اثبات نصب الهی امام در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
افزون بر این مطلب، روایاتی وجود دارد که در آن [[اهل بیت]]{{عم}} خود را [[حجت الهی]] می‌دانند<ref>ر.ک: محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۲۸ و ۲۴۳.</ref>؛ در حالی که بیشتر ایشان منتخب [[مردم]] نبودند. بنابراین از استعمال این واژه در کلمات اهل بیت{{عم}} می‌توان [[نصب الهی]] را استفاده نمود.
افزون بر این مطلب، روایاتی وجود دارد که در آن [[اهل بیت]]{{عم}} خود را [[حجت الهی]] می‌دانند<ref>ر.ک: محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۲۸ و ۲۴۳.</ref>؛ در حالی که بیشتر ایشان منتخب [[مردم]] نبودند. بنابراین از استعمال این واژه در کلمات اهل بیت{{عم}} می‌توان [[نصب الهی]] را استفاده نمود.


در پاسخ به [[پرسش]] دوم نیز می‌توان گفت: [[خداوند]] می‌تواند با تمسک به [[حجت]]، منکران و خطاکاران را ساکت نماید و در [[حقیقت]]، وجود حجت، راه عذر و بهانه را برای [[نافرمانی]] می‌بندد. این سخن و دیگر شواهد از [[روایات]]<ref>بخشی از روایات، حجت را «بیان کننده دین» خوانده‌اند، مانند: {{متن حدیث|مَا زَالَتِ الْأَرْضُ إِلَّا وَ لِلَّهِ الْحُجَّةُ يَعْرِفُ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ وَ يَدْعُو إِلَى سَبِيلِ اللَّهِ...}} (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۷۸).</ref> نشان می‌دهند که [[حجت خدا]] بیان‌کننده [[دین خدا]] و طریق صحیح شناختن [[خوبی‌ها]] از [[گناهان]] است. در روایاتی آمده است که خداوند، حجتش را از پاسخ مسائل گوناگون [[آگاه]] کرده است<ref>ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۷.</ref> و یا اینکه حجت خدا به نیازمندی‌های مردم برای شناخت راه [[سعادت]]<ref>بنابر روایاتی، نشناختن حجت خدا گمراهی را در پی خواهد داشت (ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۳۷)؛ از آنجا که حجت خدا باید پاسخ‌گوی مردم مختلف باشد، در روایاتی آمده است که حجت خدا به زبان‌های اقوام مختلف، عالِم و از نیازهای آنها آگاه است (ر.ک: محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۲۸؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۲۳). روایات در این موضوع فراوان است که در مباحث روایی خواهد آمد.</ref> که همان [[دین]] خداست، عالِم است.
در پاسخ به [[پرسش]] دوم نیز می‌توان گفت: [[خداوند]] می‌تواند با تمسک به [[حجت]]، منکران و خطاکاران را ساکت نماید و در [[حقیقت]]، وجود حجت، راه عذر و بهانه را برای [[نافرمانی]] می‌بندد. این سخن و دیگر شواهد از [[روایات]]<ref>بخشی از روایات، حجت را «بیان کننده دین» خوانده‌اند، مانند: {{متن حدیث|مَا زَالَتِ الْأَرْضُ إِلَّا وَ لِلَّهِ الْحُجَّةُ يَعْرِفُ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ وَ يَدْعُو إِلَى سَبِيلِ اللَّهِ...}} (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۷۸).</ref> نشان می‌دهند که [[حجت خدا]] بیان‌کننده [[دین خدا]] و طریق صحیح شناختن خوبی‌ها از [[گناهان]] است. در روایاتی آمده است که خداوند، حجتش را از پاسخ مسائل گوناگون [[آگاه]] کرده است<ref>ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۷.</ref> و یا اینکه حجت خدا به نیازمندی‌های مردم برای شناخت راه [[سعادت]]<ref>بنابر روایاتی، نشناختن حجت خدا گمراهی را در پی خواهد داشت (ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۳۷)؛ از آنجا که حجت خدا باید پاسخ‌گوی مردم مختلف باشد، در روایاتی آمده است که حجت خدا به زبان‌های اقوام مختلف، عالِم و از نیازهای آنها آگاه است (ر.ک: محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۲۸؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۲۳). روایات در این موضوع فراوان است که در مباحث روایی خواهد آمد.</ref> که همان [[دین]] خداست، عالِم است.


بنابراین حجت خدا را می‌توان لااقل به معنای «مرجعیت و [[امامت]] دینی” [[امام]] دانست. از این رو دلالت بر [[حاکمیت]] و [[رهبری سیاسی]] مشروط به وجود قرینه خواهد بود<ref>[[سید احمد حسینی|حسینی، سید احمد]]، [[نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه (کتاب)|نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه]]، ص۵۱.</ref>.
بنابراین حجت خدا را می‌توان لااقل به معنای «مرجعیت و [[امامت]] دینی” [[امام]] دانست. از این رو دلالت بر [[حاکمیت]] و [[رهبری سیاسی]] مشروط به وجود قرینه خواهد بود<ref>[[سید احمد حسینی|حسینی، سید احمد]]، [[نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه (کتاب)|نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه]]، ص۵۱.</ref>.
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش