شناخت: تفاوت میان نسخه‌ها

۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۹ دسامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:
[[عقل]] در برخی [[مسائل اعتقادی]] مانند وجود و [[وحدانیت]] [[باری تعالی]]، [[قدرت]] و علم[[حق]] وکلاً اتصاف به [[صفات جمال]] و [[تنزه]] از صفات [[نقص]] و جلال و مسائل فرعی از قبیل [[حسن عدل]] و [[احسان]] و [[قبح ظلم]] و اسائه... [[حاکمیت]] دارد و مستقلاً [[درک]] می‌کند و در این باره، [[راهنمایی]] [[پیامبران]] در [[حکم]] مؤید و مؤکد [[حکم عقل]] است؛ زیرا چه بسا افرادی که به [[ادراک عقلی]] صِرف قانع نباشند؛ ولی با بیان پیامبران[[تسلیم]] آن شوند و در برابر آن گردن نهند<ref>علی محمدی خراسانی، شرح کشف المراد، ص۳۳۸.</ref> و در این صورت، [[حجت]] بر [[بندگان]] تمام خواهد شد. پس به دیگر سخن، فایده [[بعثت انبیا]] در مستقلات عقلیه، تأیید آنها و [[اتمام حجت]] بر [[بندگان]] است<ref>عبدالله جوادی آملی، انتظار بشر از دین، ص۴۰.</ref>.
[[عقل]] در برخی [[مسائل اعتقادی]] مانند وجود و [[وحدانیت]] [[باری تعالی]]، [[قدرت]] و علم[[حق]] وکلاً اتصاف به [[صفات جمال]] و [[تنزه]] از صفات [[نقص]] و جلال و مسائل فرعی از قبیل [[حسن عدل]] و [[احسان]] و [[قبح ظلم]] و اسائه... [[حاکمیت]] دارد و مستقلاً [[درک]] می‌کند و در این باره، [[راهنمایی]] [[پیامبران]] در [[حکم]] مؤید و مؤکد [[حکم عقل]] است؛ زیرا چه بسا افرادی که به [[ادراک عقلی]] صِرف قانع نباشند؛ ولی با بیان پیامبران[[تسلیم]] آن شوند و در برابر آن گردن نهند<ref>علی محمدی خراسانی، شرح کشف المراد، ص۳۳۸.</ref> و در این صورت، [[حجت]] بر [[بندگان]] تمام خواهد شد. پس به دیگر سخن، فایده [[بعثت انبیا]] در مستقلات عقلیه، تأیید آنها و [[اتمام حجت]] بر [[بندگان]] است<ref>عبدالله جوادی آملی، انتظار بشر از دین، ص۴۰.</ref>.


[[جامعه‌شناسان]] و مردم‌شناسان نیز تا حد زیادی این مطلب را [[تأیید]] می‌کنند. برای مثال، کلیفورد گرتیز، انسان‌شناس امریکایی در [[قرن]] ۲۱ میلادی و از مهمترین و اثرگذارترین [[مردم]] شناسان معاصر، می‌گوید که [[دین]]، عبارت است از یک [[نظام]] نمادین، که به [[کردار]] [[انسان]] و رویدادها معنا میبخشد و پشتوانه اساسی [[اندیشه‌ها]]، [[ارزش‌ها]] و شیوه‌های [[زندگی]] یک [[جامعه]] است. گرتیز، از این هم فراتر می‌رود و کاربرد چنین نمادهایی را به [[نیاز انسان]] به «معنایابی از تجربه‌ها [[[تفکرات]]] [[عقلی]]» و «[[نظم]] و نسق بخشیدن به آنها» نسبت می‌دهد<ref>میرچا الیاده، دینپژوهی، ص۱۴۵.</ref>؛ نیازی که به اندازه هر نیاز [[زیستی]] دیگر، حیاتی است.
[[جامعه‌شناسان]] و مردم‌شناسان نیز تا حد زیادی این مطلب را [[تأیید]] می‌کنند. برای مثال، کلیفورد گرتیز، انسان‌شناس امریکایی در [[قرن]] ۲۱ میلادی و از مهمترین و اثرگذارترین [[مردم]] شناسان معاصر، می‌گوید که [[دین]]، عبارت است از یک [[نظام]] نمادین، که به [[کردار]] [[انسان]] و رویدادها معنا میبخشد و پشتوانه اساسی [[اندیشه‌ها]]، [[ارزش‌ها]] و شیوه‌های [[زندگی]] یک [[جامعه]] است. گرتیز، از این هم فراتر می‌رود و کاربرد چنین نمادهایی را به [[نیاز انسان]] به «معنایابی از تجربه‌ها [[تفکرات]] [[عقلی]]» و «[[نظم]] و نسق بخشیدن به آنها» نسبت می‌دهد<ref>میرچا الیاده، دینپژوهی، ص۱۴۵.</ref>؛ نیازی که به اندازه هر نیاز [[زیستی]] دیگر، حیاتی است.


