شناخت مسؤولیت در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۸: خط ۸۸:
=== مسؤولیّت در مقابل [[خاندان]] و [[نزدیکان]] ===
=== مسؤولیّت در مقابل [[خاندان]] و [[نزدیکان]] ===
این نوع از مسؤولیّت نیز، به چند قسم تقسیم می‌گردد:
این نوع از مسؤولیّت نیز، به چند قسم تقسیم می‌گردد:
# '''[[شناخت]] مسؤولیّت در مقابل [[پدر]] و [[مادر]]:''' این نوع از مسؤولیّت، از منظر [[قرآن کریم]] در شمار بزرگ‌ترین [[وظایف]] [[انسان]] قرار دارد. [[حضرت حق]] در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا * وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا}}<ref>«و پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نکویی کنید؛ اگر هر یک از آن دو یا هر دو، نزد تو به پیری رسند به آنان اف مگو و بر آنها بانگ مزن و با ایشان سخن به نکویی بگوی! * و از سر مهر برای آنان به خاکساری افتادگی کن و بگو پروردگارا! بر آنان بخشایش آور چنان که آنها مرا در کودکی پروردند» سوره اسراء، آیه ۲۳-۲۴.</ref> و می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِنْ جَاهَدَاكَ عَلَى أَنْ تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفًا}}<ref>«و اگر تو را وا دارند تا آنچه را که نمی‌دانی برای من شریک آوری، از آنان فرمان نبر و در این جهان با آنان به شایستگی همراهی کن» سوره لقمان، آیه ۱۵.</ref>. تأکید شگرفی که در این دو [[آیه]] به کار رفته است، به‌گونه‌ای است که نمونه آن به‌سختی در دیگر [[آیات الهی]] به چشم می‌آید. [[احادیث]] [[تاریخ]] و تجربه، بر این سخن هماوایند، که خیر [[دنیا]] و [[آخرت]] در گرو [[نیکی]] به [[پدر]] و [[مادر]] است؛ همان‌گونه که بدون تردید کسی که مورد [[نارضایتی]] والدین خویش قرار گیرد، از هیچ خیری در دو [[جهان]] بهره‌مند نخواهد شد. یکی از آثار وضعی این [[نارضایتی]] نیز، [[سختی]] در معیشت و [[تنگدستی]] است.
# '''[[شناخت]] مسؤولیّت در مقابل پدر و مادر:''' این نوع از مسؤولیّت، از منظر [[قرآن کریم]] در شمار بزرگ‌ترین [[وظایف]] [[انسان]] قرار دارد. [[حضرت حق]] در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا * وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا}}<ref>«و پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نکویی کنید؛ اگر هر یک از آن دو یا هر دو، نزد تو به پیری رسند به آنان اف مگو و بر آنها بانگ مزن و با ایشان سخن به نکویی بگوی! * و از سر مهر برای آنان به خاکساری افتادگی کن و بگو پروردگارا! بر آنان بخشایش آور چنان که آنها مرا در کودکی پروردند» سوره اسراء، آیه ۲۳-۲۴.</ref> و می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِنْ جَاهَدَاكَ عَلَى أَنْ تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفًا}}<ref>«و اگر تو را وا دارند تا آنچه را که نمی‌دانی برای من شریک آوری، از آنان فرمان نبر و در این جهان با آنان به شایستگی همراهی کن» سوره لقمان، آیه ۱۵.</ref>. تأکید شگرفی که در این دو [[آیه]] به کار رفته است، به‌گونه‌ای است که نمونه آن به‌سختی در دیگر [[آیات الهی]] به چشم می‌آید. [[احادیث]] [[تاریخ]] و تجربه، بر این سخن هماوایند، که خیر [[دنیا]] و [[آخرت]] در گرو [[نیکی]] به [[پدر]] و [[مادر]] است؛ همان‌گونه که بدون تردید کسی که مورد [[نارضایتی]] والدین خویش قرار گیرد، از هیچ خیری در دو [[جهان]] بهره‌مند نخواهد شد. یکی از آثار وضعی این [[نارضایتی]] نیز، [[سختی]] در معیشت و [[تنگدستی]] است.
# '''[[شناخت]] مسؤولیّت در مقابل [[فرزندان]]:''' این مسؤولیّت نیز در این شمار است، چه همان‌گونه که [[پدر]] و [[مادر]] را بر [[فرزندان]] حقّی است، آنان را نیز بر اینان حقّی است. در شمار این حقوق می‌توان به [[تربیت]] و [[تعلیم]] آنان اشاره کرد، [[تعلیم]] [[علوم دینی]] - [[علم اصول]] [[دین]]، [[فروع دین]] و [[اخلاق اسلامی]]- در این زمینه از ارزشی بی‌مانند برخوردار است؛ و پر واضح است که [[سعادت]] [[فرزند]]، تنها با دست‌یابی او به شناختی درست از [[حضرت حق]] و [[شریعت]] او، حاصل خواهد شد. [[اقدام]] برای [[ازدواج]] آنان چون به سن لازم برای [[ازدواج]] رسیدند، و گذشت از [[اشتباهات]] آنان نیز، در این شمار است؛ چه [[پدر]] و مادری که [[فرزند]] خویش را طرد می‌نماید، باید بداند که [[خداوند]] نیز او را نه [[عفو]] می‌فرماید، و نه از گناهانش می‌گذرد {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِنْ تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! برخی از همسران و فرزندانتان دشمن شمایند پس، از آنان دوری گزینید و اگر درگذرید و ببخشایید و چشم بپوشید بی‌گمان خداوند (نیز) آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره تغابن، آیه ۱۴.</ref>.
# '''[[شناخت]] مسؤولیّت در مقابل [[فرزندان]]:''' این مسؤولیّت نیز در این شمار است، چه همان‌گونه که [[پدر]] و [[مادر]] را بر [[فرزندان]] حقّی است، آنان را نیز بر اینان حقّی است. در شمار این حقوق می‌توان به [[تربیت]] و [[تعلیم]] آنان اشاره کرد، [[تعلیم]] [[علوم دینی]] - [[علم اصول]] [[دین]]، [[فروع دین]] و [[اخلاق اسلامی]]- در این زمینه از ارزشی بی‌مانند برخوردار است؛ و پر واضح است که [[سعادت]] [[فرزند]]، تنها با دست‌یابی او به شناختی درست از [[حضرت حق]] و [[شریعت]] او، حاصل خواهد شد. [[اقدام]] برای [[ازدواج]] آنان چون به سن لازم برای [[ازدواج]] رسیدند، و گذشت از [[اشتباهات]] آنان نیز، در این شمار است؛ چه [[پدر]] و مادری که [[فرزند]] خویش را طرد می‌نماید، باید بداند که [[خداوند]] نیز او را نه [[عفو]] می‌فرماید، و نه از گناهانش می‌گذرد {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِنْ تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! برخی از همسران و فرزندانتان دشمن شمایند پس، از آنان دوری گزینید و اگر درگذرید و ببخشایید و چشم بپوشید بی‌گمان خداوند (نیز) آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره تغابن، آیه ۱۴.</ref>.
# '''[[شناخت]] مسؤولیّت در مقابل [[همسر]]:''' این [[شناخت]]، شامل هریک از [[زن]] و شوهر می‌شود، و اختصاص به یکی از آن دو نخواهد داشت. این نوع از مسؤولیّت، از دامنه‌ای وسیع برخوردار و تشریح آن [[نیازمند]] به تألیفی بزرگ می‌باشد. ما از آن‌جا که پیش از این آثاری چند در این موضوع پرداخته‌ایم، و این آثار به زبان‌های گوناگونی تدوین و ترجمه شده است، در این کتاب به تفصیل این مطلب نپرداخته تنها به نکاتی چند در این زمینه اشاره می‌کنیم: می‌دانیم که منطقه مسکونی [[زمین]]، از کشورهایی چند، و هر [[کشور]] از شهرهایی، و هر [[شهر]] از خانه‌هایی تشکیل شده است. از این‌رو، می‌توان هر خانه را کشوری کوچک دانست، که به ناگزیر [[نیازمند]] به رئیسی است، که امور آن را [[تدبیر]] نماید. پر واضح است که مسؤولیّت [[ریاست]] منزل بر عهده مردان نهاده شده، چه آنان از [[عقل]] [[اجتماعی]] به‌گونه کامل‌تری برخوردارند؛ و نیز پرداخت مخارج [[خانواده]] بر آنان [[واجب]] شمرده شده است، [[حضرت حق]] خود در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ}}<ref>«مردان سرپرست زنانند بدان روی که خداوند برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری داده است و برای آنکه مردان از دارایی‌های خویش می‌بخشند؛ پس زنان نکوکردار، فرمانبردارند» سوره نساء، آیه ۳۴.</ref>. معاونت مرد نیز بر دوش [[زن]] نهاده شده، چه [[مهربانی]] در [[زنان]] بارزتر است، که در تنظیم امور منزل و [[تربیت]] [[فرزندان]] سخت لازم می‌نماید. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} چون به تقسیم امور [[خانواده]] در میان [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} و [[حضرت زهرا]] (س) پرداختند، این‌گونه تعبیر فرمودند که، مسؤولیّت امور تا درب منزل به‌عهده [[حضرت زهرا]] (س)، و مسؤولیّت امور بعد از آن به‌عهده [[امیرمؤمنان]] {{ع}} باشد؛ پس از این تقسیم، دخت گران‌قدر ایشان فرمودند: "هیچ‌کس جز از [[خدا]] نمی‌داند، که از این کار چه اندازه شادمان شدم!" <ref>{{متن حدیث| فَلَا يَعْلَمُ‌ مَا دَاخَلَنِي‌ مِنَ‌ السُّرُورِ إِلَّا اللَّه‌}}؛ بحار‌الأنوار، ج۴۳، ص۸۱.</ref>. [[نیاز]] به توضیح نیست که موفقیّت [[همسران]] در [[تدبیر امور]] منزل، به اموری چند [[نیازمند]] است؛ توافق آن دو در نظر و [[رأی]]، در این شمار است، که حداکثر در پنجاه درصد امور حاصل خواهد شد. از این رو بر عهده آن دو -و به‌ویژه [[زن]]- است که با [[تواضع]] خویشتن، امور را به [[اصلاح]] آورَد و از متلاشی شدن ساختار [[خانواده]]، جلوگیری کند؛ به این [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ}}<ref>«پس زنان نکوکردار، فرمانبردارند؛ در برابر آنچه خداوند (از حقوق آنان) پاس داشته است در نبود شوهر پاس (وی) می‌دارند» سوره نساء، آیه ۳۴.