بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
[[عصمت]]، در لغت به معنای [[حفظ]] و نگهداری و مانع شدن آمده است. مشهور متکمان [[اهل سنت]] هر چند به اصل [[معصوم]] بودن [[انبیا]]{{ع}} [[باور]] دارند اما در [[گستره عصمت]] انبیا میان [[پیروان]] [[مذاهب]] مختلف اهل سنت، [[اختلافات]] بسیاری وجود دارد و به طور کلی هیچیک از پیروان [[مذاهب اهل سنت]] در بحث عصمت، قائل به عصمت مطلق انبیا{{ع}} و [[عصمت پیامبر اکرم]]{{صل}}از انواع [[معاصی]]، [[خطا]]، | [[عصمت]]، در لغت به معنای [[حفظ]] و نگهداری و مانع شدن آمده است. مشهور متکمان [[اهل سنت]] هر چند به اصل [[معصوم]] بودن [[انبیا]]{{ع}} [[باور]] دارند اما در [[گستره عصمت]] انبیا میان [[پیروان]] [[مذاهب]] مختلف اهل سنت، [[اختلافات]] بسیاری وجود دارد و به طور کلی هیچیک از پیروان [[مذاهب اهل سنت]] در بحث عصمت، قائل به عصمت مطلق انبیا{{ع}} و [[عصمت پیامبر اکرم]]{{صل}}از انواع [[معاصی]]، [[خطا]]، نسیان و [[اشتباه]]، قبل یا بعد از [[نبوت]] نیستند. ایشان به [[عصمت]] دیگر افراد [[بشر]] غیر از [[انبیا]] نیز [[اعتقادی]] ندارند. منشأ این [[اعتقادات]]، پارهای از [[احادیث جعلی]] و ساختگی است که در منابع معتبر [[اهل سنت]] نقل شده است. | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
== دیدگاه کلی مذاهب اهل سنت == | == دیدگاه کلی مذاهب اهل سنت == | ||
=== عصمت انبیا === | === عصمت انبیا === | ||
مشهور متکمان اهل سنت به اصل [[معصوم]] بودن [[انبیا]]{{ع}} [[باور]] دارند با این حال در گستره عصمت انبیا میان پیروان [[مذاهب]] مختلف اهل سنت، اختلافات بسیاری وجود دارد و به طور کلی هیچیک از [[پیروان]] [[مذاهب اهل سنت]] در بحث [[عصمت]]، قائل به عصمت مطلق [[انبیا]]{{ع}} از انواع [[معاصی]]، [[خطا]]، | مشهور متکمان اهل سنت به اصل [[معصوم]] بودن [[انبیا]]{{ع}} [[باور]] دارند با این حال در گستره عصمت انبیا میان پیروان [[مذاهب]] مختلف اهل سنت، اختلافات بسیاری وجود دارد و به طور کلی هیچیک از [[پیروان]] [[مذاهب اهل سنت]] در بحث [[عصمت]]، قائل به عصمت مطلق [[انبیا]]{{ع}} از انواع [[معاصی]]، [[خطا]]، نسیان و [[اشتباه]]، قبل یا بعد از [[نبوت]] نیستند. | ||
==== [[معتزله]] ==== | ==== [[معتزله]] ==== | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول ={{وسطچین}}'''[[دیدگاه اشاعره درباره حقیقت عصمت چیست؟ (پرسش)| دیدگاه اشاعره درباره حقیقت عصمت چیست؟]]'''{{پایان}} | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول ={{وسطچین}}'''[[دیدگاه اشاعره درباره حقیقت عصمت چیست؟ (پرسش)| دیدگاه اشاعره درباره حقیقت عصمت چیست؟]]'''{{پایان}} | ||
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[عصمت (پرسش)|(پرسمان عصمت)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پسزمینه=#F8FBF9| گیومه نقلقول =| تراز منبع = وسط}} | |تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[عصمت (پرسش)|(پرسمان عصمت)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پسزمینه=#F8FBF9| گیومه نقلقول =| تراز منبع = وسط}} | ||
