←منابع
جز (جایگزینی متن - 'ذکریا' به 'زکریا') |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
وقتی کار گرسنگی و [[سختی]] بالا گرفت، [[خدای متعال]] به پیامبر {{صل}} [[وحی]] کرد که به موریانه [[فرمان]] داده تا آن [[عهدنامه]] را بخورد و خطوط آن را محو کند و سپس [[جبرئیل]] این خبر را به [[رسول خدا]] {{صل}} [[ابلاغ]] کرد، [[پیامبر]] این مطلب را با [[ابوطالب]] در میان نهاد و ابوطالب به سوی [[کفار]] رفت و به آنها گفت: [[خداوند]] به محمد {{صل}} خبر داده که موریانه خطوط آن [[عهدنامه]] شما را خورده و هیچ از آن باقی نگذاشته است مگر [[نام خدا]] و بس. اکنون این [[پیمان]] [[نامه]] داور میان ما باشد، به سراغ آن بروید. پس نامه را آوردند و پیش از گشودن آن، به ابوطالب گفتند: آیا هنگام آن شده است که به [[راستی]] شما از دردسری که برای ما و خودتان پدید آوردید برگردید؟ او گفت: من پیشنهادی برای شما آوردهام که هم برای ما عادلانه است هم برای شما، [[برادر]] زادهام به من گزارش داده و [[دروغ]] هم نگفته که به راستی خداوند؛ جانوری بر سر نامه شما فرستاد و هیچ کلمهای از نوشتههای آن بر جای نگذاشته مگر نام خدا را، پس اگر چنان باشد که او میگوید شما از راهی که در پیش گرفتهاید برگردید و به هوش آیید، که به [[خدا]] قسم ما او را [[تسلیم]] نخواهیم کرد، اگر سخن او دروغ بود ما او را به دست شما تحویل میدهیم، خواستید او را میکشید! گفتند: ما به این [[رضایت]] میدهیم. پس نامه را گشودند و دیدند همان گونه است که پیامبر {{صل}} گفته، پس گفتند: این جادوی برادر زادهات است و پس از آن باز بر [[ستم]] و [[دشمنی]] خویش افزودند<ref>ترجمه الغدیر، ج۱۴، ص۳۰۹؛ قصص الأنبیاء، ص۶۷۱.</ref>.<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت پیامبر (کتاب)|مظلومیت پیامبر]] ص ۱۰۰.</ref>. | وقتی کار گرسنگی و [[سختی]] بالا گرفت، [[خدای متعال]] به پیامبر {{صل}} [[وحی]] کرد که به موریانه [[فرمان]] داده تا آن [[عهدنامه]] را بخورد و خطوط آن را محو کند و سپس [[جبرئیل]] این خبر را به [[رسول خدا]] {{صل}} [[ابلاغ]] کرد، [[پیامبر]] این مطلب را با [[ابوطالب]] در میان نهاد و ابوطالب به سوی [[کفار]] رفت و به آنها گفت: [[خداوند]] به محمد {{صل}} خبر داده که موریانه خطوط آن [[عهدنامه]] شما را خورده و هیچ از آن باقی نگذاشته است مگر [[نام خدا]] و بس. اکنون این [[پیمان]] [[نامه]] داور میان ما باشد، به سراغ آن بروید. پس نامه را آوردند و پیش از گشودن آن، به ابوطالب گفتند: آیا هنگام آن شده است که به [[راستی]] شما از دردسری که برای ما و خودتان پدید آوردید برگردید؟ او گفت: من پیشنهادی برای شما آوردهام که هم برای ما عادلانه است هم برای شما، [[برادر]] زادهام به من گزارش داده و [[دروغ]] هم نگفته که به راستی خداوند؛ جانوری بر سر نامه شما فرستاد و هیچ کلمهای از نوشتههای آن بر جای نگذاشته مگر نام خدا را، پس اگر چنان باشد که او میگوید شما از راهی که در پیش گرفتهاید برگردید و به هوش آیید، که به [[خدا]] قسم ما او را [[تسلیم]] نخواهیم کرد، اگر سخن او دروغ بود ما او را به دست شما تحویل میدهیم، خواستید او را میکشید! گفتند: ما به این [[رضایت]] میدهیم. پس نامه را گشودند و دیدند همان گونه است که پیامبر {{صل}} گفته، پس گفتند: این جادوی برادر زادهات است و پس از آن باز بر [[ستم]] و [[دشمنی]] خویش افزودند<ref>ترجمه الغدیر، ج۱۴، ص۳۰۹؛ قصص الأنبیاء، ص۶۷۱.</ref>.<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت پیامبر (کتاب)|مظلومیت پیامبر]] ص ۱۰۰.</ref>. | ||
==شِعب ابیطالب== | |||
منطقه کوهستانی پیرامون [[مکه]]، سبب به وجود [[ود]] آمدن شعبهای بسیاری در مکه و اطراف آن شده است. مکه دارای ۲۵ شعب یا دره است. وجود شعبهای بسیار در مکه، سبب پیدایش این ضربالمثل شده است که {{عربی|اهل مكة اعلم بشعابها}}<ref>شعب به محدوده قرار گرفتن دو کوه، نزدیک به هم گویند و ممکن است وسعت آن به اندازههای مختلف باشد. ضمناً فاصله دو کوه، که مرز خروجی شهر است «ثنیة» نامیده میشود.</ref>؛ «[[مردم]] مکه شعبهای خود را بهتر از دیگران میشناسند». زمانی که «[[قُصی بن کلاب]]» بر مکه [[حاکم]] شد، هر خاندانی از [[قریش]] را در جایی از مکه سکونت داد. او وجه [[کعبه]] را که شامل [[شعب ابیطالب]]<ref>این شعب، در دورههای مختلف به نامهای متفاوتی هم چون شعب بنیهاشم، شعب ابیطالب، شعب علی بن ابی طالب و شعب ابی یوسف نامیده شده است. گرچه بعضی از معاصرین در این مورد نظر دیگری دارند و به سه شعب مستقل اشاره دارند که همه نزدیک مسجدالحرام هستند به نام شعب ابی طالب، شعب بنی هاشم و شعب بنی عامر، لهذا بعضاً با یکدیگر اشتباه میکنند. (تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، صفحه ۱۲۳).</ref> به سمت «معلاة» مکه بود، برای [[خاندان]] خود و فرزندانش «[[عبد مناف]]» و «[[عبدالدار]]» برگزید. این شعب، به لحاظ نزدیکی به کعبه، بهترین نقطه مکه بود و در اصل حد فاصل [[کوه]] «[[ابوقبیس]]» و کوه «[[خندمه]]» است. | |||
شعب مزبور در [[اختیار]] خاندان [[بنیهاشم]] بوده و در دورههای مختلف به نامهای متفاوتی چون «[[شعب بنیهاشم]]، «[[شعب ابی طالب]]» و «شعب [[علی بن ابی طالب]]» نامیده میشده است. چهرههای برجسته این خاندان در این شعب به [[دنیا]] آمده و در آنجا [[زندگی]] کردهاند. | |||
محل شعب شامل فضای وسیعی است که اکنون سنگ فرش شده و محل [[خواندن نماز]] و [[استراحت]] حجاج در ایام [[حج]] است. زمانی که [[زائر]] از [[مسجدالحرام]] خارج میشود و از «باب [[العباس]]»، «باب علی» یا «[[باب السلام]]» بیرون میآید، به فضای [[بازی]] میرسد که در پایین [[کوه]] [[ابوقبیس]] سنگ فرش شده است، ادامه این مسیر تا محل وضوخانهها در سمت چپ و بعد از اندکی به سمت خیابان، بخش مهمی از [[شعب ابی طالب]] است. این مکان به سبب وجود زادگاه [[پیامبر]]{{صل}} به «شعب مولد» نیز معروف است. روشن نیست بر اساس چه [[مدرک]] [[تاریخی]]، امروزه بعضی شعب ابی طالب را همان مکان [[قبرستان]] [[ابیطالب]] میدانند! | |||
حوادث و رویدادهای [[شعب ابیطالب]]؛ شعب ابیطالب، یادآور حادثه عظیمی در [[تاریخ اسلام]] است، در این مکان پیامبر، [[بنیهاشم]] و [[بنی عبدالمطلب]] مورد [[محاصره اقتصادی]] [[کفار]] قرار گرفتند. بنا به گفته [[ابن سعد]]، این واقعه در [[محرم]] [[سال هفتم بعثت]] اتفاق افتاد<ref>طبقات ابن سعد، ج۱، ص۲۰۹.</ref>. | |||
این شعب محل سکونت بنیهاشم بود. همان محلی است که [[رسول خدا]]{{صل}} همراه [[خاندان]] خود به مدت سه سال در محاصره خاندان [[قریش]] قرار گرفت و با [[مشقت]] و [[رنج]]، آن دوران را سپری کرد. [[ابوطالب]] به عنوان بزرگ بنیهاشم، همراه فرزندش جعفر و علی{{ع}} مهمترین نقش را در [[دفاع از رسول خدا]]{{صل}} بر عهده داشت. شعب یاد شده [[محل تولد رسول خدا]]{{صل}} بوده و [[خانه]] [[خدیجه]] که [[محل زندگی]] حضرت با وی بوده و [[فاطمه زهرا]]{{س}} نیز در آن متولد شده بود، همین جا بوده است<ref>تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۱۲۲.</ref>. | |||
در [[حال]] حاضر، تنها بخشی از محله شعب ابی طالب باقی مانده که نام آن «سوق اللیل» است و بر فراز کوه قرار دارد. محل سوق اللیل شامل خانههایی است که در وی کوه، مقابل [[مسعی]] ساختهاند. [[خانهها]] و اماکن تاریخی موجود در شعب در این سوی مسعی، یعنی در فاصله [[مسجد]] تا مسعی بود که اکنون جزو مسجد شده است. طبعاً خانه «[[امهانی]]» [[دختر ابوطالب]] که در [[توسعه]] مسجد در [[زمان]] [[مهدی عباسی]] داخل مسجد شد، در محدوده شعب قرار داشته است. در این صورت باید شعب ابی طالب را محلهای بزرگ تصور کرد که اطراف آن را به [[طور]] عمده [[کوه خندمه]]، [[کوه]] [[ابوقبیس]] و [[مسجدالحرام]] در محاصره داشته است. در کنار [[شعب ابی طالب]]، [[شعب عامر]] بوده که هنوز نیز به همین نام از آن یاد میشود و در [[حال]] حاضر شعب ابی طالب به نام [[شعب علی]]{{ع}} [[شهرت]] دارد<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، صفحه ۱۴۹ - ۱۵۱، فصلنامه میقات حج، شماره ۳۰، ص۱۴۰ – ۱۷۱.</ref>. | |||
[[محاصره اقتصادی]]؛ [[سران قریش]]، از [[نفوذ]] و [[پیشرفت]] حیرتانگیز [[آیین]] «[[یکتاپرستی]]»، سخت ناراحت بودند و در [[فکر]] چاره و راهحلی بودند. [[اسلام آوردن]] امثال «[[حمزه]]» و [[تمایل]] [[جوانان]] روشن [[دل]] «[[قریش]]» و [[آزادی]] عملی که در [[کشور]] «[[حبشه]]» نصیب [[مسلمان]] شده بود، بر [[حیرت]] و [[سرگردانی]] قریش افزوده بود، و از این که از نقشههای خود بهرهای نمیبردند، سخت متأثر بودند، از این جهت به فکر نقشه دیگری افتاده و خواستند به وسیله «محاصره اقتصادی» که نتیجه آن بریدن رگهای حیاتی [[مسلمانان]] بود، از نفوذ و نشر [[اسلام]] بکاهند و پایهگذار و هواداران آیین [[خداپرستی]] را در میان این حصار خفه سازند. | |||
بنابراین، عهدنامهای را به خط «[[منصور بن عکرمه]]» و امضای هیئت عالی قریش، تنظیم نموده که تا دم [[مرگ]] طبق موارد زیر [[رفتار]] کنند: | |||
#همه گونه [[خرید و فروش]] با هواداران «محمد» [[تحریم]] میشود. | |||
# ارتباط و [[معاشرت]] با آنان اکیداً ممنوع میگردد. | |||
#کسی [[حق]] ندارد با مسلمانان ارتباط [[زناشویی]] برقرار کند. | |||
#در تمام پیشآمدها باید از مخالفان «محمد» طرفداری کرد. | |||
متن [[پیمان]] با مواد یاد شده به امضاء تمام متنفذان «قریش» جز «[[مُطعم بن عدی]]» رسید و با شدت هر چه تمامتر به مورد اجراء گذارده شد. | |||
یگانه [[حامی پیامبر]] «[[ابوطالب]]» از عموم [[خویشاوندان]] «[[فرزندان هاشم]] و مطلب» دعوتی به عمل آورد و [[یاری پیامبر]] را بر دوش آنان گذارد. همچنین برای جلوگیری از [[حمله]] ناگهانی «قریش» در نقاط مرتفع، افرادی را برای دیدبانی گماشت تا آنها را از هر گونه پیش آمد، با خبر سازند. این محاصره سه سال طول کشید، فشار و [[سختگیری]] به حد عجیبی رسید. ناله جگر خراش [[فرزندان]] [[بنیهاشم]] به گوش سنگدلان [[مکه]] میرسد، ولی در [[دل]] آنها چندان تأثیری نمیکرد. [[جوانان]] و مردان، با خوردن یک دانه خرما در شبانه [[روز]] [[زندگی]] میکردند. گاهی یک دانه خرما را دو نیم میکردند. در تمام این سه سال، فقط در [[ماههای حرام]] (که [[امنیت]] کامل در سرتاسر شبه جزیره [[حکم]] فرما بود) بنیهاشم از شعب بیرون آمده و به [[داد و ستد]] مختصری استغال میورزیدند، سپس به داخل دره رهسپار میشدند. | |||
[[پیامبر]]{{صل}} فقط در همین ماهها [[توفیق]] نشر و پخش [[آیین]] خود را داشت. ایادی و عمال [[سران قریش]]، در همین ماهها وسیله [[آزار]] و فشار [[اقتصادی]] آنها را به گونهای فراهم میآوردند؛ زیرا غالباً بر بساطها و فروشگاهها حاضر میشدند و هر موقع [[مسلمانها]] میخواستند چیزی را بخرند، فوراً به قیمت گرانتری آن را میخریدند و از این راه [[قدرت]] خرید را از مسلمانها سلب مینمودند. | |||
[[جاسوسان]] [[قریش]] در تمام راهها مراقب بودند که مبادا کسی مواد غذایی به «[[شعب ابی طالب]]» ببرد، ولی با این کنترل کامل گاه بیگاه «[[حکیم بن حزام]]» [[برادر]] زاده [[خدیجه]] و [[ابوالعاص بن ربیع]] و [[هشام بن عمر]] نیمههای شب مقداری گندم و خرما بر شتری حمل کرده و تا نزدیکی شعب میآوردند و سپس افسار آن را دور گردنش میپیچیدند و رها میکردند. | |||
[[شدت عمل]] قریش، در اجرای [[عهدنامه]]، ذرهای از [[صبر]] و [[بردباری]] [[مسلمانان]] نکاست، سرانجام ناله جانگداز فرزندان و [[کودکان]] و وضع رقتبار عموم مسلمانان، گروهی را تحت تأثیر قرار داد و از امضای عهدنامه سخت پشیمان شدند و به [[فکر]] حل قضیه افتادند<ref>فروغ ابدیت، جعفر سبحانی، ج۱، ص۳۵۲.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۵۸۹.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۸۲: | خط ۱۰۵: | ||
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[شعب ابیطالب (مقاله)|شعب ابیطالب]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲''']] | # [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[شعب ابیطالب (مقاله)|شعب ابیطالب]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲''']] | ||
# [[پرونده:IM009684.jpg|22px]] [[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت پیامبر (کتاب)|'''مظلومیت پیامبر''']] | # [[پرونده:IM009684.jpg|22px]] [[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت پیامبر (کتاب)|'''مظلومیت پیامبر''']] | ||
# [[پرونده:IM010703.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|'''محمدنامه''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||