و شعلههای [[فتنهها]] میافکند و علی هم بازنمیگشت؛ مگر آنکه بال و پر [[دشمنان]] را زیر پای خود میگذاشت و شعلههای [[آتش]] [[مخالفین]] را با [[شمشیر]] خود خاموش میساخت و با [[خلوص نیت]] و فقط برای [[خدا]] [[تحمل]] آن [[سختیها]] را میکرد و نهایت [[کوشش]] را مینمود. وی نزدیکترین مردم به [[پیامبر]] و آقا و [[سرور]] [[اولیاء الله]] بود، او پیوسته آماده به [[خدمت]]، [[خیرخواه]] جدی و پرتلاش بود. در [[راه خدا]] سخن هیچ ملامتگری در او اثری نداشت. در حالیکه شما در آن [[روزگار]] در کمال [[رفاه]] و [[آسایش]] به سر میبردید و در کمال [[امنیت]] در باغهای خود لمیده و پیوسته در [[انتظار]] آن بودید که حوادث بد و جریانهای ناملایم، شامل حال ما [[خانواده]] ([[اهل بیت]]) گردد. آری! شما هنگام [[یورش]] [[دشمن]]، فرار کرده و از [[جنگ]] گریزان بودید»<ref>{{متن حدیث|أَوْ نَجَمَ قَرْنُ الشَّيْطَانِ أَوْ فَغَرَتْ فَاغِرَةٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ قَذَفَ أَخَاهُ فِي لَهَوَاتِهَا فَلَا يَنْكَفِئُ حَتَّى يَطَأَ جَنَاحَهَا بِأَخْمَصِهِ وَ يُخْمِدَ لَهَبَهَا بِسَيْفِهِ مَكْدُوداً فِي ذَاتِ اللَّهِ مُجْتَهِداً فِي أَمْرِ اللَّهِ قَرِيباً مِنْ رَسُولِ اللَّهِ سَيِّداً فِي أَوْلِيَاءِ اللَّهِ مُشَمِّراً نَاصِحاً مُجِدّاً كَادِحاً لَا تَأْخُذُهُ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ وَ أَنْتُمْ فِي رَفَاهِيَةٍ مِنَ الْعَيْشِ وَادِعُونَ فَاكِهُونَ آمِنُونَ تَتَرَبَّصُونَ بِنَا الدَّوَائِرَ وَ تَتَوَكَّفُونَ الْأَخْبَارَ وَ تَنْكِصُونَ عِنْدَ النِّزَالِ وَ تَفِرُّونَ مِنَ الْقِتَالِ}}، الإحتجاج، ج۱، ص۱۰۱.</ref>. | [[حضرت فاطمه]]{{س}} فرمود: {{متن حدیث|قَدَّمُوا مَنْ أَخَّرَهُ وَ أَخَّرُوا مَنْ قَدَّمَهُ اللَّهُ...}}<ref>[[کفایة الاثر]]، ص۱۹۹</ref>. شرط [[افضلیّت امام]]، در [[حقیقت]] همان اصل [[شایستهسالاری]] است که آموزههای [[شرع]] و تمام عقلاء و اندیشمندان آن را پذیرفتهاند؛ اما در [[جریان سقیفه]] این اصل زیر پا نهاده شد و [[مردم]] از [[پیشوایی]] شایستگان [[محروم]] گردیدند. در این میان فاطمه{{س}} در برابر این [[بیعدالتی]] تاب نیاورد و برای جلب توجه مردم به سوی اصل [[افضلیت]] و شایستهسالاری دست به افشاگری زد و با بازگویی [[فضائل]] [[جهادی]] و سابقه درخشان [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}، دیگران را استیضاح نموده و میفرمود: «هرگاه [[شیطان]] شاخ خود را بیرون میکرد یا توسط گروهی از [[مشرکان]] زبان [[بغض]] و [[عداوت]] خود را میگشود، [[رسول خدا]] برادرش [[علی بن ابیطالب]] را در کام اژدها و شعلههای [[فتنهها]] میافکند و علی هم بازنمیگشت؛ مگر آنکه بال و پر [[دشمنان]] را زیر پای خود میگذاشت و شعلههای [[آتش]] [[مخالفین]] را با [[شمشیر]] خود خاموش میساخت و با [[خلوص نیت]] و فقط برای [[خدا]] [[تحمل]] آن [[سختیها]] را میکرد