بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = بیت المقدس| عنوان مدخل = بیت المقدس| مداخل مرتبط = [[بیت المقدس در قرآن]] - [[بیت المقدس در معارف مهدویت]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = بیت المقدس| عنوان مدخل = بیت المقدس| مداخل مرتبط = [[بیت المقدس در قرآن]] - [[بیت المقدس در معارف مهدویت]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==واژهشناسی== | ==واژهشناسی== | ||
بیتالمقدس، نام | بیتالمقدس، نام [[عربی]] و [[اسلامی]] پایتخت [[فلسطین]] است که بیشتر و پیشتر با نام [[عبری]] اُورشلیم خوانده میشد. این [[شهر]] نزدیک نقطه مرکزی فلسطین، در حدود ۲۴ کیلومتری غرب [[بحرالمیت]] و ۵۶ کیلومتری شرق [[دریای مدیترانه]]، در آب پخشان بین جلگه [[مدیترانه]] و دره رود [[اردن]] قرار دارد. شهری کوهستانی است با ارتفاع۷۵۰متر از دریای مدیترانه و ارتفاع ۱۱۵۰ متر از بحرالمیت.<ref>بیتالمقدس، ص۱ ـ ۲؛ الموسوعة الفلسطینیه، ج ۳، ص۵۰۸.</ref> آب و هوای آن نیمه گرم و نیمهخشک، همراه با تابستانهای گرم و خشک و زمستانهای سرد و بارانیاست.<ref>بیت المقدس، ص۴؛Britannica: Jerusalem.</ref> بیتالمقدس شهری باستانی با قدمتی ۳۵ [[قرن]] است و [[تاریخ]] بنای آن به زمانی بسیار پیش از ورود [[بنی اسرائیل]] و حتی ابراهیم{{ع}} به آن [[دیار]] باز میگردد.<ref> بیت المقدس، ص۱۸؛ تاریخ اورشلیم، ص۲۵.</ref> قدیمیترین ساکنان آن را قبیلهای از [[اعراب]] [[کنعانی]] به نام «یَبُوسیان» در هزاره سوم یا چهارم پیش از میلاد دانستهاند و نخستین بنای آن را به «[[مَلِک]] صادوق» یا «مَلِکیصادُق»، [[پادشاه]] «یَبُوسی» نسبت میدهند.<ref>تاریخ اورشلیم، ص۱۶؛ بیت المقدس، ص۱۸.</ref> برخی او را همان «سامبننوح» دانستهاند.<ref>الانسالجلیل، ج ۱، ص۲۲ و ۲۴.</ref> بیتالمقدس در طول تاریخ، نامهایی گوناگون به خود گرفته است. پادشاه کنعانی به [[احترام]] «شالیم» (خدای [[صلح]]) آن را «یُوْرشالیم» به معنای شهر صلح و [[آرامش]] خواند. پیش از [[تصرف]][[شهر]] به دست [[حضرت داود]]{{ع}} «یَبُوس» خوانده میشد و [[داود]]{{ع}} آن را به «اُورشلیم»[[تغییر]] داد.<ref>تاریخ اورشلیم، ص۱۵ ـ ۱۶؛ الموسوعة الفلسطینیه، ج ۳، ص۵۱۰.</ref> «اُور» در زبان سومری و آرامی به معنای «شهر» است که وارد [[زبان عبری]] شده و با «شلیم» به معنای [[مقدس]]، صلح و آرامش، روی هم رفته، معنای [[شهر مقدس]]، شهر صلح، [[سلامتی]] و آرامش را میدهد.<ref>ر. ک: دایرةالمعارف بستانی، ج ۴، ص۶۲۳؛ قاموس کتاب مقدس، ص۱۱۸؛ تاریخ اورشلیم، ص۱۵.</ref> در [[تورات]] از این شهر با نامها و عناوینی چون: اَریئیل <ref>کتاب مقدس، اشعیا ۲۹: ۱.</ref>، شالیم،<ref>کتاب مقدس، مزامیر ۷۶: ۲.</ref> یَبوس،<ref>کتاب مقدس، داوران ۱۹: ۱۰ ـ ۱۱.</ref>[[شهر]] [[یهودا]]،<ref>کتاب مقدس، دوم تواریخ ایام ۲۸: ۲۵.</ref> [[شهر خدا]]، <ref>کتاب مقدس، مزامیر ۴۶: ۴.</ref> [[قریه]] [[پادشاه]] عظیم <ref>کتاب مقدس، مزامیر ۴۸: ۲.</ref> و [[شهر مقدس]] <ref>کتاب مقدس، نحمیا ۱۱: ۱۹.</ref> یاد شده است. [[رومیان]] آن را «[[ایلیاء]]» به معنای [[خانه]] [[مقدس]] یا [[خانه خدا]] <ref>قاموس کتاب مقدس، ص۱۱۸؛ الانس الجلیل، ج ۱، ص۶.</ref> و [[یهودیان]] «[[بیت]] همیقداش»<ref>تاریخ اورشلیم، ص۱۶.</ref> میخواندند. نام ایلیاء تا [[زمان]] [[ظهور اسلام]] معروف بود و به تدریج اسامی بیت المُقدّس، بیتالمَقْدِس، [[قُدس]]، [[قدس]] [[شریف]] و [[مدینه]] مقدسه به آن اطلاق شد.<ref> تاریخ اورشلیم، ص۱۶.</ref> [[بیت المقدس]] به سبب حضور، تولد، [[زندگی]] یا [[دفن]] شماری از [[پیامبران]] و شخصیتهای بزرگ [[الهی]] در آن، از قبیل ابراهیم، [[یعقوب]]،[[داود]]،[[سلیمان]]، [[مریم]]، [[عیسی]]{{ع}} و [[پیامبر اسلام]] {{صل}}، همچنین وجود بسیاری از آثار، اماکن و بناهای [[دینی]] و مقدس کهن در آن، از [[ارزش]] و [[قداست]] ویژهای در نزد [[پیروان]] همه [[ادیان ابراهیمی]] برخوردار است.<ref> ر. ک: معجم اللاهوت، ص۱۲۴؛ دانشنامه جهان اسلام، ج ۵، ص۹۵؛ الانس الجلیل، ج ۱، ص۲۴۰ ـ ۲۳۹.</ref> [[صخره]] مقدس ([[مذبح]] اسماعیل، [[قبله]] [[موسی]] و بنیاسرائیل و جایگاه [[عروج]] پیامبر اسلام)،<ref> تاریخ اورشلیم، ص۱۷؛ دایرةالمعارف تشیع، ج ۳، ص۵۵۸؛ الموسوعة العربیه، ج ۱۸، ص۸۶.</ref> قبةالصخره، هیکل سلیمان، [[برج]] [[داود]]، [[دیوار]] [[ندبه]]، کلیسای [[قیامت]]، [[مسجد الأقصی]] و قبةالمعراج و دهها اثر دینی و [[تاریخی]] دیگر از اینقبیل در آن است.<ref>ر. ک: بیت المقدس، ص۱۱۶ ـ ۱۶۴؛ دانشنامه جهان اسلام، ج۳، ص۱۰۴؛ الموسوعة العربیه، ج ۱۸، ص۸۶ ـ ۸۷.</ref> بر اساس گزارش برخی منابع فقط آثار و اماکن [[اسلامی]] آن به بیش از۱۱۰مورد میرسد.<ref>ر. ک: بیت المقدس، ص۱۱۶ ـ ۱۶۴.</ref> بیتالمقدس در طول [[تاریخ]] [[شاهد]] حوادث بسیاری بوده است. این [[شهر]] بر اثر موقعیت جغرافیایی خاص، که آن را شاهراه ارتباطی شرق و غرب قرار میدهد و نیز به سبب سرسبزی و خرّمی، تنوع محصولات [[کشاورزی]] و برخورداری از پیشینه [[تاریخی]] و [[تقدس]] [[دینی]]، همواره مورد توجه قدرتها و [[شاهد]] لشکرکشیهای بسیاری بوده است، بهگونهای که دو بار به [[طور]] کلی به دست مهاجمان ویران، ۱۸ بار تجدید بنا و سه بار [[معبد]] آنبازسازی ومرمت شده است و ۶ بار [[مردم]] آن مجبور به [[تغییر]] [[آیین]] و [[مذهب]] خود شدهاند.<ref>تاریخ اورشلیم، ص۱۷.</ref> کنعانیها، حیتیها، حویان، [[فریسیان]]، یبوسیان و فلسطیان از جمله اقوامی بودند که قبل از [[هجوم]] [[قوم]] [[عبرانی]] در [[سرزمین فلسطین]] میزیستند.<ref>تاریخ اورشلیم، ص۲۵.</ref> [[حضرت داود]]{{ع}} در سال ۱۰۱۰ یا ۱۰۲۰ ق. م. با [[شکست]] یبوسیان [[شهر]] [[بیت المقدس]] را به [[تصرف]] خود درآورد و آن را [[مرکز حکومت]] بنیاسرائیل قرار داد و به [[فرمان الهی]] بنای [[قدس]]، [[خانه خدا]] را آغاز کرد که به دست [[حضرت سلیمان]] تکمیل شد. ساخت این بنای باشکوه و عظیم، معروف به «هیکل سلیمان» در سال ۹۷۰ ق. م. پایان یافت. <ref>قاموس کتاب مقدس، ص۱۲۱؛ تاریخ اورشلیم، ۷۲ ـ ۸۳؛ لغت نامه، ج ۱۴، ص۲۰۸۷۸.</ref> پس از سلیمان، [[بلایا]] و [[مصائب]] فراوانی بر [[اورشلیم]] وارد شد؛ [[آشوریان]] بارها به آن هجوم برده، آن را [[غارت]] کردند. سختترین و ویرانگرترین [[حمله]] به وسیله [[بخت نصر]] دوم (نبوکدنصر)، [[پادشاه]] [[بابل]]، در ۵۸۶ یا ۵۸۷ ق. م. صورت گرفت که در جریان آن دیوارهای [[دفاعی]][[شهر]] به دست [[سپاه]] بابل تخریب و اورشلیم پس از اشغال به کلی ویران شد و ساکنانش [[اسیر]] و به بابل برده شدند.<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۱۲۳؛ تاریخ اورشلیم، ص۱۰۷؛ Britannica: Jerusalem.</ref> در این حمله، صدقیا، [[حاکم]] اورشلیم،[[اسیر]] و [[کور]] شد و اشراف و بزرگان شهر کشته شدند. [[قصر]]پادشاه و هیکل سلیمان به [[آتش]] کشیده شد. ظروف و وسایل قیمتی معبد به تاراج رفت<ref>کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۲۵.</ref> و [[تابوت عهد]] <ref>تاریخ جامع ادیان، ص۵۲۷.</ref> و [[نص]] [[تورات]] <ref>کوروش کبیر، ص۲۱۶.</ref> به کلی از میان رفت. طبق [[روایت]] تورات، همه مردم شهر از جمله [[دانیال]] و [[عزرا]]، به غیر از افراد [[فقیر]] و بیچیز به [[بابل]] [[تبعید]] شدند.<ref>کتاب مقدس، دو پادشاهان، ۲۵: ۱۱ ـ ۱۲.</ref> با [[غلبه]] [[کوروش]]، [[پادشاه ایران]] بر بابلیها در سال ۵۳۸ ق. م. و بازگشت [[یهودیان]][[اسیر]]، [[بیت المقدس]] پس از ۵۰ سال خرابی دوباره آباد شد.<ref>الموسوعة الفلسطینیه، ج ۳، ص۵۱۱؛ تاریخ اورشلیم، ص۱۱۴.</ref> در ۳۳۲ ق. م. [[اسکندر مقدونی]] با [[شکست]] امپراطوری [[ایران]] این [[شهر]] را نیز فتح کرد.<ref>الموسوعة الفلسطینیه، ج ۳، ص۵۱۱؛ تاریخ اورشلیم، ص۱۱۴.</ref> پس از [[اسکندر]]، بیت المقدس متناوباً زیر [[سلطه]] بطالسه [[مصر]] و [[پادشاهان]] سلوکی بود.<ref>الموسوعة الفلسطینیه، ج ۳، ص۵۱۱.</ref> در [[سال ۶۳ ق]]. م. [[رومیان]] برای نخستین بار بر بیت المقدس مسلط شدند. در سال ۷۰ م. و در پی [[شورش]] یهودیان بیتالمقدس «تیتوس»، فرمانروای [[روم]]، این شهر را برای بار دوم با خاک یکسان کرد. هادریانوس در ۱۳۲ م. بار دیگر بیت المقدس را بنا کرد و آن را «[[ایلیاء]] کاپیتولینا» نامید و از ورود یهودیان به این شهر ممانعت کرد.<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۱۲۸؛ الموسوعة الفلسطینیه، ج ۳، ص۵۱۱؛ Britannica: Jerusalem</ref> در ۳۱۲ م. با [[گرایش]] امپراطور کنستانتین به [[دین]] [[مسیح]]، کلیساهای متعدد از جمله کلیسای قمامه ([[قیامت]]) در این شهر ساخته شد.<ref>تاریخ اورشلیم، ۱۶۷ ـ ۱۶۸.</ref> در سال ۶۱۴ م. [[خسرو]] دوم [[شاه]] ایران، بیت المقدس را از دست رومیان خارج کرد و یهودیان دوباره در آن ساکن شدند؛ ولی پس از اندکی در ۶۲۹ م. امپراطورروم، [[هرقل]] (هراکلیوس)، دوباره شهر را پس گرفت. بیت المقدس یا ایلیاء همچنان در دست رومیان بود تا اینکه در ۶۳۷ م. به [[تصرف]] [[مسلمانان]] درآمد.<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۱۲۸؛ تاریخ اورشلیم، ص۱۷۳، ۱۸۶ـ۱۸۹.</ref> [[امویان]]، [[عباسیان]]، طولونیان، أخشیدیان، [[فاطمیان]] و [[سلجوقیان]] به ترتیب بر این شهر [[حکمرانی]] کردند.<ref>بیت المقدس، ص۳۰ ـ ۴۲؛ تاریخ اورشلیم، ص۱۹۶ ـ ۲۰۳.</ref>[[سال]] ۱۰۹۹ م. در نخستین [[جنگ]] [[صلیبی]]، بیت المقدس، همراه با [[قتل]] و [[غارت]] وحشیانه، به دست [[صلیبیان]] افتاد. در سال ۱۱۸۷م. [[صلاح]] الدین ایوبی دوباره این [[شهر مقدس]] را پس گرفت.<ref> قاموس کتاب مقدس، ص۱۲۸؛ بیت المقدس، ص۵۲؛ تاریخاورشلیم، ص۲۱۸.</ref> [[بیت المقدس]] و [[فلسطین]] همچنان صحنه [[جنگهای صلیبی]] بود تا اینکه در ۱۵۱۷ م. [[دولت عثمانی]] با [[شکست]] ممالیک، این [[شهر]] را به [[تصرف]] خود درآورد.<ref> قاموس کتاب مقدس، ص۱۲۸؛ بیت المقدس، ص۶۴؛ بیتالمقدس، ص۵۶ ـ ۵۸، ۶۳ ـ ۷۸.</ref> در پی شکست روسها در [[نبرد]] با عثمانیها که از [[حمایت]] فرانسه و [[انگلیس]] برخوردار بودند، پای فرانسویها و انگلیسیها به فلسطین باز شد. با ورود دولت عثمانی به [[جنگ]] جهانی اول، انگلیس، تلاش برای تجزیه [[عثمانی]] را آغاز کرد،<ref> بیتالمقدس، ص۶۶، ۸۰ ـ ۸۹.</ref> از این رو برای کسب [[حمایت مالی]] و [[سیاسی]] [[یهودیان]] و در پی مذاکرات با صهیونیستها، [[دولت]] انگلیس با صدور اعلامیه معروف بالفور (۱۹۱۷ م.) تأسیس «[[وطن]] ملی [[یهود]]» راتعهد کرد و یک ماه پس از آن بیتالمقدس را به اشغال نظامی خود درآورد. از آن [[تاریخ]] تاکنون، بیت المقدس به عنوان مرکز فلسطین، کانون تحولات، چالشها و درگیریهای بسیار نظامی، سیاسی و [[اجتماعی]] میان [[مسلمانان]] و صهیونیستها بوده است.<ref> بیت المقدس، ص۷۹، ۱۰۱ ـ ۱۰۲؛ الموسوعة العربیه، ج ۱۸، ص۸۹.</ref>.<ref>[[حسین اترک|اترک، حسین]]، [[بیت المقدس - اترک (مقاله)|مقاله «بیت المقدس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶، ص۱۸۷.</ref> | ||
==یادکرد بیت المقدس در قرآن== | ==یادکرد بیت المقدس در [[قرآن]]== | ||
بیتالمقدس از اعلام غیر مصرّح قرآن است و بیشتر | بیتالمقدس از اعلام غیر مصرّح قرآن است و بیشتر [[مفسّران]]، تعابیری مانند «الاَرضِ الَّتی بـرَکنا فیها»([[انبیاء]] / ۲۱، ۸۱؛ [[اعراف]] / ۷، ۱۳۷)، «الاَرضُ المُقَدَسَة»([[مائده]] / ۵، ۲۱)، «القَریَة»(بقره / ۲، ۵۸) و «الاَرض»([[اسراء]] / ۱۷، ۴) را بر آن تطبیق کردهاند. در [[آیات]] مربوط به [[تغییر قبله]] (بقره / ۲، ۱۴۲ ـ ۱۵۰) نیز تلویحاً از بیتالمقدس یاد شده است <ref>جامعالبیان، مج ۲، ج ۲، ص۳ ـ ۱۰، ۱۷ ـ ۳۹؛ مجمعالبیان، ج۱، ص۴۱۴ ـ ۴۲۴؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص۲۶۰ ـ ۲۷۰.</ref>؛ همچنین شماری از [[مفسران]] نخستین آیاتی چون ۱۱۴ ـ ۱۱۵ بقره / ۲ و ۴۱ق / ۵۰ را نیز به بیتالمقدس مربوط دانستهاند.<ref>جامعالبیان، مج ۱، ج ۱، ص۶۹۵ ـ ۷۰۵؛ مج ۱۳، ج ۲۶، ص۲۳۵؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۳۶۱ ـ ۳۶۳؛ ج ۹، ص۲۲۶؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص۲۰۴؛ ج ۶، ص۱۳۱.</ref> | ||
۱. نخستین یادکرد از [[بیت المقدس]] در آیهای است که ماجرای [[هجرت]] ابراهیم{{ع}} از [[بابل]] را گزارش میکند. [[حضرت ابراهیم]] پس از ماجرای شکستن بتها و [[نجات]] معجزهآسا از [[آتش]] [[نمرودیان]] به همراه [[حضرت لوط]]{{ع}}،[[خانواده]] و دیگر پیروانش به سوی سرزمینی روانه میشود که [[خداوند]] آن را مایه [[برکت]] برای جهانیان خوانده است: «و نَجَّینـهُ و لوطـًا اِلَی الاَرضِ الَّتی بـرَکنا فیها لِلعــلَمین».([[انبیاء]] / ۲۱، ۷۱) مشهور [[مفسران]] مراد از این [[سرزمین]] را [[شام]] و [[فلسطین]] دانستهاند که مسلماً [[شهر]] بیت المقدس را نیز در برمیگیرد.<ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۱۹۴؛ تفسیر جلالین، ص۳۳۰؛ المیزان، ج ۸، ص۲۲۸.</ref> | |||
۲. یادکرد دیگر بیت المقدس که در [[آیات]] متعددی مورد اشاره قرار گرفته، در ارتباط با داستان بنیاسرائیل و سکونت آنان در [[سرزمین فلسطین]] است. بنیاسرائیل که در [[مصر]] با [[آزار]] و شکنجههای سخت [[فرعونیان]] به ستوه آمده بودند، همواره آرزوی بازگشت به فلسطین را داشتند؛ سرزمینی که نیاکان آنها یعنی [[یعقوب]] و فرزندانش، پیش از [[مهاجرت]] به مصر آنجا ساکن بودند. [[موسی]] با فراخوان [[بنی اسرائیل]] به [[صبر]] و [[پایداری]] و [[یاری]] جستن از [[خدا]] در برابر شکنجههای فرعونیان، آنان را به بازگشت به سرزمین فلسطین و بیتالمقدس و [[زندگی]] در آن [[امیدوار]] میساخت: «قالَ موسی لِقَومِهِ استَعینوا بِاللّهِ واصبِروا اِنَّ الاَرضَ لِلّهِ یورِثُها مَن یَشاءُ مِن عِبادِهِ..»..([[اعراف]] / ۷، ۱۲۸) بنیاسرائیل در پی خروج از مصر و ورود به فلسطین، در شهر بیتالمقدس با قومی معروف به [[عمالقه]] روبهرو شدند.<ref>الکشاف، ج ۱، ص۶۲۰؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۲۲۹؛ تفسیرقرطبی، ج ۶، ص۸۳.</ref> موسی{{ع}} از آنان خواست که وارد [[سرزمین مقدس]] شده، با عمالقه بجنگند و در غیر این صورت دچار [[خسران]] و [[زیان]] خواهند شد: «یـقَومِ ادخُلوا الاَرضَ المُقَدَّسَةَ الَّتی کَتَبَ اللّهُ لَکُم و لا تَرتَدّوا عَلی اَدبارِکُمفَتَنقَلِبوا خـسِرین».([[مائده]] / ۵، ۲۱) مشهور [[مفسران شیعه]]<ref> مجمعالبیان، ج ۱، ص۲۲۵؛ کنزالدقائق، ج ۱، ص۲۵۳؛ غریبالقرآن، ص۳۰۸.</ref> و [[سنی]] <ref>احکام القرآن، ج ۲، ص۵۶۱؛ زادالمسیر، ج ۲، ص۳۲۳؛ تفسیرابن کثیر، ج ۱، ص۱۰۱.</ref> به تبع [[مفسران]] نخستینی چون ابنعباس، [[ابن زید]]، سدّی و أبی علی <ref>ر. ک: التبیان، ج ۳، ص۴۸۳؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۰۷؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۱۰۱.</ref> [[سرزمین مقدس]] یاد شده را [[شهر]] [[بیت المقدس]] دانستهاند. | |||
برخی نیز [[دمشق]]، [[فلسطین]] و [[سرزمین]] [[طور]] و بخشی از [[اردن]] را گفتهاند که چندان با تعبیر «[[ارض مقدس]]» سازگار نیست.<ref>ر. ک: التبیان، ج ۳، ص۴۸۳؛ جوامع الجامع، ج ۱، ص۳۳۱؛ احکام القرآن، ج ۲، ص۵۶۱.</ref> مفسران، [[قداست]] این شهر را ناشی از حضور، [[زندگی]] و [[دفن]] [[انبیاء]] و [[مؤمنان]] در آن دانستهاند.<ref>جوامع الجامع، ج ۱، ص۳۳۱؛ غریب القرآن، ص۳۰۸؛ احکامالقرآن، ج ۲، ص۵۶۱.</ref> برخی نیز عاری بودن آن ازشرک و [[کفر]] و [[گناه]] را سبب تقدسش ذکر کردهاند<ref>ر. ک: التبیان، ج ۳، ص۴۸۳؛ معانی القرآن، ج ۲، ص۲۸۸؛ احکامالقرآن، ج ۲، ص۵۶۱.</ref> که با پیشینه [[تاریخی]] این شهر، حضور [[مشرکان]] و [[کافران]] و [[فساد]] [[بنی اسرائیل]] در آن چندان سازگار نیست. | |||
بنیاسرائیل به بهانه [[نیرومندی]] و [[جنگاوری]] [[عمالقه]] و [[هراس]] از آنان، [[فرمان]] ورود به شهر و هشدارهای [[موسی]] را نادیده گرفته، از موسی خواستند که با خدای خود به [[جنگ]] آنها رفته،[[شهر]] را [[تسخیر]] کنند تا آنها وارد آن گردند. (مائده / ۵، ۲۲ - ۲۴) در پی این [[نافرمانی]]، بنی اسرائیل دچار [[کیفر الهی]] شده، به مدت ۴۰ سال از ورود به بیتالمقدس [[محروم]] و در [[وادی تیه]] ( <= تیه) [[سرگردان]] شدند: «قالَ فَاِنَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَیهِم اَربَعینَ سَنَةً یَتیهونَ فِیالاَرضِ فَلا تَأسَ عَلَی القَومِ الفـسِقین».(مائده / ۵، ۲۶) پس از ۴۰ سال آنان به [[فرماندهی]] [[یوشع بن نون]] موفق به فتح بیتالمقدس گشتند.<ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۱۰۱ ـ ۱۰۲؛ تفسیر جلالین، ص۱۱۵.</ref> [[مفسران]] [[آیه]] ۵۸ بقره / ۲ را اشاره به این ورود [[تاریخی]] بنیاسرائیل میدانند: «و اِذ قُلنَا ادخُلوا هـذِهِ القَریَةَ فَکُلوا مِنها حَیثُ شِئتُم رَغَدًا وادخُلوا البابَ سُجَّدًا وقولوا حِطَّةٌ نَغفِر لَکُم خَطـیـکُم وسَنَزیدُ المُحسِنین». بر اساس دیدگاه مشهور [[مفسران شیعه]] <ref>مجمع البیان، ج ۱، ص۲۴۷؛ الصافی، ج ۲، ص۲۴۵؛ فتح القدیر، ج ۱، ص۸۹.</ref> و [[سنی]] <ref>جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص۴۲۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱، ص۲۷۸؛ غریبالقرآن، ص۵۹.</ref> مراد از «القَریَة»[[شهر]] بیتالمقدس است و بنیاسرائیل [[فرمان]] یافتند که برای [[طلب آمرزش]] نسبت به [[گناهان]] و نافرمانیهای پیشین خویش، [[متواضعانه]] و خاشعانه از دری موسوم به «بابحطّه» نیز رد شده، جملهای را جهت [[استغفار]] بر زبان جاری سازند. ( <= باب حطه) در مقابل، شماری دیگر از مفسران مانند ابنزید، مراد از «القریه» را [[شهر]] [[اریحا]] گفتهاند. <ref>جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص۴۲۶؛ التبیان، ج ۱، ص۲۶۱.</ref> این شهر در [[وادی]] [[اردن]] به فاصله ۸ مایلی از شمال [[غربی]] محل اتصال رودخانه اردن با دریای مرده قرار دارد.<ref>دایرةالمعارف کتاب مقدس، ص۷۶۱.</ref> اریحا نخستین شهر [[سرزمین موعود]] بود که پس از پایان ۴۰ سال آوارگی بنیاسرائیل و به [[فرماندهی]] [[یوشع]]، [[تسخیر]] و تخریب شد <ref> کتاب مقدس، یوشع ۲: ۱ ـ ۲؛ ۶: ۱ ـ ۲۷.</ref> و هنگام تقسیم آن [[سرزمین]] میان [[قبایل]] دوازدهگانه، به [[قبیله]] بنیامینتعلق گرفت.<ref> کتاب مقدس، یوشع ۱۸: ۱۰ ـ ۲۱.</ref> در [[زمان]] [[حکومت]] اخاب دوباره بازسازی <ref>کتاب مقدس، اول پادشاهان، ۱۶: ۳۴.</ref> و بعدها به دست [[سپاه]] بختنصر باردیگر ویران شد.<ref>دایرةالمعارف کتاب مقدس، ص۷۶۲.</ref> به احتمال [[زیاد]]تسخیر اریحاپیش از شهرهای دیگر، زمینه طرح دیدگاه دوم مبنی برتطبیق «القریه» بر آن بوده باشد. | |||
