حضرت الیسع علیه السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۸: خط ۸:
برخی [[مفسران]] او را از نسل [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} می‌دانند<ref>التبیان، ج ۴، ص ۱۹۴؛ مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۱۰۳.</ref>. نسب او در [[کتاب مقدس]] و منابع [[یهود]]، «الیشع بن شافاط»<ref>کتاب مقدس، پادشاهان اول، ۱۹: ۱۶؛ قاموس الکتاب المقدس، ص ۱۱۱.</ref> و در بیشتر منابع اسلامی «الیسع بن اخطوب بن العجوز» ذکر شده است<ref>تاریخ طبری، ج ۱، ص ۲۷۴؛ مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۵۱۰؛ عرائس المجالس، ص ۲۲۴.</ref>. البته عده‌ای می‌گویند: بین [[منابع اسلامی]] و منابع [[یهودی]] تفاوتی نیست، زیرا «شافاط» در [[زبان عبری]] به معنای [[قاضی]] است و چون در آن [[زمان]] اساس کار قاضی بر [[خطابه]] و فن سخن بوده، «اخطوب» از آن اشتقاق یافته است<ref>قاموس کتاب‌مقدس، ص۵۰۷؛ اعلام ‌قرآن، ص ۲۲۵.</ref>. برخی از کتب [[تاریخی]] او را «[[الیسع بن عزی بن نشوتلخ بن افرایم بن یوسف]]» دانسته‌اند<ref>الطبقات، ج ۱، ص ۴۶، قصص الانبیاء، ص ۴۹۱.</ref>. در [[کتاب مقدس]] [[سفر]] [[پادشاهان]] اول و دوم به صورت مبسوط درباره الیسع و ارتباط وی با [[الیاس]] [[سخن]] به میان آمده و داستان [[زندگی]] او، کیفیّت [[جانشینی]] وی برای الیاس و انتقال [[نبوت]] به او از جانب [[خدا]] بیان شده است؛ همچنین معجزاتی از قبیل سالم کردن آب [[شهر]] اریحا (که شور بوده و از آن محصولات [[کشاورزی]] به دست نمی‌آمده)، [[برکت]] بخشیدن به کوزه روغن پیرزنی که [[قرض]] زیادی داشته است، زنده کردن [[مردگان]]، [[سیر]] کردن افراد فراوان با غذای کم و شفای نُعمان، فرمانده سپاه [[سوریه]]، به او نسبت داده شده است<ref>کتاب مقدس، پادشاهان دوم، ۲: ۳ ـ ۸، ۱۹ ـ ۲۲.</ref>.  
برخی [[مفسران]] او را از نسل [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} می‌دانند<ref>التبیان، ج ۴، ص ۱۹۴؛ مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۱۰۳.</ref>. نسب او در [[کتاب مقدس]] و منابع [[یهود]]، «الیشع بن شافاط»<ref>کتاب مقدس، پادشاهان اول، ۱۹: ۱۶؛ قاموس الکتاب المقدس، ص ۱۱۱.</ref> و در بیشتر منابع اسلامی «الیسع بن اخطوب بن العجوز» ذکر شده است<ref>تاریخ طبری، ج ۱، ص ۲۷۴؛ مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۵۱۰؛ عرائس المجالس، ص ۲۲۴.</ref>. البته عده‌ای می‌گویند: بین [[منابع اسلامی]] و منابع [[یهودی]] تفاوتی نیست، زیرا «شافاط» در [[زبان عبری]] به معنای [[قاضی]] است و چون در آن [[زمان]] اساس کار قاضی بر [[خطابه]] و فن سخن بوده، «اخطوب» از آن اشتقاق یافته است<ref>قاموس کتاب‌مقدس، ص۵۰۷؛ اعلام ‌قرآن، ص ۲۲۵.</ref>. برخی از کتب [[تاریخی]] او را «[[الیسع بن عزی بن نشوتلخ بن افرایم بن یوسف]]» دانسته‌اند<ref>الطبقات، ج ۱، ص ۴۶، قصص الانبیاء، ص ۴۹۱.</ref>. در [[کتاب مقدس]] [[سفر]] [[پادشاهان]] اول و دوم به صورت مبسوط درباره الیسع و ارتباط وی با [[الیاس]] [[سخن]] به میان آمده و داستان [[زندگی]] او، کیفیّت [[جانشینی]] وی برای الیاس و انتقال [[نبوت]] به او از جانب [[خدا]] بیان شده است؛ همچنین معجزاتی از قبیل سالم کردن آب [[شهر]] اریحا (که شور بوده و از آن محصولات [[کشاورزی]] به دست نمی‌آمده)، [[برکت]] بخشیدن به کوزه روغن پیرزنی که [[قرض]] زیادی داشته است، زنده کردن [[مردگان]]، [[سیر]] کردن افراد فراوان با غذای کم و شفای نُعمان، فرمانده سپاه [[سوریه]]، به او نسبت داده شده است<ref>کتاب مقدس، پادشاهان دوم، ۲: ۳ ـ ۸، ۱۹ ـ ۲۲.</ref>.  


از کتب تاریخی و [[تفسیری]] [[اسلامی]] چنین برمی‌آید که الیسع با الیاس [[پیامبر]]، معاصر و شاگرد وی بوده است و درباره آن دو، داستان‌های فراوانی [[نقل]] کرده‌اند که بعید نیست برخی از آنها از کتاب مقدس و منابع [[یهود]] اقتباس شده باشد. در کتاب «عرائس‌ المجالس فی قصص ‌الانبیاء» آمده است که الیاس پیامبر وقتی بر زنی از [[زنان]] [[بنی‌اسرائیل]] وارد شد که [[فرزندی]] بنام «الیسع بن اخطوب» داشت، آن [[زن]] وی را در [[منزل]] جای داد و ورودش را از [[دشمنان]] پنهان کرد. الیاس به پاس این خدمت، در [[حق]] فرزندش الیسع که به [[بیماری]] [[سختی]] [[مبتلا]] بود، [[دعا]] کرد. الیسع چون بر اثر دعای او بهبودی یافت، با دیدن این [[معجزه]]، به او [[ایمان]] آورد و ملازمتش را [[اختیار]] کرد. از آن به بعد هرجا که الیاس می‌رفت الیسع نیز وی را [[همراهی]] می‌کرد. [[ثعلبی]] پس از بیانِ تفصیلی داستان عروج [[الیاس]] به [[آسمان]] ادامه می‌دهد: در این هنگام [[الیسع]] او را صدا زد: ای الیاس حال که تو قصد رفتن داری [[تکلیف]] مرا معلوم کن و برای [[روزگار]] تنهاییم دستوری بده. الیاس کسایش را بر سر الیسع انداخت که به عنوان نشانه‌ای برای [[جانشینی]] در میان [[بنی‌اسرائیل]] بود. [[خداوند]] به [[فضل]] خود الیسع را به [[نبوت]] و [[رسالت]] به سوی [[بنی اسرائیل]] فرستاد و با فرستادن [[وحی]] به وی مانند الیاس او را نیز [[تأیید]] کرد. بنی‌اسرائیل نیز با [[ایمان]] به وی به [[تعظیم]] و تکریمش پرداخته و تا زمانی‌که الیسع در میان آنان زنده بود، [[حکم]] [[خدای متعال]] در بین بنی اسرائیل نافذ بود<ref>عرائس المجالس، ص ۷۹ ـ ۸۰ و ص ۲۳۰ ـ ۲۳۱؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۲۷۳ ـ ۲۷۴؛ بحارالانوار، ج ۱۳، ص ۳۹۶.</ref>. در [[بحارالانوار]] روایتی طولانی از [[امام رضا]] {{ع}} [[نقل]] شده که آن حضرت در [[احتجاجی]] برابر [[جاثلیق]] [[مسیحی]] فرمود: الیسع نیز مانند [[عیسی]] {{ع}} بر روی آب راه می‌رفت، مرده را زنده می‌کرد و کور مادرزاد و جذامیان را [[شفا]] می‌داد و جز [[خدای متعال]] هیچ‌ کس را [[عبادت]] نکرد، و امتش نیز او را نپرستیدند<ref>بحارالانوار، ج ۱۰، ص ۳۰۱؛ عیون اخبار الرضا علیه ‌السلام، ج ۱، ص ۳۲۲ ـ ۳۲۳.</ref>.<ref>[[ابوالفضل روحی|روحی، ابوالفضل]]، [[الیسع (مقاله)|مقاله «الیسع»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>
از کتب تاریخی و [[تفسیری]] [[اسلامی]] چنین برمی‌آید که الیسع با الیاس [[پیامبر]]، معاصر و شاگرد وی بوده است و درباره آن دو، داستان‌های فراوانی [[نقل]] کرده‌اند که بعید نیست برخی از آنها از کتاب مقدس و منابع [[یهود]] اقتباس شده باشد. در کتاب «عرائس‌ المجالس فی قصص ‌الانبیاء» آمده است که الیاس پیامبر وقتی بر زنی از [[زنان]] [[بنی‌اسرائیل]] وارد شد که [[فرزندی]] بنام «الیسع بن اخطوب» داشت، آن [[زن]] وی را در [[منزل]] جای داد و ورودش را از [[دشمنان]] پنهان کرد. الیاس به پاس این خدمت، در [[حق]] فرزندش الیسع که به [[بیماری]] [[سختی]] [[مبتلا]] بود، [[دعا]] کرد. الیسع چون بر اثر دعای او بهبودی یافت، با دیدن این [[معجزه]]، به او [[ایمان]] آورد و ملازمتش را [[اختیار]] کرد. از آن به بعد هرجا که الیاس می‌رفت الیسع نیز وی را [[همراهی]] می‌کرد. [[ثعلبی]] پس از بیانِ تفصیلی داستان عروج [[الیاس]] به [[آسمان]] ادامه می‌دهد: در این هنگام [[الیسع]] او را صدا زد: ای الیاس حال که تو قصد رفتن داری [[تکلیف]] مرا معلوم کن و برای [[روزگار]] تنهاییم دستوری بده. الیاس کسایش را بر سر الیسع انداخت که به عنوان نشانه‌ای برای [[جانشینی]] در میان [[بنی‌اسرائیل]] بود. [[خداوند]] به [[فضل]] خود الیسع را به [[نبوت]] و [[رسالت]] به سوی [[بنی اسرائیل]] فرستاد و با فرستادن [[وحی]] به وی مانند الیاس او را نیز [[تأیید]] کرد. بنی‌اسرائیل نیز با [[ایمان]] به وی به [[تعظیم]] و تکریمش پرداخته و تا زمانی‌که الیسع در میان آنان زنده بود، [[حکم]] [[خدای متعال]] در بین بنی اسرائیل نافذ بود<ref>عرائس المجالس، ص ۷۹ ـ ۸۰ و ص ۲۳۰ ـ ۲۳۱؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۲۷۳ ـ ۲۷۴؛ بحارالانوار، ج ۱۳، ص ۳۹۶.</ref>. در [[بحارالانوار]] روایتی طولانی از [[امام رضا]] {{ع}} [[نقل]] شده که آن حضرت در [[احتجاجی]] برابر [[جاثلیق]] [[مسیحی]] فرمود: الیسع نیز مانند [[عیسی]] {{ع}} بر روی آب راه می‌رفت، مرده را زنده می‌کرد و کور مادرزاد و جذامیان را [[شفا]] می‌داد و جز [[خدای متعال]] هیچ‌ کس را [[عبادت]] نکرد، و امتش نیز او را نپرستیدند<ref>بحارالانوار، ج ۱۰، ص ۳۰۱؛ عیون اخبار الرضا علیه ‌السلام، ج ۱، ص ۳۲۲ ـ ۳۲۳.</ref>.<ref>[[ابوالفضل روحی|روحی، ابوالفضل]]، [[الیسع (مقاله)|مقاله «الیسع»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص 215-219.</ref>


== سرانجام الیسع و [[جانشین]] او ==
== سرانجام الیسع و [[جانشین]] او ==
درباره اینکه الیسع کی و چگونه از [[دنیا]] رفت و جانشین او چه کسی بوده در [[قرآن کریم]] چیزی بیان نشده است؛ ولی در برخی از کتب [[تاریخی]] و [[تفسیری]] آمده است که وقتی الیسع خواست برای خود [[جانشینی]] برگزیند، گفت: کسی می‌تواند این [[وظیفه]] را بپذیرد که [[روز]] را [[روزه]] بگیرد و شب را به [[عبادت]] بپردازد و در هنگام [[قضاوت]] هرگز [[خشمگین]] نشود. [[الیسع]] سه بار این شرایط را برای [[قوم]] خویش بیان کرد و در هر سه بار [[جوانی]] که در نظر قوم، [[خوار]] و زبون می‌نمود این شرایط را پذیرفت و در روز سوم الیسع او را به [[جانشینی]] برگزید و چون او به [[عهد]] خود [[وفا]] کرد [[خداوند]] او را ستود و ذاالکفل نامیده شد<ref>التحریر والتنویر، ج ۱۷، ص ۱۲۹؛ قصص‌الانبیاء، ص ۲۲۷؛ اعلام قرآن، ص ۳۳۴.</ref>.<ref>[[ابوالفضل روحی|روحی، ابوالفضل]]، [[الیسع (مقاله)|مقاله «الیسع»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>
درباره اینکه الیسع کی و چگونه از [[دنیا]] رفت و جانشین او چه کسی بوده در [[قرآن کریم]] چیزی بیان نشده است؛ ولی در برخی از کتب [[تاریخی]] و [[تفسیری]] آمده است که وقتی الیسع خواست برای خود [[جانشینی]] برگزیند، گفت: کسی می‌تواند این [[وظیفه]] را بپذیرد که [[روز]] را [[روزه]] بگیرد و شب را به [[عبادت]] بپردازد و در هنگام [[قضاوت]] هرگز [[خشمگین]] نشود. [[الیسع]] سه بار این شرایط را برای [[قوم]] خویش بیان کرد و در هر سه بار [[جوانی]] که در نظر قوم، [[خوار]] و زبون می‌نمود این شرایط را پذیرفت و در روز سوم الیسع او را به [[جانشینی]] برگزید و چون او به [[عهد]] خود [[وفا]] کرد [[خداوند]] او را ستود و ذاالکفل نامیده شد<ref>التحریر والتنویر، ج ۱۷، ص ۱۲۹؛ قصص‌الانبیاء، ص ۲۲۷؛ اعلام قرآن، ص ۳۳۴.</ref>.<ref>[[ابوالفضل روحی|روحی، ابوالفضل]]، [[الیسع (مقاله)|مقاله «الیسع»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص 219.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۵٬۱۷۷

ویرایش