بحث:صبر در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶٬۷۹۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ اکتبر ۲۰۲۳
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
خط ۷۰۹: خط ۷۰۹:
بنابراین، برخی از چیزهایی که خدا [[وعده]] داده تحقق می‌‌یابد و برخی تحقق نمی‌یابد<ref>رعد، آیه۴۰</ref>؛ زیرا وقتی براساس وعده شخصی اجل معلق پیش می‌‌افتد و می‌‌بایست بمیرد، اما با دعا در تقدیر تبدیل رخ می‌‌دهد و اجل جا به جا می‌‌شود و وعده تحقق نمی‌یابد؛ زیرا خدا در وعده وعیدی برآن است تا اگر شخص [[توبه]] و [[استغفار]] کرد و دعا نمود، تبدیل کند و [[بدی]] را به [[نیکی]] و [[شرور]] به [[خیرات]] تبدیل کند؛ اما [[تخلف]] در وعده مثلا وعده [[بهشت]] نیست. در [[حقیقت]] خدا برای رحم کردن [[خلق]] کرده<ref>هود، آیه ۱۱۹</ref> و دنبال بهانه ای چون دعا و استغفار و توبه است.
بنابراین، برخی از چیزهایی که خدا [[وعده]] داده تحقق می‌‌یابد و برخی تحقق نمی‌یابد<ref>رعد، آیه۴۰</ref>؛ زیرا وقتی براساس وعده شخصی اجل معلق پیش می‌‌افتد و می‌‌بایست بمیرد، اما با دعا در تقدیر تبدیل رخ می‌‌دهد و اجل جا به جا می‌‌شود و وعده تحقق نمی‌یابد؛ زیرا خدا در وعده وعیدی برآن است تا اگر شخص [[توبه]] و [[استغفار]] کرد و دعا نمود، تبدیل کند و [[بدی]] را به [[نیکی]] و [[شرور]] به [[خیرات]] تبدیل کند؛ اما [[تخلف]] در وعده مثلا وعده [[بهشت]] نیست. در [[حقیقت]] خدا برای رحم کردن [[خلق]] کرده<ref>هود، آیه ۱۱۹</ref> و دنبال بهانه ای چون دعا و استغفار و توبه است.
به هر حال، از نظر [[آموزه‌های وحیانی قرآن]]، انسان در طول [[زندگی]] مصیبت‌های عظیمی را دچار می‌‌شود که با [[صبر]] [[علمی]] و عملی می‌‌تواند ازآن سربلند خارج شود. به این معنا که [[باور]] داشته باشد که مالک خدا است و اگر [[خدا]] برای او تقدیری کرده است، آن را بپذیرد و با [[استغفار]] و [[توبه]] ودعا شرایط را تبدیل و تغییردهد. پس [[صابر]] کسی است که با [[علم]] به [[مالکیت خدا]] پذیرای [[مصیبت]] است و اگر بخواهد [[رحمت الهی]] را به سوی خویش جلب کند، با استغفار و توبه و [[دعا]] این کار را می‌‌کند؛ زیرا استغفار [[دفع بلا]] و رفع [[بلا]] و جلب [[رحمت]] می‌‌کند و ازهمین رو از [[اسرار الهی]] است.<ref>نوح، آیات ۱۰ تا ۱۲</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[نقش مالکیت خدا در صبر بر مصیبت (مقاله)|نقش مالکیت خدا در صبر بر مصیبت]].</ref>
به هر حال، از نظر [[آموزه‌های وحیانی قرآن]]، انسان در طول [[زندگی]] مصیبت‌های عظیمی را دچار می‌‌شود که با [[صبر]] [[علمی]] و عملی می‌‌تواند ازآن سربلند خارج شود. به این معنا که [[باور]] داشته باشد که مالک خدا است و اگر [[خدا]] برای او تقدیری کرده است، آن را بپذیرد و با [[استغفار]] و [[توبه]] ودعا شرایط را تبدیل و تغییردهد. پس [[صابر]] کسی است که با [[علم]] به [[مالکیت خدا]] پذیرای [[مصیبت]] است و اگر بخواهد [[رحمت الهی]] را به سوی خویش جلب کند، با استغفار و توبه و [[دعا]] این کار را می‌‌کند؛ زیرا استغفار [[دفع بلا]] و رفع [[بلا]] و جلب [[رحمت]] می‌‌کند و ازهمین رو از [[اسرار الهی]] است.<ref>نوح، آیات ۱۰ تا ۱۲</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[نقش مالکیت خدا در صبر بر مصیبت (مقاله)|نقش مالکیت خدا در صبر بر مصیبت]].</ref>
==عوامل [[شناختی]] و نگرشی==
برای دستیابی به [[مقام صابران]] و یا برخی از مراتب آن می‌بایست در بخش‌های شناختی و نگرشی [[آدمی]] [[برنامه‌ریزی]] شود. از آنجا که [[صبر]] مقوله‌ای تشکیکی و دارای مراتب شدت و [[ضعف]] است <ref>انفال آیه ۶۵ و ۶۶</ref> و این شدت و ضعف ارتباطی به دو حوزه شناختی و بصیرتی و ارادی و نگرشی فرد دارد می‌توان [[امید]] داشت که دست‌کم به برخی از مراتب آن بتوان دست یافت.