[[مالک بن انس]]، [[پیشوا]] و [[فقیه]] مذهب مالکی است.اکثر پیروان [[مذهب]] [[فقهی]] مالکی، در [[کلام]]، [[اشعری]] مذهب هستند. نگاهی به آراء و دیدگاههای [[اشاعره]] روشن کننده [[اعتقاد]] آنها در باب [[عصمت انبیا]]{{ع}} است. اشاعره در باب عصمت انبیا{{ع}} بر این باورند که خطای [[پیامبران]] از روی [[سهو]] و | [[مالک بن انس]]، [[پیشوا]] و [[فقیه]] مذهب مالکی است.اکثر پیروان [[مذهب]] [[فقهی]] مالکی، در [[کلام]]، [[اشعری]] مذهب هستند. نگاهی به آراء و دیدگاههای [[اشاعره]] روشن کننده [[اعتقاد]] آنها در باب [[عصمت انبیا]]{{ع}} است. اشاعره در باب عصمت انبیا{{ع}} بر این باورند که خطای [[پیامبران]] از روی [[سهو]] و نسیان اشکالی ندارد و پیش از [[نبوت]]، [[ارتکاب گناه]] کبیره نیز از آنان جایز است. صاحب کتاب «الحصون الحمیدیة» ضمن تصریح به [[لزوم]] وجود [[عصمت]] در [[انبیا]]{{ع}} به معنای [[طهارت]] ظاهری و [[باطنی]] ایشان از [[معاصی]] و منهیات [[الهی]] و [[رذایل اخلاقی]] چون [[حسد]]، [[کبر]]، [[کذب]] و امثال اینها [[معتقد]] است در مواجهه با روایاتی که توهم [[ارتکاب معاصی]] از انبیا{{ع}} و [[رسل]] را در [[انسان]] ایجاد مینمایند، باید به [[تأویل]] یا توجیه آن [[روایات]] روی آورد<ref>الجسر الطرابلسی، حسین بن محمد، «الحصون الحمیدیة للمحافظة علی العقائد الاسلامیة»، ص۴۹.</ref>.<ref>[[محمد هادی فرقانی|فرقانی، محمدهادی]]، [[اخبار سخیف ساختگی پیرامون شخصیت نبی (مقاله)| اخبار سخیف ساختگی پیرامون شخصیت نبی]]، فصل دوم، گفتار دوم: عصمت نبی از منظر اهل سنت.</ref> | ||
[[متکلمان]] اشاعره در [[تبیین]] [[ماهیت عصمت]] به تقریرهای مختلف ذیل تمسک جستهاند: | [[متکلمان]] اشاعره در [[تبیین]] [[ماهیت عصمت]] به تقریرهای مختلف ذیل تمسک جستهاند: | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۲: | ||
=== عصمت پیامبر خاتم === | === عصمت پیامبر خاتم === | ||
{{اصلی|عصمت پیامبر خاتم}} | {{اصلی|عصمت پیامبر خاتم}} | ||
از آنجا که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} هم در شمار انبیا{{ع}} و بلکه [[افضل]] آنان است، مشهور علمای [[اهل سنت]]، اصل [[معصوم]] بودن آن حضرت را با اختلافاتی در [[گستره عصمت]] آن حضرت، پذیرفتهاند. برخی قائل به عصمت آن حضرت پس از [[نبوت]] هستند، برخی آن حضرت را تنها از ارتکاب عمدی [[گناهان کبیره]] مصون میدانند، عدهای [[عصمت از گناهان]] صغیره را هم لازم دانسته اما آن حضرت را از ارتکاب [[سهو]]، | از آنجا که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} هم در شمار انبیا{{ع}} و بلکه [[افضل]] آنان است، مشهور علمای [[اهل سنت]]، اصل [[معصوم]] بودن آن حضرت را با