←آیه ۶۷ سوره مائده
خط ۳۹۱: | خط ۳۹۱: | ||
در نقد این پاسخ گفته شده است اگر به شخصی که یک مورد از وحی را ابلاغ نکرده باشد، گفته شود هیچ موردی از وحی را ابلاغ نکردهای، این سخن [[کذب]] محض خواهد بود. این نقد چنین نقد شده که ممکن است [[خداوند]] ابلاغ نکردن این مورد از وحی را به دلیل اهمیت بسیار زیاد آن، نرساندن تمام موارد وحی به شمار آورد؛ یعنی ابلاغ موارد دیگر بیاثر و نتیجه خواهد شد. از ظاهر آیه همین معنا برداشت میشود<ref>ر.ک: محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، قدم له خلیل محیی الدین المیس، ج۶، جزء ۱۲، ص۵۳.</ref>. | در نقد این پاسخ گفته شده است اگر به شخصی که یک مورد از وحی را ابلاغ نکرده باشد، گفته شود هیچ موردی از وحی را ابلاغ نکردهای، این سخن [[کذب]] محض خواهد بود. این نقد چنین نقد شده که ممکن است [[خداوند]] ابلاغ نکردن این مورد از وحی را به دلیل اهمیت بسیار زیاد آن، نرساندن تمام موارد وحی به شمار آورد؛ یعنی ابلاغ موارد دیگر بیاثر و نتیجه خواهد شد. از ظاهر آیه همین معنا برداشت میشود<ref>ر.ک: محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، قدم له خلیل محیی الدین المیس، ج۶، جزء ۱۲، ص۵۳.</ref>. | ||
پرسشی که در این [[آیه شریفه]] رخ مینماید، این است که فراز {{متن قرآن|وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> معنایی نخواهد داشت؛ زیرا معلوم است که اگر حضرت ابلاغ رسالت نکرده باشد، ابلاغ رسالت نکرده است. این جمله تکرار همان جمله پیشین است. پس این فراز، مفید چه معنایی خواهد بود؟ برخی در مقام پاسخگویی، این نوع [[سخن گفتن]] را نوعی مبالغه دانستهاند؛ چنان که [[ابوالنجم]] میگوید: {{عربی|انا ابوالنجم و شعری شعری}}. معنای این سخن آن است که [[شعر]] من در کمال و [[فصاحت]] به مرتبهای رسیده است که وقتی گفته شود این شعر من است، [[مدح]] و [[ستایش]] آن به حد اعلای خود رسیده است. در این [[آیه]] نیز میتوان گفت برای ترک | پرسشی که در این [[آیه شریفه]] رخ مینماید، این است که فراز {{متن قرآن|وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> معنایی نخواهد داشت؛ زیرا معلوم است که اگر حضرت ابلاغ رسالت نکرده باشد، ابلاغ رسالت نکرده است. این جمله تکرار همان جمله پیشین است. پس این فراز، مفید چه معنایی خواهد بود؟ برخی در مقام پاسخگویی، این نوع [[سخن گفتن]] را نوعی مبالغه دانستهاند؛ چنان که [[ابوالنجم]] میگوید: {{عربی|انا ابوالنجم و شعری شعری}}. معنای این سخن آن است که [[شعر]] من در کمال و [[فصاحت]] به مرتبهای رسیده است که وقتی گفته شود این شعر من است، [[مدح]] و [[ستایش]] آن به حد اعلای خود رسیده است. در این [[آیه]] نیز میتوان گفت برای ترک تبلیغ وحی، تهدیدی بالاتر از این نیست که گفته شود تبلیغ وحی ترک شده است<ref>ر.ک: محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، قدم له خلیل محیی الدین المیس، ج۶، جزء ۱۲، ص۵۳.</ref>. | ||
این گفتار این گونه نقد شده است: اگر مراد از {{متن قرآن|مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ}}، | این گفتار این گونه نقد شده است: اگر مراد از {{متن قرآن|مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ}}، اصل دین یا مجموع آن باشد، [[شبهه]] تکرار مطرح میشود. تشبیه این آیه به سخن ابو النجم نیز نادرست است؛ چون این سان سخن گفتن در موارد عام و خاص و مطلق و مقید کارساز است تا یکی بودن موارد را برساند. مثلاً سخن ابوالنجم چنین [[تفسیر]] میشود که شعر من در این [[زمان]] همان شعر من در زمان گذشته است؛ یعنی گذشت زمان خللی در ذوق شعری من ایجاد نکرده است؛ اما آیه چنین نیست؛ زیرا بر فرض آنکه آیه در اول [[بعثت]] نازل شده باشد، [[دین]] امر واحدی خواهد بود و دیگر نمیتوان گفت اگر این [[رسالت]] را [[ابلاغ]] نکنی، آن رسالت را ابلاغ نکردهای (شبهه تکرار). پس باید گفت [[آیه شریفه]] در اول [[بعثت]] نازل نشده است و منظور از {{متن قرآن|مَا أُنْزِلَ}} اصل یا مجموع [[دین]] نیست<ref>ر.ک: سید محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۶، ص۴۵.</ref>.<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]]، ص ۴۱۹.</ref> | ||
=== آیات امر کننده پیامبر به استغفار === | === آیات امر کننده پیامبر به استغفار === |