دستیابی به مراتب عالی صبر زمانی ممکن است که شخص از نظر شناختی به [[مقام]] [[اهل]] [[بصیرت]] برسد و [[ملکوت آسمان‌ها و زمین]] را بشناسد و موقعیت [[خدا]] و خود را در هستی و مسائل و امور آن به [[درستی]] بشناسد و [[درک]] کند. این همان مسئله بینشی است که دستیابی به مقام نهایی آن تنها برای اهل بصیرت ممکن است.
البته [[شناخت]] و بصیرت نهایی نیز برای دستیابی به مرتبه نهایی صبر و [[صابران]] کفایت نمی‌کند؛ زیرا از نظر [[قرآن]] – چنانکه در [[روانشناسی]] و [[علوم]] مرتبط [[انسانی]] دیگر [[اثبات]] شده است،- شناخت به [[تنهایی]] برای انجام و تحقق خارجی عملی حتی در [[نفس آدمی]] ‌کفایت نمی‌کند، بلکه نیازمند عامل مهم و موثر دیگری است که از آن به «[[اراده]]» یا [[عزم]] تعبیر می‌شود.
بسیاری از اهل شناخت و بصیرت و حتی [[ایمان]] وجود دارند که از عزم و [[اراده قوی]] برخوردار نیستند. از آن جمله می‌توان به [[حضرت آدم]]{{ع}}‌ اشاره کرد که قرآن در وصف او پس از [[شکست]] در [[امتحانات الهی]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا}}<ref>«و ما از پیش به آدم سفارش کردیم اما او از یاد برد و در وی عزمی نیافتیم» سوره طه، آیه ۱۱۵.</ref>
عزم به معنای اراده قوی و محکمی ‌است که هر سدی را از جلوی عمل بردارد و تا به مقصد و مقصود نرسیده از کار دست برندارد. از این رو تنها برخی از [[پیامبران]]{{ع}} و [[انسان‌ها]] به عنوان صاحبان عزم ([[اولوالعزم]]) [[ستوده]] و معرفی شده‌اند.
بنابراین راه دستیابی به عالی‌ترین درجات [[صبر]]، داشتن [[بصیرت]] کامل و [[عزم]] و [[اراده قوی]] و آهنین است.<ref>انفال ایه ۶۵ و ۶۶</ref> اما این مسئله موجب نمی‌شود تا [[انسان‌ها]] نتوانند به مراتب دیگر آنکه [[پایین‌تر]] است دست یابند.
هر کس بر اساس [[دانش]] و [[شناخت]] خویش و نیز [[اراده]] و عزم خود از مرتبه و درجه‌ای از صبر می‌تواند بهره‌مند شود. بنابراین لازم است که برای رسیدن به هر مرتبه به مقدار دانش و شناخت خویش به ‌اشکال مختلف بیفزاییم که این شناخت می‌تواند از راه دانش‌های آفاقی و یا انفسی به دست آید. به این معنا که [[تفکر در هستی]] و [[تدبر در آیات]] درونی و بیرونی خود و هستی می‌تواند موقعیت خود در هستی را برای [[انسان]] روشن سازد و اینکه چه عامل و یا عواملی می‌تواند در [[زندگی]] او و یا جهانیان موثر باشد.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[راه رسیدن به مقام صابران (مقاله)|راه رسیدن به مقام صابران]].</ref>
==[[علم]] و [[آگاهی]] عامل ایجاد صبر و [[کنترل نفس]]==
[[خداوند]] در [[آیه]] ۶۸ [[سوره کهف]] با بیان داستان [[حضرت موسی]]{{ع}} و استاد کامل و ربانی وی یعنی [[حضرت خضر]]{{ع}} به این مسئله توجه می‌دهد که تا چه اندازه احاطه کامل علمی‌ و شناخت جامع و آگاهی از [[فلسفه]] حوادث پیش آمده می‌تواند زمینه‌ساز صبر و [[شکیبایی]] شخص باشد. در زمانی که حضرت موسی{{ع}} خواهان بهره‌گیری از دانش رشدی عالم ربانی [[خضر]]{{ع}} می‌شود آن حضرت به وی می‌گوید که این امر ممکن نیست؛ زیرا نسبت به فلسفه حوادث و اتفاقات‌، [[احاطه علمی]] ‌نداری و به سبب همین عدم احاطه علمی نمی‌توانی در برابر مسائل و رخدادها صبر نشان ‌دهی و واکنش‌های خود را کنترل کرده و بر اساس [[احساسات]] و [[عواطف]] و موثرات آن عمل نکنی. به سخن دیگر زمانی صبر امکان‌پذیر است و شخص می‌تواند عواطف و احساسات خود را نسبت به رخدادها و حوادث مهار و [[مدیریت]] کند که از علل و فلسفه حوادث و رخدادها آگاهی داشته باشد ولی از آنجا که برای [[حضرت موسی]]{{ع}} چنین [[آگاهی]] و احاطه علمی‌فراهم نبود نمی‌توانست راه [[شکیبایی]] را در پیش گیرد.
[[حضرت خضر]]{{ع}} به حضرت موسی{{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَكَيْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا}}<ref>«و چگونه در چیزی که به آن آگاهی فراگیر نداری شکیب می‌کنی؟» سوره کهف، آیه ۶۸.</ref>؛
هر چند که حضرت موسی{{ع}} بر این [[باور]] است که [[اراده قوی]] وی می‌تواند او را [[صابر]] کند و رخدادها و عوامل تحریک [[عواطف]] او را از میدان به در نکند ولی رخدادها نشان داده است [[قضاوت]] [[خضر]]{{ع}} درست‌تر بود؛ زیرا شخصی که نسبت به مسائل و موقعیت خود احاطه کامل [[علمی]] ‌ندارد نمی‌تواند نسبت به رخدادهای تحریک‌کننده [[احساسات]] و عواطف، به طور طبیعی واکنش ندهد. تنها کسانی می‌توانند نسبت به حوادث تحریکی [[مقاومت]] کنند و واکنش‌های خویش را از احساسی به [[عقلانی]] و یا [[شرعی]] [[تغییر]] جهت دهند که [[شناخت]] خوبی نسبت به رخدادها داشته باشند.
هر چند که حضرت موسی{{ع}} نشان داد که می‌تواند احساسات و عواطف طبیعی خود را به سرعت کنترل و [[مدیریت]] کند ولی این مسئله زمانی است که هشداری بیرونی او را از [[غفلت]] بیرون آورد و در [[حقیقت]] او خود به خود نمی‌توانست نسبت به واکنش‌های طبیعی خود کنترلی داشته باشد.
حضرت موسی{{ع}} با آنکه [[پیامبری]] بزرگ و حتی [[اولوالعزم]] به شمار می‌رود که از نظر [[اراده]] در مقامی ‌بلند است ولی از نظر علمی‌و [[شناختی]] در مرتبه خضر{{ع}} نبود و حضرت خضر{{ع}} به دانش‌هایی آگاهی داشت که حضرت موسی{{ع}} از آن به [[دانش]] رشدی تعبیر می‌کند. این دانش رشدی است که حضرت خضر{{ع}} را شخص بااراده می‌سازد که بتواند تا در برابر رخدادها [[مهار نفس]] خود را در دست گیرد بلکه آگاهانه شکیبایی در پیش گیرد و [[صبر]] عقلانی از خود نشان دهد.