در شمار | در شمار دیگری از [[آیات]] هم پس از اشاره به نابودی [[فرعونیان]]، خوش فرجامی بنیاسرائیل و سکونت آنها در سرزمین پُر خیر و [[برکت]] به عنوان [[پاداش]] [[بردباری]] و [[تحمّل]] آنها در برابر [[آزار]] و شکنجههای [[فرعونیان]]، یاد شده است: «و اَورَثنَا القَومَ الَّذینَ کانوا یُستَضعَفونَ مَشـرِقَالاَرضِ و مَغـرِبَهَا الَّتی بـرَکنا فیها و تَمَّت کَلِمَتُ رَبِّکَ الحُسنی عَلی بَنی اِسرءیلَ بِما صَبَروا..»..([[اعراف]] / ۷، ۱۳۷) برکت مورد اشاره در این [[آیه]] و نیز شمار دیگری از [[آیات]]: ([[انبیاء]] / ۲۱، ۷۱، ۸۱؛ [[اسراء]] / ۱۷، ۱؛ [[سبأ]] / ۳۴، ۱۸) که به [[سرزمین فلسطین]] و بیتالمقدس نسبت داده شده است از سوی بیشتر [[مفسران]] به معنای حاصلخیزی، خوش آب و هوا بودن آن [[سرزمین]] و فراوانی درختان و میوههای آن گرفته شده است،<ref>الکشاف، ج ۲، ص۱۴۹؛ مجمعالبیان، ج ۴، ص۷۲۵؛ المیزان، ج ۱۳، ص۷.</ref> چنانکه عبارت «مُبَوَّاَ [[صدق]]» که مراد از آن را نیز بیتالمقدس گفتهاند، به معنای مسکنی [[پسندیده]] و رضایتبخش گرفته شده است؛ جایی که در آنجا همه نیازمندیهای [[زندگی]] برای [[بنی اسرائیل]] فراهم بود: «ولَقَد بَوَّأنا بَنی اِسرءیلَ مُبَوَّاَ صِدق و رَزَقنـهُم..»..([[یونس]] / ۱۰، ۹۳)<ref>مجمعالبیان، ج ۵، ص۱۹۹؛ المیزان، ج ۱۰، ص۱۲۰.</ref> البته با توجه به حضور شماری از [[پیامبران الهی]] و رفت و آمد [[فرشتگان]] به این سرزمین میتوان برکت یاد شده را اعم از مادی و [[معنوی]] دانست.<ref>جوامع الجامع، ج ۱، ص۵۹۲.</ref> در برخی منابع نیز تنها به [[بُعد معنوی]] اشاره شده است،<ref>ر. ک: مجمع البیان، ج ۵، ص۱۹۹؛ غریب القرآن، ص۳۰۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص۴۴۷.</ref> چنانکه [[کعبه]] نیز به رغم وجود آب و هوای گرم و سوزان [[مکه]] و خشک و بیآب و علف بودن زمینهای اطراف آن، [[مبارک]] خوانده شده است. (آلعمران / ۳، ۹۶) ۳. مفسران، سرزمین مورد اشاره در آیات آغازین [[سوره اسراء]] را نیز [[بیت المقدس]] دانستهاند. براساس این آیات، [[خداوند]] در [[تورات]] به بنیاسرائیل خبر داده است که آنان دو بار در بیتالمقدس دست به [[فسادانگیزی]] خواهند زد و در هر دو بار، [[اقوام]] بیگانهای بر آنان [[تسلط]] یافته، بیتالمقدس را ویران خواهند کرد: «و قَضَینا اِلی بَنی اِسرءیلَ فِی الکِتـبِ لَتُفسِدُنَّفِیالاَرضِ مَرَّتَینِ... * فَاِذا جاءَ وَعدُ اُولهُما بَعَثنا عَلَیکُم عِبادًا لَنا اولی بَأس شَدید... *... فَاِذا جاءَ وَعدُ الأخِرَةِ لِیَسوءوا وُجوهَکُم و لِیَدخُلُوا المَسجِدَ کَما دَخَلوهُ اَوَّلَ مَرَّة ولِیُتَبِّروا ما عَلَوا تَتبیرا». ([[اسراء]] / ۱۷، ۴ ـ ۷)<ref>جامع البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص۳۰ ـ ۳۲؛ مجمع البیان، ج ۶، ص۶۱۴ ـ ۶۱۷؛ روحالمعانی، مج ۹، ج ۱۵، ص۲۳.</ref> [[مفسران]] در اینباره که [[فسادانگیزی]] دوگانه [[بنی اسرائیل]] چه بوده است،[[اختلاف]] دارند؛ برخی آن را اشاره به کشتن زکریای [[پیامبر]] و فرزند وی [[حضرت یحیی]] دانستهاند <ref>تفسیر جلالین، ص۲۸۶.</ref> و برخی دیگر [[اراده]] [[قتل]] ارمیای [[نبی]] و [[عیسی مسیح]]{{ع}} را هم افزودهاند،<ref> الکشاف، ج ۲، ص۶۴۹.</ref> چنانکه [[هویت]] کسانی که بر بیتالمقدس [[سلطه]] یافته، آن را تخریب کردهاند مورد [[اختلاف]] است. برخی [[تسلط]] و تخریب نخست را به [[بخت نصر]] و مرتبه دوم را به تیتوس، [[وزیر]] اسبیانوس (امپراطور [[روم]])<ref>المیزان، ج ۱۳، ص۴۴؛ ر. ک: نمونه، ج ۱۲، ص۲۷ ـ ۳۰.</ref> و بعضی به سنحاریب و [[جالوت]] <ref>ر. ک: الکشاف، ج ۲، ص۶۴۹؛ جوامع الجامع، ج ۱، ص۷۴۴؛ التبیان، ج ۶، ص۴۴۸.</ref> و شماری نیز به [[پادشاه]] پارس ([[شاپور]]) و بخت نصر <ref>ر. ک: جامع البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص۲۹ ـ ۳۲؛ مجمع البیان، ج۶، ص۶۱۶.</ref> نسبت دادهاند. گزارشهای [[تاریخی]]، دیدگاه اول را [[تأیید]] میکند. به خرابی [[بیت المقدس]] به دست بخت نصر در ذیل [[آیه]] «اَوکالَّذی مَرَّ عَلی قَریَة وهِیَ خاوِیَةٌ عَلی عُروشِها قالَ اَنّی یُحیی هـذِهِ اللّهُ بَعدَ مَوتِها»(بقره / ۲، ۲۵۹) نیز اشاره شده است. | ||
