شایسته‌سالاری در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
==[[لیاقت‌مداری]]==
==[[لیاقت‌مداری]]==
از اصول اساسی در گزینش‌ها مسأله «[[شایسته‌سالاری]]» است. برخورداری از [[خصال]] و [[فضایل]] برجسته فردی به [[تنهایی]] نمی‌تواند محور [[گزینش]] باشد، باید در کنار آن توان کاری نیز باشد به دیگر عبارت مجموعه «[[تعهد]]» و «[[تخصص]]» [[معیار گزینش]] است.<ref>[[احمد خاتمی|خاتمی، احمد]]، [[شایسته‌سالاری در سیره امام علی (مقاله)|مقاله «شایسته‌سالاری در سیره امام علی»]]</ref>
از اصول اساسی در گزینش‌ها مسأله «[[شایسته‌سالاری]]» است. برخورداری از [[خصال]] و [[فضایل]] برجسته فردی به [[تنهایی]] نمی‌تواند محور [[گزینش]] باشد، باید در کنار آن توان کاری نیز باشد به دیگر عبارت مجموعه «[[تعهد]]» و «[[تخصص]]» [[معیار گزینش]] است.<ref>[[احمد خاتمی|خاتمی، احمد]]، [[شایسته‌سالاری در سیره امام علی (مقاله)|مقاله «شایسته‌سالاری در سیره امام علی»]]</ref>
==[[شایسته‌سالاری در قرآن]]==
به هنگامی که یوسف سرفرازانه از [[زندان]] [[آزاد]] شد و [[عزیز مصر]] درصدد واگذاری مسؤولیتی به او گردید او گفت: {{متن قرآن|اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ}}<ref>«(یوسف) گفت: مرا بر گنجینه‌های این سرزمین بگمار که من نگاهبانی دانایم» سوره یوسف، آیه ۵۵.</ref>. [[حضرت یوسف]] [[مسوولیت]] [[اقتصادی]] [[کشور]] [[مصر]] را میپذیرد به دلیل آنکه [[توانایی]] [[اداره امور]] در این زمینه را دارد. او هم امانت‎دار است «[[حفیظ]]» و هم «[[علیم]]» است. [[آگاهی]] و تخصص کافی در این زمینه دارد.
نیز زمانی که بنی‎اسرائیل از [[پیامبری]] به نام «[[اشموئیل]]» درخواست [[فرماندهی]] کردند تا به همراه او با ستم‎گران بستیزند. او به درگاه [[خداوند]] روی آورد و درخواست قومش را به پیشگاه حضرتش عرضه داشت. خداوند [[طالوت]] را به فرماندهی آن‎ها برگزید بنی ‎اسرائیل که هم چنان معیارهای مادی بر [[اندیشه]] آن‎ها [[حکومت]] می‌کرد بر این [[انتصاب]] [[اعتراض]] کردند که: {{متن قرآن|قَالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ}}<ref>«و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند: چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی (هم) به او گشایشی نداده‌اند». سوره بقره، آیه ۲۴۷.</ref>. آن [[پیامبر]] خداوند در پاسخ بر [[شایستگی]] و [[لیاقت]] طالوت تکیه کرد و فرمود: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ}}<ref>«خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد می‌دهد و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۴۷.</ref>. یعنی در [[فرماندهی نظامی]] دو ویژگی اساسی است:
#[[علم]] و [[آگاهی]] به [[فنون]] نظامی و روش‌ها و تدبیرها در این زمینه
#[[توانایی جسمی]] و این دو را [[طالوت]] دارد. و این یعنی [[شایسته‌سالاری]].
نیز در [[قرآن]] می‌خوانیم به هنگامی که [[حضرت موسی]]{{ع}} از [[مصر]] گریخت و به [[مدین]] رو آورد و خدمتی شایسته به [[دختران شعیب]] صورت داد یکی از دختران شعیب پیشنهاد کرد که: {{متن قرآن|يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ}}<ref>«یکی از آن دو (دختر) گفت: ای پدر! او را به مزد گیر که بی‌گمان بهترین کسی که (می‌توانی) به مزد بگیری، این توانمند درستکار است» سوره قصص، آیه ۲۶.</ref>. دختر فهمیده [[شعیب]] در این [[گزینش]] بر [[لیاقت]] حضرت موسی برای [[اجیر]] شدن در [[خانه]] [[حضرت شعیب]] تأکید می‌کند زیرا که از دو ویژگی برخورداراست:
# توانایی جسمی زیرا او به [[تنهایی]] دلو سنگین را یک تنه از [[چاه]] کشید
# امانت‎داری؛ چراکه در زمینه خانه شعیب [[راضی]] نشد دختر [[جوانی]] پیش روی او راه برود؛ چراکه باد ممکن بود [[لباس]] او را جابجا کند، به [[دختر شعیب]] گفت من جلو حرکت می‌کنم تو پشت سر من حرکت کن<ref>تفسیر نورالثقلین، ج۴، ص۱۲۳.</ref>.
این هم سندی دیگر بر [[ضرورت]] عنصر شایسته‌سالاری در گزینش‌ها از دیدگاه قرآن است این ویژگی را از [[آیات]] دیگر قرآن نیز می‌‌توان یافت<ref>بنگرید به: {{متن قرآن|قَالَ عِفْرِيتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقَامِكَ وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ}} «دیوساری از جن گفت: من آن را پیش از آنکه از جایت برخیزی برایت می‌آورم و من در این کار بسی توانمند درستکارم» سوره نمل، آیه ۳۹؛ {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لَا يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَى مَوْلَاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّهْهُ لَا يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَنْ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}} «و خداوند دو مرد را مثل می‌زند که یکی از آن دو گنگ است و توان هیچ کاری ندارد و سربار سرور خویش است، هر جا می‌فرستدش خیری (با خود) نمی‌آورد، آیا او با آن کس که به دادگری فرمان می‌دهد و بر راهی است راست، برابر است؟» سوره نحل، آیه ۷۶.</ref> که به همین مقدار بسنده می‌کنیم.<ref>[[احمد خاتمی|خاتمی، احمد]]، [[شایسته‌سالاری در سیره امام علی (مقاله)|مقاله «شایسته‌سالاری در سیره امام علی»]]</ref>


==[[شایسته‌سالاری در سیره نبوی]]{{صل}}==
==[[شایسته‌سالاری در سیره نبوی]]{{صل}}==
۲۱۸٬۱۶۸

ویرایش