←روایات دیگر
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
=== روایات دیگر === | === روایات دیگر === | ||
مسئلۀ [[انتصابی بودن مقام امامت]] در روایات از زوایای گوناگونی مورد توجه واقع شده است، برخی از این روایات عبارتاند از: | مسئلۀ [[انتصابی بودن مقام امامت]] در روایات از زوایای گوناگونی مورد توجه واقع شده است، برخی از این روایات عبارتاند از: | ||
# در روایتی [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: «(آن حضرت [[انتخاب امام]] را دور از دسترس [[مردم]] ذکر نموده، میفرماید:) آیا مردم به [[ارزش]] مقام و [[جایگاه امامت]] در بین [[امت]] پی بردهاند و از آن [[شناخت]] دارند تا اختیاری در [[تعیین امام]] داشته باشند؟! بیتردید [[امامت]] از نظر قدر، جلیلتر و از نظر ارزش شأنی عظیمتر و از جهت جایگاه مکانی بلندتر و از حیث مرتبه جانبی منیعتر و از نگاه [[معنویت]] [[باطنی]] عمیقتر از آن دارد که [[عقل]] و اندیشۀ مردم بدان دسترسی یابند تا با [[اراده]] و [[درک]] خویش، امامی را به [[منصب امامت]] برسانند»<ref>{{متن حدیث|هَلْ تَعْرِفُونَ قَدْرَ الْإِمَامَةِ وَ مَحَلَّهَا مِنَ الْأُمَّةِ فَيَجُوزُ فِيهَا اخْتِيَارُهُمْ إِنَّ الْإِمَامَةَ أَجَلُّ قَدْراً وَ أَعْظَمُ شَأْناً وَ أَعْلَى مَكَاناً وَ أَمْنَعُ جَانِباً وَ أَبْعَدُ غَوْراً مِنْ أَنْ يَبْلُغَهَا النَّاسُ بِعُقُولِهِمْ أَوْ يَنَالُوهَا بِآرَائِهِمْ أَوْ يُقِيمُوا إِمَاماً بِاخْتِيَارِهِمْ}}، عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۱۷؛ الاحتجاج، ج۲، ص۴٣٣؛ بحار الانوار، ج٢۵، ص١٢١؛ اثبات الهداة، ج۱، ص۱۰۷.</ref>. این [[حدیث]] علاوه بر [[منابع حدیثی]] در [[منابع کلامی]] [[امامیه]] نیز به گونهای گسترده انعکاس یافته و با آن به انتصابی بودن مقام امامت [[استدلال]] شده است<ref>کمال الدین، ج۲، ص۶٧۶؛ فیض کاشانی الشافی، ص۲۷۵؛ الفوائد البهیة، ج۲، ص۱۹۰؛ غایة المرام، ج۳، ص۱۲۸.</ref>. | |||
در روایتی [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: «(آن حضرت [[انتخاب امام]] را دور از دسترس [[مردم]] ذکر نموده، میفرماید:) آیا مردم به [[ارزش]] مقام و [[جایگاه امامت]] در بین [[امت]] پی بردهاند و از آن [[شناخت]] دارند تا اختیاری در [[تعیین امام]] داشته باشند؟! بیتردید [[امامت]] از نظر قدر، جلیلتر و از نظر ارزش شأنی عظیمتر و از جهت جایگاه مکانی بلندتر و از حیث مرتبه جانبی منیعتر و از نگاه [[معنویت]] [[باطنی]] عمیقتر از آن دارد که [[عقل]] و اندیشۀ مردم بدان دسترسی یابند تا با [[اراده]] و [[درک]] خویش، امامی را به [[منصب امامت]] برسانند»<ref>{{متن حدیث|هَلْ تَعْرِفُونَ قَدْرَ الْإِمَامَةِ وَ مَحَلَّهَا مِنَ الْأُمَّةِ فَيَجُوزُ فِيهَا اخْتِيَارُهُمْ إِنَّ الْإِمَامَةَ أَجَلُّ قَدْراً وَ أَعْظَمُ شَأْناً وَ أَعْلَى مَكَاناً وَ أَمْنَعُ جَانِباً وَ أَبْعَدُ غَوْراً مِنْ أَنْ يَبْلُغَهَا النَّاسُ بِعُقُولِهِمْ أَوْ يَنَالُوهَا بِآرَائِهِمْ أَوْ يُقِيمُوا إِمَاماً بِاخْتِيَارِهِمْ}}، عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۱۷؛ الاحتجاج، ج۲، ص۴٣٣؛ بحار الانوار، ج٢۵، ص١٢١؛ اثبات الهداة، ج۱، ص۱۰۷.</ref>. این [[حدیث]] علاوه بر [[منابع حدیثی]] در [[منابع کلامی]] [[امامیه]] نیز به گونهای گسترده انعکاس یافته و با آن به انتصابی بودن مقام امامت [[استدلال]] شده است<ref>کمال الدین، ج۲، ص۶٧۶؛ فیض کاشانی الشافی، ص۲۷۵؛ الفوائد البهیة، ج۲، ص۱۹۰؛ غایة المرام، ج۳، ص۱۲۸.</ref>. | |||
