بیت المقدس در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
[[بیت المقدس]] به سبب حضور، تولد، [[زندگی]] یا [[دفن]] شماری از [[پیامبران]] و شخصیت‌های بزرگ [[الهی]] در آن، از قبیل [[ابراهیم]]، [[یعقوب]]، [[داود]]، [[سلیمان]]، [[مریم]]، [[عیسی]]{{ع}} و [[پیامبر اسلام]] {{صل}}، همچنین وجود بسیاری از آثار، اماکن و بناهای [[دینی]] و مقدس کهن در آن، از [[ارزش]] و [[قداست]] ویژه‌‌ای در نزد [[پیروان]] همه [[ادیان ابراهیمی]] برخوردار است.<ref> ر. ک: معجم اللاهوت، ص۱۲۴؛ دانشنامه جهان اسلام، ج ۵، ص‌‌۹۵؛ الانس الجلیل، ج ۱، ص۲۴۰ ـ ۲۳۹.</ref> [[صخره]] مقدس ([[مذبح]] اسماعیل، [[قبله]] [[موسی]] و بنی‌‌اسرائیل و جایگاه [[عروج]] پیامبر اسلام)،<ref> تاریخ اورشلیم، ص۱۷؛ دایرة‌‌المعارف تشیع، ج ۳، ص‌‌۵۵۸؛ الموسوعة العربیه، ج ۱۸، ص۸۶.</ref> قبة‌‌الصخره، هیکل سلیمان، [[برج]] [[داود]]، [[دیوار]] [[ندبه]]، کلیسای [[قیامت]]، [[مسجد الأقصی]] و قبة‌‌المعراج و دهها اثر دینی و [[تاریخی]] دیگر از این‌‌قبیل در آن است.<ref>ر. ک: بیت المقدس، ص۱۱۶ ـ ۱۶۴؛ دانشنامه جهان اسلام، ج‌‌۳، ص۱۰۴؛ الموسوعة العربیه، ج ۱۸، ص۸۶ ـ ۸۷.</ref>. بر اساس گزارش برخی منابع فقط آثار و اماکن [[اسلامی]] آن به بیش از‌‌ ۱۱۰‌‌ مورد می‌‌رسد.<ref>ر. ک: بیت المقدس، ص۱۱۶ ـ ۱۶۴.</ref>
[[بیت المقدس]] به سبب حضور، تولد، [[زندگی]] یا [[دفن]] شماری از [[پیامبران]] و شخصیت‌های بزرگ [[الهی]] در آن، از قبیل [[ابراهیم]]، [[یعقوب]]، [[داود]]، [[سلیمان]]، [[مریم]]، [[عیسی]]{{ع}} و [[پیامبر اسلام]] {{صل}}، همچنین وجود بسیاری از آثار، اماکن و بناهای [[دینی]] و مقدس کهن در آن، از [[ارزش]] و [[قداست]] ویژه‌‌ای در نزد [[پیروان]] همه [[ادیان ابراهیمی]] برخوردار است.<ref> ر. ک: معجم اللاهوت، ص۱۲۴؛ دانشنامه جهان اسلام، ج ۵، ص‌‌۹۵؛ الانس الجلیل، ج ۱، ص۲۴۰ ـ ۲۳۹.</ref> [[صخره]] مقدس ([[مذبح]] اسماعیل، [[قبله]] [[موسی]] و بنی‌‌اسرائیل و جایگاه [[عروج]] پیامبر اسلام)،<ref> تاریخ اورشلیم، ص۱۷؛ دایرة‌‌المعارف تشیع، ج ۳، ص‌‌۵۵۸؛ الموسوعة العربیه، ج ۱۸، ص۸۶.</ref> قبة‌‌الصخره، هیکل سلیمان، [[برج]] [[داود]]، [[دیوار]] [[ندبه]]، کلیسای [[قیامت]]، [[مسجد الأقصی]] و قبة‌‌المعراج و دهها اثر دینی و [[تاریخی]] دیگر از این‌‌قبیل در آن است.<ref>ر. ک: بیت المقدس، ص۱۱۶ ـ ۱۶۴؛ دانشنامه جهان اسلام، ج‌‌۳، ص۱۰۴؛ الموسوعة العربیه، ج ۱۸، ص۸۶ ـ ۸۷.</ref>. بر اساس گزارش برخی منابع فقط آثار و اماکن [[اسلامی]] آن به بیش از‌‌ ۱۱۰‌‌ مورد می‌‌رسد.<ref>ر. ک: بیت المقدس، ص۱۱۶ ـ ۱۶۴.</ref>


بیت‌‌المقدس در طول [[تاریخ]] [[شاهد]] حوادث بسیاری بوده است. این [[شهر]] بر اثر موقعیت جغرافیایی خاص، که آن را شاهراه ارتباطی شرق و غرب قرار می‌‌دهد و نیز به سبب سرسبزی و خرّمی، تنوع محصولات [[کشاورزی]] و برخورداری از پیشینه [[تاریخی]] و [[تقدس]] [[دینی]]، همواره مورد توجه قدرتها و [[شاهد]] لشکرکشی‌های بسیاری بوده است، به‌‌گونه‌‌ای که دو بار به [[طور]] کلی به دست مهاجمان ویران، ۱۸ بار تجدید بنا و سه بار [[معبد]] آن‌‌بازسازی ومرمت شده است و ۶ بار [[مردم]] آن مجبور به [[تغییر]] [[آیین]] و [[مذهب]] خود شده‌‌اند.<ref>تاریخ اورشلیم، ص۱۷.</ref> کنعانی‌ها، حیتی‌ها، حویان، [[فریسیان]]، یبوسیان و فلسطیان از جمله اقوامی بودند که قبل از [[هجوم]] [[قوم]] [[عبرانی]] در [[سرزمین فلسطین]] می‌‌زیستند.<ref>تاریخ اورشلیم، ص۲۵.</ref> [[حضرت داود]]{{ع}} در سال ۱۰۱۰ یا ۱۰۲۰ ق. م. با [[شکست]] یبوسیان [[شهر]] [[بیت المقدس]] را به [[تصرف]] خود درآورد و آن را [[مرکز حکومت]] بنی‌‌اسرائیل قرار داد و به [[فرمان الهی]] بنای [[قدس]]، [[خانه خدا]] را آغاز کرد که به دست [[حضرت سلیمان]] تکمیل شد. ساخت این بنای باشکوه و عظیم، معروف به «هیکل سلیمان» در سال ۹۷۰ ق. م. پایان یافت. <ref>قاموس کتاب مقدس، ص۱۲۱؛ تاریخ اورشلیم، ۷۲ ـ ۸۳؛ لغت نامه، ج ۱۴، ص۲۰۸۷۸.</ref> پس از سلیمان، [[بلایا]] و [[مصائب]] فراوانی بر [[اورشلیم]] وارد شد؛ [[آشوریان]] بارها به آن هجوم برده، آن را [[غارت]] کردند. سخت‌‌ترین و ویرانگرترین [[حمله]] به وسیله [[بخت نصر]] دوم (نبوکدنصر)، [[پادشاه]] [[بابل]]، در ۵۸۶ یا ۵۸۷ ق. م. صورت گرفت که در جریان آن دیوارهای [[دفاعی]][[شهر]] به دست [[سپاه]] بابل تخریب و اورشلیم پس از اشغال به کلی ویران شد و ساکنانش [[اسیر]] و به بابل برده شدند.<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۱۲۳؛ تاریخ اورشلیم، ص‌‌۱۰۷؛ Britannica: Jerusalem.</ref> در این حمله، صدقیا، [[حاکم]] اورشلیم،[[اسیر]] و [[کور]] شد و اشراف و بزرگان شهر کشته شدند. [[قصر]]پادشاه و هیکل سلیمان به [[آتش]] کشیده شد. ظروف و وسایل قیمتی معبد به تاراج رفت<ref>کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۲۵.</ref> و [[تابوت عهد]] <ref>تاریخ جامع ادیان، ص۵۲۷.</ref> و [[نص]] [[تورات]] <ref>کوروش کبیر، ص۲۱۶.</ref> به کلی از میان رفت. طبق [[روایت]] تورات، همه مردم شهر از جمله [[دانیال]] و [[عزرا]]، به غیر از افراد [[فقیر]] و بی‌‌چیز به [[بابل]] [[تبعید]] شدند.<ref>کتاب مقدس، دو پادشاهان، ۲۵: ۱۱ ـ ۱۲.</ref> با [[غلبه]] [[کوروش]]، [[پادشاه ایران]] بر بابلی‌ها در سال ۵۳۸ ق. م. و بازگشت [[یهودیان]] [[اسیر]]، [[بیت المقدس]] پس از ۵۰ سال خرابی دوباره آباد شد.<ref>الموسوعة الفلسطینیه، ج ۳، ص۵۱۱؛ تاریخ اورشلیم، ص۱۱۴.</ref> در ۳۳۲ ق. م. [[اسکندر مقدونی]] با [[شکست]] امپراطوری [[ایران]] این [[شهر]] را نیز فتح کرد.<ref>الموسوعة الفلسطینیه، ج ۳، ص۵۱۱؛ تاریخ اورشلیم، ص۱۱۴.</ref> پس از [[اسکندر]]، بیت المقدس متناوباً زیر [[سلطه]] بطالسه [[مصر]] و [[پادشاهان]] سلوکی بود.<ref>الموسوعة الفلسطینیه، ج ۳، ص۵۱۱.</ref> در سال ۶۳ ق. م. [[رومیان]] برای نخستین بار بر بیت المقدس مسلط شدند. در سال ۷۰ م. و در پی [[شورش]] یهودیان بیت‌‌المقدس «تیتوس»، فرمانروای [[روم]]، این شهر را برای بار دوم با خاک یکسان کرد. هادریانوس در ۱۳۲ م. بار دیگر بیت المقدس را بنا کرد و آن را «ایلیاء کاپیتولینا» نامید و از ورود یهودیان به این شهر ممانعت کرد.<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۱۲۸؛ الموسوعة الفلسطینیه، ج ۳، ص‌‌۵۱۱؛ Britannica: Jerusalem</ref> در ۳۱۲ م. با [[گرایش]] امپراطور کنستانتین به [[دین]] [[مسیح]]، کلیساهای متعدد از جمله کلیسای قمامه ([[قیامت]]) در این شهر ساخته شد.<ref>تاریخ اورشلیم، ۱۶۷ ـ ۱۶۸.</ref> در سال ۶۱۴ م. [[خسرو]] دوم [[شاه]] ایران، بیت المقدس را از دست رومیان خارج کرد و یهودیان دوباره در آن ساکن شدند؛ ولی پس از اندکی در ۶۲۹ م. امپراطورروم، [[هرقل]] (هراکلیوس)، دوباره شهر را پس گرفت. بیت المقدس یا ایلیاء همچنان در دست رومیان بود تا اینکه در ۶۳۷ م. به [[تصرف]] [[مسلمانان]] درآمد.<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۱۲۸؛ تاریخ اورشلیم، ص۱۷۳، ۱۸۶‌‌ـ‌‌۱۸۹.</ref> [[امویان]]، [[عباسیان]]، طولونیان، أخشیدیان، [[فاطمیان]] و [[سلجوقیان]] به ترتیب بر این شهر [[حکمرانی]] کردند.<ref>بیت المقدس، ص۳۰ ـ ۴۲؛ تاریخ اورشلیم، ص۱۹۶ ـ ۲۰۳.</ref> سال ۱۰۹۹ م. در نخستین [[جنگ]] [[صلیبی]]، بیت المقدس، همراه با [[قتل]] و [[غارت]] وحشیانه، به دست [[صلیبیان]] افتاد. در سال ۱۱۸۷‌‌م. [[صلاح الدین ایوبی]] دوباره این [[شهر مقدس]] را پس گرفت.<ref> قاموس کتاب مقدس، ص۱۲۸؛ بیت المقدس، ص۵۲؛ تاریخ‌‌اورشلیم، ص۲۱۸.</ref> [[بیت المقدس]] و [[فلسطین]] همچنان صحنه [[جنگ‌های صلیبی]] بود تا اینکه در ۱۵۱۷ م. [[دولت عثمانی]] با [[شکست]] ممالیک، این [[شهر]] را به [[تصرف]] خود درآورد.<ref> قاموس کتاب مقدس، ص۱۲۸؛ بیت المقدس، ص۶۴؛ بیت‌‌المقدس، ص۵۶ ـ ۵۸، ۶۳ ـ ۷۸.</ref> در پی شکست روس‌ها در [[نبرد]] با عثمانی‌ها که از [[حمایت]] فرانسه و [[انگلیس]] برخوردار بودند، پای فرانسو‌ی‌ها و انگلیسی‌ها به فلسطین باز شد. با ورود دولت عثمانی به [[جنگ]] جهانی اول، انگلیس، تلاش برای تجزیه [[عثمانی]] را آغاز کرد،<ref> بیت‌‌المقدس، ص۶۶، ۸۰ ـ ۸۹.</ref> از این رو برای کسب [[حمایت مالی]] و [[سیاسی]] [[یهودیان]] و در پی مذاکرات با صهیونیست‌ها، [[دولت]] انگلیس با صدور اعلامیه معروف بالفور (۱۹۱۷ م) تأسیس «[[وطن]] ملی [[یهود]]» را تعهد کرد و یک ماه پس از آن بیت‌‌المقدس را به اشغال نظامی خود درآورد. از آن [[تاریخ]] تاکنون، بیت المقدس به عنوان مرکز فلسطین، کانون تحولات، چالش‌ها و درگیری‌های بسیار نظامی، سیاسی و [[اجتماعی]] میان [[مسلمانان]] و صهیونیست‌ها بوده است.<ref> بیت المقدس، ص۷۹، ۱۰۱ ـ ۱۰۲؛ الموسوعة العربیه، ج ۱۸، ص۸۹.</ref>.<ref>[[حسین اترک|اترک، حسین]]، [[بیت المقدس - اترک (مقاله)|مقاله «بیت المقدس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶، ص 398.</ref>
بیت‌‌المقدس در طول [[تاریخ]] [[شاهد]] حوادث بسیاری بوده است. این [[شهر]] بر اثر موقعیت جغرافیایی خاص، که آن را شاهراه ارتباطی شرق و غرب قرار می‌‌دهد و نیز به سبب سرسبزی و خرّمی، تنوع محصولات [[کشاورزی]] و برخورداری از پیشینه [[تاریخی]] و [[تقدس]] [[دینی]]، همواره مورد توجه قدرتها و [[شاهد]] لشکرکشی‌های بسیاری بوده است، به‌‌گونه‌‌ای که دو بار به [[طور]] کلی به دست مهاجمان ویران، ۱۸ بار تجدید بنا و سه بار [[معبد]] آن‌‌بازسازی ومرمت شده است و ۶ بار [[مردم]] آن مجبور به [[تغییر]] [[آیین]] و [[مذهب]] خود شده‌‌اند.<ref>تاریخ اورشلیم، ص۱۷.</ref> کنعانی‌ها، حیتی‌ها، حویان، [[فریسیان]]، یبوسیان و فلسطیان از جمله اقوامی بودند که قبل از [[هجوم]] [[قوم]] [[عبرانی]] در [[سرزمین فلسطین]] می‌‌زیستند.<ref>تاریخ اورشلیم، ص۲۵.</ref> [[حضرت داود]]{{ع}} در سال ۱۰۱۰ یا ۱۰۲۰ ق. م. با [[شکست]] یبوسیان [[شهر]] [[بیت المقدس]] را به [[تصرف]] خود درآورد و آن را [[مرکز حکومت]] بنی‌‌اسرائیل قرار داد و به [[فرمان الهی]] بنای [[قدس]]، [[خانه خدا]] را آغاز کرد که به دست [[حضرت سلیمان]] تکمیل شد. ساخت این بنای باشکوه و عظیم، معروف به «هیکل سلیمان» در سال ۹۷۰ ق. م. پایان یافت. <ref>قاموس کتاب مقدس، ص۱۲۱؛ تاریخ اورشلیم، ۷۲ ـ ۸۳؛ لغت نامه، ج ۱۴، ص۲۰۸۷۸.</ref>
 
پس از سلیمان، [[بلایا]] و [[مصائب]] فراوانی بر [[اورشلیم]] وارد شد؛ [[آشوریان]] بارها به آن هجوم برده، آن را [[غارت]] کردند. سخت‌‌ترین و ویرانگرترین [[حمله]] به وسیله [[بخت نصر]] دوم (نبوکدنصر)، [[پادشاه]] [[بابل]]، در ۵۸۶ یا ۵۸۷ ق. م. صورت گرفت که در جریان آن دیوارهای [[دفاعی]][[شهر]] به دست [[سپاه]] بابل تخریب و اورشلیم پس از اشغال به کلی ویران شد و ساکنانش [[اسیر]] و به بابل برده شدند.<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۱۲۳؛ تاریخ اورشلیم، ص‌‌۱۰۷؛ Britannica: Jerusalem.</ref> در این حمله، صدقیا، [[حاکم]] اورشلیم،[[اسیر]] و [[کور]] شد و اشراف و بزرگان شهر کشته شدند. [[قصر]]پادشاه و هیکل سلیمان به [[آتش]] کشیده شد. ظروف و وسایل قیمتی معبد به تاراج رفت<ref>کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۲۵.</ref> و [[تابوت عهد]] <ref>تاریخ جامع ادیان، ص۵۲۷.</ref> و [[نص]] [[تورات]] <ref>کوروش کبیر، ص۲۱۶.</ref> به کلی از میان رفت. طبق [[روایت]] تورات، همه مردم شهر از جمله [[دانیال]] و [[عزرا]]، به غیر از افراد [[فقیر]] و بی‌‌چیز به [[بابل]] [[تبعید]] شدند.<ref>کتاب مقدس، دو پادشاهان، ۲۵: ۱۱ ـ ۱۲.</ref> با [[غلبه]] [[کوروش]]، [[پادشاه ایران]] بر بابلی‌ها در سال ۵۳۸ ق. م. و بازگشت [[یهودیان]] [[اسیر]]، [[بیت المقدس]] پس از ۵۰ سال خرابی دوباره آباد شد.<ref>الموسوعة الفلسطینیه، ج ۳، ص۵۱۱؛ تاریخ اورشلیم، ص۱۱۴.</ref>
 
در ۳۳۲ ق. م. [[اسکندر مقدونی]] با [[شکست]] امپراطوری [[ایران]] این [[شهر]] را نیز فتح کرد.<ref>الموسوعة الفلسطینیه، ج ۳، ص۵۱۱؛ تاریخ اورشلیم، ص۱۱۴.</ref> پس از [[اسکندر]]، بیت المقدس متناوباً زیر [[سلطه]] بطالسه [[مصر]] و [[پادشاهان]] سلوکی بود.<ref>الموسوعة الفلسطینیه، ج ۳، ص۵۱۱.</ref> در سال ۶۳ ق. م. [[رومیان]] برای نخستین بار بر بیت المقدس مسلط شدند. در سال ۷۰ م. و در پی [[شورش]] یهودیان بیت‌‌المقدس «تیتوس»، فرمانروای [[روم]]، این شهر را برای بار دوم با خاک یکسان کرد. هادریانوس در ۱۳۲ م. بار دیگر بیت المقدس را بنا کرد و آن را «ایلیاء کاپیتولینا» نامید و از ورود یهودیان به این شهر ممانعت کرد.<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۱۲۸؛ الموسوعة الفلسطینیه، ج ۳، ص‌‌۵۱۱؛ Britannica: Jerusalem</ref> در ۳۱۲ م. با [[گرایش]] امپراطور کنستانتین به [[دین]] [[مسیح]]، کلیساهای متعدد از جمله کلیسای قمامه ([[قیامت]]) در این شهر ساخته شد.<ref>تاریخ اورشلیم، ۱۶۷ ـ ۱۶۸.</ref>
 
در سال ۶۱۴ م. [[خسرو]] دوم [[شاه]] ایران، بیت المقدس را از دست رومیان خارج کرد و یهودیان دوباره در آن ساکن شدند؛ ولی پس از اندکی در ۶۲۹ م. امپراطورروم، [[هرقل]] (هراکلیوس)، دوباره شهر را پس گرفت. بیت المقدس یا ایلیاء همچنان در دست رومیان بود تا اینکه در ۶۳۷ م. به [[تصرف]] [[مسلمانان]] درآمد.<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۱۲۸؛ تاریخ اورشلیم، ص۱۷۳، ۱۸۶‌‌ـ‌‌۱۸۹.</ref> [[امویان]]، [[عباسیان]]، طولونیان، أخشیدیان، [[فاطمیان]] و [[سلجوقیان]] به ترتیب بر این شهر [[حکمرانی]] کردند.<ref>بیت المقدس، ص۳۰ ـ ۴۲؛ تاریخ اورشلیم، ص۱۹۶ ـ ۲۰۳.</ref> سال ۱۰۹۹ م. در نخستین [[جنگ]] [[صلیبی]]، بیت المقدس، همراه با [[قتل]] و [[غارت]] وحشیانه، به دست [[صلیبیان]] افتاد. در سال ۱۱۸۷‌‌م. [[صلاح الدین ایوبی]] دوباره این [[شهر مقدس]] را پس گرفت.<ref> قاموس کتاب مقدس، ص۱۲۸؛ بیت المقدس، ص۵۲؛ تاریخ‌‌اورشلیم، ص۲۱۸.</ref> [[بیت المقدس]] و [[فلسطین]] همچنان صحنه [[جنگ‌های صلیبی]] بود تا اینکه در ۱۵۱۷ م. [[دولت عثمانی]] با [[شکست]] ممالیک، این [[شهر]] را به [[تصرف]] خود درآورد.<ref> قاموس کتاب مقدس، ص۱۲۸؛ بیت المقدس، ص۶۴؛ بیت‌‌المقدس، ص۵۶ ـ ۵۸، ۶۳ ـ ۷۸.</ref> در پی شکست روس‌ها در [[نبرد]] با عثمانی‌ها که از [[حمایت]] فرانسه و [[انگلیس]] برخوردار بودند، پای فرانسو‌ی‌ها و انگلیسی‌ها به فلسطین باز شد. با ورود دولت عثمانی به [[جنگ]] جهانی اول، انگلیس، تلاش برای تجزیه [[عثمانی]] را آغاز کرد،<ref> بیت‌‌المقدس، ص۶۶، ۸۰ ـ ۸۹.</ref> از این رو برای کسب [[حمایت مالی]] و [[سیاسی]] [[یهودیان]] و در پی مذاکرات با صهیونیست‌ها، [[دولت]] انگلیس با صدور اعلامیه معروف بالفور (۱۹۱۷ م) تأسیس «[[وطن]] ملی [[یهود]]» را تعهد کرد و یک ماه پس از آن بیت‌‌المقدس را به اشغال نظامی خود درآورد. از آن [[تاریخ]] تاکنون، بیت المقدس به عنوان مرکز فلسطین، کانون تحولات، چالش‌ها و درگیری‌های بسیار نظامی، سیاسی و [[اجتماعی]] میان [[مسلمانان]] و صهیونیست‌ها بوده است.<ref> بیت المقدس، ص۷۹، ۱۰۱ ـ ۱۰۲؛ الموسوعة العربیه، ج ۱۸، ص۸۹.</ref>.<ref>[[حسین اترک|اترک، حسین]]، [[بیت المقدس - اترک (مقاله)|مقاله «بیت المقدس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶، ص 398.</ref>


==یادکرد بیت المقدس در [[قرآن]]==
==یادکرد بیت المقدس در [[قرآن]]==
بیت‌‌المقدس از اعلام غیر مصرّح قرآن است و بیشتر [[مفسّران]]، تعابیری مانند{{متن قرآن|الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا}}<ref>«سرزمینی که در آن برای جهانیان خجستگی نهاده بودیم» سوره انبیاء، آیه ۷۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُوا يَعْرِشُونَ}}<ref>«و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده می‌شدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم که در آن برکت نهاده بودیم و سخن نیکوی پروردگارت درباره بنی اسرائیل به خاطر شکیبی که ورزیدند راست آمد  و آنچه را فرعون و قومش می‌ساختند و آنچه را بر می‌افراختند زیر و زبر» سوره اعراف، آیه ۱۳۷.</ref>، {{متن قرآن|الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ}}<ref>«سرزمین مقدّس » سوره مائده، آیه ۲۱.</ref>، {{متن قرآن|الْقَرْيَةَ}} و {{متن قرآن|الْأَرْضِ}} را بر آن تطبیق کرده‌‌اند.
بیت‌‌المقدس از اعلام غیر مصرّح قرآن است و بیشتر [[مفسّران]]، تعابیری مانند{{متن قرآن|الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا}}<ref>«سرزمینی که در آن برای جهانیان خجستگی نهاده بودیم» سوره انبیاء، آیه ۷۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُوا يَعْرِشُونَ}}<ref>«و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده می‌شدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم که در آن برکت نهاده بودیم و سخن نیکوی پروردگارت درباره بنی اسرائیل به خاطر شکیبی که ورزیدند راست آمد  و آنچه را فرعون و قومش می‌ساختند و آنچه را بر می‌افراختند زیر و زبر» سوره اعراف، آیه ۱۳۷.</ref>، {{متن قرآن|الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ}}<ref>«سرزمین مقدّس » سوره مائده، آیه ۲۱.</ref>، {{متن قرآن|الْقَرْيَةَ}} و {{متن قرآن|الْأَرْضِ}} را بر آن تطبیق کرده‌‌اند.


در [[آیات]] مربوط به [[تغییر قبله]] {{متن قرآن|سَيَقُولُ السُّفَهَاء مِنَ النَّاسِ مَا وَلاَّهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُواْ عَلَيْهَا قُل لِّلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنتَ عَلَيْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِن كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاء فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ وَلَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ بِكُلِّ آيَةٍ مَّا تَبِعُواْ قِبْلَتَكَ وَمَا أَنتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَمَا بَعْضُهُم بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذَاً لَّمِنَ الظَّالِمِينَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِّنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُواْ الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِنَّهُ لَلْحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلاَّ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِي وَلأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ }}<ref>«به زودی کم‌خردان از مردم خواهند گفت: چه چیز آنان را از قبله‌ای که بر آن بودند بازگردانید؟ بگو: خاور و باختر از آن خداوند است، هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون خواهد شد. و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبله‌ای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی می‌کند و چه کسی واپس می‌گراید ، و بی‌گمان آن  جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده. گرداندن رویت را به آسمان، می‌بینیم پس رویت را به قبله‌ای که می‌پسندی خواهیم گرداند؛ اکنون به سوی مسجد الحرام رو کن و (همه) هرجا هستید به سوی آن روی کنید، و اهل کتاب بی‌گمان می‌دانند که آن (حکم) از سوی پروردگارشان، راستین است و خداوند از آنچه انجام می‌دهند غافل نیست. و اگر برای اهل کتاب هر نشانه‌ای  بیاوری از قبله تو پیروی نخواهند کرد و تو هم پیرو قبله آنان نخواهی بود و آنها نیز پیرو قبله یکدیگر نخواهند بود؛ و اگر تو پس از (وحی و) دانشی که به تو رسیده است، از خواست آنان پیروی کنی، در آن صورت بی‌گمان از ستمکارانی. کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) داده‌ایم او را  می‌شناسند همان‌گونه که فرزندانشان را می‌شناسند؛ و به راستی دسته‌ای از آنان حق را دانسته پنهان می‌دارند.  حق از (آن) پروردگار توست پس هیچ‌گاه از دو دلان مباش! و هر کس را قبله‌ای  است که روی بدان می‌کند ، باری، در کارهای نیک از یکدیگر پیشی گیرید. هرجا که باشید خداوند همگی شما را باز خواهد آورد، خداوند بر هر کاری تواناست. و از هرجا بیرون رفتی رویت را به سوی مسجد الحرام بگردان و بی‌گمان این (فرمان) از سوی پروردگارت، راستین است و خداوند از آنچه انجام می‌دهید غافل نیست. و از هرجا بیرون رفتی رویت را به سوی مسجد الحرام بگردان و هرجا که باشید رویتان را به سوی آن بگردانید تا مردم را بر شما حجّتی نباشد مگر (از سوی) کسانی از ایشان که ستم می‌ورزند پس، از آنان مهراسید و از من بهراسید و (چنین فرمان دادم) تا نعمتم را بر شما تمام کنم و باشد که شما راه یابید» سوره بقره، آیه ۱۴۲-۱۵۰.</ref> نیز تلویحاً از بیت‌‌المقدس‌‌ یاد شده است <ref>جامع‌‌البیان، مج ۲، ج ۲، ص۳ ـ ۱۰، ۱۷ ـ ۳۹؛ مجمع‌‌البیان، ج‌‌۱، ص‌‌۴۱۴ ـ ۴۲۴؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص۲۶۰ ـ ۲۷۰.</ref>؛ همچنین شماری از [[مفسران]] نخستین آیاتی چون ۱۱۴ ـ ۱۱۵ بقره / ۲ و ۴۱‌‌ق / ۵۰ را نیز به بیت‌‌المقدس مربوط دانسته‌‌اند.<ref>جامع‌‌البیان، مج ۱، ج ۱، ص۶۹۵ ـ ۷۰۵؛ مج ۱۳، ج ۲۶، ص‌‌۲۳۵؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۳۶۱ ـ ۳۶۳؛ ج ۹، ص۲۲۶؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص۲۰۴؛ ج ۶، ص۱۳۱.</ref>  
در [[آیات]] مربوط به [[تغییر قبله]] {{متن قرآن|سَيَقُولُ السُّفَهَاء مِنَ النَّاسِ مَا وَلاَّهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُواْ عَلَيْهَا قُل لِّلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنتَ عَلَيْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِن كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاء فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ وَلَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ بِكُلِّ آيَةٍ مَّا تَبِعُواْ قِبْلَتَكَ وَمَا أَنتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَمَا بَعْضُهُم بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذَاً لَّمِنَ الظَّالِمِينَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِّنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُواْ الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِنَّهُ لَلْحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلاَّ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِي وَلأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ }}<ref>«به زودی کم‌خردان از مردم خواهند گفت: چه چیز آنان را از قبله‌ای که بر آن بودند بازگردانید؟ بگو: خاور و باختر از آن خداوند است، هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون خواهد شد. و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبله‌ای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی می‌کند و چه کسی واپس می‌گراید ، و بی‌گمان آن  جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده. گرداندن رویت را به آسمان، می‌بینیم پس رویت را به قبله‌ای که می‌پسندی خواهیم گرداند؛ اکنون به سوی مسجد الحرام رو کن و (همه) هرجا هستید به سوی آن روی کنید، و اهل کتاب بی‌گمان می‌دانند که آن (حکم) از سوی پروردگارشان، راستین است و خداوند از آنچه انجام می‌دهند غافل نیست. و اگر برای اهل کتاب هر نشانه‌ای  بیاوری از قبله تو پیروی نخواهند کرد و تو هم پیرو قبله آنان نخواهی بود و آنها نیز پیرو قبله یکدیگر نخواهند بود؛ و اگر تو پس از (وحی و) دانشی که به تو رسیده است، از خواست آنان پیروی کنی، در آن صورت بی‌گمان از ستمکارانی. کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) داده‌ایم او را  می‌شناسند همان‌گونه که فرزندانشان را می‌شناسند؛ و به راستی دسته‌ای از آنان حق را دانسته پنهان می‌دارند.  حق از (آن) پروردگار توست پس هیچ‌گاه از دو دلان مباش! و هر کس را قبله‌ای  است که روی بدان می‌کند ، باری، در کارهای نیک از یکدیگر پیشی گیرید. هرجا که باشید خداوند همگی شما را باز خواهد آورد، خداوند بر هر کاری تواناست. و از هرجا بیرون رفتی رویت را به سوی مسجد الحرام بگردان و بی‌گمان این (فرمان) از سوی پروردگارت، راستین است و خداوند از آنچه انجام می‌دهید غافل نیست. و از هرجا بیرون رفتی رویت را به سوی مسجد الحرام بگردان و هرجا که باشید رویتان را به سوی آن بگردانید تا مردم را بر شما حجّتی نباشد مگر (از سوی) کسانی از ایشان که ستم می‌ورزند پس، از آنان مهراسید و از من بهراسید و (چنین فرمان دادم) تا نعمتم را بر شما تمام کنم و باشد که شما راه یابید» سوره بقره، آیه ۱۴۲-۱۵۰.</ref> نیز تلویحاً از بیت‌‌المقدس‌‌ یاد شده است <ref>جامع‌‌البیان، مج ۲، ج ۲، ص۳ ـ ۱۰، ۱۷ ـ ۳۹؛ مجمع‌‌البیان، ج‌‌۱، ص‌‌۴۱۴ ـ ۴۲۴؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص۲۶۰ ـ ۲۷۰.</ref>؛ همچنین شماری از [[مفسران]] نخستین آیاتی چون {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و ستمکارتر از کسی که نمی‌گذارد نام خداوند در مسجدهای او برده شود و در ویرانی آنها می‌کوشد کیست؟ آنان را جز این سزاوار نیست که هراسان در آن پا نهند، آنها در دنیا، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره بقره، آیه ۱۱۴.</ref>، {{متن قرآن|وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و خاور و باختر از آن خداوند است پس هر سو رو کنید رو به خداوند است، بی‌گمان خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره بقره، آیه ۱۱۵.</ref>،  {{متن قرآن|وَاسْتَمِعْ يَوْمَ يُنَادِ الْمُنَادِ مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ}}<ref>«و به روزی گوش فرا دار که بانگ برآورنده از جایگاهی نزدیک، بانگ برآورد» سوره ق، آیه ۴۱.</ref> را نیز به بیت‌‌المقدس مربوط دانسته‌‌اند.<ref>جامع‌‌البیان، مج ۱، ج ۱، ص۶۹۵ ـ ۷۰۵؛ مج ۱۳، ج ۲۶، ص‌‌۲۳۵؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۳۶۱ ـ ۳۶۳؛ ج ۹، ص۲۲۶؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص۲۰۴؛ ج ۶، ص۱۳۱.</ref>  
۱. نخستین یادکرد از [[بیت المقدس]] در آیه‌‌ای است که ماجرای [[هجرت]] ابراهیم{{ع}} از [[بابل]] را گزارش می‌‌کند. [[حضرت ابراهیم]] پس از ماجرای شکستن بتها و [[نجات]] معجزه‌‌آسا از [[آتش]] [[نمرودیان]] به همراه [[حضرت لوط]]{{ع}}،[[خانواده]] و دیگر پیروانش به سوی سرزمینی روانه می‌‌شود که [[خداوند]] آن را مایه [[برکت]] برای جهانیان خوانده است: «و نَجَّینـهُ و لوطـًا اِلَی الاَرضِ الَّتی بـرَکنا فیها لِلعــلَمین».([[انبیاء]] / ۲۱، ۷۱) مشهور [[مفسران]] مراد از این [[سرزمین]] را [[شام]] و [[فلسطین]] دانسته‌‌اند که مسلماً [[شهر]] بیت المقدس را نیز در برمی‌‌گیرد.<ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۱۹۴؛ تفسیر جلالین، ص۳۳۰؛ المیزان، ج ۸، ص۲۲۸.</ref>
 
۲. یادکرد دیگر بیت المقدس که در [[آیات]] متعددی مورد اشاره قرار گرفته، در ارتباط با داستان بنی‌‌اسرائیل و سکونت آنان در [[سرزمین فلسطین]] است. بنی‌‌اسرائیل که در [[مصر]] با [[آزار]] و شکنجه‌‌های سخت [[فرعونیان]] به ستوه آمده بودند، همواره آرزوی بازگشت به فلسطین را داشتند؛ سرزمینی که نیاکان آنها یعنی [[یعقوب]] و فرزندانش، پیش از [[مهاجرت]] به مصر آنجا ساکن بودند. [[موسی]] با فراخوان [[بنی اسرائیل]] به [[صبر]] و [[پایداری]] و [[یاری]] جستن از [[خدا]] در برابر شکنجه‌‌های فرعونیان، آنان را به بازگشت به سرزمین فلسطین و بیت‌‌المقدس و [[زندگی]] در آن [[امیدوار]] می‌‌ساخت: «قالَ موسی لِقَومِهِ استَعینوا بِاللّهِ واصبِروا اِنَّ الاَرضَ لِلّهِ یورِثُها مَن یَشاءُ مِن عِبادِهِ..»..([[اعراف]] / ۷، ۱۲۸) بنی‌‌اسرائیل در پی خروج از مصر و ورود به فلسطین، در شهر بیت‌‌المقدس با قومی معروف به [[عمالقه]] روبه‌‌رو شدند.<ref>الکشاف، ج ۱، ص۶۲۰؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۲۲۹؛ تفسیر‌‌قرطبی، ج ۶، ص۸۳.</ref> موسی{{ع}} از آنان خواست که وارد [[سرزمین مقدس]] شده، با عمالقه بجنگند و در غیر این صورت دچار [[خسران]] و [[زیان]] خواهند شد: «یـقَومِ ادخُلوا الاَرضَ المُقَدَّسَةَ الَّتی کَتَبَ اللّهُ لَکُم و لا تَرتَدّوا عَلی اَدبارِکُم‌‌فَتَنقَلِبوا خـسِرین».([[مائده]] / ۵، ۲۱) مشهور [[مفسران شیعه]]<ref> مجمع‌‌البیان، ج ۱، ص۲۲۵؛ کنزالدقائق، ج ۱، ص۲۵۳؛ غریب‌‌القرآن، ص۳۰۸.</ref> و [[سنی]] <ref>احکام القرآن، ج ۲، ص۵۶۱؛ زادالمسیر، ج ۲، ص۳۲۳؛ تفسیر‌‌ابن کثیر، ج ۱، ص۱۰۱.</ref> به تبع [[مفسران]] نخستینی چون ابن‌‌عباس، [[ابن زید]]، سدّی و أبی علی <ref>ر. ک: التبیان، ج ۳، ص۴۸۳؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۰۷؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۱۰۱.</ref> [[سرزمین مقدس]] یاد شده را [[شهر]] [[بیت المقدس]] دانسته‌‌اند.
نخستین یادکرد از [[بیت المقدس]] در آیه‌‌ای است که ماجرای [[هجرت]] ابراهیم{{ع}} از [[بابل]] را گزارش می‌‌کند. [[حضرت ابراهیم]] پس از ماجرای شکستن بتها و [[نجات]] معجزه‌‌آسا از [[آتش]] [[نمرودیان]] به همراه [[حضرت لوط]]{{ع}}،[[خانواده]] و دیگر پیروانش به سوی سرزمینی روانه می‌‌شود که [[خداوند]] آن را مایه [[برکت]] برای جهانیان خوانده است: {{متن قرآن|وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«و او و لوط را رهاندیم، به سوی سرزمینی که در آن برای جهانیان خجستگی نهاده بودیم» سوره انبیاء، آیه ۷۱.</ref> مشهور [[مفسران]] مراد از این [[سرزمین]] را [[شام]] و [[فلسطین]] دانسته‌‌اند که مسلماً [[شهر]] بیت المقدس را نیز در برمی‌‌گیرد.<ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۱۹۴؛ تفسیر جلالین، ص۳۳۰؛ المیزان، ج ۸، ص۲۲۸.</ref>
 
یادکرد دیگر بیت المقدس که در [[آیات]] متعددی مورد اشاره قرار گرفته، در ارتباط با داستان بنی‌‌اسرائیل و سکونت آنان در [[سرزمین فلسطین]] است. بنی‌‌اسرائیل که در [[مصر]] با [[آزار]] و شکنجه‌‌های سخت [[فرعونیان]] به ستوه آمده بودند، همواره آرزوی بازگشت به فلسطین را داشتند؛ سرزمینی که نیاکان آنها یعنی [[یعقوب]] و فرزندانش، پیش از [[مهاجرت]] به مصر آنجا ساکن بودند. [[موسی]] با فراخوان [[بنی اسرائیل]] به [[صبر]] و [[پایداری]] و [[یاری]] جستن از [[خدا]] در برابر شکنجه‌‌های فرعونیان، آنان را به بازگشت به سرزمین فلسطین و بیت‌‌المقدس و [[زندگی]] در آن [[امیدوار]] می‌‌ساخت: {{متن قرآن|قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref> بنی‌‌اسرائیل در پی خروج از مصر و ورود به فلسطین، در شهر بیت‌‌المقدس با قومی معروف به [[عمالقه]] روبه‌‌رو شدند.<ref>الکشاف، ج ۱، ص۶۲۰؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۲۲۹؛ تفسیر‌‌قرطبی، ج ۶، ص۸۳.</ref> موسی{{ع}} از آنان خواست که وارد [[سرزمین مقدس]] شده، با عمالقه بجنگند و در غیر این صورت دچار [[خسران]] و [[زیان]] خواهند شد: {{متن قرآن|يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ}}<ref>«ای قوم من! به سرزمین مقدّسی که خداوند برای شما مقرّر فرموده است وارد شوید و واپس مگرایید که زیانکار گردید» سوره مائده، آیه ۲۱.</ref> مشهور [[مفسران شیعه]]<ref> مجمع‌‌البیان، ج ۱، ص۲۲۵؛ کنزالدقائق، ج ۱، ص۲۵۳؛ غریب‌‌القرآن، ص۳۰۸.</ref> و [[سنی]] <ref>احکام القرآن، ج ۲، ص۵۶۱؛ زادالمسیر، ج ۲، ص۳۲۳؛ تفسیر‌‌ابن کثیر، ج ۱، ص۱۰۱.</ref> به تبع [[مفسران]] نخستینی چون ابن‌‌عباس، [[ابن زید]]، سدّی و أبی علی <ref>ر. ک: التبیان، ج ۳، ص۴۸۳؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۰۷؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۱۰۱.</ref> [[سرزمین مقدس]] یاد شده را [[شهر]] [[بیت المقدس]] دانسته‌‌اند.


برخی نیز [[دمشق]]، [[فلسطین]] و [[سرزمین]] [[طور]] و بخشی از [[اردن]] را گفته‌‌اند که چندان با تعبیر‌‌ «[[ارض مقدس]]» سازگار نیست.<ref>ر. ک: التبیان، ج ۳، ص۴۸۳؛ جوامع الجامع، ج ۱، ص۳۳۱؛ احکام القرآن، ج ۲، ص۵۶۱.</ref> مفسران، [[قداست]] این شهر را ناشی از حضور، [[زندگی]] و [[دفن]] [[انبیاء]] و [[مؤمنان]] در آن دانسته‌‌اند.<ref>جوامع الجامع، ج ۱، ص۳۳۱؛ غریب القرآن، ص۳۰۸؛ احکام‌‌القرآن، ج ۲، ص۵۶۱.</ref> برخی نیز عاری بودن آن ازشرک و [[کفر]] و [[گناه]] را سبب تقدسش ذکر کرده‌‌اند<ref>ر. ک: التبیان، ج ۳، ص۴۸۳؛ معانی القرآن، ج ۲، ص‌‌۲۸۸؛ احکام‌‌القرآن، ج ۲، ص۵۶۱.</ref> که با پیشینه [[تاریخی]] این شهر، حضور [[مشرکان]] و [[کافران]] و [[فساد]] [[بنی اسرائیل]] در آن چندان سازگار نیست.
برخی نیز [[دمشق]]، [[فلسطین]] و [[سرزمین]] [[طور]] و بخشی از [[اردن]] را گفته‌‌اند که چندان با تعبیر‌‌ «[[ارض مقدس]]» سازگار نیست.<ref>ر. ک: التبیان، ج ۳، ص۴۸۳؛ جوامع الجامع، ج ۱، ص۳۳۱؛ احکام القرآن، ج ۲، ص۵۶۱.</ref> مفسران، [[قداست]] این شهر را ناشی از حضور، [[زندگی]] و [[دفن]] [[انبیاء]] و [[مؤمنان]] در آن دانسته‌‌اند.<ref>جوامع الجامع، ج ۱، ص۳۳۱؛ غریب القرآن، ص۳۰۸؛ احکام‌‌القرآن، ج ۲، ص۵۶۱.</ref> برخی نیز عاری بودن آن ازشرک و [[کفر]] و [[گناه]] را سبب تقدسش ذکر کرده‌‌اند<ref>ر. ک: التبیان، ج ۳، ص۴۸۳؛ معانی القرآن، ج ۲، ص‌‌۲۸۸؛ احکام‌‌القرآن، ج ۲، ص۵۶۱.</ref> که با پیشینه [[تاریخی]] این شهر، حضور [[مشرکان]] و [[کافران]] و [[فساد]] [[بنی اسرائیل]] در آن چندان سازگار نیست.


بنی‌‌اسرائیل به بهانه [[نیرومندی]] و [[جنگاوری]] [[عمالقه]] و [[هراس]] از آنان، [[فرمان]] ورود به شهر و هشدارهای [[موسی]] را نادیده گرفته، از موسی خواستند که با خدای خود به [[جنگ]] آنها رفته،[[شهر]] را [[تسخیر]] کنند تا آنها وارد آن گردند. (مائده / ۵، ۲۲ - ۲۴) در پی این [[نافرمانی]]، بنی اسرائیل دچار [[کیفر الهی]] شده، به مدت ۴۰ سال از ورود به بیت‌‌المقدس [[محروم]] و در [[وادی تیه]] (‌‌ <= ‌‌تیه) [[سرگردان]] شدند: «قالَ فَاِنَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَیهِم اَربَعینَ سَنَةً یَتیهونَ فِی‌‌الاَرضِ فَلا تَأسَ عَلَی القَومِ الفـسِقین».(مائده / ۵، ۲۶) پس از ۴۰ سال آنان به [[فرماندهی]] [[یوشع بن نون]] موفق به فتح بیت‌‌المقدس گشتند.<ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۱۰۱ ـ ۱۰۲؛ تفسیر جلالین، ص۱۱۵.</ref> [[مفسران]] [[آیه]] ۵۸ بقره / ۲ را اشاره به این ورود [[تاریخی]] بنی‌‌اسرائیل می‌‌دانند: «و اِذ قُلنَا ادخُلوا هـذِهِ القَریَةَ فَکُلوا مِنها حَیثُ شِئتُم رَغَدًا وادخُلوا البابَ سُجَّدًا وقولوا حِطَّةٌ نَغفِر لَکُم خَطـیـکُم وسَنَزیدُ المُحسِنین». بر اساس دیدگاه مشهور [[مفسران شیعه]] <ref>مجمع البیان، ج ۱، ص۲۴۷؛ الصافی، ج ۲، ص۲۴۵؛ فتح القدیر، ج ۱، ص۸۹.</ref> و [[سنی]] <ref>جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص۴۲۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱، ص۲۷۸؛ غریب‌‌القرآن، ص۵۹.</ref> مراد از «القَریَة»[[شهر]] بیت‌‌المقدس است و بنی‌‌اسرائیل [[فرمان]] یافتند که برای [[طلب آمرزش]] نسبت به [[گناهان]] و نافرمانیهای پیشین خویش، [[متواضعانه]] و خاشعانه از دری موسوم به «باب‌‌حطّه» نیز رد شده، جمله‌‌ای را جهت [[استغفار]] بر زبان جاری سازند. (‌‌ <= ‌‌باب حطه) در مقابل، شماری دیگر از مفسران مانند ابن‌‌زید، مراد از «القریه» را [[شهر]] [[اریحا]] گفته‌‌اند. <ref>جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص۴۲۶؛ التبیان، ج ۱، ص۲۶۱.</ref> این شهر در [[وادی]] [[اردن]] به فاصله ۸ مایلی از شمال [[غربی]] محل اتصال رودخانه اردن با دریای مرده قرار دارد.<ref>دایرة‌‌المعارف کتاب مقدس، ص۷۶۱.</ref> اریحا نخستین شهر [[سرزمین موعود]] بود که پس از پایان ۴۰ سال آوارگی بنی‌‌اسرائیل و به [[فرماندهی]] [[یوشع]]، [[تسخیر]] و تخریب شد <ref> کتاب مقدس، یوشع ۲: ۱ ـ ۲؛ ۶: ۱ ـ ۲۷.</ref> و هنگام تقسیم آن [[سرزمین]] میان [[قبایل]] دوازده‌‌گانه، به [[قبیله]] بنیامین‌‌تعلق گرفت.<ref> کتاب مقدس، یوشع ۱۸: ۱۰ ـ ۲۱.</ref> در [[زمان]] [[حکومت]] اخاب دوباره بازسازی <ref>کتاب مقدس، اول پادشاهان، ۱۶: ۳۴.</ref> و بعدها به دست [[سپاه]] بخت‌‌نصر بار‌‌دیگر ویران شد.<ref>دایرة‌‌المعارف کتاب مقدس، ص۷۶۲.</ref> به احتمال [[زیاد]]تسخیر اریحا‌‌پیش از شهرهای دیگر، زمینه طرح دیدگاه دوم مبنی بر‌‌تطبیق «القریه» بر آن بوده باشد.
بنی‌‌اسرائیل به بهانه [[نیرومندی]] و [[جنگاوری]] [[عمالقه]] و [[هراس]] از آنان، [[فرمان]] ورود به شهر و هشدارهای [[موسی]] را نادیده گرفته، از موسی خواستند که با خدای خود به [[جنگ]] آنها رفته،[[شهر]] را [[تسخیر]] کنند تا آنها وارد آن گردند.{{متن قرآن|قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا حَتَّى يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ}}<ref>«گفتند: ای موسی! در آنجا گروهی گردنکش  جای دارند و تا آنان از آن بیرون نیایند ما درون آن نخواهیم رفت اما اگر از آنجا بیرون آیند ما درون می‌رویم» سوره مائده، آیه ۲۲.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ رَجُلَانِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُوا عَلَيْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«دو مرد از کسانی که (از خداوند) می‌ترسیدند (و) خداوند بر آنان نعمت بخشیده بود گفتند: از در (این شهر) بر آنان وارد شوید و هنگامی که در آن درآیید شما پیروزید و اگر مؤمنید تنها بر خداوند توکل کنید» سوره مائده، آیه ۲۳.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِيهَا فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ}}<ref>«گفتند: ای موسی، تا آنان در آنند ما هرگز، هیچ‌گاه بدان وارد نمی‌شویم؛ تو برو و پروردگارت، (با آنان) نبرد کنید که ما همین‌جا خواهیم نشست» سوره مائده، آیه ۲۴.</ref> در پی این [[نافرمانی]]، بنی اسرائیل دچار [[کیفر الهی]] شده، به مدت ۴۰ سال از ورود به بیت‌‌المقدس [[محروم]] و در [[وادی تیه]] [[سرگردان]] شدند: {{متن قرآن|قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ}}<ref>«(خداوند) فرمود: که (آمدن به) این سرزمین چهل سال بر آنان حرام است؛ روی زمین سرگردان می‌شوند، پس بر گروه نافرمانان دریغ مخور» سوره مائده، آیه ۲۶.</ref> پس از ۴۰ سال آنان به [[فرماندهی]] [[یوشع بن نون]] موفق به فتح بیت‌‌المقدس گشتند.<ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۱۰۱ ـ ۱۰۲؛ تفسیر جلالین، ص۱۱۵.</ref> [[مفسران]] [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که گفتیم: بدین شهر در آیید و از (نعمت‌های) آن از هر جا که خواستید فراوان بخورید و با فروتنی از دروازه وارد شوید و بگویید: از لغزش ما بگذر!  تا از لغزش‌های شما درگذریم، و به زودی (پاداش) نکوکاران را می‌افزاییم» سوره بقره، آیه ۵۸.</ref> را اشاره به این ورود [[تاریخی]] بنی‌‌اسرائیل می‌‌دانند. بر اساس دیدگاه مشهور [[مفسران شیعه]] <ref>مجمع البیان، ج ۱، ص۲۴۷؛ الصافی، ج ۲، ص۲۴۵؛ فتح القدیر، ج ۱، ص۸۹.</ref> و [[سنی]] <ref>جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص۴۲۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱، ص۲۷۸؛ غریب‌‌القرآن، ص۵۹.</ref> مراد از {{متن قرآن|الْقَرْيَةَ}} [[شهر]] بیت‌‌المقدس است و بنی‌‌اسرائیل [[فرمان]] یافتند که برای [[طلب آمرزش]] نسبت به [[گناهان]] و نافرمانیهای پیشین خویش، [[متواضعانه]] و خاشعانه از دری موسوم به «باب‌‌ حطّه» نیز رد شده، جمله‌‌ای را جهت [[استغفار]] بر زبان جاری سازند. در مقابل، شماری دیگر از مفسران مانند [[ابن‌‌ زید]]، مراد از {{متن قرآن|الْقَرْيَةَ}} را [[شهر]] [[اریحا]] گفته‌‌اند. <ref>جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص۴۲۶؛ التبیان، ج ۱، ص۲۶۱.</ref> این شهر در [[وادی]] [[اردن]] به فاصله ۸ مایلی از شمال [[غربی]] محل اتصال رودخانه اردن با دریای مرده قرار دارد.<ref>دایرة‌‌المعارف کتاب مقدس، ص۷۶۱.</ref> «اریحا» نخستین شهر [[سرزمین موعود]] بود که پس از پایان ۴۰ سال آوارگی بنی‌‌اسرائیل و به [[فرماندهی]] [[یوشع]]، [[تسخیر]] و تخریب شد <ref> کتاب مقدس، یوشع ۲: ۱ ـ ۲؛ ۶: ۱ ـ ۲۷.</ref> و هنگام تقسیم آن [[سرزمین]] میان [[قبایل]] دوازده‌‌گانه، به [[قبیله]] بنیامین‌‌ تعلق گرفت.<ref> کتاب مقدس، یوشع ۱۸: ۱۰ ـ ۲۱.</ref> در [[زمان]] [[حکومت]] «اخاب» دوباره بازسازی <ref>کتاب مقدس، اول پادشاهان، ۱۶: ۳۴.</ref> و بعدها به دست [[سپاه]] «بخت‌‌ نصر» بار‌‌ دیگر ویران شد.<ref>دایرة‌‌المعارف کتاب مقدس، ص۷۶۲.</ref> به احتمال [[زیاد]] تسخیر اریحا‌‌ پیش از شهرهای دیگر، زمینه طرح دیدگاه دوم مبنی بر‌‌تطبیق «القریه» بر آن بوده باشد.
 
در شمار دیگری از [[آیات]] هم پس از اشاره به نابودی [[فرعونیان]]، خوش فرجامی بنی‌‌اسرائیل و سکونت آنها در سرزمین پُر خیر و [[برکت]] به عنوان [[پاداش]] [[بردباری]] و [[تحمّل]] آنها در برابر [[آزار]] و شکنجه‌‌های [[فرعونیان]]، یاد شده است: {{متن قرآن|وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُوا يَعْرِشُونَ}}<ref>«و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده می‌شدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم که در آن برکت نهاده بودیم و سخن نیکوی پروردگارت درباره بنی اسرائیل به خاطر شکیبی که ورزیدند راست آمد  و آنچه را فرعون و قومش می‌ساختند و آنچه را بر می‌افراختند زیر و زبر» سوره اعراف، آیه ۱۳۷.</ref> برکت مورد اشاره در این [[آیه]] و نیز شمار دیگری از [[آیات]]: {{متن قرآن|وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«و او و لوط را رهاندیم، به سوی سرزمینی که در آن برای جهانیان خجستگی نهاده بودیم» سوره انبیاء، آیه ۷۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ}}<ref>«و برای سلیمان، باد تیزپا  را (رام کردیم) که به فرمان وی به سرزمینی که ما در آن خجستگی نهاده بودیم می‌وزید و ما به هر چیزی داناییم» سوره انبیاء، آیه ۸۱.</ref>، {{متن قرآن|سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی - که پیرامون آن را خجسته گردانده‌ایم- برد تا از نشانه‌هایمان بدو نشان دهیم، بی‌گمان اوست که شنوای بیناست» سوره اسراء، آیه ۱.</ref>،  {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا آمِنِينَ}}<ref>«و میان آنان و شهرهایی که در آنها خجستگی نهاده بودیم شهرهایی به هم پیوسته پدید آوردیم و در آنها راه رفت و آمد را به اندازه (برقرار) کردیم (و گفتیم) شب‌ها و روزها در آنها با ایمنی سفر کنید» سوره سبأ، آیه ۱۸.</ref> که به [[سرزمین فلسطین]] و بیت‌‌المقدس نسبت داده شده است از سوی بیشتر [[مفسران]] به معنای حاصلخیزی، خوش آب و هوا بودن آن [[سرزمین]] و فراوانی درختان و میوه‌‌های آن گرفته شده است،<ref>الکشاف، ج ۲، ص۱۴۹؛ مجمع‌‌البیان، ج ۴، ص۷۲۵؛ المیزان، ج ۱۳، ص۷.</ref> چنان‌‌که عبارت {{متن قرآن|مُبَوَّأَ صِدْقٍ}}<ref> سوره یونس، آیه ۹۳.</ref> که مراد از آن را نیز بیت‌‌المقدس گفته‌‌اند، به معنای مسکنی [[پسندیده]] و رضایت‌‌بخش گرفته شده است؛ جایی که در آنجا همه نیازمندی‌های [[زندگی]] برای [[بنی اسرائیل]] فراهم بود: {{متن قرآن|وَلَقَدْ بَوَّأْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ فَمَا اخْتَلَفُوا حَتَّى جَاءَهُمُ الْعِلْمُ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ}}<ref>«و به یقین ما بنی اسرائیل را در جایگاهی سزاوار  جای دادیم و به آنان از چیزهای پاکیزه روزی بخشیدیم و به اختلاف رو نیاوردند مگر آنگاه که به دانش دست یافتند ؛ بی‌گمان پروردگارت روز رستخیز در آنچه اختلاف می‌ورزیدند میان آنان داوری خواهد کرد» سوره یونس، آیه ۹۳.</ref>.<ref>مجمع‌‌البیان، ج ۵، ص۱۹۹؛ المیزان، ج ۱۰، ص۱۲۰.</ref> البته با توجه به حضور شماری از [[پیامبران الهی]] و رفت و آمد [[فرشتگان]] به این سرزمین می‌‌توان برکت یاد شده را اعم از مادی و [[معنوی]] دانست.<ref>جوامع الجامع، ج ۱، ص۵۹۲.</ref> در برخی منابع نیز تنها به [[بُعد معنوی]] اشاره شده است،<ref>ر. ک: مجمع البیان، ج ۵، ص۱۹۹؛ غریب القرآن، ص۳۰۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص۴۴۷.</ref> چنان‌‌که [[کعبه]] نیز به رغم وجود آب و هوای گرم و سوزان [[مکه]] و خشک و بی‌‌آب و علف بودن زمینهای اطراف آن، [[مبارک]] خوانده شده است. {{متن قرآن|إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.</ref>
 
مفسران، سرزمین مورد اشاره در آیات آغازین [[سوره اسراء]] را نیز [[بیت المقدس]] دانسته‌‌اند. براساس این آیات، [[خداوند]] در [[تورات]] به بنی‌‌اسرائیل خبر داده است که آنان دو بار در بیت‌‌المقدس دست به [[فسادانگیزی]] خواهند زد و در هر دو بار، [[اقوام]] بیگانه‌‌ای بر آنان [[تسلط]] یافته، بیت‌‌المقدس را ویران خواهند کرد: {{متن قرآن|وَقَضَيْنَا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا}}<ref>«و به بنی اسرائیل در کتاب (تورات) خبر دادیم  که دو بار در این سرزمین تباهی می‌ورزید و گردنکشی بزرگی می‌کنید» سوره اسراء، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْدًا مَفْعُولًا}}<ref>«و چون وعده نخست (از) آن دو (تباهی) فرا رسد بندگانی سخت جنگاور را که داریم بر شما برمی‌انگیزیم که درون خانه‌ها را جست و جو می‌کنند و (این) وعده‌ای انجام یافتنی است» سوره اسراء، آیه ۵.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَأَمْدَدْنَاكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَجَعَلْنَاكُمْ أَكْثَرَ نَفِيرًا}}<ref>«سپس پیروزی بر آنان را دوباره بهره شما می‌کنیم و با دارایی‌ها و پسران به شما یاری می‌رسانیم و شمار شما را افزون‌تر می‌گردانیم» سوره اسراء، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوءُوا وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيرًا}}<ref>«اگر نیکی ورزید به خویش نیکی ورزیده‌اید و اگر بدی کنید به خویش کرده‌اید و چون وعده فرجامین  فرا رسد (بندگانی دیگر را می‌فرستیم) تا چهره‌هایتان را اندوهبار گردانند و در آن مسجد  وارد گردند چنان که بار نخست وارد آن شده بودند و تا بر هر چه دست یابند از میان» سوره اسراء، آیه ۷.</ref>.<ref>جامع البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص۳۰ ـ ۳۲؛ مجمع البیان، ج ۶، ص‌‌۶۱۴ ـ ۶۱۷؛ روح‌‌المعانی، مج ۹، ج ۱۵، ص۲۳.</ref> [[مفسران]] در این‌‌باره که [[فسادانگیزی]] دوگانه [[بنی اسرائیل]] چه بوده است، [[اختلاف]] دارند؛ برخی آن را اشاره به کشتن زکریای [[پیامبر]] و فرزند وی [[حضرت یحیی]] دانسته‌‌اند <ref>تفسیر جلالین، ص۲۸۶.</ref> و برخی دیگر [[اراده]] [[قتل]] ارمیای [[نبی]] و [[عیسی مسیح]]{{ع}} را هم افزوده‌‌اند، <ref> الکشاف، ج ۲، ص۶۴۹.</ref> چنان‌‌که [[هویت]] کسانی که بر بیت‌‌المقدس [[سلطه]] یافته، آن را تخریب کرده‌‌اند مورد [[اختلاف]] است. برخی [[تسلط]] و تخریب نخست را به [[بخت نصر]] و مرتبه دوم را به تیتوس، [[وزیر]] اسبیانوس (امپراطور [[روم]])<ref>المیزان، ج ۱۳، ص۴۴؛ ر. ک: نمونه، ج ۱۲، ص۲۷ ـ ۳۰.</ref> و بعضی به سنحاریب و [[جالوت]] <ref>ر. ک: الکشاف، ج ۲، ص۶۴۹؛ جوامع الجامع، ج ۱، ص۷۴۴؛ التبیان، ج ۶، ص۴۴۸.</ref> و شماری نیز به [[پادشاه]] پارس ([[شاپور]]) و بخت نصر <ref>ر. ک: جامع البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص۲۹ ـ ۳۲؛ مجمع البیان، ج‌‌۶، ص۶۱۶.</ref> نسبت داده‌‌اند. گزارش‌های [[تاریخی]]، دیدگاه اول را [[تأیید]] می‌‌کند. به خرابی [[بیت المقدس]] به دست بخت نصر در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانْظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«یا همچون (داستان) آن کس که بر (خرابه‌های) شهری (با خانه‌هایی) فرو ریخته  گذشت. گفت: چگونه خداوند (مردم) این (شهر) را پس از مرگ آن (ها) زنده می‌گرداند؟ و خداوند همو را صد سال میراند و سپس (دوباره به جهان) باز آورد؛ فرمود: چندگاه درنگ داشتی؟ گفت: یک روز یا پاره‌ای از یک روز درنگ داشتم؛ فرمود: (نه) بلکه صد سال است که درنگ کرده‌ای، به آب و غذایت بنگر که دگرگونی نپذیرفته است و (نیز) به درازگوش خود بنگر (که مرده و پوسیده است)- و (این) برای آن (است) که تو را نشانه‌ای برای مردم کنیم- و به استخوان‌ها بنگر که چگونه آنها را جنبانده، کنار هم فرا می‌چینیم آنگاه گوشت (و پوست) بر آن می‌پوشانیم، و چون بر وی آشکار شد گفت: می‌دانم که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۲۵۹.</ref> نیز اشاره شده است.
 
به [[اعتقاد]] شماری از مفسران وقتی که [[عزیر]] یا ارمیای نبی از کنار خرابه‌‌های بیت المقدس گذر کرده، به یاد [[رستاخیز]] می‌‌افتد، چگونگی [[زنده شدن دوباره]] [[مردگان]] برای او مورد سؤال واقع می‌‌شود و در پی آن [[خداوند]] او را میرانده، پس از ۱۰۰ سال دوباره زنده می‌‌کند.<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص۶۳۹ ـ ۶۴۰؛ معانی‌‌القرآن، ج‌‌۱، ص۲۷۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۳، ص۱۸۸.</ref> طبق گزارش برخی از منابع [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و ستمکارتر از کسی که نمی‌گذارد نام خداوند در مسجدهای او برده شود و در ویرانی آنها می‌کوشد کیست؟ آنان را جز این سزاوار نیست که هراسان در آن پا نهند، آنها در دنیا، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره بقره، آیه ۱۱۴.</ref> نیز مربوط به خراب شدن [[بیت المقدس]] به دست [[بخت نصر]] و جلوگیری از [[ذکر خدا]] در آن است. <ref>ر. ک: التبیان، ج ۱، ص۴۱۶؛ احکام القرآن، ج ۱، ص۸۶؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۱۶۱.</ref>
 
در داستان [[حضرت سلیمان]] و [[تسخیر]] باد در دست او نیز از بیت‌‌المقدس یاد شده است: {{متن قرآن|وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ}}<ref>«و برای سلیمان، باد تیزپا  را (رام کردیم) که به فرمان وی به سرزمینی که ما در آن خجستگی نهاده بودیم می‌وزید و ما به هر چیزی داناییم» سوره انبیاء، آیه ۸۱.</ref> برخی از [[مفسران شیعه]]<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص۹۳؛ المیزان، ج ۱۴، ص۳۱۳.</ref> و [[سنی]] <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص۲۱۳؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۱۹۶؛ الدرالمنثور، ج ۵، ص۶۵۱.</ref> [[زمین]] مبارکی را که حضرت سلیمان، باد را به سوی آن به گردش درمی‌‌آورد، [[شام]] و برخی دیگر بیت المقدس و شام گفته‌‌اند.<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص۷۳؛ الصافی، ج ۳، ص۳۵۰.</ref> با توجه به پیشینه [[تاریخی]] بیت المقدس و [[حکومت حضرت سلیمان]] در آن و مناطق اطراف و نیز با توجه به اینکه {{متن قرآن|الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا}} در آیه فوق به صورت وصف بیت المقدس ذکر شده، مطمئناً [[سرزمین مبارک]] یاد شده، بیت‌‌المقدس را نیز‌‌دربرمی گیرد.


در شمار دیگری از [[آیات]] هم پس از اشاره به نابودی [[فرعونیان]]، خوش فرجامی بنی‌‌اسرائیل و سکونت آنها در سرزمین پُر خیر و [[برکت]] به عنوان [[پاداش]] [[بردباری]] و [[تحمّل]] آنها در برابر [[آزار]] و شکنجه‌‌های [[فرعونیان]]، یاد شده است: «و اَورَثنَا القَومَ الَّذینَ کانوا یُستَضعَفونَ مَشـرِقَ‌‌الاَرضِ و مَغـرِبَهَا الَّتی بـرَکنا فیها و تَمَّت کَلِمَتُ رَبِّکَ الحُسنی عَلی بَنی اِسرءیلَ بِما صَبَروا..»..([[اعراف]] / ۷، ۱۳۷) برکت مورد اشاره در این [[آیه]] و نیز شمار دیگری از [[آیات]]: ([[انبیاء]] / ۲۱، ۷۱، ۸۱؛ [[اسراء]] / ۱۷، ۱؛ [[سبأ]] / ۳۴، ۱۸) که به [[سرزمین فلسطین]] و بیت‌‌المقدس نسبت داده شده است از سوی بیشتر [[مفسران]] به معنای حاصلخیزی، خوش آب و هوا بودن آن [[سرزمین]] و فراوانی درختان و میوه‌‌های آن گرفته شده است،<ref>الکشاف، ج ۲، ص۱۴۹؛ مجمع‌‌البیان، ج ۴، ص۷۲۵؛ المیزان، ج ۱۳، ص۷.</ref> چنان‌‌که عبارت «مُبَوَّاَ [[صدق]]» که مراد از آن را نیز بیت‌‌المقدس گفته‌‌اند، به معنای مسکنی [[پسندیده]] و رضایت‌‌بخش گرفته شده است؛ جایی که در آنجا همه نیازمندیهای [[زندگی]] برای [[بنی اسرائیل]] فراهم بود: «ولَقَد بَوَّأنا بَنی اِسرءیلَ مُبَوَّاَ صِدق و رَزَقنـهُم..»..([[یونس]] / ۱۰، ۹۳)<ref>مجمع‌‌البیان، ج ۵، ص۱۹۹؛ المیزان، ج ۱۰، ص۱۲۰.</ref> البته با توجه به حضور شماری از [[پیامبران الهی]] و رفت و آمد [[فرشتگان]] به این سرزمین می‌‌توان برکت یاد شده را اعم از مادی و [[معنوی]] دانست.<ref>جوامع الجامع، ج ۱، ص۵۹۲.</ref> در برخی منابع نیز تنها به [[بُعد معنوی]] اشاره شده است،<ref>ر. ک: مجمع البیان، ج ۵، ص۱۹۹؛ غریب القرآن، ص۳۰۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص۴۴۷.</ref> چنان‌‌که [[کعبه]] نیز به رغم وجود آب و هوای گرم و سوزان [[مکه]] و خشک و بی‌‌آب و علف بودن زمینهای اطراف آن، [[مبارک]] خوانده شده است. (آل‌‌عمران / ۳، ۹۶) ۳. مفسران، سرزمین مورد اشاره در آیات آغازین [[سوره اسراء]] را نیز [[بیت المقدس]] دانسته‌‌اند. براساس این آیات، [[خداوند]] در [[تورات]] به بنی‌‌اسرائیل خبر داده است که آنان دو بار در بیت‌‌المقدس دست به [[فسادانگیزی]] خواهند زد و در هر دو بار، [[اقوام]] بیگانه‌‌ای بر آنان [[تسلط]] یافته، بیت‌‌المقدس را ویران خواهند کرد: «و قَضَینا اِلی بَنی اِسرءیلَ فِی الکِتـبِ لَتُفسِدُنَّفِی‌‌الاَرضِ مَرَّتَینِ... * فَاِذا جاءَ وَعدُ اُولهُما بَعَثنا عَلَیکُم عِبادًا لَنا اولی بَأس شَدید... *... فَاِذا جاءَ وَعدُ الأخِرَةِ لِیَسوءوا وُجوهَکُم و لِیَدخُلُوا المَسجِدَ کَما دَخَلوهُ اَوَّلَ مَرَّة ولِیُتَبِّروا ما عَلَوا تَتبیرا». ‌‌ ([[اسراء]] / ۱۷، ۴ ـ ۷)<ref>جامع البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص۳۰ ـ ۳۲؛ مجمع البیان، ج ۶، ص‌‌۶۱۴ ـ ۶۱۷؛ روح‌‌المعانی، مج ۹، ج ۱۵، ص۲۳.</ref> [[مفسران]] در این‌‌باره که [[فسادانگیزی]] دوگانه [[بنی اسرائیل]] چه بوده است،[[اختلاف]] دارند؛ برخی آن را اشاره به کشتن زکریای [[پیامبر]] و فرزند وی [[حضرت یحیی]] دانسته‌‌اند <ref>تفسیر جلالین، ص۲۸۶.</ref> و برخی دیگر [[اراده]] [[قتل]] ارمیای [[نبی]] و [[عیسی مسیح]]{{ع}} را هم افزوده‌‌اند،<ref> الکشاف، ج ۲، ص۶۴۹.</ref> چنان‌‌که [[هویت]] کسانی که بر بیت‌‌المقدس [[سلطه]] یافته، آن را تخریب کرده‌‌اند مورد [[اختلاف]] است. برخی [[تسلط]] و تخریب نخست را به [[بخت نصر]] و مرتبه دوم را به تیتوس، [[وزیر]] اسبیانوس (امپراطور [[روم]])<ref>المیزان، ج ۱۳، ص۴۴؛ ر. ک: نمونه، ج ۱۲، ص۲۷ ـ ۳۰.</ref> و بعضی به سنحاریب و [[جالوت]] <ref>ر. ک: الکشاف، ج ۲، ص۶۴۹؛ جوامع الجامع، ج ۱، ص۷۴۴؛ التبیان، ج ۶، ص۴۴۸.</ref> و شماری نیز به [[پادشاه]] پارس ([[شاپور]]) و بخت نصر <ref>ر. ک: جامع البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص۲۹ ـ ۳۲؛ مجمع البیان، ج‌‌۶، ص۶۱۶.</ref> نسبت داده‌‌اند. گزارشهای [[تاریخی]]، دیدگاه اول را [[تأیید]] می‌‌کند. به خرابی [[بیت المقدس]] به دست بخت نصر در ذیل [[آیه]] «اَو‌‌کالَّذی مَرَّ عَلی قَریَة وهِیَ خاوِیَةٌ عَلی عُروشِها قالَ اَنّی یُحیی هـذِهِ اللّهُ بَعدَ مَوتِها»(بقره / ۲، ۲۵۹) نیز اشاره شده است.
مکانی که [[حضرت مریم]] هنگام [[تولد حضرت عیسی]] و پس از آن به آنجا [[پناه]] برد نیز بر اساس دیدگاه مشهور [[مفسران]]، بیت‌‌المقدس دانسته شده است: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ آيَةً وَآوَيْنَاهُمَا إِلَى رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِينٍ}}<ref>«و پسر مریم و مادرش را نشانه‌ای گرداندیم و آن دو را در پناه پشته‌ای هموار و دارای آبی روان جای دادیم» سوره مؤمنون، آیه ۵۰.</ref> مفسران با استناد به تعبیر {{متن قرآن|رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِينٍ}} مکان یاد شده را سرزمینی خوانده‌‌اند که در عین مرتفع بودن نسبت به زمین‌های اطراف، [[مسطح]]، وسیع، و برخوردار از آب جاری <ref>التبیان، ج ۷، ص۳۷۳؛ المیزان، ج ۱۵، ص۳۵؛ نمونه، ج ۱۴، ص۲۵۱.</ref> و در نتیجه حاصل‌خیز و [[پربرکت]] بوده <ref>جوامع الجامع، ج ۲، ص۱۰۳؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۲۵۶؛ تفسیر جلالین، ص۳۴۸.</ref> که همان [[بیت المقدس]] است. مکان یاد شده بر [[مصر]]، [[کوفه]]، [[دمشق]] یا [[رمله]] در [[فلسطین]] نیز تطبیق شده است.<ref>ر. ک: الکشاف، ج ۳، ص۱۸۹ ـ ۱۹۰؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۳، ص‌‌۱۰۳؛ التبیان، ج ۷، ص۳۷۳.</ref> برخی، دیدگاه نخست را به احتمال، متأثر از [[کتاب مقدس]] دانسته‌‌اند که بیت‌‌المقدس را نزدیک‌‌ترین نقطه [[زمین]] به [[آسمان]] خوانده است.<ref>ر. ک: الکشاف، ج ۳، ص۱۹۰؛ تفسیر ثعالبی، ج ۲، ص۴۲۴؛ معانی القرآن، ج ۴، ص۴۶۲.</ref>


به [[اعتقاد]] شماری از مفسران وقتی که [[عزیر]] یا ارمیای نبی از کنار خرابه‌‌های بیت المقدس گذر کرده، به یاد [[رستاخیز]] می‌‌افتد، چگونگی [[زنده شدن دوباره]] [[مردگان]] برای او مورد سؤال واقع می‌‌شود و در پی آن [[خداوند]] او را میرانده، پس از ۱۰۰ سال دوباره زنده می‌‌کند.<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص۶۳۹ ـ ۶۴۰؛ معانی‌‌القرآن، ج‌‌۱، ص۲۷۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۳، ص۱۸۸.</ref> طبق گزارش برخی از منابع [[آیه]] «و مَن اَظلَمُ مِمَّن مَنَعَ مَسـجِدَ اللّهِ اَن یُذکَرَ فیهَا‌‌اسمُهُ وسَعی فی خَرابِها اُولئِکَ ما کانَ لَهُم اَن یَدخُلوها اِلاّ خائِفینَ»(بقره / ۲، ۱۱۴) نیز مربوط به خراب شدن [[بیت المقدس]] به دست [[بخت نصر]] و جلوگیری از [[ذکر خدا]] در آن است. <ref>ر. ک: التبیان، ج ۱، ص۴۱۶؛ احکام القرآن، ج ۱، ص۸۶؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۱۶۱.</ref>  
در [[آیه]] {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا آمِنِينَ}}<ref>«و میان آنان و شهرهایی که در آنها خجستگی نهاده بودیم شهرهایی به هم پیوسته پدید آوردیم و در آنها راه رفت و آمد را به اندازه (برقرار) کردیم (و گفتیم) شب‌ها و روزها در آنها با ایمنی سفر کنید» سوره سبأ، آیه ۱۸.</ref> نیز [[سرزمین مبارک]] و [[پیوستگی]] آن با [[سرزمین سبأ]] یاد شده است که به دوران [[آبادانی]] [[یمن]] بازمی‌‌گردد. ساکنان سبأ در سفرهای [[تجاری]] به فلسطین و بیت‌‌المقدس از یک [[آبادی]] به آبادی دیگر می‌‌رفتند و هرگز ناگزیر به عبور از بیابان‌های گسترده و غیر مسکونی نبوده‌‌اند<ref>کشف الاسرار، ج ۸، ص۱۲۹.</ref> [[مسافرت]] از این مسیر برای مسافران، راحت و توأم با [[امنیت]] بود که به عنوان [[نعمت]] برای ساکنان سبأ از آن یاد شده است. بیشتر [[مفسران شیعه]] <ref>مجمع البیان، ج ۸، ص۶۰۵؛ الصافی، ج ۴، ص۲۱۶؛ المیزان، ج ۱۶، ص۳۶۵.</ref> و [[سنی]] <ref>جامع‌‌البیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص۱۰۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص‌‌۲۵۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۵۴۱.</ref> مراد از {{متن قرآن|الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا }} را روستاهای [[شام]] و برخی نیز روستاهای [[شامات]] گفته‌‌اند که مشتمل بر شام، [[اردن]] و فلسطین است. <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص۱۸۵؛ نمونه، ج ۱۸، ص۶۳.</ref> شماری نیز آن را خصوص بیت المقدس دانسته‌‌اند که با توجه به ذکر صفت پربرکت بودن برای این مناطق در [[آیات]] دیگر منافاتی در جمع آنها نیست.
۴. در داستان [[حضرت سلیمان]] و [[تسخیر]] باد در دست او نیز از بیت‌‌المقدس یاد شده است: «و‌‌لِسُلَیمـنَ الرِّیحَ عاصِفَةً تَجری بِاَمرِهِ اِلَی الاَرضِ الَّتی بـرَکنا فیها..»..([[انبیاء]] / ۲۱، ۸۱) برخی از [[مفسران شیعه]]<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص۹۳؛ المیزان، ج ۱۴، ص۳۱۳.</ref> و [[سنی]] <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص۲۱۳؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۱۹۶؛ الدرالمنثور، ج ۵، ص۶۵۱.</ref>[[زمین]] مبارکی را که حضرت سلیمان، باد را به سوی آن به گردش درمی‌‌آورد، [[شام]] و برخی دیگر بیت المقدس و شام گفته‌‌اند.<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص۷۳؛ الصافی، ج ۳، ص۳۵۰.</ref> با توجه به پیشینه [[تاریخی]] بیت المقدس و [[حکومت حضرت سلیمان]] در آن و مناطق اطراف و نیز با توجه به اینکه «الَّتی بـرَکنا فیها» در [[سوره انبیاء]] / ۲۱ آیه ۷۱ به صورت وصف بیت المقدس ذکر شده، مطمئناً [[سرزمین مبارک]] یاد شده، بیت‌‌المقدس را نیز‌‌دربرمی گیرد.


۵. مکانی که [[حضرت مریم]] هنگام [[تولد حضرت عیسی]] و پس از آن به آنجا [[پناه]] برد نیز بر اساس دیدگاه مشهور [[مفسران]]، بیت‌‌المقدس دانسته شده است: «و جَعَلنَا ابنَ مَریَمَ واُمَّهُ ءایَةً وءاوَینـهُما اِلی رَبوَة ذاتِ قَرار و مَعین».(مؤمنون / ۲۳، ۵۰) مفسران با استناد به تعبیر «رَبَوة ذاتِ قَرار وَ مَعین» مکان یاد شده را سرزمینی خوانده‌‌اند که در عین مرتفع بودن نسبت به زمینهای اطراف، [[مسطح]]، وسیع، و برخوردار از آب جاری <ref>التبیان، ج ۷، ص۳۷۳؛ المیزان، ج ۱۵، ص۳۵؛ نمونه، ج ۱۴، ص۲۵۱.</ref> و در نتیجه حاصلخیز و [[پربرکت]] بوده <ref>جوامع الجامع، ج ۲، ص۱۰۳؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۲۵۶؛ تفسیر جلالین، ص۳۴۸.</ref> که همان [[بیت المقدس]] است. مکان یاد شده بر [[مصر]]، [[کوفه]]، [[دمشق]] یا [[رمله]] در [[فلسطین]] نیز تطبیق شده است.<ref>ر. ک: الکشاف، ج ۳، ص۱۸۹ ـ ۱۹۰؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۳، ص‌‌۱۰۳؛ التبیان، ج ۷، ص۳۷۳.</ref> برخی، دیدگاه نخست را به احتمال، متأثر از [[کتاب مقدس]] دانسته‌‌اند که بیت‌‌المقدس را نزدیک‌‌ترین نقطه [[زمین]] به [[آسمان]] خوانده است.<ref>ر. ک: الکشاف، ج ۳، ص۱۹۰؛ تفسیر ثعالبی، ج ۲، ص۴۲۴؛ معانی القرآن، ج ۴، ص۴۶۲.</ref>
یکی دیگراز یادکردهای بیت‌‌المقدس در [[قرآن]] مربوط به داستان [[معراج]] و [[سیر]] دادن پیامبر‌‌اکرم {{صل}} از [[مکه]] به بیت‌‌المقدس و [[مسجدالأقصی]] است: {{متن قرآن|سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی - که پیرامون آن را خجسته گردانده‌ایم- برد تا از نشانه‌هایمان بدو نشان دهیم، بی‌گمان اوست که شنوای بیناست» سوره اسراء، آیه ۱.</ref> بیشتر [[مفسران شیعه]] <ref>التبیان، ج ۶، ص۴۴۶؛ مجمع البیان، ج ۶، ص۶۱۱؛ المیزان، ج ۱۳، ص۶.</ref> و [[سنی]] <ref>جامع البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص۸؛ زادالمسیر، ج ۵، ص۵؛ تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص۴۳۱.</ref> «المسجدالاقصی» را [[مسجد]] [[بیت المقدس]] دانسته‌‌اند که در این صورت بی‌‌شک، {{متن قرآن|الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ}} ابتدا [[شهر]] بیت‌‌المقدس و سپس مناطق اطراف آن و [[فلسطین]] است که [[مبارک]] به حضور [[انبیا]] و [[اولیا]] <ref>ر. ک: مجمع البیان، ج ۶، ص۶۱۱.</ref> و [[پربرکت]] به لحاظ درختان و میوه‌‌هاست.<ref>جامع‌‌البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص۲۴۱؛ الکشاف، ج ۲، ص۶۴۸؛ مجمع‌‌البیان، ج ۶، ص۶۱۱.</ref>
۶. در [[آیه]] ۱۸ [[سبأ]] / ۳۴ نیز [[سرزمین مبارک]] و [[پیوستگی]] آن با [[سرزمین سبأ]] یاد شده است که به دوران [[آبادانی]] [[یمن]] بازمی‌‌گردد. ساکنان سبأ در سفرهای [[تجاری]] به فلسطین و بیت‌‌المقدس از یک [[آبادی]] به آبادی دیگر می‌‌رفتند و هرگز ناگزیر به عبور از بیابانهای گسترده و غیر مسکونی نبوده‌‌اند: «و جَعَلنا بَینَهُم و بَینَ القُرَی الَّتی بـرَکنا فیها قُرًی ظـهِرَةً و قَدَّرنا فیهَا السَّیرَ سیروا فیها لَیالِیَ واَیّامـًا ءامِنین».(سبأ / ۳۴، ۱۸)<ref>کشف الاسرار، ج ۸، ص۱۲۹.</ref> [[مسافرت]] از این مسیر برای مسافران، راحت و توأم با [[امنیت]] بود که به عنوان [[نعمت]] برای ساکنان سبأ از آن یاد شده است. بیشتر [[مفسران شیعه]] <ref>مجمع البیان، ج ۸، ص۶۰۵؛ الصافی، ج ۴، ص۲۱۶؛ المیزان، ج ۱۶، ص۳۶۵.</ref> و [[سنی]] <ref>جامع‌‌البیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص۱۰۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص‌‌۲۵۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۵۴۱.</ref> مراد از «القُرَی الَّتی بـرَکنا فیها» را روستاهای [[شام]] و برخی نیز روستاهای [[شامات]] گفته‌‌اند که مشتمل بر شام، [[اردن]] و فلسطین است. <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص۱۸۵؛ نمونه، ج ۱۸، ص۶۳.</ref> شماری نیز آن را خصوص بیت المقدس دانسته‌‌اند که با توجه به ذکر صفت پربرکت بودن برای این مناطق در [[آیات]] دیگر منافاتی در جمع آنها نیست.


۷. یکی دیگراز یادکردهای بیت‌‌المقدس در [[قرآن]] مربوط به داستان [[معراج]] و [[سیر]] دادن پیامبر‌‌اکرم {{صل}} از [[مکه]] به بیت‌‌المقدس و [[مسجدالأقصی]] است: «سُبحـنَ الَّذی اَسری بِعَبدِهِ لَیلاً مِنَ المَسجِدِ الحَرامِ اِلَی المَسجِدِ الاَقصَا الَّذی بـرَکنا حَولَهُ..»..([[اسراء]] / ۱۷، ۱) بیشتر [[مفسران شیعه]] <ref>التبیان، ج ۶، ص۴۴۶؛ مجمع البیان، ج ۶، ص۶۱۱؛ المیزان، ج ۱۳، ص۶.</ref> و [[سنی]] <ref>جامع البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص۸؛ زادالمسیر، ج ۵، ص۵؛ تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص۴۳۱.</ref> «المسجدالاقصی» را [[مسجد]] [[بیت المقدس]] دانسته‌‌اند که در این صورت بی‌‌شک، «التی بـرَکنا حَولَهُ» ابتدا [[شهر]] بیت‌‌المقدس و سپس مناطق اطراف آن و [[فلسطین]] است که [[مبارک]] به حضور [[انبیا]] و [[اولیا]] <ref>ر. ک: مجمع البیان، ج ۶، ص۶۱۱.</ref> و [[پربرکت]] به لحاظ درختان و میوه‌‌هاست.<ref>جامع‌‌البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص۲۴۱؛ الکشاف، ج ۲، ص۶۴۸؛ مجمع‌‌البیان، ج ۶، ص۶۱۱.</ref>
برخی از [[مفسران]] در [[آیه]] {{متن قرآن|وَاسْتَمِعْ يَوْمَ يُنَادِ الْمُنَادِ مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ}}<ref>«و به روزی گوش فرا دار که بانگ برآورنده از جایگاهی نزدیک، بانگ برآورد» سوره ق، آیه ۴۱.</ref> {{متن قرآن|مَكَانٍ قَرِيبٍ}}}} را بر [[صخره]] بیت‌‌المقدس تطبیق داده‌‌اند <ref>جامع‌‌البیان، مج ۱۳، ج ۲۶، ص۲۳۵؛ تفسیر جلالین، ص۵۲۳؛ فتح القدیر، ج ۵، ص۸۱.</ref> که [[جبرئیل]] یا [[اسرافیل]] بر آن می‌‌ایستد و در [[صور]] دمیده، [[مردگان]] را برای [[رستاخیز]] ندا می‌‌دهد. به احتمال فراوان این گروه از [[مفسّران]]، متأثر از [[کتاب مقدس]] بوده‌‌اند که بیت المقدس را نزدیک‌‌ترین نقطه [[زمین]] به [[آسمان]] به اندازه ۱۸ میل معرفی می‌‌کند.<ref>ر. ک: تفسیرثعالبی، ج ۳، ص۲۲۹؛ الدرالمنثور، ج ۷، ص۶۱۱ ـ ۶۱۲؛ زادالمسیر، ج ۸، ص۲۴ ـ ۲۵.</ref> برخی، آیات‌‌ {{متن قرآن|وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ}}<ref>«و به جفت و یگانه،» سوره فجر، آیه ۳.</ref>.<ref>ر. ک: تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص۲۸؛ زادالمسیر، ج ۹، ص۱۰۷.</ref> و {{متن قرآن|وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ}}<ref>«سوگند به انجیر و زیتون،» سوره تین، آیه ۱.</ref> را نیز با بیت‌‌المقدس ارتباط داده‌‌اند.<ref>ر. ک: مجمع‌‌البیان، ج ۱۰، ص۳۹۲؛ زادالمسیر، ج ۹، ص۱۶۹؛ الدرالمنثور، ج ۸، ص۵۵۴.</ref>.<ref>[[حسین اترک|اترک، حسین]]، [[بیت المقدس - اترک (مقاله)|مقاله «بیت المقدس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶، ص401.</ref>
۸. برخی از [[مفسران]] در [[آیه]] «و استَمِع یَومَ یُنادِ المُنادِ مِن مَکان قَریب»(ق / ۵۰، ۴۱) «مَکان قَریب» را بر [[صخره]] بیت‌‌المقدس تطبیق داده‌‌اند <ref>جامع‌‌البیان، مج ۱۳، ج ۲۶، ص۲۳۵؛ تفسیر جلالین، ص۵۲۳؛ فتح القدیر، ج ۵، ص۸۱.</ref> که [[جبرئیل]] یا [[اسرافیل]] بر آن می‌‌ایستد و در [[صور]] دمیده، [[مردگان]] را برای [[رستاخیز]] ندا می‌‌دهد. به احتمال فراوان این گروه از [[مفسّران]]، متأثر از [[کتاب مقدس]] بوده‌‌اند که بیت المقدس را نزدیک‌‌ترین نقطه [[زمین]] به [[آسمان]] به اندازه ۱۸ میل معرفی می‌‌کند.<ref>ر. ک: تفسیرثعالبی، ج ۳، ص۲۲۹؛ الدرالمنثور، ج ۷، ص۶۱۱ ـ ۶۱۲؛ زادالمسیر، ج ۸، ص۲۴ ـ ۲۵.</ref> برخی، آیات‌‌۳‌‌فجر / ۸۹ <ref>ر. ک: تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص۲۸؛ زادالمسیر، ج ۹، ص۱۰۷.</ref> و ۱ [[تین]] / ۹۵ را نیز با بیت‌‌المقدس ارتباط داده‌‌اند.<ref>ر. ک: مجمع‌‌البیان، ج ۱۰، ص۳۹۲؛ زادالمسیر، ج ۹، ص۱۶۹؛ الدرالمنثور، ج ۸، ص۵۵۴.</ref>.<ref>[[حسین اترک|اترک، حسین]]، [[بیت المقدس - اترک (مقاله)|مقاله «بیت المقدس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶، ص۱۸۷.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۵٬۱۸۲

ویرایش