بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
== معناشناسی == | == معناشناسی == | ||
«فیء» به معنای رجوع و بازگشت سایه است<ref>لغتنامه دهخدا، ج۱۱، ص۱۷۲۴۸؛ فرهنگ معین، ج۲، ص۲۵۹۰؛ ابنفارس، معجم مغائیس اللغه، ج۴، ص۴۳۵.</ref> و در اصطلاح، به بخشی از [[انفال]] گفته میشود که بدون [[رنج]] و زحمت، در [[اختیار]] [[جامعه اسلامی]] قرار گیرد<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۱، ص۱۲۶.</ref>. به عبارت دیگر، هر گونه [[اموال]] بدون مالک، مانند: کوهها، بستر رودخانهها، خرابههای متروک و مانند آن فیء خوانده میشود. | «فیء» به معنای رجوع و بازگشت سایه است<ref>لغتنامه دهخدا، ج۱۱، ص۱۷۲۴۸؛ فرهنگ معین، ج۲، ص۲۵۹۰؛ ابنفارس، معجم مغائیس اللغه، ج۴، ص۴۳۵.</ref> و در اصطلاح، به بخشی از [[انفال]] گفته میشود که بدون [[رنج]] و زحمت، در [[اختیار]] [[جامعه اسلامی]] قرار گیرد<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۱، ص۱۲۶.</ref>. به عبارت دیگر، هر گونه [[اموال]] بدون مالک، مانند: کوهها، بستر رودخانهها، خرابههای متروک و مانند آن فیء خوانده میشود. فیء از اموال دولت اسلامی و [[بیت المال]] محسوب میشود و برای تأمین [[زندگی]] اقشار آسیبپذیر [[اجتماعی]] و در [[راه خدا]] [[مصرف]] میشود. فیء، یکی از منابع مهم [[بیت المال]] در [[نظام اسلامی]] است<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۴۴؛ [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص ۴۵۰.</ref>. | ||
== پیشینه == | == پیشینه == |