اختلافاتی در [[گستره عصمت]] آن حضرت، پذیرفتهاند. برخی قائل به عصمت آن حضرت پس از [[نبوت]] هستند، برخی آن حضرت را تنها از ارتکاب عمدی [[گناهان کبیره]] مصون میدانند، عدهای [[عصمت از گناهان]] صغیره را هم لازم دانسته اما آن حضرت را از ارتکاب [[سهو]]، نسیان و [[خطا]]، مصون نمیدانند، برخی دیگر نیز آن حضرت را تنها در اخذ [[وحی]] و [[ابلاغ]] آن به [[مردم]] [[معصوم]] دانسته و در امور روزمره [[زندگی]]، معصوم نمیدانند. در این میان گروهی هم هستند که آن حضرت را اصلا معصوم نمیدانند و ارتکاب انواع کبائر را به ایشان نسبت میدهند<ref>در بخش گستره عصمت انبیا به تفصیل پیرامون این مسأله و قائلین هر دیدگاه با استناد به منابع معتبر اهل سنت، بحث میشود.</ref>. | ||
==منشأ و سرچشمه== | ==منشأ و سرچشمه== | ||
خط ۱۹۲: | خط ۱۹۲: | ||
[[معتزلیان]] به عصمت انبیا قبل و بعد از [[نبوت]]، [[باور]] دارند. نظّام معتزلی در اواخر قرن دوم هجری [[عصمت پیامبران]] را مطرح کرد و به دنبال او [[اشاعره]] و [[معتزله]] عصمت پیامبران از [[کفر]] و [[گناهان کبیره]] را قبل و بعد از نبوت به طور متفق القول مطرح نمودند. آنها تنها در مورد [[ارتکاب گناهان]] صغیره با هم [[اختلاف]] داشتند. با این وجود دیدگاه برخی بزرگان اشاعره همچون [[ابوالحسن اشعری]] در مورد عصمت پیامبران این اختلاف اساسی را با دیگران دارد که با نگرشی منفی به پذیرش وسیعتر دامنه [[عصمت]] به بحث میپردازد. وی [[معتقد]] بود [[پیامبران]] از [[خطا]] و [[گناه]] معصومند، البته بعد از نبوت نه قبل از آن، چه گناهان کبیره و چه صغیره؛ البته در نگاه وی [[انبیا]] از کفر حتی قبل از نبوت نیز باید [[معصوم]] باشند. | [[معتزلیان]] به عصمت انبیا قبل و بعد از [[نبوت]]، [[باور]] دارند. نظّام معتزلی در اواخر قرن دوم هجری [[عصمت پیامبران]] را مطرح کرد و به دنبال او [[اشاعره]] و [[معتزله]] عصمت پیامبران از [[کفر]] و [[گناهان کبیره]] را قبل و بعد از نبوت به طور متفق القول مطرح نمودند. آنها تنها در مورد [[ارتکاب گناهان]] صغیره با هم [[اختلاف]] داشتند. با این وجود دیدگاه برخی بزرگان اشاعره همچون [[ابوالحسن اشعری]] در مورد عصمت پیامبران این اختلاف اساسی را با دیگران دارد که با نگرشی منفی به پذیرش وسیعتر دامنه [[عصمت]] به بحث میپردازد. وی [[معتقد]] بود [[پیامبران]] از [[خطا]] و [[گناه]] معصومند، البته بعد از نبوت نه قبل از آن، چه گناهان کبیره و چه صغیره؛ البته در نگاه وی [[انبیا]] از کفر حتی قبل از نبوت نیز باید [[معصوم]] باشند. | ||
