←مرجعیت دینی با علم ویژه
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== [[مرجعیت دینی]] با [[علم ویژه]] == | == [[مرجعیت دینی]] با [[علم ویژه]] == | ||
[[حجت الله]] دارای | [[حجت الله]] دارای منصب [[مرجعیت دینی]] با [[علم ویژه]] است؛ [[علمی]] [[خطاناپذیر]] است، به گونهای که موجب [[اتمام حجت]] خواهد شد. به دیگر سخن، کمترین [[علمی]] که برای [[حجت الله]] ثابت میشود، [[علم به شریعت]] است؛ همان [[علمی]] که باید در [[اختیار]] [[مردم]] قرار گیرد تا حجتی بر [[خداوند]] نداشته باشند. | ||
در [[حقیقت]] و بر اساس روایاتی که | |||
در [[حقیقت]] و بر اساس روایاتی که گذشت، اگر [[حجت الله]] موجب [[تمام شدن حجت]] بر [[مردم]] است، بدین علت است که وی [[معارف]] و ابزاری را که مقدمه رسیدن به کمال است، در [[اختیار]] [[مردم]] قرار میدهد. این امر مستلزم برخورداری وی از علم به معارف است؛ [[علمی]] که مطابق با واقع و خطاناپذیر باشد. از اینرو، در [[روایات]] متعددی از او با عنوان “عالم” یاد شده است؛ چنانکه [[امام صادق]] {{ع}} در روایتی صحیح فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَبْقَى بِغَيْرِ عَالِمٍ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۳. همچنین، ر. ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۱۴ و ۳۲۷؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۰۳.</ref>؛ “همانا [[زمین]] بدون عالم باقی نمیماند”. ایشان همچنین در روایتی که پیشتر نیز بیان شد، فرمودند: “هیچ زمانی بر [[زمین]] نگذشته است، مگر آنکه برای [[خداوند]] حجتی در آن بوده که [[حلال]] وحرام را شناسانده است و [[مردم]] را به [[راه خدا]] [[دعوت]] میکند”<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۷۸.</ref>. | |||
در این باره، [[اسحاق بن عمار]]روایتی صحیح از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده است که فرمودند: “همانا [[زمین]] خالی نماند، جز اینکه باید در او امامی باشد، برای آنکه اگر [[مؤمنان]] چیزی افزودند [به [[احکام خدا]]]، آنها را به [[حق]] برگرداند و اگر چیزی کاستند، آن [[کاستی]] را برایشان تمام کند”<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۷۸؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص۱۳۸؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۱۹۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۰۳.</ref>. | در این باره، [[اسحاق بن عمار]]روایتی صحیح از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده است که فرمودند: “همانا [[زمین]] خالی نماند، جز اینکه باید در او امامی باشد، برای آنکه اگر [[مؤمنان]] چیزی افزودند [به [[احکام خدا]]]، آنها را به [[حق]] برگرداند و اگر چیزی کاستند، آن [[کاستی]] را برایشان تمام کند”<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۷۸؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص۱۳۸؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۱۹۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۰۳.</ref>. | ||
رابطه میان [[هدایت]] و [[مقام]] [[حجت]] اللهی در [[سخنان امام صادق]] {{ع}} نیز به گونهای وثیقتر بیان شده است. ایشان در دعایی که با سندهای مختلف [[نقل]] شده است و آن را به [[زراره]] [[آموزش]] دادند، میفرمایند: “خدایا خودت را به من بشناسان؛ اگر خود را به من نشناسانی، نمیتوانم پیامبرت را بشناسم... خدایا [[حجت]] خود را به من بشناسان؛ اگر [[حجت]] خود را به من نشناسانی، از دینم [[گمراه]] میشوم”<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۳۷. این روایت با سندهای دیگری نیز نقل شده است. ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۴۲؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص۱۶۶.</ref>. ایشان در بیانی دیگر، که به طور متعدد [[نقل]] شده است، فرمودند: “زمین همواره به گونهای است که برای [[خدا]] در آن حجتی وجود دارد که [[حلال و حرام]] را نشان داده و [[مردم]] را به [[راه خدا]] [[دعوت]] میکند”<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۷۸؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص۱۳۷. نظیر این مضمون در دیگر روایات نیز آمده است. ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ص۱۷۹؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۸۴.</ref>. | از سوی دیگر، [[حجت الله]] [[هدایتگر]] انسانهاست. در این باره، [[حضرت باقر]] العلوم {{ع}} در بیانات خود، بر رابطه میان [[هدایت]] و [[مقام]] [[حجت]] اللهی تأکید کرده است. ایشان در روایتی صحیح میفرماید: “به [[خدا]] [[سوگند]]، [[خداوند]] از زمانی که از [[حضرت آدم]] {{ع}} [[قبض روح]] کرد، [[زمین]] را بدون [[پیشوایی]] که [[[مردم]]] به وسیله او به سوی [[خدا]] [[هدایت]] شوند، رها نکرده است و او [[حجت خدا]] بر [[بندگان]] اوست”<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ مَا تَرَكَ اللَّهُ الْأَرْضَ مُنْذُ قَبَضَ اللَّهُ آدَمَ {{ع}} إِلَّا وَ فِيهَا إِمَامٌ يُهْتَدَى بِهِ إِلَى اللَّهِ حُجَّةً عَلَى الْعِبَادِ...}}. ابن بابویه قمی، الامامة و التبصرة، ص۲۹. این روایت با سندهای مختلف، در دیگر منابع نیز آمده است. ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۷۹؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۱۹۷؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص۱۳۸. گفتنی است، این روایت در برخی منابع به امام صادق {{ع}} نسبت داده شده است. ر.ک: شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۳۰؛ شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ص۲۰۵-۲۰۶.</ref>. | ||
رابطه میان [[هدایت]] و مقام [[حجت]] اللهی در [[سخنان امام صادق]] {{ع}} نیز به گونهای وثیقتر بیان شده است. ایشان در دعایی که با سندهای مختلف [[نقل]] شده است و آن را به [[زراره]] [[آموزش]] دادند، میفرمایند: “خدایا خودت را به من بشناسان؛ اگر خود را به من نشناسانی، نمیتوانم پیامبرت را بشناسم... خدایا [[حجت]] خود را به من بشناسان؛ اگر [[حجت]] خود را به من نشناسانی، از دینم [[گمراه]] میشوم”<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۳۷. این روایت با سندهای دیگری نیز نقل شده است. ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۴۲؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص۱۶۶.</ref>. ایشان در بیانی دیگر، که به طور متعدد [[نقل]] شده است، فرمودند: “زمین همواره به گونهای است که برای [[خدا]] در آن حجتی وجود دارد که [[حلال و حرام]] را نشان داده و [[مردم]] را به [[راه خدا]] [[دعوت]] میکند”<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۷۸؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص۱۳۷. نظیر این مضمون در دیگر روایات نیز آمده است. ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ص۱۷۹؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۸۴.</ref>. | |||
بر اساس آنچه گذشت، میتوان گفت [[حجت الله]] [[مرجعیت دینی]] [[مردم]] را با استفاده از [[علم الهی]] بر عهده دارد<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۲۶۹.</ref>. | |||
== [[مرجعیت دینی]] و [[هدایتگری]] == | == [[مرجعیت دینی]] و [[هدایتگری]] == | ||
تعبیر {{متن حدیث|أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ}}، به خودی خود، بیانگر آن است که [[فرد]] متصف به آن، کسی است که موجب ایمنی و [[امنیت]] آفریدگان روی [[زمین]] است؛ اما مهم آن است که باید دانست، وی از چه جهت موجب ایمنی برای آفریدگان است. | تعبیر {{متن حدیث|أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ}}، به خودی خود، بیانگر آن است که [[فرد]] متصف به آن، کسی است که موجب ایمنی و [[امنیت]] آفریدگان روی [[زمین]] است؛ اما مهم آن است که باید دانست، وی از چه جهت موجب ایمنی برای آفریدگان است. |