←توجه امام {{ع}} به حقوق کارگران
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
وقتی [[مأمون]] جلسات [[پرسش و پاسخ]] و مناظراتی را با حضور بزرگان و علمای اهل سنّت و دیگر فرق، برپا مینمود، [[امام]] {{ع}} با [[متانت]] و حوصله خاصی، بدون این که به آنها توهین و عقایدشان را به [[استهزاء]] بگیرد، با آنها به صورت منطقی به بحث میپرداختند و جوابشان را به استناد [[آیات قرآن]] و [[احکام الهی]] میدادند که طرفداران این فِرَق، به [[اشتباهات]] خود در [[مسائل اعتقادی]] و [[کلامی]] و... اعتراف میکردند. امام وقتی در یکی از مناظراتش با «[[علی بن محمّد بن جهم]]» که از علمای اهل سنّت بود، او را به اسم مورد خطاب قرار میدهد، با این برخورد به او میفهماند که در اینجا [[دشمنی]] وجود ندارد؛ لذا بعد از این جریان ابن جهم [[توبه]] میکند و از سخنان خود ابراز [[پشیمانی]] نموده و [[عقاید]] خود را تصحیح مینماید<ref>الامالی، ص۸۹.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۴۱۶.</ref> | وقتی [[مأمون]] جلسات [[پرسش و پاسخ]] و مناظراتی را با حضور بزرگان و علمای اهل سنّت و دیگر فرق، برپا مینمود، [[امام]] {{ع}} با [[متانت]] و حوصله خاصی، بدون این که به آنها توهین و عقایدشان را به [[استهزاء]] بگیرد، با آنها به صورت منطقی به بحث میپرداختند و جوابشان را به استناد [[آیات قرآن]] و [[احکام الهی]] میدادند که طرفداران این فِرَق، به [[اشتباهات]] خود در [[مسائل اعتقادی]] و [[کلامی]] و... اعتراف میکردند. امام وقتی در یکی از مناظراتش با «[[علی بن محمّد بن جهم]]» که از علمای اهل سنّت بود، او را به اسم مورد خطاب قرار میدهد، با این برخورد به او میفهماند که در اینجا [[دشمنی]] وجود ندارد؛ لذا بعد از این جریان ابن جهم [[توبه]] میکند و از سخنان خود ابراز [[پشیمانی]] نموده و [[عقاید]] خود را تصحیح مینماید<ref>الامالی، ص۸۹.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۴۱۶.</ref> | ||
=== توجه امام {{ع}} به [[حقوق]] | === توجه امام {{ع}} به [[حقوق]] کارگران]=== | ||
[[امام رضا]] {{ع}} در راستای [[دفاع]] از [[حقوق مردم]] توجه ویژهای به «حقوق کارگران و [[غلامان]]» داشتند. [[سلیمان]] [[جعفری]] میگوید: «برای انجام کاری | [[امام رضا]] {{ع}} در راستای [[دفاع]] از [[حقوق مردم]] توجه ویژهای به «حقوق کارگران و [[غلامان]]» داشتند. [[سلیمان]] [[جعفری]] میگوید: «برای انجام کاری خدمت [[علی بن موسی الرضا]] {{ع}} بودم. خواستم به [[منزل]] برگردم. امام به فرمودند: با من بیا و امشب نزد ما باش... با آن حضرت رهسپار شدم تا وارد [[خانه]] شدند، هنگام غروب [[آفتاب]] بود. غلامان در خانه به بنایی و بستن میخ آخور چهارپایان و کارهای دیگر مشغول بودند. با آنان مرد رنگینپوستی نیز کار میکرد که از جمله خدمتگزاران حضرت نبود. امام {{ع}} فرمودند: این مرد که با شما کار میکند کیست؟ گفتند: به ما کمک میکند و مزدش را میدهیم. امام {{ع}} فرمودند: اجرتش را تعیین کردهاید؟ گفتند: خیر، هر چه به او بدهیم [[راضی]] است. امام {{ع}} شدیداً برآشفتند. گفتم: فدایت شوم! چرا [[خشمگین]] میشوید؟ فرمودند: من بارها آنان را [[نهی]] کردهام از اینکه کسی را پیش از آنکه اجرتش را معین کنند، به کار گیرند. و ادامه دادند: هر کارگری بدون این که قبلاً مزد او را تعیین کرده باشی، کاری برای تو انجام دهد، اگر سه برابر آنچه مزدش است به او بپردازی، باز [[گمان]] میکند که از اجرت او کاستهای و اگر پیش از انجام دادن کار، مزدش را معین کنی و پس از آن پرداخت کنی، تو را به سبب [[وفای به عهد]] میستاید و اگر اندکی زیادتر از مزدش را به او بدهی، آن را بخششی از تو میداند<ref>اصول کافی، ج۵، ص۲۸۸.</ref>. | ||
همچنین [[عبداللّه بن صلت]] میگوید: «از یکی از [[مردم]] بلخ شنیدم که گفت: در [[مسافرت]] [[امام علی بن موسی الرضا]] {{ع}} به [[خراسان]]، با او همراه بودم. روزی همگان را بر سر سفره فراخواند و [[غلامان]] او از سیاه و غیر سیاه آمدند و بر سر سفره نشستند. به ایشان گفتم: فدایت شوم! آیا بهتر نیست برای اینان سفرهای جداگانه گسترده شود؟ [[امام]] فرمودند: خاموش! خدای همه یکی است و [[مادر]] و [[پدر]] یکی و [[پاداش]] هر کسی بسته به [[کردار]] او است»<ref>اصول کافی، ج۸، ص۲۳۰؛ معیارهای اقتصادی در تعالیم رضوی، ص۲۴۹.</ref>. | همچنین [[عبداللّه بن صلت]] میگوید: «از یکی از [[مردم]] بلخ شنیدم که گفت: در [[مسافرت]] [[امام علی بن موسی الرضا]] {{ع}} به [[خراسان]]، با او همراه بودم. روزی همگان را بر سر سفره فراخواند و [[غلامان]] او از سیاه و غیر سیاه آمدند و بر سر سفره نشستند. به ایشان گفتم: فدایت شوم! آیا بهتر نیست برای اینان سفرهای جداگانه گسترده شود؟ [[امام]] فرمودند: خاموش! خدای همه یکی است و [[مادر]] و [[پدر]] یکی و [[پاداش]] هر کسی بسته به [[کردار]] او است»<ref>اصول کافی، ج۸، ص۲۳۰؛ معیارهای اقتصادی در تعالیم رضوی، ص۲۴۹.</ref>. |