</ref> و نیز بر عهده مرد است که [[جوان‌مردی]] داشته به سخت‌گیری در امور نپردازد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِنْ تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! برخی از همسران و فرزندانتان دشمن شمایند پس، از آنان دوری گزینید و اگر درگذرید و ببخشایید و چشم بپوشید بی‌گمان خداوند (نیز) آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره تغابن، آیه ۱۴.</ref>. نیز [[همسران]] می‌باید به [[مراقبت]] از فضای روحی منزل بپردازند، تا محیط خانه استراحتگاه آنان باشد؛ استراحت‌گاهی که خستگی‌های روحی و جسمی را زائل می‌نماید. این [[مراقبت]] [[نیازمند]] به آن است که هریک از آن دو، استراحتگاه دیگری و [[پناهگاه]] [[قلب]] او باشد: {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً}}<ref>«و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد» سوره روم، آیه ۲۱.</ref>. زان پس، [[تدبیر امور]] گوناگون منزل نیز در این راستا از اهمّیتی خاص برخوردار است. پیش از این، اشاره کردیم که امور داخلی منزل بر عهده [[زن]]، و امور بیرونی آن بر عهده مرد می‌باشد. و سرانجام آن‌که منزل مدرسه‌ای است که [[پدر]] و [[مادر]]، معلّمان آن مدرسه‌اند؛ کوتاهی آن‌دو در [[آموزش]] یکدیگر و نیز [[آموزش]] [[فرزندان]]، گناهی است که بدون تردید در شمار [[گناهان]] بزرگ قرار دارد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ}}<ref>«ای مؤمنان! خود و خانواده خویش را از آتشی بازدارید که هیزم آن آدمیان و سنگ‌هاست» سوره تحریم، آیه ۶.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ}}<ref>«بگو: بی‌گمان زیانکاران آنانند که در روز رستخیز به خود و خانواده خویش زیان رسانده‌اند، آگاه باشید که این همان زیان آشکار است» سوره زمر، آیه ۱۵.</ref>. این، مختصری از [[وظایف]] آن دو بود؛ حال اگر به این [[وظایف]] عمل کنند اجری همانند [[شهیدان]] نصیب خواهند برد؛ [[امام صادق]] {{ع}} در این زمینه می‌فرمایند: "آن‌کس که برای خانواده‌اش تلاش کند، مانند [[مجاهد در راه خدا]] است" <ref>{{متن حدیث| الْكَادُّ عَلَى‌ عِيَالِهِ‌ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}؛ اصول کافی، ج ۵، ص ۸۸.</ref> و نیز از یکی از [[اهل‌بیت]] {{عم}} [[روایت]] شده که فرموده‌اند: "[[جهاد]] [[زن]]، [[شوهرداری]] [[نیکو]] است"<ref>{{متن حدیث| جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ‌ التَّبَعُّلِ‌}}؛ اصول کافی، ج ۵، ص ۵۰۷.</ref>. در مقابل امّا، اگر در این مطلب کوتاهی ورزند و به [[تعلیم]] یکدیگر و [[فرزندان]] نپردازند، خسارت [[دنیوی]] و [[عذاب]] اُخروی در [[انتظار]] آنان خواهد بود، درباره [[عذاب]] [[دنیوی]] آنان، همین بس که منزلشان جهنّمی زودرس است که در آن زندگی‌ای تلخ برای آنان و فرزندانشان به‌وجود می‌آید، از این‌رو قلبشان اندک اندک می‌میرد و آنان همچون مرده‌ای در میان زندگان خواهند بود، [[گمان]] نمی‌کنم که برای [[خانواده]]، عذابی بدتر از این [[عذاب]] بتوان تصور نمود!. درباره [[عذاب]] اُخروی آنان نیز، تنها به همین یک [[روایت]] که [[شیخ]] حُرّ عاملی آن را از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[نقل]] نموده‌ است، ‌ بنگرید:"هر کس را زنی باشد که به اذیّت شویش می‌پردازد، [[خداوند]] هرگز [[نماز]] آن [[زن]] را نمی‌پذیرد، و هیچ‌یک از نیکی‌هایش را نیز نمی‌پذیرد تا آن‌که شوی خود را [[راضی]] نماید... آن [[زن]] اوّلین کسی است که به جهنّم وارد می‌شود؛ شوهر نیز اگر [[همسر]] خویش را اذیّت و [[ظلم]] کند، همین [[عذاب]] را در پیش خواهد داشت"<ref>{{متن حدیث| مَنْ كَانَ لَهُ امْرَأَةٌ تُؤْذِيهِ لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ صَلَاتَهَا وَ لَا حَسَنَةً مِنْ‌ عَمَلِهَا حَتَّى‌ تُعِينَهُ‌ وَ تُرْضِيَهُ ... وَ كَانَتْ أَوَّلَ مَنْ تَرِدُ النَّارَ ثُمَّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صوَ عَلَى الرَّجُلِ مِثْلُ ذَلِكَ الْوِزْرِ وَ الْعَذَابِ إِذَا كَانَ لَهَا مُؤْذِياً ظَالِماً... }}؛ وسائل الشّیعه، ج ۱۴، ص ۱۱۶.</ref>.
# '''[[شناخت]] مسؤولیّت در مقابل [[همسر]]:''' این [[شناخت]]، شامل هریک از [[زن]] و شوهر می‌شود، و اختصاص به یکی از آن دو نخواهد داشت. این نوع از مسؤولیّت، از دامنه‌ای وسیع برخوردار و تشریح آن [[نیازمند]] به تألیفی بزرگ می‌باشد. ما از آن‌جا که پیش از این آثاری چند در این موضوع پرداخته‌ایم، و این آثار به زبان‌های گوناگونی تدوین و ترجمه شده است، در این کتاب به تفصیل این مطلب نپرداخته تنها به نکاتی چند در این زمینه اشاره می‌کنیم: می‌دانیم که منطقه مسکونی [[زمین]]، از کشورهایی چند، و هر [[کشور]] از شهرهایی، و هر [[شهر]] از خانه‌هایی تشکیل شده است. از این‌رو، می‌توان هر خانه را کشوری کوچک دانست، که به ناگزیر [[نیازمند]] به رئیسی است، که امور آن را [[تدبیر]] نماید. پر واضح است که مسؤولیّت [[ریاست]] منزل بر عهده مردان نهاده شده، چه آنان از [[عقل]] [[اجتماعی]] به‌گونه کامل‌تری برخوردارند؛ و نیز پرداخت مخارج [[خانواده]] بر آنان [[واجب]] شمرده شده است، [[حضرت حق]] خود در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ}}<ref>«مردان سرپرست زنانند بدان روی که خداوند برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری داده است و برای آنکه مردان از دارایی‌های خویش می‌بخشند؛ پس زنان نکوکردار، فرمانبردارند» سوره نساء، آیه ۳۴.</ref>. معاونت مرد نیز بر دوش [[زن]] نهاده شده، چه [[مهربانی]] در [[زنان]] بارزتر است، که در تنظیم امور منزل و [[تربیت]] [[فرزندان]] سخت لازم می‌نماید. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} چون به تقسیم امور [[خانواده]] در میان [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} و [[حضرت زهرا]] (س) پرداختند، این‌گونه تعبیر فرمودند که، مسؤولیّت امور تا درب منزل به‌عهده [[حضرت زهرا]] (س)، و مسؤولیّت امور بعد از آن به‌عهده [[امیرمؤمنان]] {{ع}} باشد؛ پس از این تقسیم، دخت گران‌قدر ایشان فرمودند: "هیچ‌کس جز از [[خدا]] نمی‌داند، که از این کار چه اندازه شادمان شدم!" <ref>{{متن حدیث| فَلَا يَعْلَمُ‌ مَا دَاخَلَنِي‌ مِنَ‌ السُّرُورِ إِلَّا اللَّه‌}}؛ بحار‌الأنوار، ج۴۳، ص۸۱.</ref>. [[نیاز]] به توضیح نیست که موفقیّت [[همسران]] در [[تدبیر امور]] منزل، به اموری چند [[نیازمند]] است؛ توافق آن دو در نظر و [[رأی]]، در این شمار است، که حداکثر در پنجاه درصد امور حاصل خواهد شد. از این رو بر عهده آن دو -و به‌ویژه [[زن]]- است که با [[تواضع]] خویشتن، امور را به [[اصلاح]] آورَد و از متلاشی شدن ساختار [[خانواده]]، جلوگیری کند؛ به این [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ}}<ref>«پس زنان نکوکردار، فرمانبردارند؛ در برابر آنچه خداوند (از حقوق آنان) پاس داشته است در نبود شوهر پاس (وی) می‌دارند» سوره نساء، آیه ۳۴.</ref> و نیز بر عهده مرد است که [[جوان‌مردی]] داشته به سخت‌گیری در امور نپردازد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِنْ تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! برخی از همسران و فرزندانتان دشمن شمایند پس، از آنان دوری گزینید و اگر درگذرید و ببخشایید و چشم بپوشید بی‌گمان خداوند (نیز) آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره تغابن، آیه ۱۴.</ref>. نیز [[همسران]] می‌باید به [[مراقبت]] از فضای روحی منزل بپردازند، تا محیط خانه استراحتگاه آنان باشد؛ استراحت‌گاهی که خستگی‌های روحی و جسمی را زائل می‌نماید. این [[مراقبت]] [[نیازمند]] به آن است که هریک از آن دو، استراحتگاه دیگری و [[پناهگاه]] [[قلب]] او باشد: {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً}}<ref>«و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد» سوره روم، آیه ۲۱.</ref>. زان پس، [[تدبیر امور]] گوناگون منزل نیز در این راستا از اهمّیتی خاص برخوردار است. پیش از این، اشاره کردیم که امور داخلی منزل بر عهده [[زن]]، و امور بیرونی آن بر عهده مرد می‌باشد. و سرانجام آن‌که منزل مدرسه‌ای است که [[پدر]] و [[مادر]]، معلّمان آن مدرسه‌اند؛ کوتاهی آن‌دو در [[آموزش]] یکدیگر و نیز [[آموزش]] [[فرزندان]]، گناهی است که بدون تردید در شمار [[گناهان]] بزرگ قرار دارد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ}}<ref>«ای مؤمنان! خود و خانواده خویش را از آتشی بازدارید که هیزم آن آدمیان و سنگ‌هاست» سوره تحریم، آیه ۶.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ}}<ref>«بگو: بی‌گمان زیانکاران آنانند که در روز رستخیز به خود و خانواده خویش زیان رسانده‌اند، آگاه باشید که این همان زیان آشکار است» سوره زمر، آیه ۱۵.</ref>. این، مختصری از [[وظایف]] آن دو بود؛ حال اگر به این [[وظایف]] عمل کنند اجری همانند [[شهیدان]] نصیب خواهند برد؛ [[امام صادق]] {{ع}} در این زمینه می‌فرمایند: "آن‌کس که برای خانواده‌اش تلاش کند، مانند [[مجاهد در راه خدا]] است" <ref>{{متن حدیث| الْكَادُّ عَلَى‌ عِيَالِهِ‌ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}؛ اصول کافی، ج ۵، ص ۸۸.</ref> و نیز از یکی از [[اهل‌بیت]] {{عم}} [[روایت]] شده که فرموده‌اند: "[[جهاد]] [[زن]]، [[شوهرداری]] [[نیکو]] است"<ref>{{متن حدیث| جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ‌ التَّبَعُّلِ‌}}؛ اصول کافی، ج ۵، ص ۵۰۷.</ref>. در مقابل امّا، اگر در این مطلب کوتاهی ورزند و به [[تعلیم]] یکدیگر و [[فرزندان]] نپردازند، خسارت [[دنیوی]] و [[عذاب]] اُخروی در [[انتظار]] آنان خواهد بود، درباره [[عذاب]] [[دنیوی]] آنان، همین بس که منزلشان جهنّمی زودرس است که در آن زندگی‌ای تلخ برای آنان و فرزندانشان به‌وجود می‌آید، از این‌رو قلبشان اندک اندک می‌میرد و آنان همچون مرده‌ای در میان زندگان خواهند بود، [[گمان]] نمی‌کنم که برای [[خانواده]]، عذابی بدتر از این [[عذاب]] بتوان تصور نمود!. درباره [[عذاب]] اُخروی آنان نیز، تنها به همین یک [[روایت]] که [[شیخ]] حُرّ عاملی آن را از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[نقل]] نموده‌ است، ‌ بنگرید:"هر کس را زنی باشد که به اذیّت شویش می‌پردازد، [[خداوند]] هرگز [[نماز]] آن [[زن]] را نمی‌پذیرد، و هیچ‌یک از نیکی‌هایش را نیز نمی‌پذیرد تا آن‌که شوی خود را [[راضی]] نماید... آن [[زن]] اوّلین کسی است که به جهنّم وارد می‌شود؛ شوهر نیز اگر [[همسر]] خویش را اذیّت و [[ظلم]] کند، همین [[عذاب]] را در پیش خواهد داشت"<ref>{{متن حدیث| مَنْ كَانَ لَهُ امْرَأَةٌ تُؤْذِيهِ لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ صَلَاتَهَا وَ لَا حَسَنَةً مِنْ‌ عَمَلِهَا حَتَّى‌ تُعِينَهُ‌ وَ تُرْضِيَهُ ... وَ كَانَتْ أَوَّلَ مَنْ تَرِدُ النَّارَ ثُمَّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صوَ عَلَى الرَّجُلِ مِثْلُ ذَلِكَ الْوِزْرِ وَ الْعَذَابِ إِذَا كَانَ لَهَا مُؤْذِياً ظَالِماً... }}؛ وسائل الشّیعه، ج ۱۴، ص ۱۱۶.</ref>.
# '''[[شناخت]] مسؤولیّت در مقابل [[همسایه]]:''' این [[مسؤولیت]] نیز سخت مهم شمرده شده، و افسوس که ما آن را به‌گونه‌ای رها کرده‌ایم که گویی اصلاً حقّی در این زمینه برگردنمان ثابت نشده است!. آن‌چه در [[قرآن]] و [[حدیث]] درباره این مسؤولیّت وارد شده است، [[بدن انسان]] را به‌ لرزه در می‌آورد؛ چه تأکید این‌دو منبع [[معارف]] بر این نکته، بسیار دهشتناک است!. به این دو [[آیه]] بنگرید: {{متن قرآن|وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا}}<ref>«خداوند را بپرستید و چیزی را شریک او نکنید و به پدر و مادر و به خویشاوند و یتیمان و تهیدستان و همسایه خویشاوند و همسایه دور و همراه همنشین و در راه مانده و بردگانتان نکویی ورزید؛ بی‌گمان خداوند کسی را که خودپسندی خویشتن‌ستای باشد دوست نمی‌دارد» سوره نساء، آیه ۳۶.</ref>؛ {{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ * الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ * الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ * وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ}}<ref>«پس وای بر (آن) نمازگزاران * آنان که از نماز خویش غافلند * کسانی که ریا می‌ورزند * و زکات را باز می‌دارند» سوره ماعون، آیه ۴-۷.</ref>. در روایتی، "ماعون" اثاث منزلی دانسته شده، که [[همسایه]] بدان [[نیازمند]] است. پُر واضح است که تعیین این مصداق، از باب تعیین مصداق کامل است؛ بر این اساس، هر آن‌چه مورد [[نیاز]] [[همسایه]] [[انسان]] باشد، می‌تواند در شمار این [[آیه شریفه]] قرار گیرد. [[روایات]] بسیاری نیز در این زمینه وارد شده است؛ به این چند نمونه بنگرید: از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[روایت]] شده است که ایشان فرمودند: "به من [[ایمان]] نیاورده است، آن‌که خود سیر بخوابد در حالی که همسایه‌اش گرسنه است"<ref>{{متن حدیث| مَا آمَنَ‌ بِي‌ مَنْ‌ بَاتَ‌ شَبْعَاناً وَ جَارُهُ جَائِعٌ‌}}؛ وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۴۹۰.</ref>؛ از همیشان [[روایت]] شده که فرمودند: "[[حرمت]] [[همسایه]] بر [[همسایه]]، مانند [[حرمت]] مادرش بر اوست"<ref>{{متن حدیث| حُرْمَةُ الْجَارِ عَلَى‌ الْجَارِ كَحُرْمَةِ أُمِّهِ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص ۶۶۶.</ref>؛ نیز همیشان فرمودند: "هرکس [[عیادت]] [[همسایه]] مریض خود را به [[نیّت]] کوچک شمردن [[حقّ]] او ترک کند، به شاخه‌ای از درخت زقّوم - که ریشه در [[جهنم]] دارد- دست انداخته است؛ و هرکس تشییع جنازه [[همسایه]] درگذشته خود را به‌خاطر کوچک شمردن او ترک کند، به شاخه‌ای از همان درخت آویزان شده است"<ref>{{متن حدیث| مَنْ كَانَ جَارُهُ مَرِيضاً فَتَرَكَ عِيَادَتَهُ اسْتِخْفَافاً بِحَقِّهِ فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْهُ - بِشَجَرَةِ الزَّقُومِ‌- وَ مَنْ مَاتَ جَارُهُ فَتَرَكَ تَشْيِيعَ جَنَازَتِهِ تَهَاوُناً بِهِ‌ فَقَدْ تَعَلَّقَ‌ بِغُصْنٍ مِنْهُ}}؛ بحار الأنوار، ج ۸، ص ۱۶۸. </ref>؛ [[امام کاظم]] {{ع}} فرمودند: "[[همسایگی]] [[نیکو]]، بازداشتن خود از اذیّت دیگران نیست، بلکه آن است که بر اذیّت آنان [[صبر]] ورزی"<ref>{{متن حدیث| وَ رُوِی عَنِ الکَاظِم {{ع}}: لَيْسَ‌ حُسْنُ‌ الْجِوَارِ كَفَ‌ الْأَذَى‌ وَ لَكِنَّ حُسْنَ الْجِوَارِ صَبْرُكَ عَلَى الْأَذَى}}؛ اصول کافی، ج ۲، ص ۶۶۷. </ref>؛[[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: "هر [[چهل]] منزل، [[همسایه]] حساب می‌شود، از روبه‌رو، از پشت سر، از طرف راست، و از طرف چپ"<ref>{{متن حدیث| رُوِیَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}:‌ كُلُّ‌ أَرْبَعِينَ‌ دَاراً جِيرَانٌ‌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ}}؛ اصول کافی، ج ۲، ص ۶۶۹.</ref>.