دانش رشدی که در [[اختیار]] حضرت خضر{{ع}} است دانشی است که خود آن [[بزرگوار]] از آن به دانش احاطی تعبیر می‌کند. دانش احاطی دانشی است که شخص از زاویه بلند، همه کلیات و جزئیات مسئله و پیامدهای آن را می‌شناسد و می‌بیند. این همان [[علمی]] ‌است که [[خداوند]] نسبت به هستی دارد و [[حضرت خضر]]{{ع}} به تبع از آن [[آگاه]] می‌باشد. دستیابی به این [[علم]] که از آن به [[علم لدنی]] <ref>از پیش خدا یا علم خدادادی</ref> تعبیر می‌شود موجب می‌شود تا شخص از [[شفاعت]] نیز برخوردار گردد. به این معنا که‌ اشخاص دارای علم لدنی و احاطی و رشدی می‌توانند از همه مسائل و جزئیات امور آگاه باشند و با توجه به چنین علم و دانشی است که خواهان گذشت و [[عفو]] و [[مغفرت]] می‌شوند.
به هر حال [[آگاهی]] و شناخت‌، عامل اساسی و مهمی ‌در ایجاد [[صبر]] و کنترل و [[مدیریت]] نفس و مقابله با [[احساسات]] تحریک شده است. خداوند در [[آیه]] ۴۹ [[سوره هود]] آگاهی از [[سرنوشت]] مخالفان و [[دشمنان]] را عاملی برای صبر و [[شکیبایی]] پیامبر‌{{صل}} برمی‌شمارد و در [[آیات]] ۵۸ و ۶۰ [[سوره روم]] آگاهی آن حضرت به ریشه [[رفتارها]] و انکارهای [[جاهلانه]] دشمنان را زمینه‌ساز شکیبایی وی می‌داند.
به عبارت دیگر آگاهی از [[قوانین]] و [[سنت‌های الهی]] و علل و عوامل ایجادی رخدادهای خوب و بد و [[زشت]] و [[زیبا]]، مهم‌ترین عامل در ایجاد صبر و شکیبایی در [[انسان]] است که در آیات ۱۲۸ تا ۱۳۰ [[سوره طه]] نیز بدان ‌اشاره و تاکید شده است.
برای تحقق چنین آگاهی، خداوند در آیات مختلف به مسئله [[شناخت]] [[فلسفه آفرینش]] و یا [[باور به معاد]] و [[رستاخیز]] و [[روز جزا]] و [[پاداش]] هر [[نیک]] و بد <ref>بقره آیه ۴۵ و ۴۶ و ۲۴۹ و معارج آیات ۱۹ تا ۲۶</ref> ‌اشاره می‌کند و آن را زمینه‌ساز صبر در انسان می‌شمارد.<ref>غافر آیات۷۰ تا ۷۷</ref>
[[بینش]] و [[جهان‌بینی توحیدی]] و [[باور]] به اینکه از [[خدا]] و به سوی اوییم <ref>بقره آیات ۱۵۵ و ۱۵۶</ref>[[بصیرت]] و [[درک عمیق]] از علل و عوامل حوادث و [[فلسفه]] آنها <ref>انفال آیات ۶۵ و ۶۶ و رعد آیات ۱۹ و ۲۲ و بقره آیه ۱۵۵ و آل عمران آیه ۱۸۶</ref> و [[تدبر]] و [[تفکر]] در سرگذشت افراد و [[اقوام]] <ref>غافر آیه ۵۵</ref> و امور دیگری که در ایجاد [[بینش]] و نگرش تاثیرگذار است از مهم‌ترین علل و عوامل ایجادی [[صبر]] در [[انسان]] است.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[راه رسیدن به مقام صابران (مقاله)|راه رسیدن به مقام صابران]].</ref>
==داشتن [[اراده قوی]] لازمه دستیابی به صبر==
عامل مهم دیگری که در ایجاد صبر و یا تقویت آن و دستیابی شخص به مراتب عالی‌تر صبر موثر است و [[قرآن]] بر آن تاکید می‌ورزد اراده قوی است. از این رو در [[آیه]] ۱۸۶ [[سوره آل عمران]] و نیز آیه ۱۷ [[سوره لقمان]] و [[شورا]] آیه ۴۳ و [[احقاف]] آیه ۳۵ بر مسئله [[عزم]] و اراده قوی به عنوان پیش شرط تحقق صبر ‌اشاره می‌کند و می‌فرماید: و ان تصبروا و تتقوا فان ذلک من عزم الامور؛ اگر [[استقامت]] کنید و [[تقوا]] پیشه سازید، <ref>شایسته‌تر است؛ زیرا</ref> این از کارهای مهم و قابل [[اطمینان]] است؛ اصولا عزم در [[کارها]] و اراده قوی داشتن، همان صبر و [[شکیبایی]] است که به عنوان فضیلتی [[محبوب]] همگان است.
