|
|
خط ۱۲۶: |
خط ۱۲۶: |
|
| |
|
| مبانی و اساس [[شایستهسالاری]] و [[مدنیت]] در [[جامعه]] مشترک است و سه ویژگی مشترک معرفتجویی، [[عدالتخواهی]]، [[عبودیت]] و [[محبت]] به منزله [[مشترکات]] زیربنایی برای ساماندهی [[نظام]] شایستهسالاری است. از ویژگیهای شایستهسالاری در سطح ملی، داشتن ذهنیت [[راهبردی]]، دوری گزیدن از [[تفکر]] مقطعی و جزیرهای [[اندیشیدن]] و جاری ساختن فضای [[فکری]] در سطوح [[تصمیمگیری]] است. برای [[شایستگی]] دو بال وجود دارد؛ یک بال آن [[دانش]]، و بال دیگر [[بینش]] و نحوه برخورد با مسائل و [[مشکلات]] است. در [[حقیقت]]، داشتن دانش و [[بصیرت]] در هر سطحی لازمه کار در یک [[سیستم]] شایستهسالاری است<ref>مهدی الوانی، شایستهسالاری، مجله تدبیر، ص۱۴.</ref>.<ref>[[مهدی نصراصفهانی]] و [[علی نصراصفهانی]]، [[شایستهسالاری در مدیریت جامعه با تأکید بر اندیشههای سیاسی امام علی (مقاله)|مقاله «شایستهسالاری در مدیریت جامعه با تأکید بر اندیشههای سیاسی امام علی»]]</ref> | | مبانی و اساس [[شایستهسالاری]] و [[مدنیت]] در [[جامعه]] مشترک است و سه ویژگی مشترک معرفتجویی، [[عدالتخواهی]]، [[عبودیت]] و [[محبت]] به منزله [[مشترکات]] زیربنایی برای ساماندهی [[نظام]] شایستهسالاری است. از ویژگیهای شایستهسالاری در سطح ملی، داشتن ذهنیت [[راهبردی]]، دوری گزیدن از [[تفکر]] مقطعی و جزیرهای [[اندیشیدن]] و جاری ساختن فضای [[فکری]] در سطوح [[تصمیمگیری]] است. برای [[شایستگی]] دو بال وجود دارد؛ یک بال آن [[دانش]]، و بال دیگر [[بینش]] و نحوه برخورد با مسائل و [[مشکلات]] است. در [[حقیقت]]، داشتن دانش و [[بصیرت]] در هر سطحی لازمه کار در یک [[سیستم]] شایستهسالاری است<ref>مهدی الوانی، شایستهسالاری، مجله تدبیر، ص۱۴.</ref>.<ref>[[مهدی نصراصفهانی]] و [[علی نصراصفهانی]]، [[شایستهسالاری در مدیریت جامعه با تأکید بر اندیشههای سیاسی امام علی (مقاله)|مقاله «شایستهسالاری در مدیریت جامعه با تأکید بر اندیشههای سیاسی امام علی»]]</ref> |
|
| |
| ==[[شایستهسالاری در قرآن]]==
| |
| با تفکر در [[اندیشههای سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[اسلام]] و جستوجو در آموزههای تعالیبخش آن میتوان جایگاه شایستهسالاری را پیدا کرد. [[عدالت]] به مثابه اساسیترین اصل [[دینی]]، همان شایستهسالاری است؛ زیرا با [[تحقق عدالت]] [[اسلامی]]، اصل استقرار هر چیزی در جای متعلق خودش برآورده میشود. [[خداوند]] در [[سوره انبیاء]] [[آیه]] ۱۰۵ [[حکومت]] و [[سروری]] بر [[زمین]] را برای [[بندگان]] [[صالح]] و شایسته میداند: {{متن قرآن|أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. رعایت اهلیت در [[انتخاب]] افراد و واگذاری [[کارها]]، از مهمترین مسائل در [[مدیریت]] است؛ یعنی کسی که قرار است [[مسئولیت]] کاری را عهدهدار شود، باید شایستگیهای لازم را برای آن مسئولیت دارا باشد و به اصطلاح اهلیت آن کار را داشته باشد. [[سنت الهی]] چنین است که خداوند به هیچ کس جز بر اساس شایستگی و اهلیتهای لازم مسئولیتی نمیدهد. خداوند در [[سوره بقره]] آیه ١٢۴ میفرماید: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. (تنها آن دسته از [[فرزندان]] تو که شایسته باشند به [[پیشوایی]] خواهد رسید)<ref>محسن عباس نژاد، قرآن - مدیریت و علوم سیاسی، ص۳۱۹.</ref>.
