جنگ بدر در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب‌ها: برگردانده‌شده پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: برگردانده‌شده
خط ۶۰: خط ۶۰:
نقل شده مردی از [[بنی کنانه]] بر [[معاویة بن ابی سفیان]] وارد شد، [[معاویه]] به او گفت: آیا در [[بدر]] شرکت داشتی؟
نقل شده مردی از [[بنی کنانه]] بر [[معاویة بن ابی سفیان]] وارد شد، [[معاویه]] به او گفت: آیا در [[بدر]] شرکت داشتی؟
گفت: آری! گفت: بگو ببینم در آن عرصه چه دیدی؟ گفت: ما گرچه در آن صحنه بودیم ولی چیزی ندیدیم و فتح و ظفری نزدیک‌تر از آن [[مشاهده]] نکرده بودیم. معاویه گفت: آنچه را دیدی برایم توصیف کن؟ گفت: [[علی ابن ابی طالب]] را دیدم در سن [[جوانی]] چون شیری [[دلاور]] قهرمانانه، صفوف نیروهای دشمن را پاره‌پاره می‌کرد و هرکس در برابرش پایداری می‌کرد وی را به هلاکت می‌رساند و ضربتش بر هرچه فرود می‌آمد آن را نابود می‌ساخت، هیچ یک از [[مردم]] را از خود گذشته‌تر از او ندیدم، بر دشمن [[یورش]] می‌برد و سپس چون روباهی [[زیرک]] به این سو و آن سو می‌نگریست گویی دو چشم نیز از پشت سر داشت و در جست و خیز به شیر درنده می‌ماند<ref>حلیة الاولیاء ابو نعیم، ج۹، ص۱۴۵.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[‌پیشوایان هدایت ج۲ (کتاب)|‌پیشوایان هدایت ج۲]] ص ۹۹.</ref>
گفت: آری! گفت: بگو ببینم در آن عرصه چه دیدی؟ گفت: ما گرچه در آن صحنه بودیم ولی چیزی ندیدیم و فتح و ظفری نزدیک‌تر از آن [[مشاهده]] نکرده بودیم. معاویه گفت: آنچه را دیدی برایم توصیف کن؟ گفت: [[علی ابن ابی طالب]] را دیدم در سن [[جوانی]] چون شیری [[دلاور]] قهرمانانه، صفوف نیروهای دشمن را پاره‌پاره می‌کرد و هرکس در برابرش پایداری می‌کرد وی را به هلاکت می‌رساند و ضربتش بر هرچه فرود می‌آمد آن را نابود می‌ساخت، هیچ یک از [[مردم]] را از خود گذشته‌تر از او ندیدم، بر دشمن [[یورش]] می‌برد و سپس چون روباهی [[زیرک]] به این سو و آن سو می‌نگریست گویی دو چشم نیز از پشت سر داشت و در جست و خیز به شیر درنده می‌ماند<ref>حلیة الاولیاء ابو نعیم، ج۹، ص۱۴۵.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[‌پیشوایان هدایت ج۲ (کتاب)|‌پیشوایان هدایت ج۲]] ص ۹۹.</ref>
==[[جنگ بدر]]==
[[رسول اکرم]]{{صل}} برای [[حمله]] به [[کاروان تجاری قریش]] با گروهی کم شمار (۳۱۳ نفر)، که از امکانات مناسب برای [[جنگ]] تمام عیار بی‌بهره بودند، از [[مدینه]] خارج شد و در برابر [[لشکر]] حدود هزار نفری، [[قریش]] که با امکانات کافی و به قصد جنگ و سرکوبی [[مسلمانان]] به میدان آمده بودند، قرار گرفت. [[پرچم]] [[رسول خدا]]{{صل}} در این جنگ در دست علی{{ع}} بود<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۶۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۳؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۲، ص۴۳۱.</ref>.