# '''[[شناخت]] مسؤولیّت در مقابل [[همسایه]]:''' این [[مسؤولیت]] نیز سخت مهم شمرده شده، و افسوس که ما آن را به‌گونه‌ای رها کرده‌ایم که گویی اصلاً حقّی در این زمینه برگردنمان ثابت نشده است!. آن‌چه در [[قرآن]] و [[حدیث]] درباره این مسؤولیّت وارد شده است، [[بدن انسان]] را به‌ لرزه در می‌آورد؛ چه تأکید این‌دو منبع [[معارف]] بر این نکته، بسیار دهشتناک است!. به این دو [[آیه]] بنگرید: {{متن قرآن|وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا}}<ref>«خداوند را بپرستید و چیزی را شریک او نکنید و به پدر و مادر و به خویشاوند و یتیمان و تهیدستان و همسایه خویشاوند و همسایه دور و همراه همنشین و در راه مانده و بردگانتان نکویی ورزید؛ بی‌گمان خداوند کسی را که خودپسندی خویشتن‌ستای باشد دوست نمی‌دارد» سوره نساء، آیه ۳۶.</ref>؛ {{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ * الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ * الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ * وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ}}<ref>«پس وای بر (آن) نمازگزاران * آنان که از نماز خویش غافلند * کسانی که ریا می‌ورزند * و زکات را باز می‌دارند» سوره ماعون، آیه ۴-۷.</ref>. در روایتی، "ماعون" اثاث منزلی دانسته شده، که [[همسایه]] بدان [[نیازمند]] است. پُر واضح است که تعیین این مصداق، از باب تعیین مصداق کامل است؛ بر این اساس، هر آن‌چه مورد [[نیاز]] [[همسایه]] [[انسان]] باشد، می‌تواند در شمار این [[آیه شریفه]] قرار گیرد. [[روایات]] بسیاری نیز در این زمینه وارد شده است؛ به این چند نمونه بنگرید: از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[روایت]] شده است که ایشان فرمودند: "به من [[ایمان]] نیاورده است، آن‌که خود سیر بخوابد در حالی که همسایه‌اش گرسنه است"<ref>{{متن حدیث| مَا آمَنَ‌ بِي‌ مَنْ‌ بَاتَ‌ شَبْعَاناً وَ جَارُهُ جَائِعٌ‌}}؛ وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۴۹۰.</ref>؛ از همیشان [[روایت]] شده که فرمودند: "[[حرمت]] [[همسایه]] بر [[همسایه]]، مانند [[حرمت]] مادرش بر اوست"<ref>{{متن حدیث| حُرْمَةُ الْجَارِ عَلَى‌ الْجَارِ كَحُرْمَةِ أُمِّهِ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص ۶۶۶.</ref>؛ نیز همیشان فرمودند: "هرکس [[عیادت]] [[همسایه]] مریض خود را به [[نیّت]] کوچک شمردن [[حقّ]] او ترک کند، به شاخه‌ای از درخت زقّوم - که ریشه در [[جهنم]] دارد- دست انداخته است؛ و هرکس تشییع جنازه [[همسایه]] درگذشته خود را به‌خاطر کوچک شمردن او ترک کند، به شاخه‌ای از همان درخت آویزان شده است"<ref>{{متن حدیث| مَنْ كَانَ جَارُهُ مَرِيضاً فَتَرَكَ عِيَادَتَهُ اسْتِخْفَافاً بِحَقِّهِ فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْهُ - بِشَجَرَةِ الزَّقُومِ‌- وَ مَنْ مَاتَ جَارُهُ فَتَرَكَ تَشْيِيعَ جَنَازَتِهِ تَهَاوُناً بِهِ‌ فَقَدْ تَعَلَّقَ‌ بِغُصْنٍ مِنْهُ}}؛ بحار الأنوار، ج ۸، ص ۱۶۸. </ref>؛ [[امام کاظم]] {{ع}} فرمودند: "[[همسایگی]] [[نیکو]]، بازداشتن خود از اذیّت دیگران نیست، بلکه آن است که بر اذیّت آنان [[صبر]] ورزی"<ref>{{متن حدیث| وَ رُوِی عَنِ الکَاظِم {{ع}}: لَيْسَ‌ حُسْنُ‌ الْجِوَارِ كَفَ‌ الْأَذَى‌ وَ لَكِنَّ حُسْنَ الْجِوَارِ صَبْرُكَ عَلَى الْأَذَى}}؛ اصول کافی، ج ۲، ص ۶۶۷. </ref>؛[[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: "هر [[چهل]] منزل، [[همسایه]] حساب می‌شود، از روبه‌رو، از پشت سر، از طرف راست، و از طرف چپ"<ref>{{متن حدیث| رُوِیَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}:‌ كُلُّ‌ أَرْبَعِينَ‌ دَاراً جِيرَانٌ‌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ}}؛ اصول کافی، ج ۲، ص ۶۶۹.</ref>.
# '''[[شناخت]] مسؤولیّت در مقابل [[جامعه]]:''' [[انسان]] به‌صورت ذاتی جمع‌نشین آفریده شده، و از این‌رو به دیگران احتیاج داشته نمی‌تواند تنها به [[زندگی]] بپردازد، و با دیگران ارتباطی نداشته باشد: {{متن قرآن|نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيًّا وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ}}<ref>«ماییم که توشه زندگی آنان را در زندگانی این جهان میانشان تقسیم کرده‌ایم و برخی از آنان را بر دیگری به پایه‌هایی برتری داده‌ایم تا برخی، برخی دیگر را به کار گیرند و بخشایش پروردگارت از آنچه آنان فراهم می‌آورند» سوره زخرف، آیه ۳۲.</ref>. همان‌گونه که این [[آیه شریفه]] نیز اشاره می‌فرماید، از [[رحمت]] بی‌منتهای [[خداوند متعال]] بر [[مردمان]]، آن است که هر یک از آنان به‌گونه‌ای برای رفع احتیاجات دیگران آفریده شده است. بنابراین، بر عهده یکایک آنان است که به بخشی از امور [[جامعه]] بپردازند، برخی برای حفظ [[جامعه]] از [[دشمنان]]، برخی برای [[حفظ نظام]] آن، و برخی دیگر برای تنظیم [[امور معاش]] آن، آفریده شده‌اند. گذشته از این امرِ [[تکوینی]]، [[خداوند]] تشریعاً نیز [[مردمان]] را موظّف داشته که هر یک به دیگری پرداخته به نیازهای او اهتمام ورزد، تا سرانجام کار [[جامعه]] به سامان رسد. این امر به‌شدّت مورد تأکید [[حضرت]] واقع شده، تا [[جامعه]] از نابودی و لجام گسیختگی درامان بماند؛ ‌ [[پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌فرمایند: "هرکس که هر [[روزه]] به امور [[مسلمین]] اهتمام نورزد، خود [[مسلمان]] نیست" <ref>{{متن حدیث| مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ‌ بِمُسْلِمٍ‌}}؛ الکافی، ج ۲، ص ۱۶۳.</ref>؛ "[[خداوند]] بنده‌ای را [[دوست]] می‌دارد، که کار خود را صحیح و [[استوار]] انجام می‌دهد"<ref>{{متن حدیث| وَ لَكِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ عَبْداً إِذَا عَمِلَ‌ عَمَلًا أَحْكَمَهُ‌}}؛ وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۸۸۳.</ref>. به دیگر سخن، به فراوانی از [[اهل‌بیت]] [[عصمت]] {{عم}} [[روایت]] شده است که: "[[مؤمن]] کسی است که برای دیگران همان چیزی را می‌پسندد، که برای خود می‌پسندد، و برای دیگران همان چیزی را ناخوش می‌دارد، که برای خود ناخوش می‌دارد" <ref>{{متن حدیث| ان المؤمن من یحب لغیره ما یحب لنفسه و یکره لغیره ما یکره لنفسه}}؛ اصول کافی، ج۲، ص ۱۶۹.</ref>. ما، این مسأله مهم که از کتاب و [[سنّت]] برگرفته شده را، "[[قانون]] [[مواسات]]" می‌خوانیم. واضح است که این [[قانون]]، اگر به [[اجرا]] درآید و [[مردمان]] به آن عمل نمایند، هر شهری خود مدینه‌ای فاضله خواهد بود؛ شهری که در آن [[دروغ]]، [[خیانت]]، درگیری، دزدی و این‌گونه امور، راه نخواهد داشت؛ ازاین‌رو [[فقر]]، [[نیاز]] مادّی، تجرّد و [[محروم]] بودن از [[ازدواج]]، و کوتاه سخن هیچ احتیاجی در آن پدید نخواهد آمد. روشن است که [[اختلافات]] نژادی و طبقاتی روزگار ما، و آن‌که برخی از درآمدی بسیار کم برخوردار، و برخی دیگر در شمار طبقات ثروتمند قرار دارند، تنها از آن‌ رو پدید آمده است که [[مردم]] به این [[قانون]] عمل نکرده، آن را یکسر رها نموده‌اند. افسوس که برخی از صنعت‌گران این روزگار، هر چند [[حقوقی]] بیش از [[حقّ]] خویش دریافت دارند، امّا به هم‌نوعان خود اهمیّتی نداده در کار خود جدّیتی نشان نمی‌دهند. شماری از کشاورزان و دیگر [[طبقات جامعه]] نیز همین‌گونه‌اند؛ اینان تنها اسمی از [[اسلام]] را بر خویش بسته‌اند، امّا از [[حقیقت]] آن سخت دورند!. به این [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن| أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ * فَذَلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ * وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ * فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ * الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ * الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ * وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ}}<ref>«آیا آن کس را که (روز) پاداش و کیفر را دروغ می‌شمارد دیده‌ای؟ * او همان کسی است که یتیم را می‌راند * و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمی‌انگیخت * پس وای بر (آن) نمازگزاران * آنان که از نماز خویش غافلند * کسانی که ریا می‌ورزند * و زکات را باز می‌دارند» سوره ماعون، آیه۱- ۷.</ref>.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۳]]، ص ۵۸-۶۷.</ref>.
# '''[[شناخت]] مسؤولیّت در مقابل [[جامعه]]:''' [[انسان]] به‌صورت ذاتی جمع‌نشین آفریده شده، و از این‌رو به دیگران احتیاج داشته نمی‌تواند تنها به [[زندگی]] بپردازد، و با دیگران ارتباطی نداشته باشد: {{متن قرآن|نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيًّا وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ}}<ref>«ماییم که توشه زندگی آنان را در زندگانی این جهان میانشان تقسیم کرده‌ایم و برخی از آنان را بر دیگری به پایه‌هایی برتری داده‌ایم تا برخی، برخی دیگر را به کار گیرند و بخشایش پروردگارت از آنچه آنان فراهم می‌آورند» سوره زخرف، آیه ۳۲.</ref>. همان‌گونه که این [[آیه شریفه]] نیز اشاره می‌فرماید، از [[رحمت]] بی‌منتهای [[خداوند متعال]] بر [[مردمان]]، آن است که هر یک از آنان به‌گونه‌ای برای رفع احتیاجات دیگران آفریده شده است. بنابراین، بر عهده یکایک آنان است که به بخشی از امور [[جامعه]] بپردازند، برخی برای حفظ [[جامعه]] از [[دشمنان]]، برخی برای [[حفظ نظام]] آن، و برخی دیگر برای تنظیم [[امور معاش]] آن، آفریده شده‌اند. گذشته از این امرِ [[تکوینی]]، [[خداوند]] تشریعاً نیز [[مردمان]] را موظّف داشته که هر یک به دیگری پرداخته به نیازهای او اهتمام ورزد، تا سرانجام کار [[جامعه]] به سامان رسد. این امر به‌شدّت مورد تأکید [[حضرت]] واقع شده، تا [[جامعه]] از نابودی و لجام گسیختگی درامان بماند؛ ‌ [[پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌فرمایند: "هرکس که هر [[روزه]] به امور [[مسلمین]] اهتمام نورزد، خود [[مسلمان]] نیست" <ref>{{متن حدیث| مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ‌ بِمُسْلِمٍ‌}}؛ الکافی، ج ۲، ص ۱۶۳.</ref>؛ "[[خداوند]] بنده‌ای را [[دوست]] می‌دارد، که کار خود را صحیح و [[استوار]] انجام می‌دهد"<ref>{{متن حدیث| وَ لَكِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ عَبْداً إِذَا عَمِلَ‌ عَمَلًا أَحْكَمَهُ‌}}؛ وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۸۸۳.</ref>. به دیگر سخن، به فراوانی از [[اهل‌بیت]] [[عصمت]] {{عم}} [[روایت]] شده است که: "[[مؤمن]] کسی است که برای دیگران همان چیزی را می‌پسندد، که برای خود می‌پسندد، و برای دیگران همان چیزی را ناخوش می‌دارد، که برای خود ناخوش می‌دارد" <ref>{{متن حدیث| ان المؤمن من یحب لغیره ما یحب لنفسه و یکره لغیره ما یکره لنفسه}}؛ اصول کافی، ج۲، ص ۱۶۹.</ref>. ما، این مسأله مهم که از کتاب و [[سنّت]] برگرفته شده را، "[[قانون]] [[مواسات]]" می‌خوانیم. واضح است که این [[قانون]]، اگر به [[اجرا]] درآید و [[مردمان]] به آن عمل نمایند، هر شهری خود مدینه‌ای فاضله خواهد بود؛ شهری که در آن [[دروغ]]، [[خیانت]]، درگیری، دزدی و این‌گونه امور، راه نخواهد داشت؛ ازاین‌رو [[فقر]]، [[نیاز]] مادّی، تجرّد و [[محروم]] بودن از [[ازدواج]]، و کوتاه سخن هیچ احتیاجی در آن پدید نخواهد آمد. روشن است که [[اختلافات]] نژادی و طبقاتی روزگار ما، و آن‌که برخی از درآمدی بسیار کم برخوردار، و برخی دیگر در شمار طبقات ثروتمند قرار دارند، تنها از آن‌ رو پدید آمده است که [[مردم]] به این [[قانون]] عمل نکرده، آن را یکسر رها نموده‌اند. افسوس که برخی از صنعت‌گران این روزگار، هر چند [[حقوقی]] بیش از [[حقّ]] خویش دریافت دارند، امّا به هم‌نوعان خود اهمیّتی نداده در کار خود جدّیتی نشان نمی‌دهند. شماری از کشاورزان و دیگر [[طبقات جامعه]] نیز همین‌گونه‌اند؛ اینان تنها اسمی از [[اسلام]] را بر خویش بسته‌اند، امّا از [[حقیقت]] آن سخت دورند!. به این [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن| أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ * فَذَلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ * وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ * فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ * الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ * الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ * وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ}}<ref>«آیا آن کس را که (روز) پاداش و کیفر را دروغ می‌شمارد دیده‌ای؟ * او همان کسی است که یتیم را می‌راند * و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمی‌انگیخت * پس وای بر (آن) نمازگزاران * آنان که از نماز خویش غافلند * کسانی که ریا می‌ورزند * و زکات را باز می‌دارند» سوره ماعون، آیه۱- ۷.</ref>.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۳]]، ص ۵۸-۶۷.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۱٬۷۲۲

ویرایش