←عقلانیت جهان بینی اسلام
جز (جایگزینی متن - 'فلسفه زندگی' به 'فلسفه زندگی') |
|||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
به گفته برخی یک مسلک و یک [[فلسفه زندگی]] خواه ناخواه بر نوعی تحلیل و اعتقاد درباره هستی و جهان مبتنی است که زیرساز و تکیهگاه [[فکری]] آن [[مکتب]] به شمار میرود. این زیرساز و تکیهگاه اصطلاحا جهان بینی نامیده میشود. هدفهایی که یک مکتب عرضه میدارد و به تعقیب آنها [[دعوت]] میکند، [[راه]] و روشهایی که [[تعیین]] و باید و نبایدهایی که انشاء میکند و مسئولیتهایی که پدید میآورد همه به منزله نتایج لازم و ضروری جهان بینی آن مکتباند، چنانکه [[حکما]] [[حکمت]] را به نظری و عملی قسمت میکنند. [[حکمت نظری]] دریافت هستی است آنچنان که هست و [[حکمت عملی]] دریافت خطِ مشی [[زندگی]] است آنچنان که باید و این چنین بایدها نتیجه منطقی آنچنان هستهایند، به ویژه آنچنان هستهایی که [[فلسفه]] اولی و [[حکمت]] ما بعدالطبیعه (متافیزیک) عهدهدار بیان آنهاست.<ref>مجموعه آثار، ج ۲، ص ۷۵، «جهان بینی توحیدی».</ref> در مقابل این نظر، برخی بر این باورند که [[درک]] و دریافت آنچه باید باشد را نمیتوان از درک آنچه هست نتیجه گرفت.<ref>شناخت، ص ۳۶۴.</ref>.<ref>[[سید رضا اسحاقنیا تربتی|اسحاقنیا تربتی، سید رضا]]، [[جهانبینی (مقاله)|مقاله «جهانبینی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref>. | به گفته برخی یک مسلک و یک [[فلسفه زندگی]] خواه ناخواه بر نوعی تحلیل و اعتقاد درباره هستی و جهان مبتنی است که زیرساز و تکیهگاه [[فکری]] آن [[مکتب]] به شمار میرود. این زیرساز و تکیهگاه اصطلاحا جهان بینی نامیده میشود. هدفهایی که یک مکتب عرضه میدارد و به تعقیب آنها [[دعوت]] میکند، [[راه]] و روشهایی که [[تعیین]] و باید و نبایدهایی که انشاء میکند و مسئولیتهایی که پدید میآورد همه به منزله نتایج لازم و ضروری جهان بینی آن مکتباند، چنانکه [[حکما]] [[حکمت]] را به نظری و عملی قسمت میکنند. [[حکمت نظری]] دریافت هستی است آنچنان که هست و [[حکمت عملی]] دریافت خطِ مشی [[زندگی]] است آنچنان که باید و این چنین بایدها نتیجه منطقی آنچنان هستهایند، به ویژه آنچنان هستهایی که [[فلسفه]] اولی و [[حکمت]] ما بعدالطبیعه (متافیزیک) عهدهدار بیان آنهاست.<ref>مجموعه آثار، ج ۲، ص ۷۵، «جهان بینی توحیدی».</ref> در مقابل این نظر، برخی بر این باورند که [[درک]] و دریافت آنچه باید باشد را نمیتوان از درک آنچه هست نتیجه گرفت.<ref>شناخت، ص ۳۶۴.</ref>.<ref>[[سید رضا اسحاقنیا تربتی|اسحاقنیا تربتی، سید رضا]]، [[جهانبینی (مقاله)|مقاله «جهانبینی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref>. | ||
== | == عقلانیت [[جهان بینی]] [[اسلام]] == | ||
جهان بینی اغلب از یکی از سه [[منبع علم]]، فلسفه و [[دین]] نشئت میگیرد. [[جهان بینی علمی]] بر [[آزمون]] و تجربه مبتنی و از این جهت دایره آن محدود است و از این رو از پاسخ به اساسیترین مسائل جهان بینی یعنی برداشتهای کلی درباره مجموع [[جهان]] [[ناتوان]] است. جهان بینی [[فلسفی]] بر یک سلسله اصول [[بدیهی]] و انکارناپذیر [[استوار]] است و با روش [[استدلال]] برهانی پیش میرود و پاسخگوی مسائل جهان بینی است و جهان بینی مذهبی در [[وحی]] و آموزههای [[الهی]] ریشه دارد و چنانچه هرگونه اظهار نظر کلّی درباره هستی و جهان را جهان بینی فلسفی بدانیم با [[قطع]] نظر از اینکه مبدأ آن [[استدلال عقلی]] یا [[تلقی وحی]] از [[جهان غیب]] باشد، باید جهان بینی مذهبی را یک نوع جهان بینی فلسفی بدانیم؛ ولی اگر به مبدأ [[شناخت]] نظر داشته باشیم مسلّما جهان بینی مذهبی و فلسفی دو نوع جهان بینیاند. باتوجه به [[وحدت]] قلمرو جهان بینی مذهبی و فلسفی، برخلاف جهان بینی علمی، در برخی [[مذاهب]] مانند اسلام، جهان بینی مذهبی در متن [[مذهب]] رنگ فلسفی به خود گرفته و با تکیه بر [[عقل]] بر آن استدلال شده است، از این رو [[جهان بینی اسلامی]] با اینکه مذهبی است [[عقلانی]] و فلسفی است،<ref>مجموعه آثار، ج ۲، ص ۷۹ ـ ۸۲، «جهان بینی توحیدی».</ref> | جهان بینی اغلب از یکی از سه [[منبع علم]]، فلسفه و [[دین]] نشئت میگیرد. [[جهان بینی علمی]] بر [[آزمون]] و تجربه مبتنی و از این جهت دایره آن محدود است و از این رو از پاسخ به اساسیترین مسائل جهان بینی یعنی برداشتهای کلی درباره مجموع [[جهان]] [[ناتوان]] است. جهان بینی [[فلسفی]] بر یک سلسله اصول [[بدیهی]] و انکارناپذیر [[استوار]] است و با روش [[استدلال]] برهانی پیش میرود و پاسخگوی مسائل جهان بینی است و جهان بینی مذهبی در [[وحی]] و آموزههای [[الهی]] ریشه دارد و چنانچه هرگونه اظهار نظر کلّی درباره هستی و جهان را جهان بینی فلسفی بدانیم با [[قطع]] نظر از اینکه مبدأ آن [[استدلال عقلی]] یا [[تلقی وحی]] از [[جهان غیب]] باشد، باید جهان بینی مذهبی را یک نوع جهان بینی فلسفی بدانیم؛ ولی اگر به مبدأ [[شناخت]] نظر داشته باشیم مسلّما جهان بینی مذهبی و فلسفی دو نوع جهان بینیاند. باتوجه به [[وحدت]] قلمرو جهان بینی مذهبی و فلسفی، برخلاف جهان بینی علمی، در برخی [[مذاهب]] مانند اسلام، جهان بینی مذهبی در متن [[مذهب]] رنگ فلسفی به خود گرفته و با تکیه بر [[عقل]] بر آن استدلال شده است، از این رو [[جهان بینی اسلامی]] با اینکه مذهبی است [[عقلانی]] و فلسفی است،<ref>مجموعه آثار، ج ۲، ص ۷۹ ـ ۸۲، «جهان بینی توحیدی».</ref> | ||