# در این زمینه [[روایت]] [[معاویة بن عمار]] از [[امام صادق]]{{ع}} دارای صراحت است آنجا که [[امام]] میفرماید امامت [[عهد]] و وصیتی است که از ناحیۀ [[خدای تعالی]] برای شخص معین واگذار شده است و امام پیشین نمیتواند آن را از امام بعدی پنهان نماید<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَةَ عَهْدٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَعْهُودٌ لِرَجُلٍ مُسَمًّى لَيْسَ لِلْإِمَامِ أَنْ يَزْوِيَهَا عَمَّنْ يَكُونُ مِنْ بَعْدِهِ}}؛ بصائر الدرجات، ج۱، ص۴٧٢؛ الکافی، ج۱، ص۲۷۸.</ref>. | # در این زمینه [[روایت]] [[معاویة بن عمار]] از [[امام صادق]]{{ع}} دارای صراحت است آنجا که [[امام]] میفرماید امامت [[عهد]] و وصیتی است که از ناحیۀ [[خدای تعالی]] برای شخص معین واگذار شده است و امام پیشین نمیتواند آن را از امام بعدی پنهان نماید<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَةَ عَهْدٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَعْهُودٌ لِرَجُلٍ مُسَمًّى لَيْسَ لِلْإِمَامِ أَنْ يَزْوِيَهَا عَمَّنْ يَكُونُ مِنْ بَعْدِهِ}}؛ بصائر الدرجات، ج۱، ص۴٧٢؛ الکافی، ج۱، ص۲۷۸.</ref>. | ||
# [[جابر جعفی]] در این باره گوید: به [[امام باقر]]{{ع}} گفتم: گروهی میگویند: [[خداوند]] [[امامت]] را در [[فرزندان امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} قرار داده است. [[امام]] فرمود: به [[خدا]] [[سوگند دروغ]] میگویند! آیا نشنیدهاند که خداوند میفرماید: {{متن قرآن|وَجَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَةً فِي عَقِبِهِ}}<ref>«و همین را سخنی پاینده در میان فرزندان (آینده) خویش قرار داد باشد که آنان (بدان) بازگردند» سوره زخرف، آیه ۲۸.</ref>. پس آیا [[امامت]] را جز در [[فرزندان حسین]] قرار داده است؟ آنگاه در ادامه فرمود: ای جابر همانا [[ائمه]] کسانی هستند که [[پیامبر]]{{صل}} به (امامت) آنها خبر داده است. چنانکه آن حضرت فرمود: هنگامی که به [[سفر]] [[معراج]] رفتم؛ دیدم که نامهای آنها در ساق [[عرش]] با [[نور]] نوشته شده است و تعداد آنها [[دوازده]] نفرند...<ref>{{متن حدیث|إِنَّ قَوْماً يَقُولُونَ إِنَ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَ الْإِمَامَةَ فِي عَقِبِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ قَالَ كَذَبُوا وَ اللَّهِ أَ وَ لَمْ يَسْمَعُوا اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ يَقُولُ وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِي عَقِبِهِ فَهَلْ جَعَلَهَا إِلَّا فِي عَقِبِ الْحُسَيْنِ ثُمَّ قَالَ يَا جَابِرُ إِنَّ الْأَئِمَّةَ هُمُ الَّذِينَ نَصَّ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} بِالْإِمَامَةِ وَ هُمُ الْأَئِمَّةُ الَّذِينَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} لَمَّا أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ وَجَدْتُ أَسَامِيَهُمْ مَكْتُوبَةً عَلَى سَاقِ الْعَرْشِ بِالنُّورِ اثْنَا عَشَرَ اسْماً مِنْهُمْ}}؛ کفایة الأثر، ص٢۴٧.