[[ابوبکر باقلانی]] (متوفای ۴۰۳ق) در جبهه مخالف معتزله و [[امامیه]] هرگونه مبنای [[عقلانی]] برای عصمت پیامبران در محدودهای فراتر از [[کذب]] عمدی در ابلاغ وحی [[الهی]] را منکر شده و میگفت: «احتمال هرگونه خطا، [[سهو]] و | [[ابوبکر باقلانی]] (متوفای ۴۰۳ق) در جبهه مخالف معتزله و [[امامیه]] هرگونه مبنای [[عقلانی]] برای عصمت پیامبران در محدودهای فراتر از [[کذب]] عمدی در ابلاغ وحی [[الهی]] را منکر شده و میگفت: «احتمال هرگونه خطا، [[سهو]] و نسیان وجود دارد، حتی در مقام رساندن [[پیام الهی]]». گرچه نظرگاه اخیر او توسط معاصر وی، [[ابواسحاق اسفراینی]] رد شد، اما مبنای عقلانی عصمت از گناه و خطا به طورعام، بعد از [[باقلانی]] [[انکار]] شد. البته گناهان کبیره با توجه به متون [[وحی]] و [[حدیث]] و وجدان استثنا گردید<ref>ویلفرد مادلونگ، دایرة المعارف اسلام، ص۱۸۲.</ref>. | ||
[[عبدالقاهر بغدادی]] (متوفای ۴۲۹ق) تنها «عصمت بعد از نبوت» را به عنوان [[اندیشه]] اشاعره اعلام کرد. بعد از او با این حال [[فخر رازی]] (متوفای ۶۰۶ق) سعی کرد [[عصمت انبیا]] را با [[دلیل عقلی]] [[اثبات]] کند. او پذیرفت که انبیا بعد از نبوت ممکن است [[مرتکب گناه]] صغیره غیرعمدی و پیش از نبوت حتی [[مرتکب کبیره]] شده باشند. اشاعره سنتی، "قاضی عیاض" (متوفای ۵۴۴ق) و السُّبکی (متوفای ۷۷۱ق) عصمت کامل انبیا پیش از نبوت را پذیرفتند. | [[عبدالقاهر بغدادی]] (متوفای ۴۲۹ق) تنها «عصمت بعد از نبوت» را به عنوان [[اندیشه]] اشاعره اعلام کرد. بعد از او با این حال [[فخر رازی]] (متوفای ۶۰۶ق) سعی کرد [[عصمت انبیا]] را با [[دلیل عقلی]] [[اثبات]] کند. او پذیرفت که انبیا بعد از نبوت ممکن است [[مرتکب گناه]] صغیره غیرعمدی و پیش از نبوت حتی [[مرتکب کبیره]] شده باشند. اشاعره سنتی، "قاضی عیاض" (متوفای ۵۴۴ق) و السُّبکی (متوفای ۷۷۱ق) عصمت کامل انبیا پیش از نبوت را پذیرفتند. | ||
خط ۲۱۸: | خط ۲۱۸: | ||
درباره محدوده زمانی [[عصمت انبیاء]]، [[اختلافات]] فراوانی میان متکلمان اسلامی وجود دارد که عمده آنها را میتوان چنین خلاصه کرد: | درباره محدوده زمانی [[عصمت انبیاء]]، [[اختلافات]] فراوانی میان متکلمان اسلامی وجود دارد که عمده آنها را میتوان چنین خلاصه کرد: | ||
# '''[[اشاعره]]''': اینان معتقدند که [[انبیا]] بعد از [[مبعوث]] شدن به [[رسالت]] از این امور معصوماند: [[گناهان کبیره]] (به طور کلی)، [[گناهان]] [[پست]] صغیره (مثل دزدیدن یک حبّه گندم) و همچنین ارتکاب عمدی گناهان صغیرهای که پَست محسوب نمیشوند. اما قبل از بعثت، حتی از [[گناه کبیره]] نیز [[معصوم]] نیستند<ref>المواقف، ص۳۵۹؛ شرح المواقف، ج۸، ص۲۶۵؛ الالهیات، ج۳، ص۱۶۶.</ref>. | # '''[[اشاعره]]''': اینان معتقدند که [[انبیا]] بعد از [[مبعوث]] شدن به [[رسالت]] از این امور معصوماند: [[گناهان کبیره]] (به طور کلی)، [[گناهان]] [[پست]] صغیره (مثل دزدیدن یک حبّه گندم) و همچنین ارتکاب عمدی گناهان صغیرهای که پَست محسوب نمیشوند. اما قبل از بعثت، حتی از [[گناه کبیره]] نیز [[معصوم]] نیستند<ref>المواقف، ص۳۵۹؛ شرح المواقف، ج۸، ص۲۶۵؛ الالهیات، ج۳، ص۱۶۶.