| |
| بسیاری [[میزان]] [[شایستگی]] برای [[تصدی]] مسئولیتهای بزرگ را در «سن و [[ثروت]]» یا «[[نسب]] و حسب» میدانند. [[خداوند]] در [[آیه]] ٢۴٧ [[سوره بقره]] در داستان [[برگزیدن]] [[طالوت]] برای [[فرماندهی]] بنیاسرائیل که شخصی [[جوان]] بود، اهلیتهای اصلی یعنی «[[علم]] و [[قدرت]]» را به منزله ویژگیهایی که فرد را شایسته [[مدیریت]] میسازد، معرفی میکند. خداوند کار [[رسالت]] را به او میسپارد که صلاحیت دارد؛ {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ}}<ref>«خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است» سوره بقره، آیه ۲۴۷.</ref> منصبها و [[مسئولیتها]]، امانتهای [[الهی]] هستند که باید به اهلش سپرده شود تا آن را به مقصد برسانند. در واقع، اصل «[[لیاقت]] و شایستگی» از اصول اساسی در مدیریت [[قرآنی]] است.
| |
|
| |
| همچنین هنگامی که [[حضرت یوسف]] با [[سرافرازی]] از [[زندان]] [[آزاد]] شد و [[عزیز مصر]] درصدد واگذاری مسئولیتی به او بود، گفت: {{متن قرآن|قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ}}<ref>«(یوسف) گفت: مرا بر گنجینههای این سرزمین بگمار که من نگاهبانی دانایم» سوره یوسف، آیه ۵۵.</ref> حضرت یوسف [[مسئولیت]] [[اقتصادی]] [[کشور]] [[مصر]] را میپذیرد، به دلیل آنکه [[توانایی]] [[اداره امور]] در این زمینه را دارد. او هم امانتدار است و هم «[[حفیظ]]» و «[[علیم]]» است و [[آگاهی]] و [[تخصص]] کافی در این زمینه دارد. همچنین زمانی که بنیاسرائیل از [[پیامبری]] به نام «[[اشموئیل]]» درخواست فرماندهی کردند تا به همراه او با [[ستمگران]] بستیزند، او به درگاه خداوند روی آورد و درخواست قومش را به پیشگاه حضرتش عرضه داشت. خداوند طالوت را به فرماندهی آنها برگزید؛ بنیاسرائیل که همچنان معیارهای مادی بر [[اندیشه]] آنها [[حکومت]] میکرد، بر این [[انتصاب]] [[اعتراض]] کردند: {{متن قرآن|قَالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ}}<ref>«گفتند: چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی (هم) به او گشایشی ندادهاند» سوره بقره، آیه ۲۴۷.</ref>. آن [[پیامبر خدا]] در پاسخ بر [[شایستگی]] و [[لیاقت]] [[طالوت]] تکیه کرد: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ}}<ref>«خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است» سوره بقره، آیه ۲۴۷.</ref>. یعنی برای [[فرماندهی نظامی]] دو ویژگی اساسی نیاز است:
| |
| #[[علم]] و [[آگاهی]] به [[فنون]] نظامی و روشها و تدبیرها در این زمینه؛
| |
| #[[توانایی جسمی]].
| |
| این دو ویژگی را طالوت دارد و این یعنی همان [[شایستهسالاری]].
| |
|
| |
| در جایی دیگر هنگامی که [[حضرت موسی]]{{ع}} از [[مصر]] گریخت و به [[مدین]] روی آورد و خدمتی شایسته به [[دختران شعیب]] کرد، یکی از دختران شعیب پیشنهاد کرد: {{متن قرآن|يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ}}<ref>«یکی از آن دو (دختر) گفت: ای پدر! او را به مزد گیر که بیگمان بهترین کسی که (میتوانی) به مزد بگیری، این توانمند درستکار است» سوره قصص، آیه ۲۶.</ref>. دختر فهمیده [[شعیب]] در این [[گزینش]] بر لیاقت حضرت موسی برای [[اجیر]] شدن در [[خانه]] [[حضرت شعیب]] تأکید میکند؛ زیرا دو ویژگی دارد:
| |
| #توانایی جسمی؛ زیرا او به [[تنهایی]] دلو سنگین را یک تنه از [[چاه]] کشید؛
| |
| #امانتداری؛ چراکه در راه خانه شعیب [[راضی]] نشد دختر [[جوانی]] پیش روی او راه برود؛ زیرا ممکن بود باد [[لباس]] او را جابهجا کند. از این روی، به [[دختر شعیب]] گفت من جلو حرکت میکنم و تو پشت سر من حرکت کن. در [[سیره پیامبر اکرم]] صل نیز شایستهسالاری جایگاه ویژهای در [[انتخاب]] افراد داشت. ایشان [[فضیلت]] و تنها برتریهای شخصی را معیار قرار نمیدادند؛ بلکه در کنار [[ایمان]] و [[تعهد]]، لیاقت را نیز در نظر میگرفتند.<ref>[[مهدی نصراصفهانی]] و [[علی نصراصفهانی]]، [[شایستهسالاری در مدیریت جامعه با تأکید بر اندیشههای سیاسی امام علی (مقاله)|مقاله «شایستهسالاری در مدیریت جامعه با تأکید بر اندیشههای سیاسی امام علی»]]</ref>
| |
|
| |
|
| ==معیارهای شایستهسالاری از دیدگاه [[امام علی]]{{ع}}== | | ==معیارهای شایستهسالاری از دیدگاه [[امام علی]]{{ع}}== |