</ref>. [[شیخ صدوق]] در [[معانی الاخبار]] و [[مجلسی]] در بحار از پیامبر{{صل}} نقل نمودهاند که آن حضرت فرمود: امام بدان جهت امام نامیده شده است که مقتدای [[مردم]] باشد و از جانب [[خدای متعال]] [[منصوب]] شده و فرمانبرداریش بر [[بندگان]]، [[واجب]] است<ref>{{متن حدیث|سُمِّيَ الْإِمَامُ إِمَاماً لِأَنَّهُ قُدْوَةٌ لِلنَّاسِ مَنْصُوبٌ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ تَعَالَى مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ عَلَى الْعِبَادِ}}؛ معانی الاخبار، ص۶۴؛ بحار الانوار، ج٢۵، ص١٠۴.</ref>. | # [[جابر جعفی]] در این باره گوید: به [[امام باقر]]{{ع}} گفتم: گروهی میگویند: [[خداوند]] [[امامت]] را در [[فرزندان امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} قرار داده است. [[امام]] فرمود: به [[خدا]] [[سوگند دروغ]] میگویند! آیا نشنیدهاند که خداوند میفرماید: {{متن قرآن|وَجَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَةً فِي عَقِبِهِ}}<ref>«و همین را سخنی پاینده در میان فرزندان (آینده) خویش قرار داد باشد که آنان (بدان) بازگردند» سوره زخرف، آیه ۲۸.</ref>. پس آیا [[امامت]] را جز در [[فرزندان حسین]] قرار داده است؟ آنگاه در ادامه فرمود: ای جابر همانا [[ائمه]] کسانی هستند که [[پیامبر]]{{صل}} به (امامت) آنها خبر داده است. چنانکه آن حضرت فرمود: هنگامی که به [[سفر]] [[معراج]] رفتم؛ دیدم که نامهای آنها در ساق [[عرش]] با [[نور]] نوشته شده است و تعداد آنها [[دوازده]] نفرند...<ref>{{متن حدیث|إِنَّ قَوْماً يَقُولُونَ إِنَ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَ الْإِمَامَةَ فِي عَقِبِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ قَالَ كَذَبُوا وَ اللَّهِ أَ وَ لَمْ يَسْمَعُوا اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ يَقُولُ وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِي عَقِبِهِ فَهَلْ جَعَلَهَا إِلَّا فِي عَقِبِ الْحُسَيْنِ ثُمَّ قَالَ يَا جَابِرُ إِنَّ الْأَئِمَّةَ هُمُ الَّذِينَ نَصَّ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} بِالْإِمَامَةِ وَ هُمُ الْأَئِمَّةُ الَّذِينَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} لَمَّا أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ وَجَدْتُ أَسَامِيَهُمْ مَكْتُوبَةً عَلَى سَاقِ الْعَرْشِ بِالنُّورِ اثْنَا عَشَرَ اسْماً مِنْهُمْ}}؛ کفایة الأثر، ص٢۴٧.</ref>. [[شیخ صدوق]] در [[معانی الاخبار]] و [[مجلسی]] در بحار از پیامبر{{صل}} نقل نمودهاند که آن حضرت فرمود: امام بدان جهت امام نامیده شده است که مقتدای [[مردم]] باشد و از جانب [[خدای متعال]] [[منصوب]] شده و فرمانبرداریش بر [[بندگان]]، [[واجب]] است<ref>{{متن حدیث|سُمِّيَ الْإِمَامُ إِمَاماً لِأَنَّهُ قُدْوَةٌ لِلنَّاسِ مَنْصُوبٌ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ تَعَالَى مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ عَلَى الْعِبَادِ}}؛ معانی الاخبار، ص۶۴؛ بحار الانوار، ج٢۵، ص١٠۴.</ref>. |