</ref>. | ||
# '''[[معتزله]]''': اکثر معتزله معتقدند که انبیا از تمامی گناهان کبیره و همچنین گناهان صغیرهای که پست و مورد تنفّر عموم است، معصوم هستند. اما درباره گناهان صغیرهای که اینچنین نباشد، اختلافات زیادی بینشان وجود دارد<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۱۲-۱۱؛ بحارالانوار، ج۱۱، ص۸۹-۹۰؛ الالهیات، ج۳، ص۱۶۵.</ref>. برخی از آنها ارتکاب عمدی این قِسم از صغایر را جایز دانستهاند. عدهای دیگر گفتهاند: انبیا عمداً هیچ [[گناه]] صغیرهای را مرتکب نمیشوند، بلکه تنها در صورتی که شبههای برایشان پیش آمده باشد، تحقق این امر ممکن است. دسته دیگری از آنها میگویند: [[پیامبران]] تنها در صورت [[سهو]] و [[فراموشی]] [[مرتکب گناه]] میگردند و در عین حال، بازخواست نیز میشوند، هر چند سهو و | # '''[[معتزله]]''': اکثر معتزله معتقدند که انبیا از تمامی گناهان کبیره و همچنین گناهان صغیرهای که پست و مورد تنفّر عموم است، معصوم هستند. اما درباره گناهان صغیرهای که اینچنین نباشد، اختلافات زیادی بینشان وجود دارد<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۱۲-۱۱؛ بحارالانوار، ج۱۱، ص۸۹-۹۰؛ الالهیات، ج۳، ص۱۶۵.</ref>. برخی از آنها ارتکاب عمدی این قِسم از صغایر را جایز دانستهاند. عدهای دیگر گفتهاند: انبیا عمداً هیچ [[گناه]] صغیرهای را مرتکب نمیشوند، بلکه تنها در صورتی که شبههای برایشان پیش آمده باشد، تحقق این امر ممکن است. دسته دیگری از آنها میگویند: [[پیامبران]] تنها در صورت [[سهو]] و [[فراموشی]] [[مرتکب گناه]] میگردند و در عین حال، بازخواست نیز میشوند، هر چند سهو و نسیان مردم عادی، بخشیده شده و مورد سؤال و مؤاخذه قرار نمیگیرد. فرقشان در این است که [[شناخت انبیا]] نسبت به واقعیات و [[احکام الهی]] قویتر است و بهتر میدانند که چگونه از خود مواظبت نمایند تا چیزی از یادشان نرود و [[سهو]] و نسیانی بر ایشان عارض نشود<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص۱۷۷.</ref>. | ||
# '''[[اهل حدیث]]''' در میان [[اهل سنت]] همواره در نظریه [[عصمت پیامبران]] خدشه میکردند. آنها [[معتقد]] بودند از آنجا که به [[گناه]] و خطای [[پیامبران]] در متون مذهبی و [[حدیثی]] اشاره شده است، از این رو پذیرش آن امری اجتناب ناپدیر است. [[حنبلیها]] که خود در [[اعتقادات]]، تابع اهل حدیث هستند نیز همواره آموزه عصمت پیامبران از گناه را [[انکار]] میکردند. ابن بطّه (متوفای ۳۸۷ق) در اصول اعتقادات خود مینگارد که پیامبران [[مرتکب گناه]] شدهاند و به آیاتی از [[قرآن]] استناد میکند<ref>ویلفرد مادلونگ، دایرة المعارف اسلام، ص۱۸۳.</ref>. | # '''[[اهل حدیث]]''' در میان [[اهل سنت]] همواره در نظریه [[عصمت پیامبران]] خدشه میکردند. آنها [[معتقد]] بودند از آنجا که به [[گناه]] و خطای [[پیامبران]] در متون مذهبی و [[حدیثی]] اشاره شده است، از این رو پذیرش آن امری اجتناب ناپدیر است. [[حنبلیها]] که خود در [[اعتقادات]]، تابع اهل حدیث هستند نیز همواره آموزه عصمت پیامبران از گناه را [[انکار]] میکردند. ابن بطّه (متوفای ۳۸۷ق) در اصول اعتقادات خود مینگارد که پیامبران [[مرتکب گناه]] شدهاند و به آیاتی از [[قرآن]] استناد میکند<ref>ویلفرد مادلونگ، دایرة المعارف اسلام، ص۱۸۳.</ref>. | ||
# '''حشویه''': این گروه که افراطیترین نظر را در خصوص [[عصمت انبیا]] دارند، معتقدند: بر [[خدا]] جایز است که کسی را به [[مقام نبوت]] برساند که مرتکب کبائر میشود از این رو از منظر آنان [[پیامبر]] حتی میتواند [[زنا]] و لواط کند به این [[فرقه]] «ظاهریون» یا «اهل حدیث» هم گفته میشود. آنها به ظاهر قرآن و [[حدیث]] تمسّک میکنند و [[عقل]] را قاصر از اظهارنظر میدانند؛ مثلاً در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ}}<ref>«دست خداوند بالای دستهای آنان است» سوره فتح، آیه ۱۰.</ref> و [[آیه]] {{متن قرآن|يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ سَاقٍ}}<ref>«(یاد کن) روزی را که سختی آشکار شود» سوره قلم، آیه ۴۲.</ref> برای [[خداوند]] دست و پا قایل میشوند. حشویه [[آیات]] [[شیطانی]] {{عربی|تِلْكَ الْغَرَانِيقُ الْعُلَى وَ إِنَّ شَفَاعَتَهُنَّ لَتُرْتَجَى}}<ref>مرتضی عسکری، احادیث ام المؤمنین عایشه، ج۲، ص۳۰۷.</ref> را میپذیرند و به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نسبت میدهند که آن حضرت نفهمید نازل کننده این آیات [[جبرئیل]] نیست. [[ابن حجر عسقلانی]] شارح کتاب [[صحیح بخاری]] میگوید: «این [[روایت]] آیات شیطانی سه سند دارد، اگرچه از نظر سند مقطوعاند؛ اما باید پذیرفته شود»<ref>محمدهادی معرفت، تنزیه انبیاء از آدم تا خاتم، ص۹۶ - ۹۹.</ref>. | # '''حشویه''': این گروه که افراطیترین نظر را در خصوص [[عصمت انبیا]] دارند، معتقدند: بر [[خدا]] جایز است که کسی را به [[مقام نبوت]] برساند که مرتکب کبائر میشود از این رو از منظر آنان [[پیامبر]] حتی میتواند [[زنا]] و لواط کند به این [[فرقه]] «ظاهریون» یا «اهل حدیث» هم گفته میشود. آنها به ظاهر قرآن و [[حدیث]] تمسّک میکنند و [[عقل]] را قاصر از اظهارنظر میدانند؛ مثلاً در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ}}<ref>«دست خداوند بالای دستهای آنان است» سوره فتح، آیه ۱۰.</ref> و [[آیه]] {{متن قرآن|يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ سَاقٍ}}<ref>«(یاد کن) روزی را که سختی آشکار شود» سوره قلم، آیه ۴۲.</ref> برای [[خداوند]] دست و پا قایل میشوند. حشویه [[آیات]] [[شیطانی]] {{عربی|تِلْكَ الْغَرَانِيقُ الْعُلَى وَ إِنَّ شَفَاعَتَهُنَّ لَتُرْتَجَى}}<ref>مرتضی عسکری، احادیث ام المؤمنین عایشه، ج۲، ص۳۰۷.</ref> را میپذیرند و به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نسبت میدهند که آن حضرت نفهمید نازل کننده این آیات [[جبرئیل]] نیست. [[ابن حجر عسقلانی]] شارح کتاب [[صحیح بخاری]] میگوید: «این [[روایت]] آیات شیطانی سه سند دارد، اگرچه از نظر سند مقطوعاند؛ اما باید پذیرفته شود»<ref>محمدهادی معرفت، تنزیه انبیاء از آدم تا خاتم، ص۹۶ - ۹۹.</ref>. |