به اعتقاد | به [[اعتقاد]] شماری از مفسران وقتی که [[عزیر]] یا ارمیای نبی از کنار خرابههای بیت المقدس گذر کرده، به یاد [[رستاخیز]] میافتد، چگونگی [[زنده شدن دوباره]] [[مردگان]] برای او مورد سؤال واقع میشود و در پی آن [[خداوند]] او را میرانده، پس از ۱۰۰ سال دوباره زنده میکند.<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص۶۳۹ ـ ۶۴۰؛ معانیالقرآن، ج۱، ص۲۷۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۳، ص۱۸۸.</ref> طبق گزارش برخی از منابع [[آیه]] «و مَن اَظلَمُ مِمَّن مَنَعَ مَسـجِدَ اللّهِ اَن یُذکَرَ فیهَااسمُهُ وسَعی فی خَرابِها اُولئِکَ ما کانَ لَهُم اَن یَدخُلوها اِلاّ خائِفینَ»(بقره / ۲، ۱۱۴) نیز مربوط به خراب شدن [[بیت المقدس]] به دست [[بخت نصر]] و جلوگیری از [[ذکر خدا]] در آن است. <ref>ر. ک: التبیان، ج ۱، ص۴۱۶؛ احکام القرآن، ج ۱، ص۸۶؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۱۶۱.</ref> | ||
۴. در داستان [[حضرت سلیمان]] و [[تسخیر]] باد در دست او نیز از بیتالمقدس یاد شده است: «ولِسُلَیمـنَ الرِّیحَ عاصِفَةً تَجری بِاَمرِهِ اِلَی الاَرضِ الَّتی بـرَکنا فیها..»..([[انبیاء]] / ۲۱، ۸۱) برخی از [[مفسران شیعه]]<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص۹۳؛ المیزان، ج ۱۴، ص۳۱۳.</ref> و [[سنی]] <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص۲۱۳؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۱۹۶؛ الدرالمنثور، ج ۵، ص۶۵۱.</ref>[[زمین]] مبارکی را که حضرت سلیمان، باد را به سوی آن به گردش درمیآورد، [[شام]] و برخی دیگر بیت المقدس و شام گفتهاند.<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص۷۳؛ الصافی، ج ۳، ص۳۵۰.</ref> با توجه به پیشینه [[تاریخی]] بیت المقدس و [[حکومت حضرت سلیمان]] در آن و مناطق اطراف و نیز با توجه به اینکه «الَّتی بـرَکنا فیها» در [[سوره انبیاء]] / ۲۱ آیه ۷۱ به صورت وصف بیت المقدس ذکر شده، مطمئناً [[سرزمین مبارک]] یاد شده، بیتالمقدس را نیزدربرمی گیرد. | |||
۵. مکانی که [[حضرت مریم]] هنگام [[تولد حضرت عیسی]] و پس از آن به آنجا [[پناه]] برد نیز بر اساس دیدگاه مشهور [[مفسران]]، بیتالمقدس دانسته شده است: «و جَعَلنَا ابنَ مَریَمَ واُمَّهُ ءایَةً وءاوَینـهُما اِلی رَبوَة ذاتِ قَرار و مَعین».(مؤمنون / ۲۳، ۵۰) مفسران با استناد به تعبیر «رَبَوة ذاتِ قَرار وَ مَعین» مکان یاد شده را سرزمینی خواندهاند که در عین مرتفع بودن نسبت به زمینهای اطراف، [[مسطح]]، وسیع، و برخوردار از آب جاری <ref>التبیان، ج ۷، ص۳۷۳؛ المیزان، ج ۱۵، ص۳۵؛ نمونه، ج ۱۴، ص۲۵۱.</ref> و در نتیجه حاصلخیز و [[پربرکت]] بوده <ref>جوامع الجامع، ج ۲، ص۱۰۳؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۲۵۶؛ تفسیر جلالین، ص۳۴۸.</ref> که همان [[بیت المقدس]] است. مکان یاد شده بر [[مصر]]، [[کوفه]]، [[دمشق]] یا [[رمله]] در [[فلسطین]] نیز تطبیق شده است.<ref>ر. ک: الکشاف، ج ۳، ص۱۸۹ ـ ۱۹۰؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۳، ص۱۰۳؛ التبیان، ج ۷، ص۳۷۳.</ref> برخی، دیدگاه نخست را به احتمال، متأثر از [[کتاب مقدس]] دانستهاند که بیتالمقدس را نزدیکترین نقطه [[زمین]] به [[آسمان]] خوانده است.<ref>ر. ک: الکشاف، ج ۳، ص۱۹۰؛ تفسیر ثعالبی، ج ۲، ص۴۲۴؛ معانی القرآن، ج ۴، ص۴۶۲.</ref> | |||