در آغاز بنابر معمول آن [[روزگار]] سه تن از [[رجال]] قریش - [[عتبة بن ربیعه]] و برادرش [[شیبة بن ربیعه]] و فرزندش [[ولید بن عتبه]] - به میدان آمدند و مبارز‌طلبیدند. سه تن از [[انصار]] به [[رویارویی]] شتافتند. ولی [[عتبه]] با لحنی تحقیرآمیز گفت: «ما را به شما نیازی نیست. کسانی باید به جنگ آیند که همسان ما باشند». [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} فرمود: «ای [[عبیده]] و ای [[حمزه]] و ای علی، برخیزید». هنگامی که این سه تن به میدان آمدند، عتبه آنان را [[شناخت]] و با [[غرور]] گفت: «آری، شما در [[شأن]] ما هستید». آن‌گاه [[عبیدة بن حارث]] در برابر عتبه و حمزه در برابر [[شیبه]] و علی{{ع}} در برابر ولید بن عتبه قرار گرفتند و به یکدیگر حمله کردند. حمزه و علی{{ع}} به حریفان مهلت ندادند و آنان را کشتند. عبیده و عتبه ضربه‌ای به یکدیگر وارد کرده بودند و هنوز از پا در نیامده بودند. علی{{ع}} و حمزه به [[یاری]] عبیده رفتند و عتبه را کشتند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۷۷؛ واقدی، مغازی، ترجمه مهدوی دامغانی، ج۱، ص۶۸؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۲، ص۴۴۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص۶۰.</ref>. آن‌گاه جنگ سراسری در گرفت و با [[امداد غیبی]] و [[رهبری]] رسول خدا{{صل}} و [[دلاوری]] بی‌مانند علی{{ع}} این جنگ با [[پیروزی]] [[سپاه اسلام]] پایان یافت. هفتاد تن از [[مشرکان قریش]] به [[هلاکت]] رسیدند و هفتاد تن به [[اسارت]] درآمدند. به اعتراف عموم [[سیره‌نویسان]] [[اهل تسنن]] بیش‌ترین سهم را در [[هلاکت]] [[مشرکان]]، علی{{ع}} داشت. [[واقدی]]، شمار مشرکان از پای درآمده به دست علی{{ع}} را بیست و دو تن می‌داند<ref>واقدی، مغازی، ج۱، ص۱۱۳.</ref> و [[ابن ابی الحدید]] سی و [[پنج تن]]؛ یعنی درست نیمی از تلفات مشرکان. او می‌نویسد: «در این [[جنگ]] هفتاد تن از مشرکان کشته شدند که علی{{ع}} نیمی از آنان را کشت و نیم دیگر را [[مسلمانان]] و [[فرشتگان]] از پای درآوردند»<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۲۰۸.</ref>. [[شیخ مفید]] نیز شمار مشرکانی را که در [[بدر]] به دست توانای علی{{ع}} از پای درآمدند، سی‌وشش نفر نقل می‌کند و می‌نویسد: «[[راویان سنی]] و [[شیعه]] همگی، نام کسانی را که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به [[تنهایی]] در [[جنگ بدر]] کشت، بی‌آن‌که در این باره اختلافی داشته باشند، ذکر کرده‌اند». آن‌گاه اسامی سی‌وشش تن از مقتولان را می‌آورد<ref>ر.ک: شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص۶۹.</ref>. از چهره‌های مهم [[مشرکان قریش]] که [[امیرمؤمنان]]{{ع}} او را به هلاکت رساند، می‌توان [[حنظلة بن ابی‌سفیان]]، [[عاص بن سعید]]، [[طعیمة بن عدی]]، [[نوفل بن خویلد]]، [[عاص بن منبه]]، [[حاجب بن سائب]] و [[ابوقیس بن فاکهه]] را نام برد که جزء مستهزئان [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} بودند.
هر چند [[رسول خدا]]{{صل}} بر [[اسیران جنگ بدر]] [[منت]] گذاشت و در برابر فدیه آنان را [[آزاد]] کرد، دو تن از بزرگان [[اسیر]] [[قریش]] که در دوران [[رسالت]] [[پیغمبر]] در [[مکه]] از راه [[تبلیغاتی]] به جنگ [[اسلام]] آمده و بی‌شرمانه به پیغمبر اکرم{{صل}} [[اهانت]] کرده بودند، محکوم به [[اعدام]] شدند. یکی از آنان [[نضر بن حارث جمحی]] بود که به دست [[مقداد]] اسیر شد. رسول خدا به علی{{ع}} فرمود: «‌ای علی، گردنش را بزن». علی{{ع}} نیز برخاست و او را گردن زد<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۱۷۱.</ref>. دیگری [[عقبة بن ابی معیط]] بود که در منزلگاه بعدی، علی{{ع}} به [[فرمان]] پیغمبر اکرم{{صل}} او را کشت<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۶۶.</ref>.<ref>[[محمد حسین رجبی|رجبی، محمد حسین]]، [[امام علی در عهد پیامبر (مقاله)| مقاله «امام علی در عهد پیامبر»]]، [[دانشنامه امام علی ج۸ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۸]] ص ۱۶۵.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۱٬۷۲۲

ویرایش