←استقرار دو سپاه در بدر
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
== استقرار دو سپاه در بدر == | == استقرار دو سپاه در بدر == | ||
{{اصلی|بدر}} | {{اصلی|بدر}} | ||
وقتی [[ابوسفیان]] نزدیک [[مدینه]] رسید با یافتن آثار شتران دو تن از جاسوسان [[پیامبر]] {{صل}} در بدر، مسلم دانست که [[پیامبر]] {{صل}} با نیروهایش برای دستیابی به کاروان از [[مدینه]] خارج خواهند شد، از همین رو بلافاصله مسیر کاروان را از منطقه بدر به سوی کناره دریای سرخ [[تغییر]] داد و توانست از محدوده آنان خارج شود و پیکی نیز به سوی | وقتی [[ابوسفیان]] نزدیک [[مدینه]] رسید با یافتن آثار شتران دو تن از جاسوسان [[پیامبر]] {{صل}} در بدر، مسلم دانست که [[پیامبر]] {{صل}} با نیروهایش برای دستیابی به کاروان از [[مدینه]] خارج خواهند شد، از همین رو بلافاصله مسیر کاروان را از منطقه بدر به سوی کناره دریای سرخ [[تغییر]] داد و توانست از محدوده آنان خارج شود و پیکی نیز به سوی سپاه قریش فرستاد تا آنان را به بازگشت به [[مکه]] فراخواند<ref>المغازی، ج ۱، ص ۳۹ ـ ۴۱؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۶۱۹؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۴۳۹؛ نویری، نهایة الإرب فی فنون الأدب، ج۱۷، ص۲۰.</ref>، ولی آنان بازگشت را مایۀ سرافکندگی خود میدانستند و میخواستند با قدرتنمایی، ضعفی را که از سریۀ نخله بر آنان [[تحمیل]] شده بود جبران کنند، ازاینرو تصمیم گرفتند سه روز در بدر برای [[قدرت]] نمایی خود به عیش و نوش و نوازندگی بپردازند. | ||
وقتی [[پیامبر]] {{صل}} به نزدیکی بدر رسید، [[جبرئیل]] خبر نزدیک شدن | وقتی [[پیامبر]] {{صل}} به نزدیکی بدر رسید، [[جبرئیل]] خبر نزدیک شدن سپاه قریش را به [[رسولخدا]] {{صل}} داد. [[پیامبر]] {{صل}} [[اصحاب]] خود را به مشورت طلبید. [[مقداد]] از طرف [[مهاجران]] و [[سعد بن معاذ]] به نمایندگی از [[انصار]] سخنان پرشوری گفتند و [[اطاعت]] خود را از فرمان پیامبر {{صل}} اعلام کردند. [[رسول خدا]] {{صل}} از سخنان آنان بسیار خوشحال شد و فرمود: [[خداوند]] به من وعدۀ [[پیروزی]] بر یکی از دو گروه (تجاری یا [[سپاه]] اعزامی [[مکه]]) را داده است<ref>سوره انفال، آیه:۷.</ref>. [[مسلمانان]] پرچمهای [[جنگ]] را برافراشته و به راه افتادند و شامگاه هفدهم [[ماه رمضان]] در بدر فرود آمدند. [[مسلمانان]] از لشکرگاه [[قریش]] خبر نداشتند. [[پیامبر]] {{صل}} چند نفر را برای کسب خبر به سوی چاهی که در نزدیک آنان بود فرستاد. آنان با ساقیان [[قریش]] برخورد کرده و دو تن از آنان را [[اسیر]] کردند. پس از بازجویی معلوم شد [[سپاه قریش]] که اغلب بزرگان [[قریش]] را همراه دارد در پشت تپههای شنیِ اردو زدهاند. [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: "[[مکه]] جگرگوشههای خود را به سوی شما روانه کرده است"<ref>المغازی، ج ۱، ص ۵۱ ـ ۵۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۶۱۶-۶۱۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۴۳۶ -۴۳۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۰؛ ابو الربیع حمیری کلاعی، الاکتفاء بما تضمنه من مغازی رسول الله {{صل}}، الثلاثة الخلفاء، ج۱، ص۳۲۹؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۳، ص۴۳.</ref>. سپس [[پیامبر]] {{صل}} به پیشنهاد [[اصحاب]] اردوگاه خود را در کنار چاههای بدر قرار داد. تا در حال [[جنگ]] بتواند به [[راحتی]] ظرفهای خود را پر از آب کند<ref>ر.ک: [[محمد رضا هدایتپناه|هدایتپناه، محمد جعفر]]، [[بدر / غزوه (مقاله)|بدر / غزوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]؛ [[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[غزوه بدر (مقاله)|غزوه بدر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص:۱۳۵.</ref>. | ||
== [[نابرابری]] نیروها == | == [[نابرابری]] نیروها == |