برچسبها: برگرداندهشده پیوندهای ابهامزدایی |
|
خط ۶۶: |
خط ۶۶: |
| # تکیهگاه اصلی آرای و [[مذهب]] [[سلفی]] [[ابن تیمیه]]، بیان رسا و قلم شیوا و [[فکر]] سرشارِ خود [[بانی]] مذهب است؛ | | # تکیهگاه اصلی آرای و [[مذهب]] [[سلفی]] [[ابن تیمیه]]، بیان رسا و قلم شیوا و [[فکر]] سرشارِ خود [[بانی]] مذهب است؛ |
| # بیشترین آرای ابن تیمیه در حقیقت پاسخ به پرسشهای [[زمان]] او و راهحل [[بحران]] مذهب در عصر وی بوده و این خصیصه خواه ناخواه، آرای سلفی ابن تیمیه را با شرایط زمان عجین کرده و حالت شمولیت را از آن سلب کرده بود<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۸۵.</ref>. | | # بیشترین آرای ابن تیمیه در حقیقت پاسخ به پرسشهای [[زمان]] او و راهحل [[بحران]] مذهب در عصر وی بوده و این خصیصه خواه ناخواه، آرای سلفی ابن تیمیه را با شرایط زمان عجین کرده و حالت شمولیت را از آن سلب کرده بود<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۸۵.</ref>. |
|
| |
| ==[[ابن تیمیه]]==
| |
| اصل [[وهابیت]]، برگرفته شده از آراء و [[افکار]] «ابن تیمیه» است. با ظهور [[مذهب]] [[اشعریه]]، [[مکتب]] [[سلفیه]] از رونق افتاد، ولی به کلی [[منسوخ]] نشد. این مذهب بار دیگر در [[قرن هشتم هجری]] با [[تبلیغ]] «ابن تیمیه [[حرانی]] دمشقی [[حنبلی]]» گسترش یافت. وی بار دیگر [[احادیث]] [[تشبیه]]، [[تجسیم]] و جهت داشتن [[خدا]] را مطرح کرد و بر [[حفظ]] [[ظواهر]] آنها [[اصرار]] ورزید.
| |
| بدین ترتیب [[تفکر]] سلفیه را [[احیا]] کرد و گسترش داد. تقی الدین احمد ابن تیمیه در سال ۶۶۱ ه ق در حران از توابع [[شام]] دیده به [[جهان]] گشود و تحصیلات اولیه را تا ۱۷ سالگی در آن [[سرزمین]] به پایان برد. پس به همراه پدرش عبدالحلیم، از [[ترس]] مغولان به [[دمشق]] رفت. تا سال ۶۹۸ چیزی از احمد شنیده نشد، ولی از آغاز [[قرن هشتم]] به تدریج افکار [[انحرافی]] وی بروز یافت و در هر مقطعی با اظهار نظر مخالف با مسلمات [[اسلام]] و آرای مشهور و رایج [[مسلمانان]]، [[افکار عمومی]] را متشنج میکرد. ابن تیمیه به عنوان یک عالم حنبلی و صاحب تألیفات، در کنار نقاط [[ضعف]] در مسائل [[عقلانی]]، طبعاً نقاط مثبتی نیز داشته است، منتها هواداران وی تنها به نقاط مثبت او چشم دوخته و با [[چشم پوشی]] از خطاهایش به [[ستایش]] مطلق وی پرداختهاند، ولی [[آزاد]] اندیشان بر هر دو جنبه نظر افکنده و نقادانه با وی برخورد کردهاند و دیدگاههای او را با آموزههای [[انبیاء]] و [[اولیای الهی]] مغایر شمرده و در نقد وی کتابها نوشتهاند.
| |
| [[اصول اعتقادی]] ابن تیمیه را میتوان در سه مورد خلاصه کرد:
| |
| # [[اعتقاد]] به جسمانیت [[خداوند]] و [[رؤیت]] [[حسی]] او
| |
| #عادی جلوه دادن [[مقامات پیامبر]] و اولیای الهی
| |
| # [[انکار]] [[فضایل اهل بیت]]{{عم}}، وی [[نزول آیه]] {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref> را درباره [[خاندان رسالت]] [[تکذیب]] میکند، در حالی که بیش از ۴۵ [[محدث]] و دانشمند، آن را نقل کردهاند<ref>الغدیر، علامه امینی ج۳، ص۱۵۶.</ref>.
| |
| کتابهای موجود [[ابن تیمیه]] از جمله «[[منهاج السنه]]» نشانگر این است که برخلاف روش [[علمای دین]] و [[فقها]] و [[دانشمندان]] که در مقابل مخالفانشان [[ادب]] و [[احترام]] را مراعات نموده و از آنها به [[نیکی]] و [[عظمت]] یاد میکنند، او در کوبیدن علمای دین، [[جسور]] و در بهکارگیری الفاظ [[اهانت]] آمیز و دور از ادب نسبت به مخالفانش سرآمده بوده است. او در «منهاج السنه» نسبت به [[علامه حلی]] و [[شیعه]] و گاهی به ساحت [[مقدس]] [[ائمه هدی]]{{عم}} [[جسارت]] و هتاکی بسیار نموده است. البته این رویه ابن تیمیه، بر شیعه و پیشوایانشان منحصر نیست بلکه او درباره بزرگان [[صحابه]] و [[علمای اهل سنت]] نیز این شیوه را در پیش گرفته و [[اعتراضات]] تند و جسارتهای فراوان نسبت به آنان نموده است.
| |
| این همه، نشانگر این است که وی از [[روحیه]] [[معتدل]] برخوردار نبود و این که در طول نزدیک به هفتاد سال [[زندگی]] در حالی که خود را [[شیخ الاسلام]] [[مذهب حنبلی]] میدانست، حاضر نشد [[همسر]] [[اختیار]] کند، مهمترین عامل آن را باید در همان [[عدم تعادل]] [[روحی]] و [[تزلزل]] فکریاش جستوجو کرد.
| |
|
| |
| بیشک بزرگترین [[شاگرد]] و حامی جدی ابن تیمیه [[ابن قیم]] جوزی (متوفای ۷۵۱ق) است؛ زیرا او [[تبلیغ]] و [[ترویج]] [[افکار]] و آراء استاد خویش را در [[حال]] [[حیات]] و پس از [[مرگ]] وی بر عهده گرفت و با مخالفان او در افتاد و در تألیفات و کتابهایش با [[نظم]] و [[نثر]]، به ترویج [[عقاید]] او پرداخت و در همین راه مانند استادش، [[رنج]] [[زندان]] و تازیانه را بر خود هموار ساخت؛ لذا [[وهابیان]] در نقل عقاید و آراء خویش، مانند تألیفات «ابن تیمیه» به کتابهای «ابن قیم» هم استفاده میکنند و برای [[اثبات]] نظریات خود به گفتار او [[تمسک]] میجویند.
| |
| وهابیان در [[حقیقت]] بر آن چه ابن تیمیه اظهار داشته بود چیزی نیفزودند، لیکن از [[ابن تیمیه]] [[شدت عمل]] بیشتری به [[خرج]] دادند و در عمل، اموری را انجام دادند که ابن تیمیه متعرض آنها نشده بود<ref>تاریخ حرم ائمه بقیع، محمد صادق نجمی، ص۴۰.</ref>.
| |
| پافشاری ابن تیمیه بر موضوع [[باطل]] خود در برابر [[حق]]، سبب شد [[قضات]] هر چهار [[مذهب]]، [[حکم]] [[دستگیری]] و [[زندان]] کردن او را صادر کنند. به گفته [[ابن کثیر]]، ابن تیمیه در [[روز]] [[پنجشنبه]] ۲۲ [[رجب]] سال ۷۲۰ه. ق به خاطر فتواهای دور از [[مذاهب اسلامی]] به دارالسعاده احضار شد. قضات هر چهار [[مذهب شافعی]]، [[حنبلی]]، [[حنفی]] و [[مالکی]] او را [[نکوهش]] و به زندان محکوم کردند. او در [[دوم محرم]] ۷۲۱ ه ق از زندان [[آزاد]] شد و سرانجام در سال ۷۲۸ه. ق در زندان درگذشت. پس از [[زندانی]] شدن ابن تیمیه، بر اساس فتوای [[قاضی]] مالکی [[دمشق]] که حکم به [[کفر]] او داده بود، در دمشق ندا در دادند که هر کس دارای [[عقاید]] ابن تیمیه باشد، [[خون]] و مالش [[حلال]] است<ref>چالش فکری و سیاسی وهابیت، اکبر اسدعلی زاده، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۴، ص۱۴.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۶۷.</ref>
| |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |