←تعریف شایستهسالاری
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
در سال ۱۹۵۸ در کتاب [[طلوع]] شایستهسالاری<ref>Dawn of Meritocracy.</ref> مطرح کرد. او در این کتاب بیان میکند که [[موقعیت اجتماعی]] افراد در [[آینده]]، ترکیبی از بهره هوشی و [[کوشش]] فراوان خواهد بود. همچنین نظام شایستهسالاری را نظامی عادلانه و کارآمدتر از دیگر نظامها میداند و [[معتقد]] است این نظام به تبعیضها پایان میدهد. ارسطو در کتاب [[سیاست]] خویش مینویسد: «اگر [[جامعه]]، خواهان [[سعادت]] است، باید کار به دست کاردان و [[قدرت]] و [[مسئولیت]] معلوم و [[حاکم]] [[قانون]] باشد»<ref>یوسف اردبیلی، مبانی قانونی و علمی ارزشیابی، مدیریت در آموزش و پرورش، ش١٢، ص۴۹.</ref>.<ref>[[مهدی نصراصفهانی]] و [[علی نصراصفهانی]]، [[شایستهسالاری در مدیریت جامعه با تأکید بر اندیشههای سیاسی امام علی (مقاله)|مقاله «شایستهسالاری در مدیریت جامعه با تأکید بر اندیشههای سیاسی امام علی»]]</ref> | در سال ۱۹۵۸ در کتاب [[طلوع]] شایستهسالاری<ref>Dawn of Meritocracy.</ref> مطرح کرد. او در این کتاب بیان میکند که [[موقعیت اجتماعی]] افراد در [[آینده]]، ترکیبی از بهره هوشی و [[کوشش]] فراوان خواهد بود. همچنین نظام شایستهسالاری را نظامی عادلانه و کارآمدتر از دیگر نظامها میداند و [[معتقد]] است این نظام به تبعیضها پایان میدهد. ارسطو در کتاب [[سیاست]] خویش مینویسد: «اگر [[جامعه]]، خواهان [[سعادت]] است، باید کار به دست کاردان و [[قدرت]] و [[مسئولیت]] معلوم و [[حاکم]] [[قانون]] باشد»<ref>یوسف اردبیلی، مبانی قانونی و علمی ارزشیابی، مدیریت در آموزش و پرورش، ش١٢، ص۴۹.</ref>.<ref>[[مهدی نصراصفهانی]] و [[علی نصراصفهانی]]، [[شایستهسالاری در مدیریت جامعه با تأکید بر اندیشههای سیاسی امام علی (مقاله)|مقاله «شایستهسالاری در مدیریت جامعه با تأکید بر اندیشههای سیاسی امام علی»]]</ref> | ||
== | ==معناشناسی== | ||
[[شایستگی]] در لغت به معنای داشتن توانایی، [[اختیار]]، [[مهارت]]، [[دانش]]، [[لیاقت]] و صلاحیت است<ref>سید حسین ابطحی و فریدون عبد صبور، شایستهسالاری، ص١۴٢.</ref>. [[شایستگیها]] مجموعهای از دانش، مهارتها، ویژگیهای شخصیتی، علایق، تجارب و توانمندیها در یک [[شغل]] یا نقش خاص است که موجب میشود فرد در سطحی بالاتر از حد متوسط در [[انجام وظیفه]] و ایفای مسئولیت خویش به [[موفقیت]] [[دست]] یابد<ref>مهدی الوانی، شایستهسالاری، مجله تدبیر، ص۱۴.</ref>. در اصطلاح عام، شایستگی و [[شایستهسالاری]] بیشتر در [[انتخاب]] و [[انتصاب مدیران]] عالی و میانی سازمانها به کار میرود. البته این مسئله در مورد کارکنان و [[مدیران]] عملیاتی نیز مصداق پیدا میکند. | [[شایستگی]] در لغت به معنای داشتن توانایی، [[اختیار]]، [[مهارت]]، [[دانش]]، [[لیاقت]] و صلاحیت است<ref>سید حسین ابطحی و فریدون عبد صبور، شایستهسالاری، ص١۴٢.</ref>. [[شایستگیها]] مجموعهای از دانش، مهارتها، ویژگیهای شخصیتی، علایق، تجارب و توانمندیها در یک [[شغل]] یا نقش خاص است که موجب میشود فرد در سطحی بالاتر از حد متوسط در [[انجام وظیفه]] و ایفای مسئولیت خویش به [[موفقیت]] [[دست]] یابد<ref>مهدی الوانی، شایستهسالاری، مجله تدبیر، ص۱۴.</ref>. در اصطلاح عام، شایستگی و [[شایستهسالاری]] بیشتر در [[انتخاب]] و [[انتصاب مدیران]] عالی و میانی سازمانها به کار میرود. البته این مسئله در مورد کارکنان و [[مدیران]] عملیاتی نیز مصداق پیدا میکند. | ||