در آیه ۳۵ [[سوره احقاف]] می‌فرماید: فاصبر کما صبر [[اولوالعزم]] من الرسل؛ همانند [[پیامبران]] صاحب عزم و اراده قوی، تو نیز صبر و شکیبایی کن.
در [[حقیقت انسان]] اگر [[شناخت]] و [[احاطه علمی]] داشته باشد و حتی اگر به این شناخت خویش [[ایمان]] و [[باور]] داشته و [[قلب]] و دلش با آن باشد زمانی می‌تواند تاثیرگذار باشد که همراه با اراده قوی و عزم عملی در میدان عمل باشد. بسیاری از کسانی که راه [[فسق]] و [[فجور]] را در پیش می‌گیرند و در [[زندگی]] کاری می‌کنند که مورد [[خشم]] و [[غضب الهی]] قرار می‌گیرند کسانی هستند که با شناخت و حتی ایمان، در [[مقام عمل]]، [[سست]] [[اراده]] هستند و بر اساس ایمان و باورهای خویش عمل نمی‌کنند. در [[حادثه کربلا]] نیز [[کوفیان]] با آنکه قلب‌هایشان با [[امام حسین]]{{ع}} بود ولی شمشیرهایشان به سبب [[ترس]] از [[دولت اموی]] و خشونت‌های آنان ضد [[امام حسین]]{{ع}} بود؛ زیرا [[اراده]] جدی و [[قوی]] نداشتند‌، چنانکه این مسئله را بارها [[امیر]] مؤمنان‌{{ع}} در جنگ‌های مختلف به آنان گوشزد کرده بود.
بسیاری از [[مردم]] در هنگام عمل کم می‌آورند و در برابر رخدادها و حوادث شدید، [[مقاومت]] خود را از دست می‌دهند و بی‌اراده در پی نفس و گرایش‌های آن می‌روند و بر خلاف [[باور]] و [[ایمان]] خود عمل می‌کنند. این نشان می‌دهد که [[انسان]] افزون بر [[شناخت]]، نیازمند [[اراده قوی]] در هنگام عمل است و این همان چیزی است که [[آیات قرآن]] پیش گفته و [[آیات]] دیگر بر آن تاکید می‌کنند.
برای دستیابی به اراده قوی نیز [[قرآن]] راهکارهایی بیان می‌کند که از آن جمله می‌توان به توجه به [[امدادهای غیبی]] [[خداوند]] <ref>بقره آیه ۱۵۳ و ۲۴۹</ref> توجه به اسوه‌های [[صبر]] و [[شکیبایی]] <ref>آل عمران آیه ۱۴۶ و انعام آیه ۳۴</ref>[[انفاق]] و اختصاص دادن سهمی مشخص از [[مال]] خود به [[نیازمندان]] <ref>معارج آیات ۱۹ تا ۲۵</ref> [[امانتداری]] اقامه [[گواهی]] و [[شهادت]] راست در دادگاه‌ها [[ترس از خدا]] به جای مردم <ref>همان تا آیه ۲۸</ref> [[خشوع]] و [[خضوع]] <ref>بقره آیه ۴۵</ref> [[نماز]] و [[روزه]] گرفتن ‌اشاره کرد.
با این راهکارها که قرآن بیان کرده می‌توان [[امیدوار]] بود که دستیابی به [[مقام صابران]] که مقامی بس والا در نزد خداوند است امکان‌پذیر خواهد بود.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[راه رسیدن به مقام صابران (مقاله)|راه رسیدن به مقام صابران]].</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۷۲۶: خط ۷۶۰:
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[استعانت و صبر نشانه توحید (مقاله)|'''استعانت و صبر نشانه توحید''']]
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[استعانت و صبر نشانه توحید (مقاله)|'''استعانت و صبر نشانه توحید''']]
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[نقش مالکیت خدا در صبر بر مصیبت (مقاله)|'''نقش مالکیت خدا در صبر بر مصیبت''']]
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[نقش مالکیت خدا در صبر بر مصیبت (مقاله)|'''نقش مالکیت خدا در صبر بر مصیبت''']]
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[راه رسیدن به مقام صابران (مقاله)|'''راه رسیدن به مقام صابران''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۷۳٬۰۱۷

ویرایش