۶. در [[آیه]] ۱۸ [[سبأ]] / ۳۴ نیز [[سرزمین مبارک]] و [[پیوستگی]] آن با [[سرزمین سبأ]] یاد شده است که به دوران [[آبادانی]] [[یمن]] بازمیگردد. ساکنان سبأ در سفرهای [[تجاری]] به فلسطین و بیتالمقدس از یک [[آبادی]] به آبادی دیگر میرفتند و هرگز ناگزیر به عبور از بیابانهای گسترده و غیر مسکونی نبودهاند: «و جَعَلنا بَینَهُم و بَینَ القُرَی الَّتی بـرَکنا فیها قُرًی ظـهِرَةً و قَدَّرنا فیهَا السَّیرَ سیروا فیها لَیالِیَ واَیّامـًا ءامِنین».(سبأ / ۳۴، ۱۸)<ref>کشف الاسرار، ج ۸، ص۱۲۹.</ref> [[مسافرت]] از این مسیر برای مسافران، راحت و توأم با [[امنیت]] بود که به عنوان [[نعمت]] برای ساکنان سبأ از آن یاد شده است. بیشتر [[مفسران شیعه]] <ref>مجمع البیان، ج ۸، ص۶۰۵؛ الصافی، ج ۴، ص۲۱۶؛ المیزان، ج ۱۶، ص۳۶۵.</ref> و [[سنی]] <ref>جامعالبیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص۱۰۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص۲۵۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۵۴۱.</ref> مراد از «القُرَی الَّتی بـرَکنا فیها» را روستاهای [[شام]] و برخی نیز روستاهای [[شامات]] گفتهاند که مشتمل بر شام، [[اردن]] و فلسطین است. <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص۱۸۵؛ نمونه، ج ۱۸، ص۶۳.</ref> شماری نیز آن را خصوص بیت المقدس دانستهاند که با توجه به ذکر صفت پربرکت بودن برای این مناطق در [[آیات]] دیگر منافاتی در جمع آنها نیست. | |||
۷. یکی دیگراز یادکردهای بیتالمقدس در [[قرآن]] مربوط به داستان [[معراج]] و [[سیر]] دادن پیامبراکرم {{صل}} از [[مکه]] به بیتالمقدس و [[مسجدالأقصی]] است: «سُبحـنَ الَّذی اَسری بِعَبدِهِ لَیلاً مِنَ المَسجِدِ الحَرامِ اِلَی المَسجِدِ الاَقصَا الَّذی بـرَکنا حَولَهُ..»..([[اسراء]] / ۱۷، ۱) بیشتر [[مفسران شیعه]] <ref>التبیان، ج ۶، ص۴۴۶؛ مجمع البیان، ج ۶، ص۶۱۱؛ المیزان، ج ۱۳، ص۶.</ref> و [[سنی]] <ref>جامع البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص۸؛ زادالمسیر، ج ۵، ص۵؛ تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص۴۳۱.</ref> «المسجدالاقصی» را [[مسجد]] [[بیت المقدس]] دانستهاند که در این صورت بیشک، «التی بـرَکنا حَولَهُ» ابتدا [[شهر]] بیتالمقدس و سپس مناطق اطراف آن و [[فلسطین]] است که [[مبارک]] به حضور [[انبیا]] و [[اولیا]] <ref>ر. ک: مجمع البیان، ج ۶، ص۶۱۱.</ref> و [[پربرکت]] به لحاظ درختان و میوههاست.<ref>جامعالبیان، مج ۹، ج ۱۵، ص۲۴۱؛ الکشاف، ج ۲، ص۶۴۸؛ مجمعالبیان، ج ۶، ص۶۱۱.</ref> | |||
۸. برخی از [[مفسران]] در [[آیه]] «و استَمِع یَومَ یُنادِ المُنادِ مِن مَکان قَریب»(ق / ۵۰، ۴۱) «مَکان قَریب» را بر [[صخره]] بیتالمقدس تطبیق دادهاند <ref>جامعالبیان، مج ۱۳، ج ۲۶، ص۲۳۵؛ تفسیر جلالین، ص۵۲۳؛ فتح القدیر، ج ۵، ص۸۱.</ref> که [[جبرئیل]] یا [[اسرافیل]] بر آن میایستد و در [[صور]] دمیده، [[مردگان]] را برای [[رستاخیز]] ندا میدهد. به احتمال فراوان این گروه از [[مفسّران]]، متأثر از [[کتاب مقدس]] بودهاند که بیت المقدس را نزدیکترین نقطه [[زمین]] به [[آسمان]] به اندازه ۱۸ میل معرفی میکند.<ref>ر. ک: تفسیرثعالبی، ج ۳، ص۲۲۹؛ الدرالمنثور، ج ۷، ص۶۱۱ ـ ۶۱۲؛ زادالمسیر، ج ۸، ص۲۴ ـ ۲۵.</ref> برخی، آیات۳فجر / ۸۹ <ref>ر. ک: تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص۲۸؛ زادالمسیر، ج ۹، ص۱۰۷.</ref> و ۱ [[تین]] / ۹۵ را نیز با بیتالمقدس ارتباط دادهاند.<ref>ر. ک: مجمعالبیان، ج ۱۰، ص۳۹۲؛ زادالمسیر، ج ۹، ص۱۶۹؛ الدرالمنثور، ج ۸، ص۵۵۴.</ref>.<ref>[[حسین اترک|اترک، حسین]]، [[بیت المقدس - اترک (مقاله)|مقاله «بیت المقدس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶، ص۱۸۷.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |