مساجد مدینه: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:
می‌گویند چون [[مروان بن حکم]] مردی از [[یمن]] به نام «[[ذباب]]» را بر فراز این کوه گردن زد از این رو به «ذِباب» مشهور شده است. اما سبب نامگذاری آن به «مساجد الرایة» این است که «یزید بن هرمز» در [[قرن اول هجری]]، پشت این کوه با [[موالیان]] می‌جنگید. وی پرچمی در دست داشت بر فراز آن مستقر ساخته بود و لذا مسجد مذکور که بعدها ساخته شد، به «مسجد الرایه» معروف گردید<ref>وفاء الوفاء، سمهودی ج۳، ص۸۴۶ و ۸۴۷.</ref>. و الرایة نیز به معنای [[پرچم]] است.
می‌گویند چون [[مروان بن حکم]] مردی از [[یمن]] به نام «[[ذباب]]» را بر فراز این کوه گردن زد از این رو به «ذِباب» مشهور شده است. اما سبب نامگذاری آن به «مساجد الرایة» این است که «یزید بن هرمز» در [[قرن اول هجری]]، پشت این کوه با [[موالیان]] می‌جنگید. وی پرچمی در دست داشت بر فراز آن مستقر ساخته بود و لذا مسجد مذکور که بعدها ساخته شد، به «مسجد الرایه» معروف گردید<ref>وفاء الوفاء، سمهودی ج۳، ص۸۴۶ و ۸۴۷.</ref>. و الرایة نیز به معنای [[پرچم]] است.
آثار مخروبه این مسجد همچنان بر فراز کوه ذباب موجود است: اما به علت محاصره آن به وسیله منازل اطراف، کمتر در دید کسی قرار می‌گیرد. تنها راه رسیدن به آن، عبور از منازل اطراف است که به [[راحتی]] امکان‌پذیر نیست. بنای مسجد مذکور میان [[خانه]] مخروبه‌ای بوده و از حیاط کوچک آن نمای کوه سلع دیده می‌شود. محیط آن چهار متر مربع و بدون سقف است. مسجدی به نام «مسجد الرایة» در [[مکه]] هم وجود دارد که به «مسجد [[ردم]] الاعلی» معروف است..<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۹۱۴.</ref>.
آثار مخروبه این مسجد همچنان بر فراز کوه ذباب موجود است: اما به علت محاصره آن به وسیله منازل اطراف، کمتر در دید کسی قرار می‌گیرد. تنها راه رسیدن به آن، عبور از منازل اطراف است که به [[راحتی]] امکان‌پذیر نیست. بنای مسجد مذکور میان [[خانه]] مخروبه‌ای بوده و از حیاط کوچک آن نمای کوه سلع دیده می‌شود. محیط آن چهار متر مربع و بدون سقف است. مسجدی به نام «مسجد الرایة» در [[مکه]] هم وجود دارد که به «مسجد [[ردم]] الاعلی» معروف است..<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۹۱۴.</ref>.
'''[[مسجد]] ضِرار''': از [[مساجد]] [[مدینه]] بود. پیش از آنکه [[رسول خدا]]{{صل}} رهسپار [[تبوک]] شود، [[دوازده نفر]] از [[منافقین]] مسجدی ساختند و منظوری به جز [[ایجاد اختلاف]] و [[کارشکنی]] و [[زیان]] رساندن به [[مسلمانان]] نداشتند. در حالی که رسول خدا{{صل}} برای [[سفر]] تبوک آماده می‌شد، پنج نفرشان نزد وی آمدند و گفتند: ای رسول خدا، ما به [[نمایندگی]] دیگر همکاران خود نزد تو آمده‌ایم تا تشریف فرما شوی و در مسجدی که به خاطر رنجوران و [[نیازمندان]] و شب‌های بارانی و شب‌های زمستان بنا کرده‌ایم، [[نماز]] بخوانی. آن پنج نفر عبارت بودند از:
# مُعَتَّب بن قُشَیر،
#ثَعَلبَة بن حاطب،
#خِذام بن خالد،
#ابو حبیبة بن الأزعر،
#نَبتَل بن حارث.
و دیگر همکارانش، عبارت‌اند از:
[[عباد بن حنیف]]، [[جاریة بن عامر]]، [[زید بن جاریة بن عامر]]، [[مجمع بن جاریة بن عامر]]، بَجزَج، [[بجاد بن عثمان]]، [[ودیعة بن ثابت]].
رسول خدا{{صل}} در پاسخشان گفت: اکنون قصد سفر دارم و به [[تهیه مقدمات]] آن مشغولم. اگر [[خدا]] بخواهد، پس از بازگشتن خواهم آمد و در مسجد شما نماز خواهم خواند.
در بازگشت از تبوک، هنگامی که رسول خدا{{صل}} به [[منزل]] ذی اَوان رسید، به وسیله [[وحی]] از قصد بانیان مسجد با خبر شد و آنها را [[شناخت]] و بی‌درنگ، [[مالک بن دخشم]] (از [[بنی سالم بن عوف]])، و [[معن بن عدی]] با برادرش، [[عاصم بن عدی]] (از بنی عَجلان) را خواست و فرمود: بروید و این مسجدی را که [[ستمگران]] ساخته‌اند، از بیخ و بن بکنید و بسوزانید.
مالک و مَعن رفتند و [[امر رسول خدا]]{{صل}} را بی‌درنگ [[اجرا]] کرد و آیاتی از [[قرآن مجید]] درباره بانیان آن [[نزول]] یافت<ref>تاریخ پیامبر اسلام، دکتر محمد ابراهیم آیتی، ص۵۵۵.</ref>:
# و کسانی مسجدی بنا کردند، برای ضرر زدن و [[کفر]] ورزیدن و [[تفرقه]] افکندن (میان مسلمانان) و به منظور تهیه پایگاهی برای کسی که پیش از این با خدا و رسولش به [[جنگ]] ایستاده است، و البته قسم می‌خورند که جز [[نیکی]] نخواسته‌ایم، و [[خدا]] [[گواهی]] می‌دهد که آنان دروغ‌گویان‌اند.
# هرگز در آن [[مسجد]] به [[نماز]] نایست، البته مسجدی که از نخستین [[روز]]، بر اساس [[تقوا]] بنا شده است، سزاوارتر است که در آن بایستی، در آن مسجد مردانی هستند که [[دوست]] دارند خود را [[پاک]] دارند و خدای هم مردمی را که در راه پاک داشتن خویش‌اند، دوست می‌دارد.
# آیا آن کس که ساختمان خود را بر پایه تقوا و [[رضای خدا]] نهاده بهتر است، یا کسی که ساختمان خود را بر کنار رودخانه از زیر فروریخته‌ای نهاده، و در نتیجه او را در [[آتش دوزخ]] فروانداخته است؟ و خدا [[مردمان]] [[ستمگر]] را [[هدایت]] نمی‌کند.
# ساختمانی که بنا کرده‌اند، پیوسته مایه [[شک و تردید]] در دل‌هایشان خواهد بود، مگر دل‌هاشان پاره پاره شود و خدا [[دانا]] و [[حکیم]] است<ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ * لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ * أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ * لَا يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}} «و کسانی هستند که مسجدی را برگزیده‌اند برای زیان رساندن (به مردم) و کفر و اختلاف افکندن میان مؤمنان و (ساختن) کمینگاه برای آن کس که از پیش با خداوند و پیامبر وی به جنگ برخاسته بود؛ و سوگند می‌خورند که ما جز سر نیکی نداریم و خداوند گواهی می‌دهد که آنان دروغگویند * هیچ‌گاه در آن (مسجد) حاضر مشو! بی‌گمان مسجدی که از روز نخست بنیان آن را بر پرهیزگاری نهاده‌اند سزاوارتر است که در آن حاضر گردی؛ در آن مردانی هستند که پاکیزه کردن (خود) را دوست می‌دارند و خداوند پاکیزگان را دوست می‌دارد * آیا کسی که بنیان خود را بر پروا از خداوند و خشنودی (او) نهاده بهتر است یا آنکه بنیان خود را بر لب پرتگاهی در حال ریزش گذارده است که او را به درون آتش دوزخ فرو می‌لغزاند؟ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمایی نمی‌کند * همواره بنیانی که بنا نهاده‌اند مایه تردید در دل‌های آنان است تا آنکه دل‌های آنها پاره‌پاره گردد و خداوند، دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۱۰۷-۱۱۰.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۹۲۳.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۷۳٬۳۴۳

ویرایش