و نهایت [[کوشش]] را مینمود. وی نزدیکترین مردم به [[پیامبر]] و آقا و [[سرور]] [[اولیاء الله]] بود، او پیوسته آماده به [[خدمت]]، [[خیرخواه]] جدی و پرتلاش بود. در [[راه خدا]] سخن هیچ ملامتگری در او اثری نداشت. در حالیکه شما در آن [[روزگار]] در کمال [[رفاه]] و [[آسایش]] به سر میبردید و در کمال [[امنیت]] در باغهای خود لمیده و پیوسته در [[انتظار]] آن بودید که حوادث بد و جریانهای ناملایم، شامل حال ما [[خانواده]] ([[اهل بیت]]) گردد. آری! شما هنگام [[یورش]] [[دشمن]]، فرار کرده و از [[جنگ]] گریزان بودید»<ref>{{متن حدیث|أَوْ نَجَمَ قَرْنُ الشَّيْطَانِ أَوْ فَغَرَتْ فَاغِرَةٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ قَذَفَ أَخَاهُ فِي لَهَوَاتِهَا فَلَا يَنْكَفِئُ حَتَّى يَطَأَ جَنَاحَهَا بِأَخْمَصِهِ وَ يُخْمِدَ لَهَبَهَا بِسَيْفِهِ مَكْدُوداً فِي ذَاتِ اللَّهِ مُجْتَهِداً فِي أَمْرِ اللَّهِ قَرِيباً مِنْ رَسُولِ اللَّهِ سَيِّداً فِي أَوْلِيَاءِ اللَّهِ مُشَمِّراً نَاصِحاً مُجِدّاً كَادِحاً لَا تَأْخُذُهُ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ وَ أَنْتُمْ فِي رَفَاهِيَةٍ مِنَ الْعَيْشِ وَادِعُونَ فَاكِهُونَ آمِنُونَ تَتَرَبَّصُونَ بِنَا الدَّوَائِرَ وَ تَتَوَكَّفُونَ الْأَخْبَارَ وَ تَنْكِصُونَ عِنْدَ النِّزَالِ وَ تَفِرُّونَ مِنَ الْقِتَالِ}}، الإحتجاج، ج۱، ص۱۰۱.</ref>. | ||
قرار دادن سابقه [[جهادی]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و دیگران در مقابل هم، توسط [[فاطمه]]{{س}}، روشی خردمندانه برای [[اثبات]] [[برتری]] و [[فضیلت امیرالمؤمنین]]{{ع}} در حضور [[غاصبان]] حقش بود. اهمیت مسئله نیز در این بود که [[دشمنان]]، نمیتوانستند فضیلت امیرالمؤمنین{{ع}} و [[فرومایگی]] خودشان را [[انکار]] کنند. بر این اساس، فاطمه{{س}} در جایی دیگر به همین مسئله پرداخته است و میفرماید: «[[آگاه]] باشید! به [[خدا]] [[سوگند]] اگر [[حق]] را به اهلش واگذار میکردند و از [[عترت]] [[رسول خدا]]{{صل}} [[فرمان]] میبردند دو نفر با هم در [[خداوند]] (در [[حکم خداوند]]) [[اختلاف]] نمیکردند و [[امامت]] همانگونه که [[پیامبر خدا]]{{صل}} معرفی کرده بود، از علی{{ع}} تا [[قائم]] ما؛ یعنی فرزند نهم [[امام حسین]]{{ع}} از [[جانشینی]] به جانشینی دیگر به [[ارث]] میرسید. این افراد کسی را مقدّم داشتند که خدا او را کنار زده بود و کسی را کنار زدند که خدا او را مقدّم داشت»<ref>{{متن حدیث|أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ تَرَكُوا الْحَقَّ عَلَى أَهْلِهِ، وَ اتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبِيِّهِ، لَمَا اخْتَلَفَ فِي اللَّهِ اثْنَانِ، وَ لَوَرِثَهَا سَلَفٌ عَنْ سَلَفٍ، وَ خَلَفٌ بَعْدَ خَلَفٍ، حَتَّى يَقُومَ قَائِمُنَا، التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ وَ لَكِنْ قَدَّمُوا مَنْ أَخَّرَهُ | قرار دادن سابقه [[جهادی]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و دیگران در مقابل هم، توسط [[فاطمه]]{{س}}، روشی خردمندانه برای [[اثبات]] [[برتری]] و [[فضیلت امیرالمؤمنین]]{{ع}} در حضور [[غاصبان]] حقش بود. اهمیت مسئله نیز در این بود که [[دشمنان]]، نمیتوانستند فضیلت امیرالمؤمنین{{ع}} و [[فرومایگی]] خودشان را [[انکار]] کنند. بر این اساس، فاطمه{{س}} در جایی دیگر به همین مسئله پرداخته است و میفرماید: «[[آگاه]] باشید! به [[خدا]] [[سوگند]] اگر [[حق]] را به اهلش واگذار میکردند و از [[عترت]] [[رسول خدا]]{{صل}} [[فرمان]] میبردند دو نفر با هم در [[خداوند]] (در [[حکم خداوند]]) [[اختلاف]] نمیکردند و [[امامت]] همانگونه که [[پیامبر خدا]]{{صل}} معرفی کرده بود، از علی{{ع}} تا [[قائم]] ما؛ یعنی فرزند نهم [[امام حسین]]{{ع}} از [[جانشینی]] به جانشینی دیگر به [[ارث]] میرسید. این افراد کسی را مقدّم داشتند که خدا او را کنار زده بود و کسی را کنار زدند که خدا او را مقدّم داشت»<ref>{{متن حدیث|أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ تَرَكُوا الْحَقَّ عَلَى أَهْلِهِ، وَ اتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبِيِّهِ، لَمَا اخْتَلَفَ فِي اللَّهِ اثْنَانِ، وَ لَوَرِثَهَا سَلَفٌ عَنْ سَلَفٍ، وَ خَلَفٌ بَعْدَ خَلَفٍ، حَتَّى يَقُومَ قَائِمُنَا، التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ وَ لَكِنْ قَدَّمُوا مَنْ أَخَّرَهُ}}، کفایة الاثر، ص۱۹۹؛ بحار الأنوار، ج٣۶، ص٣۵٣؛ عوالم العلوم، ج۱، ص١٩٨. اللَّهُ وَ أَخَّرُوا مَنْ قَدَّمَهُ اللَّهُ}}، در بحارالانوار، أخره الله آمده است.</ref>. | ||
ریشه [[استدلال]] فاطمه{{س}} در این بخش از سخنان روشنگرانهاش بر اساس همان عدم رعایت شرط [[افضلیت]] در [[تعیین امام]] است. چنانچه در جملهای برای اثبات [[افضلیت امیرالمؤمنین]]{{ع}} به [[حدیثی]] از پدرش رسول خدا{{صل}} استدلال نموده است و میفرماید: «خدا را [[گواه]] میگیرم که خودم شنیدم پدرم میفرمود: علی بهترین کسی است که او را در میان شما [[جانشین]] خود قرار دادهام»<ref>{{متن حدیث|أُشْهِدُ اللَّهَ تَعَالَى لَقَدْ سَمِعْتُهُ يَقُولُ عَلِيٌّ خَيْرُ مَنْ أُخَلِّفُهُ فِيكُمْ}}، کفایة الاثر، ص۱۹۹؛ إثبات الهداة، ج۲، ص۱۷۷.</ref>. | ریشه [[استدلال]] فاطمه{{س}} در این بخش از سخنان روشنگرانهاش بر اساس همان عدم رعایت شرط [[افضلیت]] در [[تعیین امام]] است. چنانچه در جملهای برای اثبات [[افضلیت امیرالمؤمنین]]{{ع}} به [[حدیثی]] از پدرش رسول خدا{{صل}} استدلال نموده است و میفرماید: «خدا را [[گواه]] میگیرم که خودم شنیدم پدرم میفرمود: علی بهترین کسی است که او را در میان شما [[جانشین]] خود قرار دادهام»<ref>{{متن حدیث|أُشْهِدُ اللَّهَ تَعَالَى لَقَدْ سَمِعْتُهُ يَقُولُ عَلِيٌّ خَيْرُ مَنْ أُخَلِّفُهُ فِيكُمْ}}، کفایة الاثر، ص۱۹۹؛ إثبات الهداة، ج۲، ص۱۷۷.</ref>. |