==== توصیه دین به [[خداشناسی]] استدلالی====
==== توصیه دین به [[خداشناسی]] استدلالی====
خط ۲۰۷: خط ۲۰۷:


[[انسانی]] که می‌تواند به [[اعلی علیین]] برسد و به [[کرامت]] و تنعم در [[بهشت]] برین برسد، بر اثر غفلت از [[حیوان]] پستتر می‌شود. [[کلام]] [[وحیانی]] بهترین تبیین در این مورد است:
[[انسانی]] که می‌تواند به [[اعلی علیین]] برسد و به [[کرامت]] و تنعم در [[بهشت]] برین برسد، بر اثر غفلت از [[حیوان]] پستتر می‌شود. [[کلام]] [[وحیانی]] بهترین تبیین در این مورد است:
و مسلماً بسیاری از [[جنیان]] و [[آدمیان]] را برای [[دوزخ]] آفریده‌ایم [؛ زیرا] آنان را دل‌هایی است که به وسیله آن، [[[معارف الهی]] را] در نمی‌یابند و چشمانی است که توسط آن، [[[حقایق]] و [[نشانه‌های حق]] را] نمی‌بینند و گوش‌هایی است که به وسیله آن، [سخن [[خدا]] و [[پیامبران]] را] نمی‌شنوند. آنان مانند چهارپایان‌اند؛ بلکه گمراهترند. اینان‌اند که بی‌خبر و [[غافل]] [از [[معارف]] و [[آیات]] خدای‌اند<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ}} «و بی‌گمان بسیاری از پریان و آدمیان را برای دوزخ آفریده‌ایم؛ (زیرا) دل‌هایی دارند که با آن درنمی‌یابند و دیدگانی که با آن نمی‌نگرند و گوش‌هایی که با آن نمی‌شنوند؛ آنان چون چارپایانند بلکه گمراه‌ترند؛ آنانند که ناآگاهند» سوره اعراف، آیه ۱۷۹.</ref>.
و مسلماً بسیاری از [[جنیان]] و [[آدمیان]] را برای [[دوزخ]] آفریده‌ایم [؛ زیرا] آنان را دل‌هایی است که به وسیله آن، [[معارف الهی]] را در نمی‌یابند و چشمانی است که توسط آن، [[حقایق]] و [[نشانه‌های حق]] را نمی‌بینند و گوش‌هایی است که به وسیله آن، [سخن [[خدا]] و [[پیامبران]] را] نمی‌شنوند. آنان مانند چهارپایان‌اند؛ بلکه گمراهترند. اینان‌اند که بی‌خبر و [[غافل]] [از [[معارف]] و [[آیات]] خدای‌اند<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ}} «و بی‌گمان بسیاری از پریان و آدمیان را برای دوزخ آفریده‌ایم؛ (زیرا) دل‌هایی دارند که با آن درنمی‌یابند و دیدگانی که با آن نمی‌نگرند و گوش‌هایی که با آن نمی‌شنوند؛ آنان چون چارپایانند بلکه گمراه‌ترند؛ آنانند که ناآگاهند» سوره اعراف، آیه ۱۷۹.</ref>.


حتی تا [[مرز]] جمادات، که هیچگونه شعوری ندارند، پیش می‌رود. [[خداوند متعال]] می‌فرماید:
حتی تا [[مرز]] جمادات، که هیچگونه شعوری ندارند، پیش می‌رود. [[خداوند متعال]] می‌فرماید:
۷۳٬۳۸۶

ویرایش